۱- دیه علقه
مردى ضربه اى بر شکم زنى وارد ساخت ، زن بر اثر آن ضربه علقه اى (مقدارى خون بسته ) سقط کرد. حضرت امیر فرمود: آن مرد باید دیه علقه را در چهل دینار به زن بدهد، و این آیه شریفه را تلاوت نمود: ولقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ….
به تحقیق انسان را از خلاصه گل بیافریدیم و سپس آن را در قرارگاهى استوار (رحم ) قرار دادیم سپس آن نطفه را پاره خون بسته گرداندیم ، پس آن خون بسته را مانند گوشت جویده گردانیدیم ، پس آن گوشت را استخوانهاى گردانیدیم پس آن استخوانها را گوشت پوشانیدیم ، پس آفریدیم او را آفرینشى دیگر (او را به صورت انسانى در آورده و در او روح دمیدیم ). پس بزرگ است خدایى که بهترین آفرینندگان است .
و آنگاه فرمود: دیه نطفه بیست دینار، و علقه چهل دینار، و مضغه شصت دینار، و استخوان پیش از تمام شدن خلقتش هشتاد دینار و جنین کامل قبل از دمیدم روح صد دینار، و پس از دمیدن روح هزار دینار مى باشد .
و پیش از این گذشت که آن حضرت علیه السلام در معناى اب و کلاله به آیات قرآن استدلال نمود، در قبال ابوبکر که از معناى آنها عاجز ماند. و در قبال عمر نیز آن هنگام که خواست بر زنى که بطور اجبار تن به زنا داده بود حد جارى کند، آن حضرت به این آیه شریفه استدلال نمود: فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه . و نگذاشت به او حد بزند. و هنگامى که عثمان خواست زنى را که پس از شش ماه فرزند زاییده بود حد بزند، آن حضرت علیه السلام به این دو آیه شریفه استشهاد نمود: و حمله و فصاله … والوالدات یرضعن … و نگذاشت به او حد بزند و گذشت استناد آن حضرت به آیات قرآن در معناى جزء و سهم و حین و قدیم .
۲- عمل مستحب
امیرالمومنین علیه السلام مى فرمود: مستحب است مرد با همسر خود در شب اول ماه رمضان آمیزش نماید؛ زیرا خداى تعالى مى فرماید: احل لکم لیله الصیام الرفث الى نسائکم ؛ حلال شده است از براى شما در شب ماه رمضان آمیزش با همسرانتان.
۳- بازگشت سه عمل
سید رضى (ره ) در خصائص آورده : امیرالمومنین علیه السلام فرمود: سه عمل است که بازگشت آنها به خود انجام دهنده آنها خواهد بود که در قرآن کریم ذکر شده اند: ستم کردن ، پیمان شکستن ، مکر و تزویر. یا ایها الناس بغیکم على انفسکم ؛اى مردم ، سرکشى و ستم کردن شما بر خود شماست .
و من نکث فانما ینکث على نفسه ؛ احاطه نمى کند نیرنگ بد، مگر به اهل خودش .
۴- نعلین زرد
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: نعلین زرد اندوه را کم مى کند؛ زیرا خداوند مى فرماید: انها بقره صفراء فاقع لونها تسر الناظرین ؛ گاوى است زرد که نظرکنندگان را شاد و مسرور مى گرداند.
۵- آزمایش الهى
امیرالمومنین علیه السلام بیمار شده بود، گروهى از آن حضرت عبادت نموده عرضه داشتند. چگونه صبح نمودى ؟
فرمود: به بدى و شر.
گفتند: سبحان الله ! آیا کسى همانند شما این گونه سخن مى گوید؟!
آن حضرت علیه السلام فرمود: خداى تعالى مى فرماید: و نبلوکم بالشر و الخیر فتنه والینا ترجعون ؛ یعنى : و ما شما را به بد و نیک مبتلا کرده بیازمائیم (و به هنگام مرگ ) به سوى ما بازگردید همانا خیر تندرستى و بى نیازى ، و شر بیمارى و فقر است ، به جهت امتحان و آزمایش .
۶- عثمان برخاست
چند نفر از اهل حل کبکى را صید نموده و آن را پخته به عثمان که در حال احرام بود تقدیم نمودند، عثمان گفت : این صیدى است که ما خود آن را شکار ننموده ایم بلکه افرادى غیر محرم آن را صید نموده براى ما آورده اند بنابر این خوردن آن براى ما بدون مانع مى باشد. از آن میان مردى گفت : على علیه السلام خوردن چنین صیدى را جایز نمى شمرد.
عثمان کسى را به نزد آن حضرت فرستاد. على علیه السلام با قیافه اى خشمگین وارد گردید، عثمان به آن حضرت گفت : تو زیاد با ما مخالفت مى کنى ؟
امیرالمومنین علیه السلام فرمود: یاد مى کنم خدا را درباره کسانى از شما که بخاطر دارند مردى پنج تخم شتر مرغ نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله آورد و پیغمبر به وى دوازده نفر از صحابه رسول خدا بر آن گواهى دادند، در این موقع عثمان برخاست و داخل در خیمه گاه خود گردید و طعام را براى اهل حل گذاشت .
۷- سفر حج
فرمود: هرگاه کسى از شما بخواهد حج برود خودش در تهیه مقدمات سفرش اقدام نماید؛ زیرا خداوند مى فرماید: ولو ارادوا الخروج لا عدواله عده ؛ اگر آنان اراده خروج داشتند براى آنان ساز و برگى آماده مى کردند .
۸- آثار گناه
فرمود: بپرهیزید از ارتکاب گناهان ؛ زیرا هرگونه بلاء و فقرى از گناه برخاسته مى شود، حتى زخم و رنج و مصیبت . و خداوند مى فرماید: و ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر . آنچه برسد شما را از آفات ، پس به سبب گناهانى است که دستهاى شما فراهم آورده و خداوند از بسیارى از گناهان در مى گذرد .
۹- احکام ناحق شریح
عبدالرحمن بن حجاج مى گوید: حکم بن عتیبه و سلمه بن کهیل بر ابى جعفر علیه السلام (امام محمد باقر) وارد شده از آن حضرت از حکم شاهد با سوگند پرسش نمودند.
امام علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله به وسیله آن حکم نموده و همچنین على علیه السلام نزد شما در کوفه بدان حکم نموده است ، تا اینکه فرمود على علیه السلام در مسجد کوفه نشسته بود ناگهان عبدالله بن قفل تمیمى در حالى که زرهى به همراه داشت بر آن حضرت گذشت . على علیه السلام به عبدالله گفت : این زره طلحه است که در روز بصره (جنگ صفین ) از او ربوده شده است .
عبدالله گفت : به نزد شریح قاضى مى رویم ، رفتند، شریح به قضاوت نشست ، امیرالمومنین فرمود: این زره طلحه است که در روز بصره از او ربوده شده است .
شریح : در این باره شاهد بیاور!
على علیه السلام امام حسن را آورده بر آن گواهى داد.
شریح : با گواهى یک نفر حکم نمى کنم مگر این که دیگرى با او باشد.
حضرت على قنبر را آورد و او بر آن گواهى داد.
شریح : قنبر برده است و شهادتش نافذ نیست .
على علیه السلام خشمگین شده به قنبر فرمود: بگیر زره را که این مرد (شریح ) سه بار قضاوت به ناحق نمود. در این موقع شریح تکانى خورده و به آن حضرت عرضه داشت : من پس از این ، هیچ وقت بین دو نفر قضاوت نخواهم کرد مگر این که علت سه بار قضاوت ناحق مرا به من بگویید.
امیرالمومنین به او فرمود: واى بر تو! هنگامى که طرح دعوا کردم گفتى : گواه بیاور با این که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده مال ربوده شده هر جا که یافت شود بدون اقامه گواه گرفته مى شود، پس من گفتم : شاید او این حدیث رسول خدا را نشنیده ، آنگاه حسن را آوردم و بر آن گواهى داد، پس گفتى : او یک شاهد است و من با شهادت یک شاهد حکم نمى کنم ، با این که رسول خدا صلى الله علیه و آله با یک شاهد و سوگند، حکم نموده است .
سپس قنبر را آوردم و گواهى داد، پس گفتى : او برده است و من با گواهى برده حکم نمى کنم ، با این که گواهى برده اگر عادل باشد پذیرفته است . و آنگاه فرمود: واى بر تو! امام مسلمین بر امور بزرگتر مسلمین مامون و مورد اعتماد است .
قضاوتهای امیرالمومنین علی علیه السلام//آیه الله علامه محمد تقی تستری