در ۱۹ ژوئیه ۱۸۱۸ در شهر پِرم روسیه به دنیا آمد ( بولشایا ، ج ۳، ص ۱۸۲). پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در زادگاهش ، از ۱۸۳۴ در دانشکده خاورشناسی دانشگاه قازان به فراگیری زبانهای شرقی و خاورمیانه پرداخت و سپس در فاصله سالهای ۱۸۳۷ تا ۱۸۴۱ تحصیلات خود را در رشته ادبیات شرق تکمیل کرد و به مقام استادی رسید ( ایرانیکا ؛ د. ا. د. ترک ، ذیل ماده ؛ عقیقی ، ج ۳، ص ۷۳).
برزین در ۱۸۴۲ از سوی دانشگاه قازان برای تحقیق به کریمه ، قفقاز، ایران ، بین النهرین ، مصر، سوریه و ترکیه سفر کرد ( د. ا. د. ترک ، همانجا) و پس از بازگشت ، مشاهداتش را، در کتابی با عنوان > مسافرت در مشرق زمین < منتشر ساخت ( رجوع کنید به ادامه مقاله ؛ بارتولد، ص ۳۴۶) و به گردآوری و نشر کتابهای شرقی ، و نیز تأسیس کتابخانه ای به نام کتابخانه مورخان شرق همت گماشت که نخستین کوشش برای گردآوری ، تفسیر و نشر آثار مورّخان و وقایع نگاران شرق در روسیه بود، اما زمینه اصلی پژوهشهای او تاریخ مغولان و اردوکشیهای آنان به غرب است که در این زمینه بخشِ تاریخ مغولِ جامع التواریخ یا تاریخ رشیدی خواجه رشیدالدین فضل اللّه (۶۴۵ ـ ۷۱۸) را به روسی برگردانده است ( رجوع کنید به ادامه مقاله ).
برزین ، بتدریج ، فعالیتهای خود را بر روی باستانشناسی خاورمیانه متمرکز ساخت و نتیجه پژوهشهایش را، بویژه در خصوص اسلام ، مسیحیّت ، یزیدیگری ، و قبایل کوچ نشین و سازمان اداری دولت عثمانی ، در روزنامه ها و مجله های علمی و اجتماعی منتشر کرد ( د. ا. د. ترک ، همانجا).
او از ۱۸۴۶ استاد زبان ترکی دانشگاه قازان بود و با انتقال بخش تدریس زبانهای شرقی این دانشگاه به سن پترزبورگ (شفا، ص ۷۷۸؛ د. ا. د. ترک ، همانجا) در ۱۸۵۵ استاد و عضو گروه زبان ترکی آن دانشگاه شد.
برخی دیگر از مشاغل برزین عبارت بود از:
بازرسی کتابهای شرقیِ چاپ قازان (۱۸۴۹ ـ ۱۸۵۵)،
ویراستاری بخش شرقی دایره المعارف بزرگ روسی (۱۸۶۱ـ ۱۸۶۳) و
ریاست بخش مسکوکات شرقی و مشاور دولتی (از ۱۸۶۵؛ ایرانیکا ، همانجا).
وی در ۱۸۵۸ به اروپا سفر کرد و به عضویت انجمن آسیایی درآمد ( د. ا. د. ترک ، همانجا). از اواسط دهه ۱۸۷۰، بیشتر عهده دار وظایف دولتی شد و کمتر به فعالیت در محافل علمی می پرداخت . با این حال ، در چهارمین اجلاس خاورشناسان در فلورانس (۱۸۷۸) شرکت کرد.
برزین در ۲۲ مارس ۱۸۹۶ در سن پترزبورگ درگذشت ( ایرانیکا ، همانجا). پس از مرگش ، برخی از محققان و مرجوع کنید به لفان ، از جمله بارتولد * ، الدنبورگ و ساموئیلوویچ درباره او مقالاتی نوشتند (پیرسون ، فهرست ، ذیل «برزین »؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به ایرانیکا ، همانجا).
دیدگاههای متفاوتی نسبت به آثار و فعالیتهای حرفه ای برزین وجود دارد؛ بعضی ، دستاوردهای حرفه ای و تحقیقاتی او را ستوده اند، و برخی دیگر، دیدگاههای او را درباره جهان اسلام منفی دانسته اند ( ایرانیکا ، همانجا).
از برزین حدود سیصد دورنما و نقاشی از مکانهای مسکونی و چهل نقشه از شهرها و قلعه ها باقی مانده که جداگانه منتشر شده است ( ایرانیکا ، همانجا). او نخستین کسی است که نقشه تهران را در ۱۲۶۹/ ۱۸۵۲ تهیه کرد (ذکاء و سمسار، ج ۱، ص ۱۲).
مطالعات برزین در زمینه گویشها و زبانهای ایرانی ، از جمله گیلکی ، تاتی ، طالشی ، مازندرانی ، لاهیجانی ، کردی و «گبری » ( گویشِ بَهدینان * یعنی گویش زرتشتیان ایران ) است ( ایرانیکا ، همانجا) که چهار گویش اول را در دانشگاه سن پترزبورگ نیز تدریس می کرد (شفا، ص ۷۸۵). به شعر و داستان نویسی ، و ادبیات رومی نیز توجه داشت و از اولین محققان روسیِ علاقه مند به ادبیات پروونسال (یکی از زبانهای رومیایی مشتق از زبان لاتینی ) بود ( ایرانیکا ، همانجا).
آثار
از برزین آثاری درباره زبانشناسی ،
تاریخ ،
فلسفه و
باستانشناسی کشورهای خاورمیانه باقی مانده است ( بولشایا ، ج ۳، ص ۱۸۲)، از جمله :
پژوهشهایی درباره لهجه های مسلمانان ، در دو جلد:
۱) نظام لهجه های ترکی (قازان ۱۸۴۸)،
۲) پژوهشهایی درباره لهجه های ایرانی (قازان ۱۸۵۳؛ د. ا. د. ترک ، همانجا)؛
کتابخانه مورخان شرق (قازان ۱۸۴۹ـ۱۸۵۴؛ ایرانیکا ، همانجا)؛
مسافرت در مشرق زمین در دو جلد:
۱) مسافرت در داغستان و ماوراء قفقاز (قازان ۱۸۵۰)،
۲) سیاحت در شمال ایران (قازان ۱۸۵۲؛ شفا، ص ۱۰۶۵؛ ایرانیکا ، همانجا).
این کتاب بیش از آنکه یک سفرنامه باشد، اثری علمی با انشایی جذاب (بارتولد، همانجا) بر مبنای مطالعه دقیق در ادبیات ایران و ترجمه کتب خطی و استنساخ کتیبه های دروازه ها، کاخها، مساجد و دیوارهای تهران و تبریز است (شفا، ص ۷۷۷)؛ فرامینِخان < در چهار جلد (قازان و سن پترزبورگ ۱۸۵۰ـ۱۸۶۵؛ د. ا. د. ترک ، همانجا)، دستور زبان فارسی به روسی (قازان ۱۸۵۳) که اولین دستینه ترجمه شده از فارسی به روسی است ( بولشایا ، ج ۳، ص ۱۸۲)؛
بلغاریهای وُلگا (قازان ۱۸۵۳؛ د. ا. د. ترک ، همانجا)؛
ضرب المثلهای قبایل ترک (سن پترزبورگ ۱۸۵۶؛ همانجا)؛ ترجمه جلد اول جامع التواریخ خواجه رشیدالدین فضل اللّه به روسی که در هفت جلد همراه با حواشی برزین و نیز فهرستی که ژوکفسکی برای آن تهیه کرده ، منتشر شده است (۱۸۵۸ ـ ۱۸۸۸؛ ایرانیکا ، همانجا؛ رشیدالدین فضل الله ، جزء اول ، ج ۱، مقدمه ) و از نسخ نادر این اثر محسوب می شود؛
ترجمه تاریخ گزیده نصرت نامه (درباره محمد شیبانی خان و ازبکهای بادیه نشین ) از ترکی به روسی ( د. ازبکستان ، ج ۲، ص ۱۷۴). وی همچنین مقالات بسیاری را برای فرهنگ دایره المعارف روسی و روزنامه ها و مجلات ادواری روسیه (گاهی با نام مستعار نوذرف ) تألیف کرده که از آن جمله است : «خلیج فارس »، «بوشهر» و «سفر به کربلا» ( ایرانیکا ، همانجا).
منابع :
(۱) ولادیمیر بارتولد، خاورشناسی در روسیه و اروپا ، ترجمه حمزه سردادور، تهران ۱۳۵۱ ش ؛
(۲) یحیی ذکاء و محمدحسن سمسار، تهران در تصویر ، تهران ۱۳۶۹ ش ؛
(۳) رشیدالدین فضل الله ، جامع التواریخ ، چاپ آ. آ. روماسکویچ ، ل . آ. ختاقوروف ، و ع . ع . علی زاده ، مسکو ۱۹۶۵؛
(۴) شجاع الدین شفا، جهان ایران شناسی ، ( تهران ۱۳۴۸ ش ) ؛
(۵) نجیب عقیقی ، المستشرقون ، قاهره ۱۹۸۰ـ۱۹۸۱؛
(۶) Bol’shaia Sovetskaia Entsiklopediia 2, [Moscow] 1949- 1958;
(۷) Encyclopedia Iranica, s.v . “Berezin” (by Jean Calmard);
(۸) J. D. Pearson, Index Islamicus: 1906-1955, London 1958, index, s.v. “Berezin”;
(۹) TDVIA, s.v. “Berezin” (by Ferman Karaµam);
Uzbek Sovet Ensiklopediyas , II, Tashkent 1972.
دانشنامه جهان اسلام جلد۳