فهرست کتب و رسالات.
در آغاز گفتار به پرکارى ابن عربى و فزونى آثارش اشاره کردم، اکنون مىخواهم درباره آن به درازا سخن بگویم تا روشن و مدلّل گردد که این صوفى نامى به راستى از پرکارترین و پرمایهترین نویسندگان دار الاسلام است و هیچ یک از نویسندگان جهان اسلام، حتى پرکارترین و داناترینشان از قبیل کندى، ابن سینا و غزّالى در کثرت تألیف و تصنیف با وى برابرى نمىکنند. در نامهاى که او خود در سال ۶۳۲ از دمشق به کیکاوس اول نوشته است، از مؤلّفاتش، در حدود ۲۴۰ مؤلّف نام برده و توضیح داده است که کوچکترینشان یک جزء و بزرگترینشان افزون بر صد مجلد است[۱] و در رسالهاى که در پاسخ خواهش برخى از یارانش در زمینه فهرست مؤلّفاتش تألیف کرده به نام ۲۴۸ مؤلّف اشاره کرده است[۲].
عبد الوهّاب شعرانى تعداد مؤلفاتش را ۴۰۰ و اندى[۳] و عبد الرحمن جامى متجاوز از ۵۰۰ جلد دانسته است[۴]. اسماعیل پاشا بغدادى مؤلّف کتاب هدیه العارفین از ۴۷۵ کتاب و رساله نام برده است[۵]. بروکلمن در تحقیقش به نام و نشان ۱۵۰ جلد کتاب و رساله رسیده است[۶]. آقاى کورکیس عوّاد که در این زمینه به پژوهش پرداخته به نام ۵۲۷ کتاب دست یافته است[۷]. بالاخره آقاى عثمان یحیى در پژوهش مستوفایش از ۸۴۸ کتاب و رساله اسم برده است[۸]. این هم ناگفته نماند که ابن عربى خود نوشته است: برخى از دوستانم به من گفت که از من ۴۰۰۰ نوشته ضبط کرده است[۹]. که البته به نظر بعید و بلکه مستبعد مىنماید. ما در این کتاب نام و حتى الامکان نشان و ویژگى ۵۱۱ کتاب و رساله را که پارهاى از آنها به یقین و پارهاى دیگر به ظن قوى از آن اوست، یادداشت مىکنیم، تا هم به این وسیله عظمت مقام و کثرت اطلاعات و بسیاردانى و پرکارى وى به ثبوت رسد و هم خوانندگان را به اسم آثار و مؤلّفاتش آشنایى حاصل آید و در این یادداشت نخست به نام کتابهایى اشاره مىکنیم که او خود در نامه و رساله فوقالذکرش از آنها نام برده است و بعد به معرّفى سایر مؤلفاتش که در کتابهاى مختلف ثبت و در کتابخانههاى متعدد ضبط شده است مىپردازیم.
۱- کتاب الآباء العلویّات و الامّهات السفلیّات و المولّدات (کتاب شبح)
۲- کتاب الابداع و الاختراع (کتاب الثاء)
۳- کتاب الادب
۴- الاجوبه العربیّه من المسائل الیوسفیّه
۵- الاجوبه على المسائل المنصوریّه. این کتاب شامل صد سؤال است که یکى از دوستانش به نام منصور از وى سؤال کرده و او پاسخ داده است.
۶- الاحتفال فیما کان علیه رسول اللّه- صلى اللّه علیه و آله و سلم- من سنن (سنّى) الاحوال.
۷- کتاب الاحجار المتفجّره و المتشقّقه و الهابطه (کتاب رب)
۸- کتاب الأحدیّه (کتاب الالف). این کتاب متضمن بیان وحدانیّت، فردانیّت، اوّلیّت، وتریّت، احدیّت و نفى کثرت از وجود عددى است، و نیز مبیّن این حقیقت است که واحد در مراتب ظهور مىیابد، اعداد پدیدار مىگردند و ناپدید مىشوند، اما واحد همچنان باقى و پایدار مىماند.
۹- کتاب الاحسان (کتاب الشین)
۱۰- اختصار سیره النبى- صلى اللّه علیه و آله-
۱۱- الاربعین حدیثا المتقابله و الاربعین الطوالات[۱۰]
۱۲- الارتقاء الى افتضاض ابکار البقاء المخدّرات بخیمات اللّقاء. این کتاب محتوى سیصد باب است و هر بابى ده مقام است، پس متضمن سه هزار مقام است.
۱۳- کتاب الارواح (کتاب هب)
۱۴- کتاب الازل (کتاب التاء)[۱۱]
۱۵- کتاب الاسراء الى مقام الاسرى[۱۲]
۱۶- کتاب الاسفار عن نتائج الاسفار (کتاب رب[۱۳])
۱۷- کتاب الاسم و الرسم
۱۸- کتاب الاسماء (کتاب فج)
۱۹- کتاب الاشارات فى اسرار الاسماء الالهیّه و الکنایات
۲۰- کتاب اشارات القرآن فى عالم الانسان
۲۱- کتاب الاعراف
۲۲- کتاب الاعلاق فى مکارم الاخلاق
۲۳- کتاب الاعلام باشارات اهل الالهام و الافهام فى شرح الاعلام[۱۴]
۲۴- کتاب الافراد و ذوى الاعداد
۲۵- کتاب الامر و الخلق
۲۶- کتاب الامر المحکم المربوط فى معرفه ما یحتاج الیه اهل طریق اللّه تعالى من الشروط[۱۵]
۲۷- کتاب انزال الغیوب على مراتب القلوب
۲۸- کتاب الانزالات الوجودیّه من الخزائن الجودیّه
۲۹- کتاب انس المنقطعین برب العالمین
۳۰- کتاب الانسان الکامل و الاسم الاعظم (یا کتاب عد)
۳۱- کتاب الانسان (کتاب ذا)
۳۲- کتاب انشاء الجداول و الدوائر و الدقائق و الرقائق و الحقائق[۱۶]
۳۳- کتاب انوار الفجر فى معرفه المقامات و العاملین على الاجر و على غیر الاجر. این کتاب را به این جهت انوار الفجر نامیده است که همیشه در وقت فجر تا طلوع خورشید به کتابتش مى پرداخته است.
۳۴- رساله الانوار فیما یمنح صاحب الخلوه من الاسرار[۱۷]
۳۵- کتاب الاوّلین
۳۶- کتاب الایجاد الکونى و المشهد العینى بحضره الشّجره الانسانیه و الطیور الاربعه الروحانیه
۳۷- کتاب ایجاز البیان فى الترجمه عن القرآن
۳۸- کتاب الباء (کتاب فا) در آن به توالد و تناسل اشاره شده است.
۳۹- کتاب البروج (کتاب ذب)
۴۰- البغیه فى اختصار کتب الحلیه[۱۸]
۴۱- کتاب البقاء (کتاب قد)
۴۲- کتاب تاج التراجم[۱۹]
۴۳- کتاب تاج الرسائل و منهاج الرسائل[۲۰]. مخاطباتى است بین او و کعبه مشرّفه و آن هفت رساله است.
۴۴- کتاب التجرید و التفرید
۴۵- کتاب التّجلیّات[۲۱]
۴۶- کتاب التّحفه و الطّرفه
۴۷- کتاب التحقیق فى شأن سرّ الذى وقر فى نفس الصدّیق، یا، التحقیق فى الکشف عن سرّ الصدّیق
۴۸- کتاب التحکیم و الشطح
۴۹- کتاب التحلیل و الترکیب (کتاب ضاد)
۵۰- کتاب التحویل (کتاب تا)
۵۱- کتاب التدبیر و التفضیل (کتاب ما)
۵۲- کتاب التدلّى و التدنّى
۵۳- کتاب ترتیب الرحله. در این کتاب آنچه را که در سفرهایش به بلاد مشرق دیده نوشته است. بخشى از آن را هم به ذکر مشایخى اختصاص داده که به دیدارشان توفیق یافته و از آنان حدیثى از پیامبر- صلى اللّه علیه و آله- یا حکایتى سودمند و یا بیتى شنیده است، چه آن حکایت و آن بیت از خود حاکى باشد و چه آن را از دیگرى روایت کرده باشد.
۵۴- کتاب ترجمان الاشواق[۲۲]
۵۵- کتاب التسعه عشر
۵۶- کتاب التّلوین و التّمکین
۵۷- کتاب التّنزّلات الموصلیّه فى اسرار الطهارات و الصلاه الخمس و الایّام المقدّره الاصلیه[۲۳]
۵۸- کتاب التوراه و الهجوم
۵۹- کتاب الجامع (کتاب القاف) یا کتاب الجلاله العظیمه. این کتاب متضمن معرفت «الجلاله» است بهوسیله آنچه از جمع و اطلاق و تقیید به آن دلالت دارد.
۶۰- کتاب الجسم (فج)
۶۱- کتاب الجسم و الجسد
۶۲- کتاب جلاء القلوب فى اسرار علّام الغیوب. بنا به اظهار ابن عربى این کتاب در زمان حیات وى مفقود شده است.
۶۳- کتاب الجلال و الجمال[۲۴]
۶۴- کتاب الجلىّ فى کشف الولىّ
۶۵- الجمع و التفصیل فى اسرار معانى التنزیل. این کتاب در تفسیر قرآن مجید است که تا سوره کهف و آیه «وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ»[۲۵] رسیده است و بالغ بر ۶۶ مجلد است. در هر آیه به ترتیب در سه مقام: جلال، جمال و اعتدال سخن گفته است. مقام اعتدال را از حیث وراثت کامل محمدى مقام برزخ و مقام کمال خوانده است.
۶۶- کتاب الجنه (کتاب مد)
۶۷- کتاب الجود. در این کتاب به عطا و کرم و سخا و هبه و رشوه و هدیه اشاره شده است.
۶۸- کتاب الحال و المقام و الوقت
۶۹- کتاب الحجب المعنویّه عن الذّات الهویّه
۷۰- کتاب الحدّ و المطّلع
۷۱- کتاب الحرف و المعنى
۷۲- کتاب الحرکه (کتاب شج)
۷۳- کتاب الحشرات (کتاب ضب)
۷۴- کتاب الحضره (کتاب مد)
۷۵- کتاب الحق (کتاب سا)
۷۶- کتاب الحق المخلوق به. برابر نوشته خودش این کتاب را از آیه مبارکه «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِ[۲۶]» استفاده کرده است.
۷۷- کتاب الحق و الباطل
۷۸- کتاب الحکم و الشرائع الصحیحه و السّیاسیّه
۷۹- کتاب الحکمه الالهیّه فى معرفه الملامیّه
۸۰- کتاب الحکمه و المحبوبیّه (کتاب ابدال)
۸۱- کتاب الحلىّ فى استنسن الرّوحانیّات الملإ الاعظم[۲۷]
۸۲- کتاب الحمد (کتاب عا)
۸۳- کتاب الحیاه (کتاب الحاء)
۸۴- کتاب حلیه الابدال و ما یظهر عنها و علیها من المعارف و الاحوال[۲۸]. در این کتاب راجع به جوع، صمت، سهر، و عزلت سخن گفته است.
۸۵- کتاب الختم و الطبع
۸۶- کتاب الخزائن العلمیّه (کتاب قو)
۸۷- کتاب الخصوص و العموم
۸۸- کتاب الخوف و الرجاء
۸۹- کتاب الخیال (کتاب تب)
۹۰- کتاب الخیره (کتاب ثا)
۹۱- کتاب الدّره الفاخره فى ذکر من انتفعت به فى طریق الآخره[۲۹]. این کتاب در گزارش احوال و مقامات صوفیانى است که ابن عربى به دیدارشان توفیق یافته و از برکات انفاسشان بهرهمند گشته است.
۹۲- کتاب الدّعاء و الاجابه (کتاب فج)
۹۳- کتاب الدّیمومیّه من السرمدیّه و الخلود و الابد و البقاء
۹۴- کتاب الذّخائر و الاعلاق فى شرح ترجمان الاشواق[۳۰]
۹۵- کتاب الرّجعه و الخلصه
۹۶- کتاب الرّحمه (کتاب قب). این کتاب متضمن شناسایى تخصیص و تعمیم در رحمت، عطوفت، رقّت، و شفقت است.
۹۷- کتاب الرّساله و النبوّه و الولایه و المعرفه (کتاب که)
۹۸- کتاب الرّغبه و الرّهبه
۹۹- کتاب الرّقبه (کتاب غد)
۱۰۰- کتاب الرقم (کتاب الطاء). در این کتاب به خط و کتابت و اشارت و حروف رقمیّه اشاره شده است.
۱۰۱- کتاب الرّمز فى حروف اوائل السور (کتاب عج)
۱۰۲- کتاب الروائح و الانفاس (کتاب کب)
۱۰۳- کتاب روضه العاشقین
۱۰۴- کتاب روح القدس فى مناصحه النفس[۳۱]
۱۰۵- کتاب الرّیاح و اللواقح و کتاب الرّیح العقیم
۱۰۶- کتاب الرّیاضه و التّجلى
۱۰۷- کتاب زیاده کبد النون (کتاب ضب)
۱۰۸- کتاب الزلفه (کتاب یج)
۱۰۹- کتاب الزّمان (کتاب ثج)
۱۱۰- کتاب السّادن و الاقلید[۳۲]
۱۱۱- کتاب سبب تعشّق النفس بالجسم و ما یقاسى من الالم عند فراقه بالموت
۱۱۲- کتاب سته و تسعین. کتابى است که در آن راجع به «میم»، «واو» و «نون» سخن گفته است که اواخرشان به اوایلشان برمى گردند به این صورت: م ى م، واو، ن و ن.
۱۱۳- کتاب السّتر و الجلوه
۱۱۴- کتاب السّراج الوهّاج فى شرح الحلّاج
۱۱۵- کتاب السّر (کتاب النون)
۱۱۶- کتاب السّر المکشوف فى المدخل الى العمل بالحروف
۱۱۷- کتاب سجود القلب (کتاب رج)
۱۱۸- کتاب الشاهد و المشاهد
۱۱۹- کتاب الشأن[۳۳]
۱۲۰- کتاب شرح الاسماء
۱۲۱- کتاب الشریعه و الحقیقه
۱۲۲- کتاب شفاء العلیل فى ایضاح السبیل. این کتاب در موعظه است.
۱۲۳- کتاب الصادر و الوارد (کتاب الزاى)
۱۲۴- کتاب الصّحو و السّکر
۱۲۵- کتاب الطالب و المجذوب
۱۲۶- کتاب الطیر (کتاب ثب)
۱۲۷- کتاب الظّلال و الضیاء
۱۲۸- کتاب العالم (کتاب سج)
۱۲۹- کتاب العبّاد
۱۳۰- کتاب العباره و الإشاره
۱۳۱- کتاب العبد و الرّب
۱۳۲- کتاب العزبه و الغربه یا القربه و الغربه
۱۳۳- کتاب العرش من مراتب الناس الى الکثیب[۳۴] (کتاب طج)
۱۳۴- کتاب العزه (کتاب المیم). در این کتاب به احسان، قهر، غلبه، عجز و قصور اشاره شده است.
۱۳۵- کتاب العشق (کتاب رد)
۱۳۶- کتاب العقله المستوفز فى احکام الصّنعه الانسانیّه و تحسین الصنعه الایمانیّه[۳۵]
۱۳۷- کتاب العظمه (کتاب الغین). در این کتاب اشاراتى به جلال و کبریا و جبروت و هیبت است.
۱۳۸- کتاب العلم (کتاب الفاء)
۱۳۹- کتاب عنقاء مغرب فى معرفه ختم الاولیاء و شمس المغرب[۳۶]
۱۴۰- کتاب العوالى فى اسانید الاحادیث
۱۴۱- کتاب العین فى خصوصیّه سیّد الکونین
۱۴۲- کتاب الغایات (کتاب ظد)
۱۴۳- کتاب الغیب (کتاب قد)
۱۴۴- کتاب الغیبه و الحضور
۱۴۵- کتاب الغیره و الاجتهاد
۱۴۶- کتاب الفرق بین الاسم و النعت و الصفه
۱۴۷- کتاب الفرقه و الخرقه (کتاب عب)
۱۴۸- کتاب الفتوح و المطالعات
۱۴۹- کتاب فتوحات مکیه[۳۷]. راجع به این کتاب در گذشته سخن گفته شده
است[۳۸]. ابن عربى معتقد است که مانند این کتاب، کتابى نه در گذشته نوشته شده است و نه در آینده نوشته خواهد شد.[۳۹]
۱۵۰- کتاب الفصل و الوصل
۱۵۱- کتاب فصوص الحکم[۴۰]. درباره این کتاب قبلا سخن گفته شده است[۴۱].
۱۵۲- کتاب الفلک و السماء (کتاب اللام)
۱۵۳- کتاب الفلک و کتاب الفلک المشحون (کتاب لج)
۱۵۴- کتاب الفناء و البقاء
۱۵۵- کتاب الفهوانیّه[۴۲] (کتاب الظاء) نام الحضره و القول نیز به آن اطلاق شده است. در این کتاب به کلام، نطق، حدیث و داستان و امثال آن اشاره مىشود.
۱۵۶- کتاب القبض و البسط
۱۵۷- کتاب القدر (کتاب ص)
۱۵۸- کتاب القدره (کتاب عد)
۱۵۹- کتاب القدس (کتاب الراء)
۱۶۰- کتاب القدم (کتاب الخاء)
۱۶۱- کتاب القدم (کتاب السین)
۱۶۲- کتاب القرب و البعد
۱۶۳- کتاب القسطاس (کتاب طب)
۱۶۴- کتاب القسم الالهى بالاسم الربانى
۱۶۵- کتاب القشر و اللّب
۱۶۶- کتاب القلم (کتاب ضج)
۱۶۷- کتاب الکتب[۴۳]. القرآن و الفرقان و اصناف الکتب کالمسطور و المرقوم و الحکیم و المبین و المحصى و المتشابه و غیر ذلک
۱۶۸- کتاب الکرسى (کتاب زج)
۱۶۹- کتاب الکشف
۱۷۰- کتاب کشف السرائر فى موارد الخواطر
۱۷۱- کتاب کشف المعنى عن سرّ اسماء اللّه الحسنى
۱۷۲- کتاب کن (کتاب غا). در این کتاب به حضرت افعال و تکوین اشاره مىشود.
۱۷۳- کتاب کنز الابرار فیما روى عن النبى- صلى اللّه علیه و سلم- من الادعیه و الاذکار
۱۷۴- کتاب کنه ما لا بدّ للمرید منه[۴۴]
۱۷۵- کتاب اللّذه و الالم (کتاب نا)
۱۷۶- کتاب اللطائف و العوارف
۱۷۷- کتاب اللّمعه و الهمّه
۱۷۸- کتاب اللوائح فى شرح النصائح
۱۷۹- کتاب اللوح (کتاب لج)
۱۸۰- کتاب اللّوامع و الطوالع
۱۸۱- کتاب ما لا یعوّل الّا علیه فى طریق اللّه[۴۵]
۱۸۲- کتاب المبادى و الغایات فیما تحتوى علیه حروف المعجم من العجائب و الآیات
۱۸۳- کتاب مبایعه القطب فى حضره القرب، یا متابعه القطب فى حضره القرب[۴۶]. این کتاب محتوى مسائل کثیرى است درباره مراتب انبیا و مرسلین و عرفا و روحانیّین.
۱۸۴- کتاب المبدئیّین و المبادى (کتاب غب). این کتاب اشاره به این مىکند که اعاده، مبدأ است و عالم در هر لحظه در مبدئى است.
۱۸۵- کتاب المبشّرات. در این کتاب راجع به آن رؤیاهایش سخن گفته است، که او را علمى افاده کرده و به عملى خیر برانگیختهاند.
۱۸۶- کتاب المثلّثات الوارده فى القرآن العظیم، مثل قوله تعالى: «لا فارِضٌ وَ لا بِکْرٌ عَوانٌ»[۴۷] و قوله تعالى: «وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا»[۴۸].
۱۸۷- کتاب المبشّرات من الاحلام فیما روى عن النبى- صلى اللّه علیه و سلم- من الاخبار فى المنام
۱۸۸- کتاب المجد و البقاء (کتاب الیاء)
۱۸۹- کتاب محاضره الابرار و مسامره الاخیار[۴۹]. این کتاب در ادبیات و نوادر و اخبار است.
۱۹۰- کتاب المحجّه البیضاء. این کتاب را در مکه آغازیده، کتاب طهارت و صلات آن را در دو جلد به پایان رسانیده است، مجلد سوم آن را هم شروع کرده ولى از اتمامش خبرى به دست نیامده است.
۱۹۱- کتاب المحق و السّحق[۵۰]
۱۹۲- کتاب المحکم فى المواعظ و الحکم و آداب رسول اللّه- صلى اللّه علیه و آله و سلم-
۱۹۳- کتاب المحو و الاثبات
۱۹۴- مختصر صحیح ابو عیسى ترمذى
۱۹۵- مختصر صحیح بخارى
۱۹۶- مختصر صحیح مسلم
۱۹۷- مختصر کتاب المحلّى فى الخلاف العالى تألیف ابن حزم اندلسى[۵۱]
۱۹۸- کتاب المسبّعات الوارده فى القرآن، مثل قوله تعالى: «خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ»[۵۲]. و قوله تعالى: «وَ سَبْعَهٍ إِذا رَجَعْتُمْ»[۵۳]
۱۹۹- کتاب مشاهد الاسرار القدسیّه و مطالع الانوار الالهیّه
۲۰۰- کتاب مشکاه الانوار فیما روى عن اللّه تعالى من الاخبار
۲۰۱- کتاب المشیئه (کتاب الضاد). در این کتاب به تمنا، اراده، شهود، هاجس[۵۴]، عزم، نیت، قصد و همت اشاره مى شود.
۲۰۲- کتاب المصباح فى الجمع بین الصحاح
۲۰۳- کتاب المعارج و المعراج (کتاب الظاء)
۲۰۴- کتاب المعاف الالهیّه و اللطائف الربانیّه. این کتاب به صورت نظم است.
۲۰۵- کتاب المعلوم بین عقائد علماء الرسوم
۲۰۶- کتاب المقنع فى ایضاح السّهل الممتنع
۲۰۷- کتب المفاتیح الغیب (کتاب غه[۵۵])
۲۰۸- کتاب المفاضله (کتاب شد)
۲۰۹- کتاب مفتاح اقفال الهام الوحید و ایضاح اشکال اعلام المرید فى شرح احوال الامام ابى یزید. زمانى که در بلاد مغرب در کرانه «سبته» بوده، حق تعالى وى را در رؤیا به نگارش این کتاب امر فرموده و چون کمى پیش از فجر از خواب بیدار شده، فرمان حق را امتثال کرده و به نگارش آن پرداخته است.
۲۱۰- کتاب مفتاح السعاده. در این کتاب بین متون مسلم، بخارى، و بعضى از احادیث ترمذى جمع کرده است.
۲۱۱- کتاب مفتاح السعاده فى معرفه المدخل الى طریق الاراده
۲۱۲- کتاب المکان (کتاب ثج)
۲۱۳- کتاب المکروم و الاصطلام[۵۶]
۲۱۴- کتاب الملک (کتاب العین)
۲۱۵- کتاب الملک (کتاب لب)
۲۱۶- کتاب الملک و الملکوت
۲۱۷- کتاب المناظره بین الانسان و الحیوان
۲۱۸- کتاب المنتخب فى مآثر العرب
۲۱۹- کتاب المنهج السدید فى ترتیب احوال الامام البسطامى ابى یزید
۲۲۰- کتاب مواقع النجوم و مطالع اهلّه الاسرار و النّجوم[۵۷]
۲۲۱- کتاب المواقف فى معرفه المعارف. به نوشته خودش کتاب بزرگى است در حدود ۱۵ مجلد که از أبدع و أجمع مصنفات وى است.
۲۲۲- کتاب الموعظه الحسنه
۲۲۳- کتاب المؤمن و المسلم و المحسن (کتاب یا)
۲۲۴- کتاب المیزان فى حقیقه الانسان
۲۲۵- کتاب النّار (کتاب ضد)
۲۲۶- کتاب نتائج الاذکار فى المقرّبین و الابرار
۲۲۷- کتاب نتائج الافکار فى حدائق الازهار
۲۲۸- کتاب النّجم و السّحر (کتاب عج)
۲۲۹- کتاب النّحل (کتاب صح)
۲۳۰- کتاب النّشأتین الدنیویّه و الاخرویّه
۲۳۱- کتاب النّکاح المطلق[۵۸]
۲۳۲- کتاب النّمل (کتاب خب)
۲۳۳- کتاب النّوم و الیقظه
۲۳۴- کتاب النّون فى السّر المکنون
۲۳۵- کتاب النّواشى اللّیلیّه
۲۳۶- کتاب النور (کتاب الهاء). در این کتاب به ضیاء و ظل و ظلمت و اشراق و ظهور اشاره شده است.
۲۳۷- کتاب الوجد
۲۳۸- کتاب الوجود (کتاب شا)
۲۳۹- کتاب الوحى (کتاب خا)
۲۴۰- کتاب الوسائل فى الاجوبه من عیون المسائل
۲۴۱- کتاب الوقائع و الصنائع
۲۴۲- کتاب الوله
۲۴۳- کتاب الهباء (کتاب حج)
۲۴۴- کتاب الهیاکل (کتاب نب)
۲۴۵- کتاب الهو (کتاب الباء) یا الهویّه الرّحمیّه. این کتاب متضمن معرفت ضمایر و اضافات نفس است.
۲۴۶- کتاب الهیبه و الانس
۲۴۷- کتاب یاء (کتاب العین). در این کتاب به رؤیت، مشاهده، مکاشفه، تجلّى، طالع، ذوق، شرب، هاجم و اشباه آنها اشاره مىشود[۵۹].
۲۴۸- کتاب آداب القوم
۲۴۹- کتاب الاجابه على اسئله التّرمذى، یا الجواب المستقیم عما سئل عنه الترمذى الحکیم، یا المسائل الرّوحانیّه الّتى سئل عنها الحکیم التّرمذى
۲۵۰- رسالهاى که در سال ۶۳۲ براى سلطان ملک مظفر بهاء الدین غازى بن ملک عادل نوشته و در آن عده کثیرى از مشایخ و شماره زیادى از مؤلّفاتش را ذکر کرده است. این رساله از جمله مآخذ ما در گزارش مشایخ و آثار اوست و در گذشته هم راجع به آن سخن گفته شده است[۶۰].
۲۵۱- الاجوبه على مسائل شمس الدین اسماعیل بن سودکین النورى بحلب[۶۱]. در این رساله از اعلا مراتبى سخن رفته است که همّت رجال به آن منتهى مىشود.
۲۵۲- کتاب الاجوبه اللائقه عن الاسئله الفائقه
۲۵۳- کتاب الاحادیث القدسیّه
۲۵۴- کتاب اسرار الحروف
۲۵۵- کتاب اسرار الخلوه
۲۵۶- اسرار الذات
۲۵۷- اسرار الوحى فى المعراج
۲۵۸- اسرار الوضوء
۲۵۹- اسفار فى سفر نوح
۲۶۰- الاصطلاحات الصوفیه[۶۲]
۲۶۱- اصول المنقول
۲۶۲- الاعلام فیما بنى علیه الاسلام
۲۶۳- الافاده لمن اراد الاستفاده
۲۶۴- الافاضه فى علم الرّیاضه
۲۶۵- الامام المبین الذى لا یدخله ریب و لا تخمین
۲۶۶- الانتصار[۶۳]
۲۶۷- انخراق الجنود الى الجلود و انفلاق الشهود الى السّجود
۲۶۸- انشاء الجسوم الانسانیه
۲۶۹- انشاء الدوائر الاحاطیّه على الدقائق على مضاهاه الانسان للخالق و الخلائق[۶۴]
۲۷۰- الانوار[۶۵]
۲۷۱- اوراد الاسبوع
۲۷۲- اوراد الایام و اللیالى
۲۷۳- بحر الشکر فى نهر الفکر
۲۷۴- البحر المحیط الذى لا یسمع لموجّه غطیط[۶۶]
۲۷۵- بقیّه من خاتمه رساله الرّد على الیهود فى بیان المعنى الموعود
۲۷۶- بلغه[۶۷] الغوّاص فى الاکوان الى معدن الاخلاص فى معرفه الانسان
۲۷۷- بیان الاسرار للطالبین الابرار
۲۷۸- البیان فى حقیقه الانسان
۲۷۹- تائیّه ابن عربى. آن قصیدهاى است به مطلع زیر:
«تنزّهت لمّا ان حضرت بحضرتى | و وحّدت فى ذاک المقام بنظره» |
۲۸۰- تجلّى الاشاره من طریق السر
۲۸۱- تجلیّات الشاذلیّه فى الاوقات السّحریّه
۲۸۲- تجلّیات عرائس النصوص فى منصّات حکم الفصوص[۶۸]
۲۸۳- تحریر البیان فى تقریر شعب الایمان و رتب الاحسان
۲۸۴- تحفه السّفره الى حضره البرره[۶۹]
۲۸۵- تحقیق الباء و اسرارها
۲۸۶- التدقیق فى بحث التحقیق
۲۸۷- تذکره التّوّابین
۲۸۸- تذکره الخواص و عقیده اهل الاختصاص
۲۸۹- ترتیب السلوک الى ملک الملوک
۲۹۰- ترجمان الالفاظ المحمدیّه
۲۹۱- تشنیف الاسماع فى تعریف الابداع
۲۹۲- تفسیر آیه الکرسى
۲۹۳- تفسیر قوله تعالى یا بنى آدم
۲۹۴- التقدیس الانور، نصیحه الشیخ الاکبر
۲۹۵- تلقیح الاذهان
۲۹۶- تمهید التوحید
۲۹۷- تنزّل الارواح بالروح، یا دیوان المعارف الإلهیّه و اللطائف الرّوحیّه
۲۹۸- تنزّل (تنزلات) الاملاک للاملاک فى حرکات الافلاک[۷۰]
۲۹۹- تنزّلات اللّیلیه فى الاحکام الالهیّه
۳۰۰- ثواب قضاء حوائج الاخوان و اغاثه اللّهفان[۷۱]
محیى الدین ابن عربى چهره برجسته عرفان اسلامى//محسن جهانگیری
ادامه دارد…
[۱] ( ۱)- همان.
[۲] ( ۲)- این رساله با تصحیح و تحقیق آقاى کورکیس عوّاد، در مجله المجمع العلمى العربى، دمشق، مجلد ۲۹، جزء ۳، ۲۹ شوال ۱۳۷۳، صص ۳۵۵- ۳۵۹٫ جزء ۴، ۳ صفر ۱۳۷۴، صص ۵۲۷، ۵۳۵٫ مجلد ۳۰، جزء ۱، ۷ جمادى الاولى ۱۳۷۴، صص ۵۱- ۶۰، به چاپ رسیده است.
[۳] ( ۳)- الیواقیت و الجواهر، ج ۱، ص ۸٫
[۴] ( ۴)- نفحات الانس، ص ۵۴۶٫
[۵] ( ۵)- هدیه العارفین، ج ۲، صص ۱۱۴- ۱۲۱٫
[۶] ( ۶)-۵۸۲ -۵۷۱ .p ,I .loV ,rutarettiL nehcsibarA
[۷] ( ۷)- المجمع العلمى العربى، دمشق، مجلد ۲۹، جزء ۳، ۲۹ شوال ۱۳۷۳، صص ۳۵۹- ۳۶۴٫ جزء ۴، ۳ صفر ۱۳۷۴، صص ۵۲۷- ۵۳۶٫ مجلد ۳۰، جزء ۱، ۷ جمادى الاولى ۱۳۷۴، صص ۵۱- ۶۰٫ جزء ۲، شعبان ۱۳۷۴، صص ۲۶۸- ۲۸۰٫ جزء ۳، ذىالقعده ۱۳۷۴، صص ۳۹۵- ۴۰۷٫
[۸] ( ۸)-
. ۱۹۶۴ samaD. ibarA nbI’d ervueo’I ed, noitacifissalC tE eriotsiH. aihaY namsO
[۹] ( ۹)- عبارت ابن عربى این است:« و کان قد ذکر بعض المحبّین لنا انّه قد ضبط لنا نحو اربعه آلاف مصنّف و عدّها باسمائها.( رساله فهرست مصنفات ابن عربى، مجله مجمع العلمى العربى، دمشق، مجلد ۳۰، جزء ۱، ۷ جمادى الاولى سال ۱۳۷۴، ص ۶۰).
[۱۰] ( ۱)- طوالات، جمع طوال، به ضم طاء به معناى طویل است.
[۱۱] ( ۲)- با عبارت« الحمد للّه الدّائم الذى لم یزل» شروع شده و در آن راجع به لفظ أزل و معناى آن سخن گفته شده است.( رسائل ابن عربى، ج ۱، رساله ۱۱).
[۱۲] ( ۱)- در مجموعه رسائل ابن عربى در حیدرآباد سال ۱۳۶۷ ه ق به طبع رسیده است.
[۱۳] ( ۲)- حیدرآباد، سال ۱۳۶۷ ه ق به طبع رسیده است.
[۱۴] ( ۳)- در مجموعه رسائل ابن عربى در حیدرآباد در سال ۱۳۶۲ ه ق به چاپ رسیده است.
[۱۵] ( ۴)- در استامبول سال ۱۳۰۲ ه ق در مجموعه التحفه البهیّه و الطّرفه الشهیّه و در بیروت سال ۱۳۱۳ ه ق با کتاب ذخائر الاعلاق ابن عربى به چاپ رسیده است.
[۱۶] ( ۵)- در سال ۱۹۱۹ م در لیدن چاپ شده است.
[۱۷] ( ۱)- در سال ۱۳۳۲ ه ق در قاهره به طبع رسیده است.
[۱۸] ( ۲)- مختصر کتاب حلیه الاولیاء ابو نعیم اصفهانى( متوفاى ۴۳۰) است.
[۱۹] ( ۳)- شاید همان کتاب التراجم باشد که در مجموعه رسائل ابن عربى در سال ۱۳۶۷ ه ق در حیدرآباد به طبع رسیده است.
[۲۰] ( ۴)- این کتاب در مصر سال ۱۳۲۸ ه ق به طبع رسیده است و مشتمل بر رسائل زیر است:
الرساله الالهیّه القدسیّه، الرّساله الاتّحادیّه، الرّساله الربّانیه، الرّساله المشهدیّه، الرّساله الفردوسیه، الرّساله العذریّه، الرّساله الوجودیّه.
[۲۱] ( ۵)- در مجموعه رسائل ابن عربى سال ۱۳۶۷ ه ق در حیدرآباد چاپ شده است، با تعلیقات ابن سودکین همراه با شرحى به نام کشف الغایات فى شرح ما اکتنفت علیه التّجلیّات از شارحى ناشناخته، تحقیق عثمان یحیى در تهران( نشر دانشگاهى) ۱۳۶۷ ش به طبع رسیده است.
[۲۲] ( ۱)- ترجمان الاشواق مکرّر چاپ شده است. در گذشته نیز از این کتاب نامى به میان آمد. آقاى نیکلسن آن را به انگلیسى ترجمه کرده و با مقدّمه و تفسیر و متن عربى در سال ۱۹۱۱ در لندن به چاپ رسیده است. ر. ک. به صص ۶۸، ۶۹ همین کتاب.
[۲۳] ( ۲)- در قاهره ۱۴۰۷ ه ق- ۱۹۸۶ م به چاپ رسیده است.
[۲۴] ( ۳)- در حیدرآباد ۱۳۶۱ ه. ق به طبع رسیده است.
[۲۵] ( ۱)- تمام الآیه:\i« وَ إِذْ قالَ مُوسى لِفَتاهُ لا أَبْرَحُ حَتَّى أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ أَوْ أَمْضِیَ حُقُباً»\E.( سوره الکهف( ۱۸)، آیه ۵۹). بنابراین او در این تفسیر تقریبا به تفسیر نصف قرآن مجید توفیق یافته است. آنچه در متن راجع به این تفسیر نوشته شد از زبان خود ابن عربى است. مؤلف کشف الظّنون هم نوشته است شیخ محیى الدین به طریقه اهل تصوف تفسیرى کبیر در چندین مجلد، گفته شده است در شصت سفر، تصنیف کرده و تا سوره کهف رسیده است. او را تفسیر صغیرى نیز هست که به روش مفسران است و در هشت سفر است.( کشف الظنون، ج ۱، ص ۴۳۸).
مؤلف هدیه العارفین،( ج ۲، ص ۱۱۵) از این تفسیر کبیر با عنوان الجمع و التفصیل فى اسرار المعانى و التنزیل نام برده و نوشته است که آن در ۶۰ جزء است و تا سوره مریم است. تفسیر دیگرى نیز به ابن عربى نسبت داده شده و به نام وى به چاپ رسیده( بیروت ۱۹۶۸) که تفسیرى صوفیانه از قرآن مجید است و پس از« بسم اللّه» با جملات زیر آغاز مىشود:« الحمد لله الذى جعل مناظم کلامه مظاهر حسن صفاته و طوالع صفاته مطالع نور ذاته». اما به احتمال قوى این تفسیر از ابن عربى نیست که عباراتش با عبارات سایر کتب ابن عربى مشابهت ندارد. مؤلف کشف الظنون( ج ۱، ص ۳۳۶) این تفسیر را از کمال الدین عبد الرزاق کاشانى مىداند و مىنویسد:« آن تأویلات القرآن معروف به تأویلات کاشانى است و تفسیر به تأویل است با اصطلاح تصوف تا سوره ص».
[۲۶] ( ۱)- سوره الحجر( ۱۵)، آیه ۸۵٫
[۲۷] ( ۲)- معناى کلمه استنسن معلوم نشد. این کتاب شاید همان کتاب الخلاف فى آداب الملا الاعلى باشد که ابن عربى در نامهاش به کیکاوس به آن اشاره کرده است. آقاى احمد بکیر محمود در مقدمه کشف الغطاء( ص ۶۹) کتابى به نام الحلىّ فى اسرار روحانیات الملا الاعلى به وى نسبت داده است که به احتمال قوى مقصودش همان کتاب الحلى فى استنسن الروحانیات الملإ الاعظم است که در متن مذکور است.
در هدیه العارفین( ج ۲، ص ۱۲۰) کتابى به نام المجلى فى استنزال الرّوحانیات الملا الاعلى ثبت شده است.
[۲۸] ( ۳)- در سال ۱۳۶۷ ه ق در حیدرآباد به طبع رسیده است. چنانکه در گذشته گفته شد این کتاب را در طائف تألیف کرده است.
[۲۹] ( ۱)- آقاىnitsuA .J .W .R قسمتى از این کتاب را با رساله روح القدس به انگلیسى برگردانیده و در سال ۱۹۷۱ م در بریتانیا به چاپ رسیده است.
[۳۰] ( ۲)- راجع به این کتاب قبلا( ص ۸۶) سخن گفته شد. در سال ۱۳۱۲ ه ق در بیروت به چاپ رسیده است.
[۳۱] ( ۳)- در قاهره سال ۱۲۸۱ ه ق و در دمشق سال ۱۳۸۹ ه ق به طبع رسیده است.
[۳۲] ( ۴)- سادن به معناى حاجب و اقلید به کسر اول، به احتمال قوى معرّب کلید است.
[۳۳] ( ۱)- شاید، همان کتاب ایّام الشأن است که در مجموعه رسائل در سال ۱۳۷۹ ه ق در حیدرآباد به طبع رسیده است.
[۳۴] ( ۱)- کثب به معناى جمع و کثیب به معناى توده ریگ است، بدان جهت که ریزان و مجتمع است. ابن عربى آن را به معناى حضرت حق به کار گرفته که مردم براى رؤیت حق در آن اجتماع مىکنند.( ر. ک. به فتوحات مکّیّه، ج ۱، صص ۱۰۳، ۳۱۹).
[۳۵] ( ۲)- این کتاب، با کتاب انشاء الدّوائر و التّدبیرات الالهیّه، با ترجمه آلمانى در سال ۱۳۳۹ ه ق برابر با ۱۹۱۹ م در لیدن به طبع رسیده است.
[۳۶] ( ۳)- در سال ۱۳۲۵ و ۱۳۷۳ ه ق در قاهره به طبع رسیده است.
[۳۷] ( ۴)- این کتاب مکرر به طبع رسیده است.
[۳۸] ( ۱)- ص ۷۳٫
[۳۹] ( ۲)- عبارت ابن عربى این است:« و اظن- و اللّه اعلم- ما صنّف مثله و لا یصنّف لانّى حذوت فیه حذوا غریبا و اسلوبا عجیبا».( رساله فهرست مؤلفات ابن عربى، مجله مجمع العلمى العربى، دمشق، جزء ۴، مجلد ۲۹، سال ۱۳۷۴ ه ق، ص ۵۳۰).
[۴۰] ( ۳)- این کتاب مکرر به چاپ رسیده است.
[۴۱] ( ۴)- صص ۹۳، ۹۲٫
[۴۲] ( ۵)- فهوانیّه: خطاب حق تعالى از طریق مکافحه در عالم مثال.( جرجانى، تعریفات ص ۱۴۸). خطاب الهى در وقت منازله.( شرح تجلیّات، ص ۱۸۹).
[۴۳] ( ۱)- ظاهرا غیر رساله کتاب الکتب است که در مجموعه رسائل ابن عربى در سال ۱۳۶۷ ه ق در حیدرآباد به چاپ رسیده است.
[۴۴] ( ۲)- این کتاب با الرساله اللدنّیه، تألیف غزالى در سال ۱۳۲۸ ه ق در قاهره به طبع رسیده است.
[۴۵] ( ۳)- در کتاب هدیه العارفین، ج ۲، ص ۱۲۰ کتابى با عنوان ما لا یعوّل علیه فى طریق اللّه به وى نسبت داده شده است و رسالهاى هم تحت عنوان لا یعوّل علیه در مجموعه رسائل ابن عربى در ۱۳۶۷ ه ق در حیدرآباد به طبع رسیده است که پس از تسمیه و تحمید با این عبارات شروع شده است:
« الوجد الحاصل عن التّواجد لا یعوّل علیه و الوجود الذى یکون عن مثل هذا الوجد لا یعوّل علیه». مسلما این رساله طبع شده همان است که در هدیه العارفین به آن اشاره شده است. اما آنچه ما در متن با عنوان کتاب ما لا یعوّل الّا علیه فى طریق اللّه که از رساله خود ابن عربى نقل کردیم، اگر اشتباهى در کتابت رخ نداده باشد، غیر این رساله چاپ شده است که مفهوم این دو کتاب و رساله با هم متباین مىنماید.
[۴۶] ( ۱)- در رساله فهرست مؤلّفات، مبایعه القطب و در نامهاش به کیکاوس متابعه القطب آمده است.
[۴۷] ( ۲)- سوره البقره( ۲)، آیه ۶۴٫
[۴۸] ( ۳)- سوره الاسراء( ۱۷)، آیه ۱۱۰٫
[۴۹] ( ۴)- مکرر به طبع رسیده است.
[۵۰] ( ۵)- محق: فناى تو است در عین او و سحق: ذهاب ترکیب تو است تحت قهر او.( رسائل ابن عربى، اصطلاح الصوفیه، ص ۹).
[۵۱] ( ۱)- در کشف الظنون( ج ۲، ۱۶۱۷) آمده است که: المحلّى فى الخلاف العالى تألیف ابو محمد ابن حزم على ظاهرى( متوفاى ۴۵۶) در ۳۰ جلد است. حافظ ابو عبد اللّه محمد بن احمد ذهبى( متوفاى ۷۴۸) و ابو حیّان محمد بن یوسف اندلسى( متوفاى ۷۴۵) به اختصار آن پرداختهاند. محیى الدین محمد بن على معروف به ابن عربى مالکى( متوفاى ۶۲۸) نیز آن را مختصر کرده و نام مختصر خود را المعلّى فى مختصر المحلّى گذاشته است. مختصر وى از بهترین مختصرات آن کتاب است که او به مذاهب سلف محیط بوده است.
[۵۲] ( ۲)- سوره الملک( ۶۷)، آیه ۳٫
[۵۳] ( ۳)- سوره البقره( ۲)، آیه ۱۹۳٫
[۵۴] ( ۴)- هاجس خاطر اول است که خاطر ربّانى است و هرگز خطا نمىکند.( اصطلاحات صوفیه، ضمیمه تعریفات جرجانى، ص ۲۳۳).
[۵۵] ( ۵)- در قاهره به طبع رسیده است.
[۵۶] ( ۱)- در هدیه العارفین، کتاب المکر و الاصطلام ضبط شده است.
[۵۷] ( ۲)- در مصر، ۱۳۲۵ و ۱۳۸۴ ه ق به چاپ رسیده است.
[۵۸] ( ۱)- یا النّکاح السّارى فى جمیع الذّرارى.( ر. ک. به فتوحات مکیه، تصحیح عثمان یحیى، سفر ثالث، پاورقى ص ۱۰۰).
[۵۹] ( ۲)- تا این شماره جز شماره ۹۳، کتابهایى است که خود در نامه و رساله سابقالذکرش به آنها اشاره کرده است. بنابراین کتب مذکور مسلما از آن اوست.
[۶۰] ( ۱)- ص ۱۰۷٫
[۶۱] ( ۲)- این رساله تحت عنوان رساله فى سؤال اسماعیل بن سودکین در مجموعه رسائل ابن عربى در سال ۱۳۶۷ ه ق در حیدرآباد دکن به طبع رسیده است.
[۶۲] ( ۳)- در مجموعه رسائل ابن عربى در حیدرآباد سال ۱۳۶۷ ه ق، و در پایان التعریفات جرجانى در مصر ۱۳۵۷ ه ق به طبع رسیده است.
[۶۳] ( ۴)- در مجموعه رسائل ابن عربى در حیدرآباد سال ۱۳۶۷ ه ق به طبع رسیده است.
[۶۴] ( ۱)- تحت عنوان انشاء الدوائر در لیدن در سال ۱۳۳۱ ه ق به طبع رسیده است.
[۶۵] ( ۲)- در مجموعه رسائل ابن عربى در حیدرآباد در سال ۱۳۶۷ ه ق به طبع رسیده است.
[۶۶] ( ۳)- غطیط: صدا.
[۶۷] ( ۴)- بلغه( به ضم اول): قوت و آنچه به روز گذرانند. شایسته توجّه است که در سال ۱۹۶۹ م کتابى تحت عنوان البلغه فى الحکمه به نام ابن عربى با تحقیق دکتر نهاد ککلیک در استانبول به چاپ رسیده است که از ابن عربى نیست. زیرا نه انشا و نه مطالب آن هیچ یک تناسب با او ندارد. به علاوه گاهى در آن به اشعار فارسى استشهاد شده است.
[۶۸] ( ۵)- سال ۱۲۵۲ ه ق در بولاق با شروح ترکى عبد اللّه بسنوى به طبع رسیده است.( معجم المطبوعات، ج ۱، ص ۱۷۷).
[۶۹] ( ۱)- در ۱۷ شوال سال ۱۳۰۰ ه ق در آستانه به چاپ رسیده است. به زبان ترکى ترجمه شده و در سال ۱۳۰۳ ه ق در استانبول چاپ شده است.
[۷۰] ( ۲)- با اسم تنزّل الاملاک من عالم الارواح الى عالم الافلاک، یا لطائف الاسرار در سال ۱۳۸۰ ه ق به طبع رسیده است.
[۷۱] محسن جهانگیرى، محیى الدین ابن عربى چهره برجسته عرفان اسلامى، ۱جلد، انتشارات دانشگاه تهران – تهران، چاپ: چهارم، ۱۳۷۵٫