زندگینامه ام احمد همسر امام موسی کاظم (ع)مادر شاه چراغ(ع)

این بانو، مادر احمد بن موسى بن جعفر (ع) معروف به شاه چراغ (مدفون در شیراز) مى باشد. او از زنـان مـحـتـرم عـصـر خود بود و اُم احمد خوانده مى شد وى کنیزى بود که به مقام و مرتبه بلندى رسیده بود.

الف ـ امانتدار ودایع امامت :

وقتى امام کاظم (ع) به سوى بغداد رهسپار شد، ودایع امامت را به این بانو سپرد و فرمود:(هـر وقـت کـسى آمد و این امانتها را از تو طلب کرد، بدان در آن وقت من به شهادت رسیده ام و او خلیفه بعد از من و اطاعتش بر تو و سایر مردم واجب است .)

وقتى هارون علیه اللعنه امام را در بغداد مسموم ساخت و آن حضرت شهید شد، امام رضا (ع) نزد ام احمد رفت و ودایع را از او طلب نمود. ام احمد عرض کرد:

(پدرت شهید شد؟) امام فرمود: (آرى ، الا ن از دفن ایشان فارغ شده ام . اماناتى که به تو سپرده به من تحویل ده که من جانشین او و امام بر حق برتمام جنّ و انس هستم .)

ام احمد امانتها را به امام رضا (ع) ردّ کرد و با حضرت بیعت نمود و به ماتم نشست .

وقـتـى خـبـر شـهادت امام کاظم علیه السلام در شهر مدینه منتشر شد، مردم درخانه ام احمد اجتماع کردند و با فرزندش احمد به سوى مسجد روانه شدند.

احـمـد بـن مـوسـى ، عـالمـى بـزرگ و بـلند مرتبه و غرق در عبادت و اطاعت خدا بود و چون مردم کراماتى از او دیدند او را امام بعد از پدرش پنداشتند و بدین جهت با او بیعت کردند.

وقتى بیعت تمام شد، احمد بر منبر رفت و گفت :(همان طور که همه شما در بیعت من هستید، من هم در بیعت برادرم حضرت رضا (ع) هستم . او امام و خلیفه بعد از پدرم و ولىّ خداست و بر من و شما اطاعت او واجب است سپس همگى خدمت امام رضا (ع) رسـیـدنـد و تـجـدیـد بـیـعت کردند.)(۳۷۱) ام احمد نزد امام رضا (ع) از مقام و منزلت والایـى بـرخـوردار بـود، بـایـد چـنـین باشد، چه اینکه امام کاظم علیه السلام او را براى حفظ اسرار و ودایع امامت و ردّ آن به اهلش ، صالح تشخیص داد.

ب ـ شاهد بر وصیّت امام (ع):

امام کاظم (ع) در وصیّتنامه خود از بین همسرانش فقط نام ام احمد را برده است .(۳۷۲) و در اواخر وصیتنامه مى نویسد:

(کـنـیـزانـى کـه از مـن اولاد دارنـد، هـر کـدام در مـنـزل و حجاب خود بمانند، در صورت تشخیص فـرزنـدم عـلى ، آنچه در زندگى من داشتند به آنها بدهد و هر کدام از آنها شوهر کند، دیگر حق ندارد به حرم و خانه من باز گردد مگر فرزندم راءى دیگرى بدهد و دخترانم نیز جز به راءى او حـق ازدواج نـدارنـد و هیچ عمو و برادر وسلطانى حق ندارد آنها را شوهر دهد و اگر این کار را بـکـنـد بـا خـدا و رسولش مخالفت کرده وبا حکم خدایى جنگیده است چه آنکه وى در مورد ازدواج فـامـیل خویش بیناتر است .

اگر بخواهد شوهر دهد و اگر بخواهد ترک کند، مختار است . من به زنـانم همچنان که در اینجا نوشته ام وصیت کرده ام و خداوند را بر آنها شاهد قرار داده ام و على (ع) و ام احمد هم گواه است .) آن گاه وصیت را پیچاند و مهر کرد.

پس از شهادت امام کاظم (ع) فرزندش عباس مدعى شد که در این وصیتنامه مطالبى به سود ما هـسـت و بـرادرم مـى خـواهـد از مـا پـنـهـان کـنـدو خـودش تنها از آن استفاده کند و بدین بهانه مهر وصـیـتـنامه را برداشت و آن را باز کرد و با خواندن آن خود را رسوا کرد و فضیلت امام بیشتر روشن شد.

ام احـمـد کـه شاهد وصیّت بود، در مجلس قاضى حاضر شد ولى آنها ادعا کردند که این زن ، ام احمد نیست ، از ین رو براى شناختنش نقاب از چهره او برداشتند. ام احمد گفت :(بـه خـداقـسـم ، آقـایـم مـوسى بن جعفر(ع) فرمود: ترا به زور مى گیرند و به مجالس مى برند.)

اسـحاق بن جعفر به او پرخاش کرد و گفت : (ساکت باش .) (۳۷۳) سپس امام رضا (ع) آنها را نصیحت کرد، ولى عباس ‍ همچنان بر موضع ناحق خود استوار بود.(۳۷۴)

این روایت بخوبى نشان دهنده مقام و فضیلت این بانوى عالى قدر است .



ـ۳۷۱ بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۳۰۷٫ از دیگر فرزندان امام کاظم (ع) که در شیراز مدفون است عبارتند از: ابراهیم که بقعه اى در محلّه لب آب شیراز منسوب به اوست ، و محمّد بن موسى و حسین بن موسى ملقب به سید علاء الدّین .

۳۷۲ـ البته به احتمال زیاد، تکتم مادر امام رضا (ع) در آن زمان در قید حیات نبوده است .

۳۷۳ـ اسـحـاق فـرزنـد امام جعفر صادق (ع) عموى امام رضا (ع) که شاهد وصیّت امام کاظم بـود، مـردى صـالح و مـطـیـع ائمـه عـلیـهم السلام بود. احتمالا پرخاش او به ام احمد به خاطر مـصـلحـت مـجـلس بوده تا از مفاسدى که احتمال وقوع داشته جلوگیرى کند، همچنان که در حاشیه مـلاصـالح بـر اصـول کافى آمده که او این جمله را از روى خوف و تقیه و براى خاموش ‍ کردن فتنه گفته است (اعیان الشیعه ، ج ۳، ص ۳۶۸).

۳۷۴ـ اصـول کـافـى ، تـرجـمـه مـصـطـفـوى ، ج ۲، ص ۹۶ ـ ۱۰۲، بـا دخل و تصرف .

بزرگ زنان صدر اسلام// احمد حیدری

زندگینامه تکتم همسر امام کاظم(ع)مادر امام رضا (ع)

ایـن بـانـو مـادر امـام رضـا عـلیه السلام است . او را نَجْمه ، اَرْوى ، سکن ، ام البنین و خیزران هم نامیده اند.(۲۸۱) حـمـیـده مـادر امـام کـاظـم (ع) کـه از اشـراف عـجـم بـود، تـکـتـم را خـریـد. تـکـتـم از لحـاظ عـقـل و دیـن ، مـقـام و مـوقـعـیـت بـلنـدى داشـت و از زنـان فـاضـل عـصـر خـود بـود. بـا ایـن هـمـه نـسـبـت بـه بـانـویـش حـمـیـده احـتـرام خـاصـى قائل بود. بطورى که براى احترام به او هیچ گاه در حضورش نمى نشست .

حمیده خاتون گوید:

(شـبـى درخـواب ، رسـول خدا(ص) را دیدم که به من فرمود: اى حمیده ! نجمه را به فرزندت موسى ببخش ، که بزودى بهترین اهل زمین ازاو متولّد خواهد شد.)

حـمـیـده خـاتـون کـه شـاهـد فضایل اخلاقى تکتم بود، با توجّه به خوابى که دیده بود، به فرزندش موسى بن جعفر علیه السلام فرمود:

(فرزندم ! تکتم کنیزى است که بهتر از او را هرگز ندیده ام و شک ندارم که اگر نسلى داشته بـاشـد خـداونـد آن نسل را پاکیزه مى گرداند، من او را به تو بخشیدم و تو را به خیر و نیکى به او سفارش مى کنم .(۲۸۲))

نقل شده است که وقتى حمیده خاتون ، تکتم را خرید او دوشیزه بود.(۲۸۳)

امـام کـاظم (ع) با این بانوى فاضله ازدواج کرد و امام رضا (ع) از او متولد شد. بعد از تولّد امام رضا (ع)، امام کاظم آن بانو را طاهره نامید.

عشق تکتم به عبادت

امـام رضـا (ع) در زمـان تـولد، از لحـاظ جـسـمـى ، قـوى و درشت بود و شیر بسیار مى نوشید. روزى مادرش گفت:

(یـک دایه براى کمک من بیاورید تا مرا در شیردادن به فرزند همراهى کند. به او گفتند: مگر شـیـر تـو کـافـى نـیـسـت . فـرمـود: دروغ نـمـى تـوان گـفـت ، به خدا قسم شیرم کم نیست ولى قـبـل از تـولد فـرزنـدم ، عـبـاداتـى را انـجـام مـى دادم و نـوافـل و دعـاهـایـى مـى خـوانـدم ولى الا ن از عـبـادت و نـمـاز و دعـایـم کـاسـتـه شـده اسـت .(۲۸۴))

ایـن جـریـان ، بخوبى نشان دهنده شدت علاقه اوبه عبادت و راز و نیاز باخداى یکتاست . او آن چنان عاشق عبادت بود که نمى خواست شیردادن به فرزندى چون امام رضا علیه السلام ، مانع راز و نیاز او باشد.

در فضیلت این بانوى عالى مقام همین کافى است که مادر هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت است .

خودش نقل کرده است که وقتى فرزندم رضا (ع) متولد شد، همسرم موسى بن جعفر (ع) وارد شد و او را در آغـوش گرفت سپس در گوش راستش اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و با آب فرات کام او را برداشت و بعد قنداقه را به من سپرد،

و گفت :(اى نـجـمـه ! کـرامـت پروردگارت بر تو مبارک باد، او را بگیر که او (بقیه اللّه) در روى زمین است .(۲۸۵))



۲۸۱ـ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۷ و منتهى آلامال ، ج ۲، ص ۲۸۹٫

۲۸۲ـ حضرت رضا (ع)، فضل الله کمپانى ، ص ۱۱ـ ۱۳٫

۲۸۳ـ بـحـارالانـوار، ج ۴۹، ص ۷٫ روایـتـى دیگر حاکى است که امام کاظم (ع) او را خریده است . برده فروشى او را از افریقا خریده بود و به مدینه آورد و امام او را خرید.

۲۸۴ـ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۵٫

۲۸۵ـ ریاحین الشریعه ، ج ۳، ص ۲۱٫

بزرگ زنان صدر اسلام// احمد حیدری

زندگینامه فاطمه معصومه (س)-آمنه دختران امام کاظم (ع)

حضرت موسى بن جعفر علیه السلام چند دختر به نام فاطمه داشت . فاطمه مـعـصـومـه (س) بـزرگـتـریـنـشـان بـود. ایـشـان در اوّل ذیـقـعـده سـال ۱۷۳ هـجـرى قـمـرى در مـدیـنـه مـتـولد شـد. ظـاهـراً مـادرش (نـجـمـه) مادر امام رضا (ع) بـاشـد.(۴۴۸) ایـن بـانـوى مـعـظـم در سـال ۲۰۱ هـجرى ، از مدینه به همراه چند تن از بـرادرانـش و چـنـد خـدمه (۴۴۹) به قصد زیارت برادر خود امام رضا(ع) خارج شد در بـیـن راه چـون بـه سـاوه رسـیـد، بـیـمـار شـد. وقـتـى خـبـر ورود او بـه آل سـعـد از بـزرگـان قـم رسـیـد، هـمه تصمیم گرفتند خدمت بانو مشرف شوند و از محضرش تـقاضا کنند به قم تشریف بیاورد. موسى بن خزرج ، بزرگ ایشان ، همان شب به ساوه رفت و با جلب موافقت آن بانو حضرتش را به قم آورد. حضرت معصومه (س) مدت کمى بعد از ورود بـه قـم در اثـر کـسـالت بدرود حیات گفت و موسى بن خزرج آن حضرت را در باغ اختصاصى خـود بـه نـام بـابـلان در کـنار رودخانه دفن نمود و آن باغ را وقف قبرستان کرد که به مقبره بابلان معروف گردید.(۴۵۰)

نـقـل شـده ، بـعـد از غـسـل و تـکـفـیـن ، او را کـنـار مـقـبـره آوردنـد. در ایـن وقـت آل سـعـد بـا هـم اخـتلاف کردند که چه کسى در قبر وارد شود و آن بانو را دفن کند. سرانجام ، اتفاق کردند که خادم پیرى از ایشان به نام قادر که مرد صالحى بود این وظیفه را انجام دهد. در این بین دیدند دو سوار که چهره پوشیده بودند از جانب بیابان رسیده و از اسب پیاده شدند و بـر آن بـانـو نـمـاز گـزاردنـد و وى را دفـن کـردنـد و بـازگـشـتـنـد و کـسـى آنـهـا رانشناخت .(۴۵۱)

از تاریخ زندگى این بانوى عزیز و مدت عمر او اطلاع دقیقى در دست نیست .(۴۵۲)

۱ ـ حضرت معصومه (ص) در آیینه روایات

حـضـرت فـاطـمه معصومه نخبه دودمان نبوت و زبده خاندان امامت بود. در بلندى مقام و منزلت ، جلالت ، عفاف و کرامت در بین معاصران خود، یگانه بود و در میان امام زادگان ، تنها کسى است که به پاداش زیارت تربتش ، بهشت را واجب شمرده اند.

روایاتى که در مورد این بانو وارد شده بیانگر عظمت و جلالت قدر اوست . از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود:

(خـداونـد جـل جـلاله را حـرمـى اسـت و آن مـکـه مـکـرمـه اسـت و رسـول خـدا(ص) راحرمى است و آن مدینه است و امیرالمؤ منین (ع) راحرمى است و آن کوفه است و مـا را حرمى است و آن قم است و بزودى بانویى از فرزندان من به نام فاطمه در آن مدفون مى شود که هر کس او را زیارت کند بهشت بر او واجب مى شود.)

حضرت صادق (ع) زمانى این کلام را فرمود که همسرش هنوز به امام کاظم (ع) حامله نشده بود.

شـیـخ صـدوق در کـتـاب ثـواب الاعـمـال از امـام رضـا (ع)نـقـل کـرده کـه راوى در مـورد شـاءن دخـتـر مـوسـى بـن جـعـفـر (ع) سـؤ ال کرد و حضرت فرمود:(هرکس او را زیارت کند بهشت براى اوست .)

امام رضا(ع) به سعد اشعرى فرمود:(اى سعد! قبرى از ما، در نزد شماست .) سعد گفت : (فدایت شوم ! قبر فاطمه دختر موسى بن جعفر (ع)؟)

امـام فـرمـود: (آرى هـرکـس بـا شـنـاخـت شـاءن و مـنـزلت او را زیـارت کـنـد، بـهـشـت از آن اوست .)(۴۵۳)

در کامل الزیاره از امام جواد علیه السلام روایت شده که فرمود:(هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست .)(۴۵۴)

۲ ـ زیارت نامه حضرت معصومه (س)

امام رضا (ع) به سعداشعرى فرمود:(چون نزد قبر آن حضرت رسیدى روبه قبله بایست و ۳۴ مرتبه الله اکبر و ۳۳ مرتبه سبحان الله و ۳۳ مرتبه الحمد لله بگو، سپس ادامه بده : السلام على آدم صفوه الله … (بعد از سلام بـر پـیـامـبـران و ائمـه عـلیـهـم السـلام ، خـطـاب بـه آن بـانـو بـگـو) السـلام عـلیـک یـا بـنت رسول الله … .

سلام بر تو اى دختر رسول خدا، سلام بر تو اى دختر فاطمه زهرا و خدیجه کبرى ، سلام بر تـو اى دخـتـر امیر المؤ منین (ع)، سلام بر تو اى دختر حسن و حسین ، سلام بر تو اى دختر ولى خـدا، سـلام بـر تـو اى خـواهـر ولى خـدا، سـلام بر تو اى عمه ولى خدا، سلام بر تو اى دختر مـوسـى بـن جـعـفر (ع) و رحمت و برکات خدا بر تو باد. خداوند بین ما و شما در بهشت رابطه وشـناسایى برقرار کند و مارا در زمره شما محشور گرداند و بر حوض پیامبر شما وارد سازد و از دسـت امـیـر مـؤ مـنان سیراب گرداند.

از خدا مى خواهم که دوران سرور و فرج شما را به ما نـشـان دهـد و مـا را بـا شـمـا در زمـره جدتان محشور سازد و معرفت شما را از قلوب ما نگیرد که البـتـه او خـداى قـادر و تـوانـاسـت … اى فـاطـمـه مـعـصـومـه ! مـرا در داخـل شـدن بـه بـهـشـت شـفـاعـت کـن کـه تـو رانـزد خـداونـد متعال ، شاءن و مقام بلندى است …)(۴۵۵)

در حرم حضرت معصومه زنانى از اهل بیت علیهم السلام مدفونند که عبارتند از:

۱ ـ میمونه خواهر حضرت معصومه

۲ ـ زینب دختر امام جواد(ع)

۳ ـ میمونه دختر دیگر امام جواد

۴ ـ ام محمد دختر موسى مُبَرقَع پسر امام جواد(ع)

۵ ـ میمونه دختر دیگر موسى مبرقع

۶ ـ بریهه دختر دیگر موسى مبرقع

۷ ـ ام اسحاق ، جاریه محمد بن موسى مبرقع

۸ ـ ام حبیب دختر احمدبن موسى مبرقع

۹ ـ ام حبیب جاریه محمدبن احمد بن موسى مبرقع (۴۵۶)

ب ـ آمنه :

در اعـلام النـسـا آمـده است که آمنه دختر امام کاظم (ع) از عابدان ، صالحان و پرهیزگاران عصر خـود بـود و مـشـهـدى مـعـروف (در مـصـر) مـنـسـوب بـه اوسـت و از خـادم او نقل شده است که شب از قبرآن بانو، صداى قرائت قرآن شنیده است .(۴۵۷)

در(نـورالابـصـار)، آمـنـه در زمـره مـدفـونـیـن در مـصـر ثـبـت شـده و از خـادم او نـقـل کـرده اسـت که روزى مردى بیست رطل (واحد وزن) روغن زیتون آورد و از خادم تقاضا کردکه تمام آنها رادر یک شب در فانوسها بریزد. خادم روغن رادر قندیلها ریخت ، ولى با تعجب مشاهده کـرد کـه هـیـچ یـک از آنـهـا روشـن نشد. متحیر و مبهوت ماند. شب در خواب بانو را دید که به او فرمود:

(ایـن روغـن را بـه صـاحـبـش بـازگردان و بپرس که این روغن را از کجا کسب کرده است زیرا ما تـنها چیز طیب و پاکیزه را مى پذیریم . خادم نزد صاحب روغن رفت و قصه را باز گفت . آن مرد فـرمـوده خـاتـون را تـصـدیـق کـرد و اعـتـراف نـمـود کـه روغـن را از طـریـق حلال کسب نکرده است .)(۴۵۸)



 

۴۴۸ـ همان مدرک ، ص ۶٫

۴۴۹ـ ودیعه آل محمد، فاطمه معصومه ، محمد صادق انصارى ، ص ۵٫

۴۵۰ـ گنجینه آثار قم ، فیض ، ج ۱، ص ۳۹۱٫

۴۵۱ـ تاریخ قم ، حسن بن محمد حسن قمى ، ترجمه حسن بن عبدالملک قمى ، ص ۲۱۴٫

۴۵۲ـ نـویـسـنـده کـتـاب (گـنـجینه آثار قم) باتوجه به قرائن و اینکه آن بانو فاطمه کـبـرى بـوده اسـت ، سـن او را بـیـش از ۳۰ سـال دانـسـتـه اسـت درحـالى کـه طـبـق نقل قولى که در مورد تولد او نقل شد، سن آن بانو هنگام وفات کمى بیش از ۲۷ بوده است .

۴۵۳ـ (من زارها عارفاً بحقها فلهاالجنه)

۴۵۴ـ بحار الانوار، ج ۴۸، ص ۳۱۶ـ۳۱۷٫

۴۵۵ـ کلیات مفاتیح الجنان ، زیارت حضرت معصومه ، کتابفروشى علمى ، ص ۱۱۰۷٫

۴۵۶ـ گنجینه آثار قم ، ج ۱، ص ۲۹۳٫

۴۵۷ـ اعلام النسا، ج ۱، ص ۱۷٫

۴۵۸ـ ریاحین الشریعه ، ج ۳، ص ۳۲۶٫

بزرگ زنان صدر اسلام// احمد حیدری

زندگینامه حمیده بربریه «حمیده مُصَفّاه»(مادر امام کاظم علیه‌السلام)

 او دختر صاعد اندلسى و از نژاد بربر بود (دلائل الامامه، ص ۳۰۷؛ ابن‌شهرآشوب، ج ۴، ص ۳۲۳). تاریخ تولد و وفات و زادگاه او مشخص نیست. او کنیزى پاک‌دامن بود که به دستور امام باقر علیه‌السلام خریدارى شد و به عقد امام صادق علیه‌السلام درآمد. هنگام خریدارى، امام باقر علیه‌السلام او را حمیده در دنیا و محموده در آخرت نامید (رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۷۶ـ۴۷۷؛ دلائل‌الامامه، ص ۳۰۸).

امام صادق علیه‌السلام حمیده را پاک از هر پلیدى مى‌دانست که به‌سبب کرامت الهى، ملائکه از او محافظت کرده‌اند تا به امام صادق علیه‌السلام برسد. وى ازاین‌رو به «حمیده مُصَفّاه» ملقب شد (رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۴۷۷؛ دلائل‌الامامه، همانجا؛ ابن‌شهرآشوب، ج ۱، ص ۲۶۶).

لقب دیگر او لُؤلُؤَه است (رجوع کنید به ابن‌شهرآشوب، ج ۴، ص ۳۲۳). حمیده از جمله کسانى بود که امام صادق علیه‌السلام هنگام وفات او را وصى خود قرار داد (رجوع کنید به مفید، ص ۷۱؛ طوسى، ۱۴۱۱، ص ۱۰۸). روایت شده است که امام صادق علیه‌السلام در هنگام حج، پاسخِ حُکمى را به همسر خود، حمیده، ارجاع داد (رجوع کنید به کلینى، ج ۴، ص ۳۰۱؛ طوسى، ۱۴۰۱، ج ۵، ص۴۱۰).

همچنین گفته شده است امام صادق مادرش امّفروه و همسرش حمیده را براى شرکت در مراسم سوگوارى مردم مدینه (حقوقُ اهل‌المدینه) مى‌فرستاد (کلینى، ج ۳، ص ۲۱۷؛ ابن‌بابویه، ۱۴۰۴، ج ۱، ص ۱۷۸). ابوبصیر از حمیده روایتى درباره اهمیت نماز، از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است (رجوع کنید به الاصول السته عشر، ص ۳۱۰؛ برقى، ج ۱، ص۸۰؛ ابن‌بابویه، ۱۳۶۸ش، ص ۲۲۸).

حمیده چهار فرزند داشت:

امام موسى کاظم علیه‌السلام،

اسحاق معروف به مؤتَمَن،

محمد دیباج

و فاطمه (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۱۰۵؛ طبرسى، ج ۱، ص ۵۴۶؛ ابن‌عِنَبَه، ص ۲۴۵، ۲۴۹).



منابع:

(۱) ابن‌بابویه، ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال، قم ۱۳۶۸ش؛
(۲) همو، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدى لاجورى، قم ۱۳۶۳ش؛
(۳) همو، کتاب مَن لایَحضُرُه الفقیه، چاپ على‌اکبر غفارى، قم ۱۴۰۴؛
(۴) ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابى‌طالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم (بى‌تا.)؛
(۵) ابن‌عِنَبَه، عمده‌الطالب فى انساب آل ابى‌طالب، چاپ محمدحسن آل طالقانى، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛
(۶) الاختصاص، (منسوب به) محمدبن محمد مفید، چاپ على‌اکبر غفارى، قم: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، (بى‌تا.)؛
(۷) الاصول السته عشر من الاصول الاولیه: مجموعه من کتب الروایه الاولیه فى عصرالائمه المعصومین علیه‌السلام، چاپ ضیاءالدین محمودى، قم ۱۳۸۱ش؛
(۸) احمدبن محمد برقى، کتاب‌المحاسن، چاپ جلال‌الدین محدث ارموى، تهران ۱۳۳۰ش؛
(۹) دلائل الامامه، (منسوب به )محمدبن جریر طبرى آملى، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۳؛
(۱۰) فضل‌بن حسن طبرسى، اعلام الورى باعلام الهدى، قم ۱۴۱۷؛
(۱۱) محمدبن حسن طوسى، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوى‌خرسان، بیروت ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱؛
(۱۲) همو، کتاب‌الغیبه، چاپ عباداللّه طهرانى و على احمد ناصح، قم ۱۴۱۱؛
(۱۳) کلینى؛
(۱۴) محمدبن محمد مفید، الفصول العشره فى الغیبه، چاپ فارس حسون، (قم) ۱۴۱۳٫

دانشنامه جهان اسلام   جلد ۱۴