۱- عجیب تر از همه
هنگامى که عقبه بن ابى عقبه از دنیا رفت ، حضرت امیر علیه السلام با گروهى از یاران خود که عمر نیز در آن جمع بود بر جنازه عقبه حاضر شدند، از آن میان على علیه السلام به مردى که در آنجا حاضر بود فرمود: با مردن عقبه زنت بر تو حرام گردید. عمر گفت : یا على ! تمام قضایاى تو عجیب است ولى این از همه عجیب تر، انسانى مى میرد و همسر شخص دیگرى بر شوهرش حرام مى شود؟!
حضرت فرمود: بله ، این مرد غلام عقبه است و زن او آزاد است و آن زن امروز از عقبه ارث مى برد و در نتیجه قسمتى از شوهر خود را مالک مى شود، و زن بر غلام خود حرام مى باشد تا این که او را آزاد نموده و مرد او را عقد نماید.
در این موقع عمر به آن حضرت علیه السلام عرضه داشت : براى مثل چنین قضایایى که در آنها اختلاف مى کنیم باید از شما بپرسیم
مؤ لّف :نظیر این قضیه روایتى است که صدوق (ره ) در مقنع آورده : که على بن عقبه از امام صادق علیه السلام پرسید از غلامى که چهار نفر آزاد را یکى پس از دیگرى کشته امام علیه السلام فرمود: او به اولیاى مقتول چهارم اختصاص دارد، مى خواهند او را مى کشند و یا به بردگى مى گیرند؛ زیرا هنگامى که نفر اول را به قتل رسانده اولیاى او وى را مستحق شده اند و چون نفر دوم را کشته اولیاى دوم او را از اولیاى اول مستحق گردیده اند و چون نفر سوم را کشته اولیاى او وى را از اولیاى دوم مستحق گردیده اند و چون نفر چهارم را کشته به اولیاى چهارم تعلق یافته است که اگر بخواهند او را مى کشند و یا استرقاق مى کنند
۲- زنى که در شب ازدواج براى شوهر پسر زایید!
مردى از ابوبکر پرسید؛ مردى با دوشیزه اى ازدواج نموده و همان شب زن پسر زاییده ، و مرد شبانه وفات کرده و میراثش را پسر و مادر پسر مالک شده اند، مى توانى بگویى واقع قضیه چه بوده است ؟
ابوبکر پاسخش را ندانست . حضرت امیر علیه السلام فرمود: این زن پیش از آن که با مرد ازدواج کند کنیز او بوده و از وى آبستن شده و مرد او را آزاد نموده و به عقد خود در آورده است ، و زن همان شب فرزندش را زاییده و شوهرش مرده است ، و میراثش به پسر و مادر پسرمنتقل گشته است
۳- ازدواج زن شوهردار!
زن جوانى نزد حضرت امیر علیه السلام آمده گفت : آیا جایز است زن شوهر دارى با اجازه پدر با دیگرى ازدواج کند؟
حضار همه بر او انکار کرده گفتند: هرگز!
على علیه السلام به زن فرمود: شوهرت را حاضر کن .
زن شوهر را آورد امیرالمومنین علیه السلام شوهر را به طلاق زن وادار کرد، مرد بدون چون و چرا زن را طلاق داد.
آن حضرت علیه السلام فرمود: شوهر این زن عنین است ، شوهر نیز به آن اقرار کرد و زن بدون انقضاى عده با مردى دیگر ازدواج نمود
مؤ لّف :مقصود امام علیه السلام از تعبیر به طلاق ، معناى لغوى آن بوده ، یعنى ، آزاد نمودن ؛ زیرا زن در صورت عنین بودن شوهر عقد را فسخ مى کند و نیازى به طلاق دادن نیست .
۴- عبادت عقوبت آور
از حضرت امیر علیه السلام سوال گردید؛ کدام عبارت است که انجام و ترک آن عقوبت آور است ؟
فرمود: نماز خواندن شخص مست که بخواند یا نخواند مستحق عقوبت است
۵- باطل بودن عبادت از پاک ترین جاها
از حضرت على علیه السلام از پاک ترین جاهاى روى زمین که نماز خواندن در آن باطل بوده پرسش نمودند؛ فرمود: پشت بام خانه کعبه
مؤ لّف :
زیرا فاقد رعایت استقبال قبله است با این که آن از واجبات نماز است . به همین مناسبت نقل مى شود: حضرت امام رضا علیه السلام در لباس اعرابى بطور ناشناس وارد مطاف گردیده در طواف کردن بر هارون سبقت گرفت ، این رفتار بر هارون گران آمده تصمیم گرفت آن حضرت علیه السلام را سرافکنده کند، به همین منظور مسائل مشکلى از آن حضرت علیه السلام سوال نمود و آن حضرت علیه السلام پاسخ کافى به وى دادند آنگاه امام علیه السلام نیز از او یک سوال نمود و آن این که :
مردى به هنگام نماز صبح به زنى نظر افکند و نگاهش حرام بود، پس به هنگام ظهر بر او حلال گردید، و در وقت عصر حرام شد، و چون مغرب گردید حلال شد به گاه عشاء بر او حرام گشت و در وقت صبح حلال گردید، به هنگام ظهر حرام شد و چون عصر گردید حلال ، در وقت مغرب حرام ، و در موقع عشاء حلال گشت !
هارون گفت : به خدا سوگند اى برادر عرب ! مرا در دریایى ژرف افکندى که جز خودت کسى مرا از آن خلاصى نخواهد بخشید.
آن حضرت علیه السلام فرمود: آن مرد هنگام صبح به کنیز دیگرى نظر افکند که بر او حرام بود، پس به هنگام ظهر آن را خرید بر او حلال شد، هنگام عصر او را آزاد نمود حرام شد هنگام مغرب با او ازدواج نمود حلال گشت ، و در وقت عشاء او را طلاق داد حرام گردید، هنگام صبح به او رجوع نمود حلال شد، و در وقت ظهر با او مظاهره نمود بر او حرام گردید، هنگام عصر بنده اى (به عنوان کفاره ) آزاد نمود حلال گشت ، و در وقت مغرب مرد مرتد گردیده زن بر او حرام شد و در هنگام عشاء توبه نموده به اسلام بازگشت زن بر او حلال گردید آرى ، پاسخهاى آن حضرت علیه السلام به این گونه مسائل پیچیده و دشوار سبب شد که مردم این علم را از آن بزرگوار یاد بگیرند، چنانچه از علماى خاصه شیخ مفید (ره ) و ابن براج و از عامه حریرى در این باره کتاب تالیف نموده اند.
و از جمله مسائل مشکلى که شیخ مفید (ره ) آورده یکى این است که : مردى غلامانى را بدون خریدارى و یا بخشش و یا صدقه و غنیمت جنگ و میراث مالک گشته است .
پاسخ این که : مادر این شخص پس از مرگ شوهر مسلمانش که پدر همین مرد بوده با مردى نصرانى ازدواج کرده و از او فرزندانى به هم رسیده است . پس امیرالمومنین علیه السلام فرمود: آن زن را بکشند و تمام فرزندان زن را از آن مرد نصرانى ، غلامان همین برادر مسلمانشان قرار داد.
قضاوتهای امیرالمومنین علی علیه السلام//آیه الله علامه محمد تقی تستری