فصل پنجم : قضاوتهاى آن حضرت علیه السلام در مواردى که واقع کاملا مشتبه بوده است .

۱- زد و خورد در حال مستى

در زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام به آن حضرت گزارش رسید که چهار نفر در حال مستى یکدیگر را با کارد مجروح نموده اند. امام علیه السلام دستور داد آنان را توقیف نموده تا پس از هشیارى به وضعشان رسیدگى کند، دو نفر از آنان در بازداشتگاه جان سپردند.
اولیاى مقتولین نزد امیرالمومنین علیه السلام آمده و خواستار قصاص از زندگان شدند، آن حضرت علیه السلام به آنان فرمود: شما از کجا مى دانید که این دو نفر زنده ایشان را کشته اند و شاید خودشان یکدیگر را مجروح نموده و مرده اند؟
گفتند: نمى دانیم ، پس شما خودتان با استفاده از دانش ‍ خدادادى تان بین آنان حکم کنید.
امام علیه السلام فرمود: دیه آن دو مقتول به عهده هر چهار قبیله است و بعد از اخراج خونبهاى زخمهاى دو نفر زخمى ، باقیمانده به اولیاى آن دو مقتول رد مى گردد .

۲- یک نفر در آب غرق شد

شش نفر در آب فرات سرگرم بازى بودند، یکى از آنان غرق شد، نزاع را نزد امیرالمومنین علیه السلام بردند، دو نفر از آنان گواهى دادند که آن سه نفر دیگر او را غرق کرده اند، و آن سه نفر گواهى دادند که آن دو نفر دیگر او را غرق کرده اند، امیرالمومنین علیه السلام دیه او را به پنج قسمت مساوى تقسیم نمود، دو قسمت به عهده آن سه نفرى که دو نفر بر علیه ایشان گواهى داده اند، و سه قسمت به عهده آن دو نفرى که سه نفر بر علیه ایشان گواهى داده اند .
شیخ مفید در ارشاد پس از نقل این خبر مى گوید: در این قضیه هیچ قضاوتى تصور نمى شود که از قضاوت آن حضرت به صواب نزدیکتر باشد.

۳- طعمه شیر

شیرى را در گودالى دستگیر کرده بودند، مردم براى تماشاى شیر ازدحام نمودند، یک نفر در نزدیکى گودال ایستاده بود، ناگهان قدمش لغزید و دست به دیگرى زد و دومى به سومى و سومى به چهارمى و همه در گودال افتاده طعمه شیر شدند. این ماجرا در یمن اتفاق افتاد، امیرالمومنین علیه السلام نیز آنجا تشریف داشت ، خبر به آن حضرت رسید، پس درباره آنان چنین قضاوت نمود، که اولى طعمه شیر بوده و به علاوه باید یک سوم دیه به دومى بپردازد، و دومى نیز دو سوم دیه به سومى و سومى دیه کاملى به چهارمى باید بپردازد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله از این قضاوت خبردار گردیده فرمود: اباالحسن به حکم خدا داورى نموده است.

مؤ لّف : علت این تفصیل این است که نفر اول خودش افتاده ، به علاوه افراد دیگرى را با خود انداخته ، از این جهت دیه اى طلب ندارد؛ زیرا مرگش مستند به خودش بوده است . و سبب مرگ نفر دوم ممکن است یکى از سه چیز باشد، کشیدن نفر اول و یا افتادن نفر سوم و یا چهارم بر روى او که خودش عامل آن بوده است بنابراین ، احتمال استناد قتلش به نفر اول ۳۳/۰ است و امام علیه السلام هم ۳۳/۰ دیه اش را به عهده نفر اول قرار داده است ، و اما نفر سوم ممکن است علت مرگش ‍ کشیدن و افتادن نفر چهارم بر روى او باشد که خودش عامل آن بوده و یا افتادن نفر اول و یا دوم بر روى او که عاملش نفر دوم بوده است و امام علیه السلام نیز دو سوم دیه او را بر عهده نفر دوم گذاشته است . و اما نفر چهارم تمام علت مرگش ‍ مستند به نفر سوم بوده ، بنابراین ، تمام دیه اش بر عهده نفر سوم مى باشد چنانچه امام علیه السلام حکم نموده است .

۴- نشگون

و نیز در همان زمانى که امیرالمومنین علیه السلام در یمن تشریف داشت به آن حضرت خبر رسید که دخترى از روى بازیچه دختر دیگرى را بر دوش گرفته و دختر سومى از پایینى نشگون گرفته و او بناگاه پریده و دخترى را که بر دوش داشته انداخته و منجر به مرگ او شده است .

امام علیه السلام فرمود: یک سوم دیه مقتول به عهده آن دخترى است که او را بر روى شانه برداشته و یک سوم دیگر به عهده دخترى که از او نشگون گرفته ، و یک سوم هم بر عهده خودش که بطور بازیچه و عبث سوار شده است . این خبر به سمع مبارک رسول خدا صلى الله علیه و آله رسیده آن را تائید نموده بر صحتش گواهى داد .

۵- ودیعه

مردى دو دینار و دیگرى یک دینار نزد شخصى به ودیعت نهادند، یک دینار آنها تلف شد. امیرالمومنین علیه السلام درباره آنان فرمود: یک دینار از دو دینار موجود به صاحب دو دینار اختصاص دارد و دینار دیگر نیز بالمناصفه بین آن دو تقسیم مى شود .
و نظیر این خبر است روایتى که شیخ صدوق و شیخ طوسى به امام صادق علیه السلام نسبت داده اند که دو نفر بر سر دو درهم با یکدیگر نزاع مى کردند، یکى از آنان هر دو درهم را از خود مى دانست و دیگرى یکى از آنها را.
آن حضرت علیه السلام فرمود: کسى که مدعى یک درهم است اعتراف دارد که از درهم دیگر حقى ندارد، و درهم دیگر که مورد نزاع است بین آنان بالمناصفه تقسیم مى شود .

و همچنین نظیر آن را شیخ کلینى و صدوق و طوسى به امام محمد باقر علیه السلام نسبت داده اند که از آن حضرت پرسیدند، مردى غلامى از دیگرى خریده و فروشنده دو غلام به خریدار تسلیم نموده تا یکى از آنها را انتخاب کرده براى خود نگهدارد و دیگرى را به صاحبش رد نماید و فروشنده قیمت غلام را نیز از مشترى تحویل گرفته است .
 
خریدار هر دو غلام را به طرف منزل مى برده ، اتفاقا یکى از آن دو در بین راه گریخته است . آن حضرت فرمود: مشترى غلام موجود را به صاحبش رد مى کند و نصف قیمتى را که به فروشنده داده پس مى گیرد و براى یافتن غلام جستجو مى کند، اگر آن را یافت باز اختیار دارد هر کدام از آن دو را که مى خواهد نگهدارد و آن نصف قیمت را که از فروشنده گرفته باز به وى رد نماید، و اگر غلام را پیدا نکرد از مال هر دو رفته ، نصفش از فروشنده و نصفش از خریدار .

۶- اقرار

شخصى اقرار کرد هزار درهم به یکى از دو نفر بدهکار است ولى طلبکار را مشخص نکرد و به همان حال از دنیا درگذشت ، امیرالمومنین علیه السلام فرمود: اگر یکى از آن دو بخصوص گواه آورد که وى طلبکار است درهمها به او داده مى شود وگرنه درهمها بالمناصفه بین آنان تقسیم مى شوند .

۷- تقسیم به نسبت شهود

دو مرد هر کدام مدعى مالکیت اسبى بود، یکى از آنان دو شاهد داشت و دیگرى پنج شاهد. امیرالمومنین علیه السلام دو قسمت آن را براى نفر اول و پنج قسمت آن را براى نفر دوم قرار داد .
 
 
قضاوتهای امیرالمومنین علی علیه السلام//آیه الله علامه حاج شیخ محمد تقی تستری

یک دیدگاه در “فصل پنجم : قضاوتهاى آن حضرت علیه السلام در مواردى که واقع کاملا مشتبه بوده است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *