زندگینامه على بن ابراهيم قمى‏(قرن سوم هجرى)

ابو الحسن، على بن ابراهيم بن هاشم قمى، از روات بزرگ شيعه در قرن سوم هجرى است.
او از ياران امام حسن عسكرى عليه السلام و از مشايخ معتبر ثقة الاسلام كلينى به شمار مى‏آيد.

 

 

دوران كودكى‏
على در آغوش گرم خانواده‏اى مؤمن و علاقه‏مند به خاندان عصمت و طهارت به دنيا آمد. پدر او از راويان بزرگ شيعه است.
وى از همان دوران كودكى در محضر پدر شروع به فراگيرى معارف محمد و آل محمد صلوات الله عليهم كرد و از بسيارى از روات و مشايخ شيعه روايت شنيد و خود نيز يكى از روات معتبر و سرشناس شهر قم شد.

 

 

پدر
شيخ عباس قمى در كتاب الكنى و الالقاب درباره مقام و منزلت ابراهيم بن هاشم پدر على بن ابراهيم مى‏فرمايد:« وى از برجسته‏ترين و بزرگ‏ترين شخصيت‏هاى روايى شهر قم مى‏باشد. او اولين كسى بود كه روايات اهل كوفه را در شهر قم رواج داد و در حقيقت او شيخ قم و چهره سرشناس آنان مى‏باشد».

 

 

شخصيت‏
على ابن ابراهيم قمى يكى از برجسته‏ترين و معتبرترين روات شيعه به شمار مى‏آيد. حدود 7140 روايت در مجموعه ‏هاى روايى بزرگ شيعه از او نقل شده كه 6214 روايت آن را از پدر خود ابراهيم بن هاشم روايت كرده است.
وى از احترام خاصى نزد علما و فقهاى شيعه برخوردار است و مرحوم كلينى در كتاب كافى بسيارى از روايات خود را به او مستند مى‏سازد.
او جزء اولين راويان بزرگ حديث در شهر قم مى‏باشد و فقهاى شيعه او را استاد مشايخ قم و از بزرگ‏ترين چهره‏هاى آن شهر مى‏دانند.

 

 

سخن نجاشى‏
نجاشى در باره او مى‏فرمايد:« على بن ابراهيم شخصيتى مورد اطمينان در نقل روايات و داراى ايمانى ثابت و استوار است و مورد اعتماد و داراى عقيده و مذهبى صحيح مى‏باشد. او روايات فراوانى را از مشايخ شيعه شنيده و نقل كرده است.»
بيان صاحب إعلام الورى‏
مرحوم طبرسى مى‏فرمايد:« على بن ابراهيم از بزرگ‏ترين راويان شيعه است كه در عصر امام حسن عسكرى عليه السلام زندگى مى‏كرده و محمد بن يعقوب كلينى در كتاب كافى بسيار از او روايت نقل مى‏كند.»

 

 

اساتيد
على بن ابراهيم از محضر بسيارى از روات معتبر شيعه بهره برده از جمله:

  • 1- پدر بزرگوارش ابراهيم بن هاشم
  • 2- برادرش اسحاق بن ابراهيم بن هاشم
  • 3- محمد بن عيسى
  • 4- احمد بن محمد بن خالد برقى
  • 5- ايوب بن نوح 6- احمد بن اسحاق بن سعد
  • 7- احمد بن محمد 8- اسماعيل بن محمد ملكى
  • 9- حسن بن محمد
  • 10- حسن بن موسى الخشاب‏

 

 

شاگردان‏
شخصيت‏هاى فراوانى نيز از محضر درس او بهره برده‏اند مانند:

  • 1- ثقة الإسلام محمد بن يعقوب كلينى
  • 2- قاسم بن محمد
  • 3- احمد بن زياد بن جعفر همدانى
  • 4- حسن بن حمزه علوى
  • 5- محمد بن موسى بن متوكل‏

 

تأليفات‏
على بن ابراهيم داراى تأليفات فراوانى است از جمله:

 

  • 1- نوادر القرآن
  • 2- ناسخ و منسوخ
  • 3- قرب الإسناد
  • 4- الشرايع
  • 5- الحيض
  • 6- التوحيد و الشرك
  • 7- فضائل أمير المؤمنين عليه السلام
  • 8- المغازي
  • 9- الأنبياء
  • 10- المشذر
  • 11- المناقب
  • 12- اختيار القرآن‏

زندگینامه عبداللّه حِمیَرى(قرن سوم و چهارم)

حِمیَرى، عبداللّه بن جعفر، عالم و محدّث امامى قرن سوم و چهارم. کنیه وى ابوالعباس بود. از تاریخ دقیق ولادت و وفات او اطلاعى نیست، اما بدون شک در دوران امامت امام هادى و امام حسن عسکرى علیهماالسلام و در دوره غیبت صغرا مى‌زیسته است (رجوع کنید به ادامه مقاله). حمیرى، از مشایخ و بزرگان قم بود، در سالهاى پایانى قرن سوم به کوفه سفر کرد و محدّثان آن شهر از وى احادیث بسیارى شنیدند (نجاشى، ص ۲۱۹).

شیخ‌طوسى در رجال خود (ص۳۷۰) در میان اصحاب امام رضا علیه‌السلام از فردى به نام ابوالعباس حمیرى یاد کرده که خویى (ج ۱۰، ص ۱۴۱)ــ با ارائه دلایلى، از جمله تاریخ سفر حمیرى به کوفه، که نجاشى آن را گزارش کرده ــ وى را غیر از عبداللّه‌بن جعفر حمیرى دانسته است (براى مکاتبات بین حمیرى مذکور در رجال با امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام رجوع کنید به کلینى، ج ۵، ص ۴۴۷؛ طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۳، ص ۲۳۱).

از جمله کسانى که حمیرى از آنها روایت کرده عبارت‌اند از :

ایوب‌بن نوح نخعى (رجوع کنید به حِمیَرى، ص ۱۶۳؛ نجاشى، ص ۱۱۴)،

هارون‌بن مسلم (حمیرى، ص ۹، ۲۸، ۴۵، ۴۷، ۴۹ـ۵۰؛ نجاشى، ص ۸، ۵۲، ۴۱۵ـ۴۱۶)،

احمدبن محمدبن خالد برقى (نجاشى، ص ۵۵، ۱۳۷)،

محمدبن حسین‌بن ابى‌الخطاب (حمیرى، ص ۳۷۹؛ نجاشى، ص ۸۹، ۱۱۹، ۱۵۲، ۳۶۷، ۳۷۱) و

محمدبن خالد طیالسى (حمیرى، ص ۲۹، ۱۲۶ـ۱۳۰، ۱۵۹؛ نجاشى، ص ۱۶۸).

مهم‌ترین راویان حدیث از حمیرى عبارت‌اند از:

علاوه بر فرزندش محمد (رجوع کنید به نجاشى، ص ۳۲۱، ۳۷۰ـ۳۷۱، ۴۱۷؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۹، ۲۲، ۲۰۳)،

احمدبن محمدبن یحیى عطار قمى (همان، ص ۱۳، ۳۸، ۵۹، ۸۳، ۲۰۱)،

ابوعلى اسکافى (همان، ص ۱۴۳، ۱۵۸، ۳۱۱؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۸۶، ۲۳۸، ۶۹۷)،

محمدبن حسن‌بن ولید قمى (نجاشى، ص ۱۷۶، ۲۷۴)،

على‌بن حسین‌بن بابویه (همان، ص ۴۳۰، ۴۴۷)،

ابوغالب زُرارى (همان، ص ۳۰۲، ۴۱۵؛ طوسى، ۱۴۱۴، ص ۱۸۹)، و

محمدبن موسى‌بن متوکل (طوسى، ۱۴۱۵، ص ۴۳۷؛ همو، ۱۴۱۴، ص۴۴۰، ۴۴۲).

فرزندان

حمیرى علاوه بر فرزندش محمد، که فردى مشهور و صاحب تألیفات بوده، سه فرزند دیگر، به نامهاى احمد و جعفر و حسین، داشته است که همگى داراى مکاتباتى با امام زمان عجل‌اللّه تعالى فرجه‌الشریف بوده‌اند (رجوع کنید به نجاشى، ص ۳۵۴ـ۳۵۵). برخى مکاتبات محمدبن عبداللّه‌بن جعفر حمیرى با امام زمان باقى مانده است (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۱۱، ص ۳۷۴ـ۳۸۴).

حمیرى نقش مهمى در روایت مکتوبات حدیثى محدّثان قم داشته است (رجوع کنید به همو، ۱۴۱۵، ص ۴۲۴). همچنین نام وى در سلسله اسناد روایى بسیارى از آثار محدّثان شیعى کوفه و مناطق دیگر دیده مى‌شود (براى نمونه رجوع کنید به نجاشى، ص ۳۸، ۵۹، ۱۶۸، ۳۰۲، ۴۳۰).

آثار

حمیرى آثار متعددى تألیف کرده که اغلب شامل موضوعات مورد علاقه محدّثان آن دوره است. از جمله موضوعاتى که محدّثان شیعه آن دوره آثار متعددى درباره آن تدوین کرده‌اند، پاسخهاى ائمه به پرسشهاى اصحاب درباره مسائل فقهى و کلامى است که موارد فراوانى از آنها در کتب اربعه نقل شده است (براى نمونه رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۸۷، ۱۰۰، ج ۲، ص ۲۷، ۳۹۹؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۱، ص ۲۶۲، ۵۴۴؛ طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۱، ص ۵۵، ۶۴،۱۵۰).

حمیرى نیز برخى مکاتبات فقهى ـ کلامى بین امامان شیعه و اصحاب را گردآورده و آثارى با این موضوع تألیف کرده است. وى در کتاب مسائل الرجال و مکاتباتهم اباالحسن الثالث علیه‌السلام (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۲۰)، مکتوبات بین برخى اصحاب امام هادى علیه‌السلام با ایشان را، که غالبآ مشتمل بر مسائل فقهى است، گرد آورده است.

نامهاى برخى از این اصحاب در منابع حدیثى دیگر آمده است که عبارت‌اند از:

حسن/ حسین‌بن مالک (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۴۳۴، ج ۴، ص ۲۳۲؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۹، ص ۱۸۹؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۴، ص ۱۲۴)،

محمدبن جزک (ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۱، ص۴۴۰ـ۴۴۱؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۳، ص ۲۱۶، ج ۷، ص ۳۶۳، ۴۲۸)،

حسین‌بن على‌بن کیسان صنعانى (طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۲، ص ۳۰۸؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۱، ص ۳۴۳)،

ایوب‌بن نوح (همو، ۱۳۹۰ب، ج ۴، ص ۹۱، ج ۵، ص ۲۷۳)، محمدبن سرو (همان، ج ۵، ص ۱۷۱؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۲، ص ۲۴۷) و

على‌بن ریّان‌بن صلت (همو، ۱۳۹۰ب، ج ۵، ص ۲۰۹؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۲، ص ۲۶۷).

ابن‌ادریس حلّى (ج ۱۴، ص ۱۱۹ـ۱۲۷) منتخبى از این کتاب را نقل کرده است.

حمیرى همچنین کتابى با عنوان مسائلُ لأبى محمدالحسن علیه‌السلام على‌ید محمدبن عثمان العمرى تألیف کرده (نجاشى، همانجا) که نقل‌قولهایى از آن در آثار گوناگون امامیه باقى مانده است (براى نمونه رجوع کنید به کلینى، ج ۵، ص ۴۴۷، ج ۷، ص ۱۱۴؛ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۴۷۶، ۴۸۸؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۲، ص ۳۶۲، ج ۹، ص۳۱۰؛همو، ۱۳۹۰الف، ج ۴، ص ۱۶۱).

براساس این نقل‌قولها، به نظر مى‌رسد که بخش اعظم این کتاب، پرسشهاى فقهى از امام حسن عسکرى علیه‌السلام بوده که حمیرى آنها را از طریق محمدبن عثمان عَمْرى به امام مى‌رسانده و پاسخهایى نیز از طریق عمرى مى‌گرفته است. احتمالا حمیرى در این کتاب برخى مکتوبات دیگر اصحاب ائمه به امام حسن‌عسکرى علیه‌السلام را نیز آورده است (رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۴۳۵؛طوسى، ۱۳۹۰ب، ج ۳، ص ۳۰۹، ج ۶، ص۱۱۰، ج ۷، ص ۴۸۶).

حمیرى آثارى نیز در موضوع امامت تألیف کرده است. وى کتاب مهمى با نام الدلائل داشته است (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۱۹؛طوسى، ۱۴۲۰، ص ۲۹۴) که تا قرن هفتم موجود بوده و بهاءالدین اربلى (متوفى ۶۹۳؛ج ۳، ص ۶۶، ۱۲۰، ۲۱۰، ۴۰۴) و ابن‌طاووس (متوفى ۶۶۴؛۱۴۰۹، ص ۲۴۳؛همو، ۱۳۶۳ش، ص ۲، ۹۷، ۱۱۹، و جاهاى دیگر) بخشهایى از آن را نقل کرده‌اند.

ابن‌طاووس نسخه‌اى از این کتاب را، به خط احمدبن حسین ابن‌غضائرى، در اختیار داشته است (رجوع کنید به ۱۳۶۳ش، ص ۹۷، ۲۲۹؛نیز رجوع کنید به کولبرگ، ص ۱۳۹).

از جمله آثار حمیرى درباره غیبت،

کتاب الغیبه است (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۲۰، همانجا). همچنین وى تألیف دیگرى در این زمینه داشته که نجاشى (همانجا) از آن با نام الغیبه و الحیره یاد کرده و احتمالا همان است که طوسى (۱۴۲۰، همانجا)، به نقل از ابوجعفر محمدبن جعفر ابن‌بُطّه قمى، نام آن را الفتره والحیره ذکر کرده است.

ابن ابى‌زینب (ص ۶۷، ۱۵۲، ۱۵۵، ۱۵۹، و جاهاى دیگر) و ابن‌بابویه (براى نمونه رجوع کنید به ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۱۲۷، ۱۵۲، ۲۱۱، ۲۲۸) و شیخ‌طوسى در کتاب الغیبه (براى نمونه رجوع کنید به ص ۳۵۲، ۳۵۴، ۳۶۱ـ۳۶۲، ۴۳۹) روایات فراوانى درباره غیبت از حمیرى نقل کرده‌اند که برگرفته از آثار وى در این باب است.

ابن‌بابویه در کتاب التوحید (ص ۷۶، ۸۰، ۱۰۳، و جاهاى دیگر) روایاتى به نقل از مشایخ خود از حمیرى آورده که احتمالا از کتاب العظمه و التوحید یا کتاب التوحید و البداء و الاراده و الاستطاعه و المعرفه (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۱۹ـ۲۲۰) است که شیخ‌طوسى (۱۴۲۰، همانجا) از کتاب اخیر با عنوان التوحید و الاستطاعه و الافاعیل و البداء یاد کرده است.

تنها کتاب موجود از حمیرى، قرب‌الاِسناد است. نجاشى (ص۲۲۰) از سه کتاب حمیرى با نامهاى قرب‌الاسناد الى الرضا علیه‌السلام، قرب الاسناد الى ابى‌جعفربن الرضا علیهماالسلام، و قرب الاسناد الى صاحب الامر علیه‌السلام یاد کرده، اما شیخ‌طوسى (۱۴۲۰، همانجا) فقط از قرب‌الاسناد نام برده است. قرب‌الاسناد به آثارى اطلاق مى‌شود که در آن، محدّث احادیث را با کوتاه‌ترین طریق تا معصوم روایت کند (در این‌باره رجوع کنید به علوّ اِسناد*).

حمیرى در تألیف این کتاب از متون کهن‌تر نیز بهره برده (رجوع کنید به مدرسى طباطبائى، ج ۱، ص ۳۲۳ـ۳۲۴، ۳۹۰؛رحمتى، ص ۲۷ـ ۲۸) که از مهم‌ترین آنها، کتاب المسائل على‌بن جعفر عُریضى* است که حمیرى بخش اعظم آن را در کتاب خود آورده است (رجوع کنید به رحمتى، ص ۲۷). حمیرى تحریر غیرمبوّب المسائل را به روایت عبداللّه‌بن حسن‌بن على‌بن جعفر عُریضى از على‌بن جعفر نقل کرده است (رجوع کنید به نجاشى، ص ۲۵۱ـ۲۵۲).

ابن‌ادریس حلّى (ج ۱۴، ص ۲۲۳ـ۲۳۰) روایاتى از قرب‌الاسناد حمیرى نقل کرده، ولى به اشتباه این کتاب را به فرزند وى، محمد، نسبت داده است. منشأ این خطا ظاهرآ آن است که سلسله سند آغازین کتاب به فرزند حمیرى منتهى مى‌شود (رجوع کنید به حمیرى، ص ۱). عامل دیگر در این انتساب نادرست، احتمالا وجود اجازه‌اى از فرزند حمیرى به فردى دیگر، در آغاز نسخه‌اى از این کتاب به خط ابن‌ادریس، است (رجوع کنید به همان، مقدمه، ص ۳۲ـ۳۳، ۳۵ـ۳۶).

شاهد مهم بر صحت انتساب قرب‌الاسناد به حمیرى پدر، آن است که ابن‌ادریس حلّى، خود (ج ۱۴، ص ۲۲۳) در نقل‌قول از این کتاب، حدیثى را بدون واسطه از محمدبن حسین‌بن ابى‌الخطاب (متوفى ۲۶۲) آورده که طبقه حدیثى آن تنها با طبقه مشایخ عبداللّه‌بن جعفر تطابق دارد. مجلسى (ج ۱، ص ۷) نیز با اشاره به نظر دیگران، عبداللّه‌بن جعفر را مؤلف قرب‌الاسناد و پسر وى را راوى آن دانسته است.



منابع:

(۱) ابن ابى‌زینب، کتاب‌الغیبه، چاپ على‌اکبر غفارى، تهران ?( ۱۳۹۷)؛
(۲) ابن‌ادریس حلّى، موسوعه‌ابن‌ادریس الحلى، ج :۱۴ مستطرفات السرائر (باب‌النوادر)، چاپ محمدمهدى موسوى‌خرسان، قم ۱۳۸۷ش؛
(۳) ابن‌بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینى طهرانى، قم ۱۳۸۷؛
(۴) همو، کتاب مَن لایَحضُرُه‌الفقیه، چاپ على‌اکبر غفارى، قم ۱۴۱۴؛
(۵) همو، کمال‌الدین و تمام النعمه، چاپ على‌اکبر غفارى، قم ۱۳۶۳ش؛
(۶) ابن‌طاووس، فتح‌الابواب بین ذوى‌الالباب و بین رب‌الارباب فى الاستخارات، چاپ حامد خفاف، قم ۱۴۰۹؛
(۷) همو، فرج المهموم فى تاریخ علماء النجوم، نجف ۱۳۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش؛
(۸) على‌بن عیسى بهاءالدین اربلى، کشف الغمه فى معرفه الائمه علیهم‌السلام، چاپ على فاضلى، (قم) ۱۴۲۶؛
(۹) عبداللّه‌بن جعفر حِمیَرى، قرب‌الاسناد، قم ۱۴۱۳؛
(۱۰) خویى؛
(۱۱) محمدکاظم رحمتى، «نکاتى درباره کتاب قرب‌الاسناد حمیرى»، کتاب ماه دین، سال ۷، ش ۴ و ۵ (بهمن و اسفند ۱۳۸۲)؛
(۱۲) محمدبن حسن طوسى، الاستبصار، چاپ حسن موسوى خرسان، تهران ۱۳۹۰الف؛
(۱۳) همو، الامالى، قم ۱۴۱۴؛
(۱۴) همو، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوى‌خرسان، تهران ۱۳۹۰ب؛
(۱۵) همو، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قیومى‌اصفهانى، قم۱۴۱۵؛
(۱۶) همو، فهرست کتب‌الشیعه‌و اصولهم واسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائى، قم ۱۴۲۰؛
(۱۷) همو، کتاب‌الغیبه، چاپ عباداللّه طهرانى و على احمد ناصح، قم ۱۴۱۱؛
(۱۸) کلینى؛
(۱۹) مجلسى؛
(۲۰) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنفى الشیعه المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم ۱۴۰۷؛

(۲۱) Etan Kohlberg, Amedieval Muslim scholar atwork: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992;
Hossein Modarressi Tabatabai, Tradition and survival: a bibliographical survey of early Shiite literature, vol. 1, Oxford 2003

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴ 

زندگینامه محمد صفار(متوفی ٢٩٠ ه. ق)

ولادت:

وی از یاران امام حسن عسکری ( علیه السلام) می باشد واز چهره های سرشناس یاران ائمه ( علیهم السلام) وراویان حدیث بهشمار میآید. او را می توان از بزرگان قرن سوم هجری برشمرد.

صفار در دورانی زندگی می کرد که ظلم و جنایت و خفقان بنی عباس به نهایت خود رسیده بود. بسیاری از شیعیان و یاران ائمه( علیهم السلام) در زندان ها و شکنجه گاه ها به سر می بردند وحتی امامان معصوم نیز در خانه های خود تحت مراقبت ونظر به سر می بردند.

صفار یکی از چهره های درخشان آن روزگاراست که با استفاده های فراوان از شخصیتهای علمی آن زمان ونوشتن  نامه های خصوصی ومخفیانه خدمت امام حسن عسکری ( علیه السلام) خود را به آن حضرت مرتبط می کرد وشیعیان رااز نور وجود ایشان بهره مند می ساخت.

تحصیلات:

قم از دیر باز پایگاه شیعیان محمد وآل محمد ( صلوات الله وسلامه علیهم) بوده است وچهره های فراوانی در این شهردرخشیدهاندکه حافظان وپاسداران معارف ائمه معصومین ( علیهم السلام) بوده اند.

یکی از این چهره ها محمد بن حسن صفار می باشد. او را به عنوان یکی از چهره های سرشناس شیعه در شهر قم می شناسند که با حفظ و نقل روایات، خدمت بزرگی به جهان تشیع نموده و شخصیتهایی همچون کلینی با نقل روایات او تلاش او را به نتیجه رسانده است.

نجاشی درباره او می فرماید: محمد بن حسن بن فروخ صفار یکی از چهره های درخشان شیعه در شهر قم بوده، وی شخصیتی مورد اطمینان و دارای ارزشی والا است. روایات او بر بسیاری از روایات ترجیح داده می شود. او تألیفات فراوانی نیز دارد.

شیخ طوسی درکتاب فهرست می فرماید: محمد بن حسن صفار اهل قم می باشد. وی تألیفات فراوانی دارد و نامه هایی نیز به امام حسن عسکری ( علیه السلام) فرستاده است که  آن نامه ها و جواب آنها موجودند و در اختیار می باشند.

علامه حلی در آتاب خلاصه می فرماید: محمد بن حسن بن فروخ از چهره های سرشناس شیعه در شهر قم و مورد اطمینان است و شخصیتی عظیم الشأن است آه روایات او برتر می باشند.

اساتید:

صفار از شخصیت های کم نظیر راویان شیعه به شمار می آید و از محضر علمای فراوانی از یاران ائمه ( علیهم السلام) بهرهبرده است آه اینک به برخی از آنها اشاره می کنیم:

. ١ . ابراهیم بن اسحاق.

٢ . احمد بن ابی عبد الله برقی.

٣ . احمد بن حسن بن علی بن فضال.

۴ . احمد بن محمد بن ابی نصر.

۵ . احمد بن محمد بن مسلم.

۶ . ایوب بن نوح.

٧ . حسن بن علی بن فضال.

٨ . علی بن ابراهیم و … .

تدریس و شاگردان:

چهره های فراوانی نیز از محضر درس این شخصیت بزرگ بهره برده اند مانند:

١ . احمد بن ادریس.

٢ . علی بن حسین بابویه.

٣ . احمد بن داود بن علی.

۴ . احمد بن محمد.

۵ . سعد بن عبد الله.

۶ . محمد بن جعفر مؤدب.

٧ . محمد بن حسن بن ولید.

٨ . محمد بن حسین.

٩ . محمد بن یحیی عطار.

١٠ . محمد بن یعقوب کلینی و … .

تألیفات:

صفار دارای تألیفات فراوانی است از جمله:

. ١ .کتاب الصلوه.

٢ . کتاب الوضوء.

٣ . کتاب الجنائز.

۴ . کتاب الصیام.

۵ . کتاب الحج.

۶ . کتاب النکاح.

٧ . کتاب الطلاق.

٨ .کتاب المزار.

٩ . کتاب الرد علی الغلاه.

١٠ .کتاب التقیه.

١١ . کتاب المناقب.

١٢ . کتاب بصائر الدرجات.

١٣ . کتاب ما روی فیاولاد الائمه.

١۴ . کتاب الجهاد.

رحلت:

سرانجام پس از عمری خدمت به علوم آل محمد ( صلوات الله علیهم) در سال ٢٩٠ ه. ق و در شهر قم به دیار باقی شتافت.