میرزامحمد رضی ، متخلص به بنده ، ادیب ، شاعر، مورخ و خوشنویس اوایل عصر قاجاریه . از اشراف زادگان آذربایجان (اختر، ج ۱، ص ۳۳؛ هلاکو قاجار، ص ۲۹؛ بسمل شیرازی ، ص ۶۰۶) و پدرش ، میرزا محمد شفیع ، مدتی وزیر آذربایجان و مستوفی نادرشاه افشار (حک : ۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) بود (مفتون دنبلی ، ج ۱، ص ۶۳؛ محمود میرزا قاجار، ج ۲، ص ۶۵۸؛ دیوان بیگی ، ج ۱، ص ۲۵۷؛ نادرمیرزا قاجار، ص ۳۳۵).
از سرگذشت وی در کودکی و جوانی اطلاعی در دست نیست . میرزا رضی پس از درگذشت پدر، به دربار کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) روی آورد و به منصب استیفا رسید (نادر میرزا قاجار، همانجا)؛ سپس در آغاز تأسیس دولت قاجار، به این خاندان پیوست و مستوفی و صاحب دیوان رسائل گشت (محمود میرزا قاجار؛ مفتون دنبلی ؛ بسمل شیرازی ، همانجاها؛ هدایت ، ۱۳۳۹ ش ، ج ۱۰، ص ۱۱۸؛ نادر میرزا قاجار، همانجا).
وی در دربار فتحعلی شاه قاجار (حک : ۱۲۱۱ـ۱۲۵۰) چندان قدر و اعتبار یافت که از مستوفیان و منشیان خاص وی گردید (اختر؛ مفتون دنبلی ؛ محمود میرزا قاجار؛ بسمل شیرازی ؛ هدایت ، ۱۳۳۹ ش ، همانجاها). میرزا رضی همچنین تنظیم و نگارش رسایل ، نامه ها، احکام و فرمانها را به زبانهای عربی ، ترکی و جغتایی به عهده گرفت (نادرمیرزا قاجار، همانجا).
معروف است که از جانب فتحعلی شاه خنجری مرصّع بدو اعطا شده بود که آن را هنگام سلام شاه به کمر می زد و به حضور می رسید (هدایت ، ۱۳۳۶ـ ۱۳۴۰ ش ، ج ۴، ص ۱۷۸؛ دیوان بیگی ، ج ۱، ص ۲۵۸؛ نادرمیرزا قاجار، ص ۳۳۵ـ۳۳۶). وی به گفته دیوان بیگی (همانجا) در ۱۲۲۲، و به گواهی غالب منابع در ۱۲۲۳ درگذشت (اختر؛محمودمیرزا قاجار، همانجاها؛مفتون دنبلی ، ج ۱، ص ۶۵). رضاقلی خان هدایت مرگ او را در ۱۲۴۳ دانسته است که درست نیست (۱۳۳۹ ش ، ج ۱۰، ص ۱۱۹).
پیکر او را به دستور فتحعلی شاه در نجف اشرف به خاک سپردند (اختر؛محمود میرزا قاجار، همانجاها؛مفتون دنبلی ، ج ۱، ص ۶۵ـ۶۶؛بسمل شیرازی ، ص ۶۰۷). بنده تبریزی را مردی زودرنج و کم حوصله دانسته اند. در بعضی منابع همچنین به باریک بینی و وسواس بیش از حد او اشاره شده است (اختر، همانجا؛مفتون دنبلی ، ج ۱، ص ۶۴ـ۶۵؛هدایت ، ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش ، ج ۴، ص ۱۷۸).
در میان آثار میرزا رضی ، منشآت و رسایلی به چشم می خورد (برای نمونه رجوع کنید به فرهادمیرزا قاجار، ص ۲۶ـ۳۶) که به اقتضای مشاغل دیوانی ، از تکلفات سبک منشیانه درباری برکنار نمانده است . اشعار رضی اندک است و گاه به فرمان شاه برای او مدیحه می سرود (اختر، همانجا؛مفتون دنبلی ، ج ۱، ص ۶۶).
وی علاوه بر فارسی ، گاهی به ترکی و عربی نیز شعر می سرود (مفتون دنبلی ، ج ۱، ص ۶۴؛هدایت ، ۱۳۳۹ش ، ج ۱۰، ص ۱۱۸). قصایدش ، همچون قصاید دیگر شاعران دوران بازگشت ادبی * ، به تقلید از قصاید سبک خراسانی است (برای نمونه رجوع کنید به اختر، ج ۱، ص ۳۳ـ۳۷؛بسمل شیرازی ، ص ۶۰۷ـ ۶۰۸).
وی همچنین خوشنویسی چیره دست بود و نستعلیق و شکسته را بسیار خوش و ممتاز می نوشت و مردم زمانش طالب خط خوش او بودند (اختر، ج ۱، ص ۳۳؛محمود میرزا قاجار؛مفتون دنبلی ، همانجاها؛بسمل شیرازی ، ص ۶۰۶ـ۶۰۷).
آثار خطی او عبارت است از :
۱) زینه التواریخ ، تاریخ عمومی مشرق زمین خاصه ایران از آغاز آفرینش آدم تا ( بخشی از ) دولت فتحعلی شاه قاجار که به دستور و به نام وی در حدود سالهای ۱۲۱۸ تا ۱۲۲۱ نوشته شده است . این کتاب مشتمل است بر اخبار و آثار انبیا و ائمه علیهم السلام ، حکما، عرفا، علما، شعرا و سلاطین ، و یک آغاز و یک انجام و دو پیرایه شامل چند وجه و گونه (بسمل شیرازی ، ص ۶۰۶؛ریو، ج ۱، ص ۱۳۵ـ ۱۳۶). محمدرضی به رسم تاریخ نگاران زمان خویش ، تصنّع را که معیار فصاحت و بلاغت آن روزگار بود در ایناثر به کار گرفته است (رجوع کنید به بسمل شیرازی ؛هدایت ، ۱۳۳۹ ش ، همانجاها؛اعتضادالسلطنه ، ص ۲۴۷). به گفته هدایت (همانجا)، در بین مردم چنین مشهور بوده که این کتاب از عبدالکریم منشی اشتهاردی است (برای آگاهی از نسخ آن رجوع کنید به منزوی ، ج ۶، ص ۴۱۷۵ـ۴۱۷۶، قس استوری ، ج ۲، ص ۶۶۶ـ۶۶۷)؛
۲) حوادث نامه یا تاریخ فتوحات یا روزنامه ناپلئون یا تاریخ ناپلئون ، درباره وقایع جنگ ناپلئون با اتریش و روسیه (۱۲۲۰/ ۱۸۰۵). ناپلئون نسخه ای از ترجمه ترکی این کتاب را به عباس میرزا تقدیم کرد و میرزا رضی آن را به فارسی برگرداند (برای نسخه های آن رجوع کنید به دانشگاه تهران . کتابخانه مرکزی ، ج ۹، ص ۱۴۵۰ـ۱۴۵۱، ج ۱۶، ص ۴۱؛استوری ، ج ۲، ص ۶۶۵ـ ۶۶۶؛کتابخانه ملی ایران ، ج ۱، ص ۶۸ـ۶۹)؛
۳) رساله عشق و روح یا حسن و دل ، از منشآت ادبی و عرفانی میرزا رضی است که در قالب حکایت و افسانه ، به نثر مصنوع و به زبانی شیوا نوشته شده است . میرزا رضی این رساله را به خواهش یکی از دوستانش ، میرزا یحیی ، به پایان رساند. نسخه آن به شماره ۳۶۱۳ در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، محفوظ است (ج ۱۲، ص ۲۶۱۶ـ۲۶۱۷؛
قس منزوی ، ج ۲، بخش ۱، ص ۱۲۸۳)؛
۴) نامه های میرزا رضی ، یکی از نامه های معروف او نامه مفصلی است که از قول فتحعلی شاه به ناپلئون نوشته است و تمامی آن در کتاب زنبیل فرهادمیرزا معتمدالدوله آمده است (ص ۲۶ـ۳۲)؛
۵) ترجمه خطبه بی نقطه و خطبه بی الف حضرت علی علیه السلام (بسمل شیرازی ، همانجا).
منابع :
(۱) احمدبن فرامرز اختر، تذکره اختر ، ج ۱، چاپ عبدالرسول خیّامپور، تبریز ۱۳۴۳ ش ؛
(۲) چارلز آمبروز استوری ، ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری ، ترجمه یو. ا. برگل ( به روسی ) ، مترجمان یحیی آرین پور، سیروس ایزدی ، و کریم کشاورز، چاپ احمد منزوی ، تهران ۱۳۶۲ ش ـ ؛
(۳) علیقلی اعتضادالسلطنه ، اکسیرالتواریخ ، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۰ ش ؛
(۴) علی اکبربن آقاعلی بسمل شیرازی ، تذکره دلگشا ، چاپ منصور رستگار فسائی ، شیراز ۱۳۷۱ ش ؛
(۵) دانشگاه تهران . کتابخانه مرکزی ، فهرست نسخه های خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، نگارش محمدتقی دانش پژوه ، تهران ، ج ۹، ۱۲، ۱۳۴۰ ش ، ج ۱۶، ۱۳۵۷ ش ؛
(۶) احمدعلی دیوان بیگی ، حدیقه الشعراء ، چاپ عبدالحسین نوائی ، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش ؛
(۷) فرهاد میرزا قاجار، زنبیل ، چاپ محمد رمضانی ، تهران ۱۳۶۷ ش ؛
(۸) کتابخانه ملّی ایران ، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملی ایران ، ج ۱، گردآوری عبدالله انوار، تهران ۱۳۶۵ ش ؛
(۹) محمود میرزا قاجار، سفینه المحمود ، ج ۲، چاپ عبدالرسول خیّامپور، تبریز ۱۳۴۶ ش ؛
(۱۰) عبدالرزاق نجفقلی مفتون دنبلی ، تذکره نگارستان دارا ، ج ۱، چاپ عبدالرسول خیّامپور، تبریز ۱۳۴۲ ش ؛
(۱۱) احمد منزوی ، فهرست نسخه های خطی فارسی ، تهران ۱۳۴۸ـ ۱۳۵۳ ش ؛
(۱۲) نادر میرزا قاجار، تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تبریز ۱۳۷۳ ش ؛
(۱۳) رضاقلی بن محمد هادی هدایت ، مجمع الفصحا ، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش ؛
(۱۴) همو، ملحقات تاریخ روضه الصفای ناصری ، در میرخواند، تاریخ روضه الصفا ، ج ۸ ـ۱۰، تهران ۱۳۳۹ ش ؛
(۱۵) هلاکو قاجار، مصطبه خراب ، چاپ عبدالرسول خیامپور، تبریز ۱۳۴۴ ش ؛
(۱۶) Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum , Oxford 1966.
دانشنامه جهان اسلامجلد ۴