زندگینامه احمد سِنان چلبی بهشتی(قرن نهم و دهم)

بهشتی ، احمد سِنان چلبی ، شاعر و مورّخ ترک . ظاهراً، اولین خَمسه ادبیات دیوانی (کلاسیک ) ترک از اوست . در منابع ، تاریخ تولد و مرگ او، دقیقاً، ضبط نشده است . به گفته و. ل . مناژ ( د.اسلام ، چاپ دوم ، ذیل مادّه )، بهشتی در حدود ۸۷۱ زاده شد. در هویت پدر و نام خود شاعر نیز اختلاف نظر هست ، لیکن ، براساس سندی از دوره بایزید دوم (۸۸۶ ـ ۹۱۸؛رجوع کنید به ارونسال ، ص ۳۰۸)، و به عقیده سخی بیگ و ریاضی ، نام او احمد بوده است (رجوع کنید به ارغون ، ص ۷۹۶).

بهشتی در کودکی ، پدرش را از دست داد، سپس به دربار راه یافت و در آنجا تعلیم و تربیت دید. در زمان بایزید دوم به شهرت رسید، و مدتی طولانی در خدمت آن سلطان بود. زمانی از چشم سلطان افتاد و از ترس جان خود به ایران گریخت . به گفته سخی بیگ ، به سلطان حسین بایقرا * (متوفی ۹۱۱) پناه برد و در آنجا با امیرعلیشیر نوایی و جامی آشنا شد. بعد از مدتی ، حسین بایقرا برای شفاعت بهشتی ، سفیری با هدایای بسیار به دربار سلطان ( بایزید ) فرستاد؛بعضی از شاعران و عالمان نیز با نامه وساطت کردند؛
بهشتی ، خود نیز قصیده ای با ردیف «کَرَم » سرود و تقدیم سلطان کرد، و به این ترتیب ، بخشوده شد.

رحلت

تقریباً، همه منابع ، فوت او را در اوایل قرن دهم نوشته اند. به گفته مناژ ( د. اسلام ، همانجا)، احتمال می رود که در اواخر دوره بایزید دوم ، در ۹۱۷، درگذشته باشد. بنابراین ، آنچه در > فهرست خمسه های ترکی کتابخانه های استانبول < راجع به درگذشت او در ۹۷۷ آمده ، صحیح نیست .

بهشتی در بعضی از غزلهای خود، برخی از اصطلاحات لهجه جُغتایی و آذری را نیز آورده است . آشنایی بهشتی با حسین بایقرا و امیرعلیشیر نوایی در شیوه اشعار او اثر نهاد. او همچنین ، از محافل علمی و ادبی هرات و اطراف آن استفاده کرد؛تأثیر همه اینها در آثاری که پس از بازگشت به استانبول پدید آورده است دیده می شود.

آثار .

۱) خمسه . به گفته همه تذکره ها، احتمالاً بهشتی اولین شاعری است که در ادبیات دیوانی ترک خمسه کاملی سروده است . به گفته لطیفی ، بهشتی در آخرین بیت خمسه خود می گوید : عاقبت «جواب خمسه » را سرودم ؛و کسی تاکنون بدین سیاق سخن نگفته است . مثنویهای پنجگانه بهشتی اینهاست : وامق و عذرا ، یوسف و زلیخا ، حُسن نگار ، سهیل و نوبهار ، لیلی و مجنون که از آن میان ، فقط لیلی و مجنون باقی مانده است . بهشتی این اثر را در ۹۱۲، در استانبول به پایان رساند، و برای به دست آوردن اعتبار سابقش ، آن را به بایزیدِ دوم تقدیم کرد. این اثر، که به وزن لیلی و مجنونِ جامی («مفاعیلن / مفاعیلن / فعولن ») سروده شده ، دارای ۲۲ قسمت و ۱۱۹۵ بیت است . نسخه ای از آن در کتابخانه دانشگاه استانبول نگهداری می شود (نسخ خطی ترکی ، ش ۵۵۹۱)؛

۲) تاریخ بهشتی . شرح حال پادشاهان عثمانی ، از سلطان عثمان غازی تا بایزید دوم ، است و هشت بخش دارد. به عقیده بابینگر (ص ۳۵، ۴۹)، فقط یکی از قسمتهای تاریخ بهشتی ، با عنوان «محاربه بایزید و شاهزاده جَم »، اثر احمد سنان بهشتی است و بقیه قسمتهای آن منسوب به پدر احمد سنان بهشتی است . نُسخ قسمت مذکور از تاریخ بهشتی در کتابخانه طوپقاپی سرای (روان ، ش ۱۲۷۰) و موزه بریتانیا (۷۸۶۹ . Add ) نگهداری می شود. به گفته بابینگر (ص ۵۰) و مناژ ( د.اسلام ، همانجا)، نسخه بعضی از قسمتهای دیگر تاریخ بهشتی نیز در موزه بریتانیا (۹۵۵، ۲۴ Add. ) یافت می شود. بهشتی ، تاریخ خود را بر مبنای اثر نشری (متوفی ۹۲۷؟) نوشته است که به گفته مورخان ، صورت ادبی شده تاریخی است که نشری محمد افندی درباره دولت عثمانی نوشته است . مناژ ( د.اسلام ، همانجا) معتقد است که تاریخ بهشتی ، به تقلید از هشت بهشت ، اثر ادریس بدلیسی * (متوفی ۹۲۶)، نوشته شده است و اهمیت چندانی ندارد.

گذشته از اینها، دیوانی به بهشتی نسبت داده اند که تاکنون یافت نشده است . به گفته سخی بیگ ، بهشتی ، خمسه فارسی نظامی را ( به ترکی ) ترجمه کرده است ، لیکن ، امروزه ، این اثر نیز موجود نیست ، و احتمال می رود که منظور، همان خمسه خود بهشتی بوده باشد.



منابع :

(۱) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، چاپ محمد شرف الدین یالتقایا و رفعت بیلگه کلیسی ، استانبول ۱۳۶۰ـ۱۳۶۲/ ۱۹۴۱ـ۱۹۴۳، ج ۱، ستون ۷۲۴؛
(۲) ریاضی ، تذکره ، نسخه خطی کتابخانه نور عثمانیه ، ش ۳۲۰۵، گ ۴۲پ ؛
(۳) سخی بیگ ، تذکره ( هشت بهشت )، چاپ گونای کوت ، هاروارد ۱۹۷۸، ص ۲۴۳ـ۲۴۵؛
(۴) بروسه لی محمدطاهربیگ ، عثمانلی مولفلری ، استانبول ۱۳۳۳ـ۱۳۴۲، ج ۲، ص ۹۶-۹۷، ج ۳، ص ۸۲، ۱۸۴؛
(۵) درویش احمد عاشق پاشازاده ، تواریخ آل عثمان ، چاپ عالی بیگ ، استانبول ۱۳۳۲، ص ۱۴۲؛
(۶) محمد عاشق چلبی ، مشاعر الشعراء، یا، تذکره عاشق چلبی ، چاپ جی . مردیت ـ اونز، لندن ۱۹۷۱، گ ۵۸ر؛
(۷) لطیفی ، تذکره لطیفی ، چاپ احمد جودت ، استانبول ۱۳۱۴، ص ۱۰۴ـ۱۰۵؛

(۸) Franz Babinger, Osmanl i Tarih Yazarlar i ve Eserleri , tr. Co íkun غµok, Ankara 1982, 43;
(۹) EI 2 , s.v. “Bihisht ¦â” (by V. L. Mإnage);
(۱۰) Sadeddin Nدzhet Ergun, Tدrk ìairleri , Istanbul 1936-1945, 794-803;
(۱۱) I smail Erدnsal, “Tدrk Edebiyat âTarihinin Ar íiv Kaynaklar âI: II. Bہyezid Devrine Ait Bir I n’ہmہt Defteri”, TED , no. 10-11 (1981), 303-342;
(۱۲) E. J. W. Gibb, A history of the Ottoman poetry , London 1900-1909, II, 149;
(۱۳) Rezzan I lter, “Bihi ít ªâve Leyl ªâvد Mecnu ªn’u”, I stanbul غniversitesi Edebiyat Fakدltesi, Tدrkiyat Enstitدsد tezi, 1951, no. 386;
(۱۴) Fehmi Edhem Karatay, Topkap i Saray i Mدzesi Kدtدphanesi Tدrkµe Yazmalar Katalog §u , Istanbul 1961, I, 206;
(۱۵) K ânal âzہda Hasan ´elebi, Tezkiretد’s-suarہ , ed. I brahim Kutluk, Ankara 1978-1981, I, 225-226;
(۱۶) Agہh S ârr âLevend, “Divan Edebiyat ânda Hikہyeler”, Tدrk Dili Ara ít i rmalar i Y i ll i g § i Belleten (1967), 99, 101-103, 108;
(۱۷) idem, Tدrk Edebiyat i Tarihi , Ankara 1973, 104, 129, 132-134;
(۱۸) TA , s.v. “Behi ít ªâ”;
(۱۹) TDEA , I, 377;
(۲۰) Nail Tuman, “Hamseler Hakk ânda”, in I stanbul Kدtدphaneleri Tدrkµe Hamseler Katalog §u , Istanbul 1961, p. VI;
(۲۱) I smail Hakk âUzunµar âíl â, Osmanl i Tarih i , Ankara 1947-1959, II, 603.

 دانشنامه جهان اسلام  جلد ۴ 

زندگینامه بدر چاچی(متوفی۷۴۵ یا ۷۵۲ه ق)

  بدرالدّین محمّد، از شاعران قرن هشتم . در ولایت چاچ (شاش )، ناحیه ای در تاشکند، به دنیا آمد. از تاریخ دقیق ولادتش اطلاعی در دست نیست . در جوانی زادگاهش را ترک کرد و به دهلی رفت و به خدمت امرای تُغلُقیه * ، خصوصاً سلطان ابوالمحامد محمّد شاه بن تغلق (حک : ۷۲۵ـ۷۵۲)، رسید و مورد توجه خاص او قرار گرفت (هدایت ، ج ۱، ص ۴۳۶؛ آقابزرگ طهرانی ، ج ۹، قسم ۱، ص ۱۲۸؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۴) و از جانب او به فخرالزّمان ملقب شد (آقابزرگ طهرانی ، همانجا).

بدرالدین نام و نسب خود را در اشعارش ، بدرچاچی ، بدر، چاچی ، و فخرالزّمان آورده است (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۲) علی ابراهیم خان خلیل (بخش ۱، ص ۹۵) می گوید که بعضی از تذکره نویسان ، بدرچاچی و بدرجاجرمی * را یکی دانسته اند، از جمله این گروه مؤلّف مخزن الغرائب است (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۶). تقی الدّین کاشی نیز او را با یکی از شاعرانی که بدر تخلّص می کرده ، خلط کرده است (همان ، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۷)

بدرالدّین ، در شاعری طرزی غریب دارد (هدایت ، همانجا؛ براون ، ص ۱۵۷)، اشعارش بدیع و پیچیده است (خلیل ، همانجا). در قصاید از سبک انوری و خاقانی و دیگر شاعران بزرگ قرن ششم پیروی کرده ، و همچون آنان ، از صنایع شعری ، اعمّ از تشبیه و استعاره و مجاز، و اصطلاحات علمی بهره فراوان برده است (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۶( براون (ص ۱۵۲( به نحوی مبالغه آمیز، بدرالدّین چاچی را پس از مولوی و سعدی دارای مرتبه ای بس بزرگ به شمار آورده است .

دیوان او مشتمل بر دو هزار بیت است (هدایت ، همانجا؛ آقابزرگ طهرانی ، همانجا). ضمن اشعارش با مادّه تاریخِ «دولتِ شه »، به سال تنظیم دیوان خود (۷۴۵) اشاره کرده است (آقابزرگ طهرانی ، همانجا؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۵). دیوان او در ۱۳۰۷، به تصحیح مولوی محمّد هادی در شهر کانپور هند، به چاپ رسید. مولانا غیاث الدّین نیز بر قصاید او شرحی نوشته است (آقابزرگ طهرانی ، همانجا). به گفته بداؤنی و بلوشه ، بدر چاچی منظومه ای نیز در بحر متقارب ، در ذکر سلطنت محمّدبن تغلق ، سروده و در ۷۴۵ آن را به پایان برده ، اما صفا تنها اثر او را دیوان موجودش دانسته است ( د.اسلام ، ذیل «بدرچاچی »؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۶). از این دیوان ، نسخ کمی موجود است ؛ از جمله : نسخه کتابخانه مجلس شورای ملی ( سابق ) ، و نسخه ناتمام کتابخانه ملی پاریس (آقابزرگ طهرانی ، همانجا؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۵ـ۸۵۶).

هدایت و تقی الدین کاشی نیز نمونه ای از اشعار او را نقل کرده اند (هدایت ، ج ۱، ص ۴۳۶ـ۴۳۹؛ صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۷ـ۸۵۸).

تاریخ دقیق مرگ بدرالدّین معلوم نیست ، اما آن را میان سالهای ۷۴۵ و ۷۵۲، در دهلی ، دانسته اند (صفا، ج ۳، بخش ۲، ص ۸۵۵)



منابع :

(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی ؛
(۲) الذریعه الی تصانیف الشیعه ، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۳) ادوارد گرانویل براون ، تاریخ ادبی ایران ، ج ۳: از سعدی تا جامی ، ترجمه و حواشی علی اصغر حکمت ، تهران ۱۳۵۷ ش ؛
(۴) علی ابراهیم خلیل ، تذکره صحف ابراهیم ، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ش ۶۶۳؛
(۵) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران ، ج ۳، بخش ۲، تهران ۱۳۶۳ش ؛
(۶) رضا قلی بن محمد هادی هدایت ، مجمع الفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش ؛

(۷) EI, Supplement, fascs.1-2, Leiden 1980, s.v. “Badr-i C § a ¦ c ¦ â § “.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۲