زندگینامه بَلاوَل لاهوری(۱۰۴۶-۹۷۶ه.ق)

بَلاوَل لاهوری بن سید عثمان بن عیسی ، از مشایخ قادریه و از عالمان حنفی شبه قاره در قرن دهم و یازدهم .

برخی نام او را بلال و نام پدر او را عبدالله ضبط کرده اند (حسنی ، ج ۵، ص ۹۵). اسلاف وی همراه با همایون ، پادشاه هند (۹۳۷ـ۹۶۲)، از هرات به هند رفتند و در شیخوپوره ، تقریباً بیست کیلومتری لاهور، اقامت گزیدند و از پادشاه «جاگیر» (تیول ) دریافت کردند.

وی در حدود ۹۷۶ در شیخوپوره متولد شد. در هفت سالگی ، جدش او را برای کسب علم به لاهور فرستاد. پس از فراگیری دانشهای ظاهری و دیدار با شیخ شمس الدین قادری لاهوری ، دست ارادت به او داد و به دستور وی در حجره ای در محله ابواسحاق ، سالها خلوت گزید و به عبادت پرداخت تا در طریقت به کمال رسید و از پیر خود خرقه ارادت و خلافت گرفت (سرور لاهوری ، ج ۱، ص ۱۶۱ـ۱۶۲؛ عالم فقری ، ص ۲۱۶ـ ۲۱۸، ۲۲۳).

بلاول در پارسایی زبانزد بود و کرامات فراوانی به او نسبت داده اند. وی علاوه بر اشتغالات صوفیانه ، به وعظ می پرداخت . برخی از ارادتمندان بلاول مدرسه ای بنیان نهادند که او در آنجا مشغول تدریس شد؛ همچنین خانقاه و لنگری برای وی ساختند. داراشکوه ، شاهزاده فرهیخته ، محضر او را دریافته و از او ستایش کرده است .

شاه جهان نیز بارها در محضر او حاضر شده بود (حسنی ، همانجا؛ داراشکوه بابری ، ص ۱۹۹؛ عالم فقری ، ص ۲۱۸ـ۲۲۳). درِ خانقاه او به روی همگان گشوده بود و جمع بسیاری در آنجا نان دو وقته می خوردند. بلاول ، برخلاف بسیاری از مشایخ ، لباس فاخر به تن می کرد و در مطبخ او از اسباب بسیار استفاده می شد.

وی به کارگشایی درماندگان نیز می پرداخت . هر روز در فاصله نماز ظهر و عصر، دو منشی که ملازم خاص او بودند برای نیازمندان سفارشنامه هایی به پادشاه یا امرای وقت می نوشتند که برلوح آنها عبارت «اللّه بس ، باقی هوس » نوشته شده بود. پادشاهان و امرا به این سفارشنامه ها ترتیب اثر می دادند و حاجت آنان را روا می کردند (سرور لاهوری ، ج ۱، ص ۱۶۱ـ۱۶۳؛ عالم فقری ، ص ۲۱۹، ۲۲۵).

رحلت

بلاول لاهوری در ۲۸ شعبان ۱۰۴۶ در هفتاد سالگی در گذشت و بیرون دروازه دهلی به خاک سپرده شد (داراشکوه بابری ، همانجا؛ عالم فقری ، ص ۲۲۵). مفتی غلام سرورلاهوری (ج ۱، ص ۱۶۳) در قطعه شعری به فارسی تاریخ وفات بلاول را به نظم در آورده ، و یکی از مریدان بلاول نیز کتاب محبوب الواصلین را در ذکر احوال وی تألیف کرده است (سرورلاهوری ،ص ۱۶۱). در این اواخر اثر دیگری نیز به نام تذکره شاه بلاول قادری نوشته میان اخلاق احمد تألیف شده است (عالم فقری ، ص ۲۲۳، پانویس ۱). داراشکوه سلسله ارادت و تعلّم وی را تا عبدالقادر گیلانی برشمرده است (ص ۱۹۳، ۱۹۸ـ۱۹۹).



 منابع :

(۱) عبدالحی حسنی ، نزهه الخواطر و بهجه المسامع والنواظر ، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲ـ۱۴۱۰/۱۹۶۲ـ۱۹۸۹؛
(۲) داراشکوه بابری ، سفینه الاولیا ، کانپور ۱۳۱۸؛
(۳) غلام سرور لاهوری ، خزینه الاصفیاء ، لکهنو ۱۲۹۰؛
عالم فقری ، گلزار صوفیاء ، لاهور ۱۹۸۵٫

 دانشنامه جهان اسلام جلد ۳ 

زندگینامه شیخ بُستی لَحیانی(لَحسانی )

 ابوالحسن علی بن محمدبن جعفر لَحیانی (لَحسانی )، از مشایخ صوفیه خراسان در قرن پنجم . در روستای بُست (پُشت ) در نیشابور به دنیا آمد و در همانجا از دنیا رفت (فارسی ، ص ۵۸۰ ؛ نجم رازی ، ۱۳۶۵ ش ، ص ۶۳۱). وی مرید ابوعلی فارمدی (۴۰۲ـ۴۷۷) بود و خود نیز شاگردان و مریدانی تربیت کرد که از آن جمله ابوعبدالله محمدبن حمویه (۴۴۹ـ ۵۳۰) وابونصر طَریثیثی (متوفی ۵۳۷) را می توان نام برد (جامی ، ص ۴۱۳ـ۴۱۴؛ فارسی ، ص ۶۷۹؛ سمعانی ، ج ۲، ص ۳۱۴).

اطلاعات ما درباره زندگی او اندک است ؛ مهمترین چیزی که از آن اطلاع داریم نوشتن نصیحت نامه ای است به خواجه نظام الملک طوسی (متوفی ۴۸۵). در این نصیحت نامه ، که به درخواست خود خواجه نوشته شده ، بستی به او اندرز داده است که در دنیا با یاد خدا و آخرت زندگی کند و به خلق خدا خدمت کند تا سعادتمند شود (نجم رازی ، ۱۳۵۲ ش ، ص ۱۰۷؛ همو، ۱۳۶۵ ش ، ص ۶۳۱). نجم رازی * (۵۷۰ ـ۶۵۴) متن نصیحت نامه را در کتاب مرموزات اسدی در مرموزات داودی نقل کرده و گفته است که نظام الملک «از جمله جوابها و پندها این بپسندید» (۱۳۵۲ ش ، ص ۱۰۷).

بعلاوه ، آثار کوتاه دیگری نیز از بستی به جا مانده که در آن عقاید صوفیانه او به اختصار بیان شده است . یکی از این آثار جملاتی است به عربی که شیخ در ضمن آنها مراحل سیر نزولی روح را از مبدأ به عالم بشریت و گرفتار شدن در قعر عالم ترکیب و متّصف شدن به صفات حیوانی و شیطانی و سپس عروج به عالم بالا و رسیدن به مرتبه قِدَم و گذشتن از آن را ذکر کرده است . این جملات را نورالدین عبدالرحمان اسفراینی (۶۳۹ـ۷۱۷) به زبان عربی شرح کرده است (ص ۱۰۳ـ۱۰۷).

تنها رساله کاملی که از بستی به دست آمده رساله کوتاهی است به فارسی در تفسیر «لااله الااللّه ». در این رساله ، سیر صعودی و بازگشت روح به مبدأ از طریق نردبان لااله الااللّه شرح داده شده است (دانشگاه تهران . کتابخانه مرکزی ، ج ۱، ص ۵۲۶ ؛ کتابخانه ملی ایران ، ج ۲، ص ۲۴۵). این رساله با رموزی که از لحاظ ادبی به کار برده است ، در تاریخ تصوّف ایرانی بسیار مهمّ است و از نشانه های اولین کوششهایِ مشایخ فارسی زبان در استفاده از زبان ادبی برای بیان مطالب تصوف نظری است .

بستی همچنین سفری را که سالک در بازگشت به اللّه می کند و مراحلی که باید یکی پس از دیگری طی شود، در یک رباعی ، که خود یکی از قدیمترین رباعیهای صوفیانه در زبان فارسی است و نخستین بار در سوانح احمد غزالی (متوفی ۵۲۰) نقل شده ، بیان کرده است :

دیدیم نهادِ گیتی و اصل جهان

 وز علّت و عال برگذشتیم آسان

وان نور سیه ز لانُقط برتر دان

زان نیز گذشتیم نه این ماند و نه آن .

در این رباعی ، که چکیده ای است از تصوف بستی ، به مراحل بازگشت روح به زبان رمز اشاره شده است ، از جمله مراحل نهفته در کلمه لااله الااللّه در بیت دوم . در مصرع سوم «نور سیه » را حقیقتی بالاتر از «لانُقط » (=نکته لا) دانسته است . عین القضاه همدانی * (۴۹۲ـ ۵۲۵) این رباعی را در آثار خود نقل کرده و نجم الدین دایه (نجم رازی ) نورسیاه را مظهر صفات جلال خداوند دانسته و احمد غزالی رسیدن به مرتبه نورسیاه را مقام اختفاء در کُنه الاّ می نامد و می گوید که گاه از آن به موی شدن در زلف معشوق تعبیر می کنند. ترکیب نور سیاه را بعدها مشایخ و نویسندگان ایرانی از جمله نجم رازی و نورالدین عبدالرحمان اسفراینی در آثار خود به کار برده اند (غزالی ، ص ۲۰، ۱۰۶ـ۱۰۷؛ عین القضاه ، ص ۱۱۹؛نجم رازی ، ۱۳۶۵ ش ، ص ۳۰۸؛ اسفراینی ، ص ۷۱ـ۷۲).



منابع :
(۱) عبدالرحمان بن محمد اسفراینی ، کاشف الاسرار ، بانضمام رساله پاسخی به چند پرسش ، ( و ) رساله در روش سلوک و خلوت نشینی ، چاپ هرمان لندلت ، تهران ۱۳۵۸ ش ؛
(۲) عبدالرحمان بن احمد جامی ، نفحات الانس من حضرات القدس ، چاپ مهدی توحیدی پور، تهران ( تاریخ مقدمه ۱۳۳۶ ش ) ؛
(۳) دانشگاه تهران . کتابخانه مرکزی ، فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، تألیف محمدتقی دانش پژوه ، تهران ۱۳۴۸ـ۱۳۶۳ ش ؛
(۴) عبدالکریم بن محمد سمعانی ، التحبیر فی المعجم الکبیر ، چاپ منیره ناجی سالم ، بغداد ۱۳۹۵/۱۹۷۵؛
(۵) عبدالله بن محمد عین القضاه ، تمهیدات ، چاپ عفیف عُسَیران ، تهران ( ۱۳۴۱ ش ) ؛
(۶) احمدبن محمد غزالی ، سوانح ، چاپ نصرالله پورجوادی ، تهران ۱۳۵۹ ش ؛
(۷) عبدالغافربن اسماعیل فارسی ، الحلقه الاولی من تاریخ نیسابور ، المنتخب من السیاق ، انتخاب ابراهیم بن محمد صریفینی ، چاپ محمد کاظم محمودی ، قم ۱۳۶۲ ش ؛
(۸) کتابخانه ملی ایران ، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی ایران ، ج ۲، گردآوری عبدالله انوار، تهران ۱۳۴۷ ش ؛
(۹) عبدالله بن محمد نجم رازی ، مرصادالعباد ، چاپ محمدامین ریاحی ، تهران ۱۳۶۵ ش ؛
(۱۰) همو، مرموزات اسدی در مرموزات داودی ، چاپ محمدرضا شفیعی کدکنی ، تهران ۱۳۵۲ ش .

 دانشنامه جهان اسلام جلد ۳