علما-حعلمای قرن پنجم

زندگینامه خَمیس حَوْزى(۵۱۰-۴۴۲ه ق)

خَمیس بن على، محدّث و عالم قرن پنجم. زادگاه وى احتمالا روستاى حوز، در بخش شرقى واسط، بوده است (رجوع کنید به یاقوت حموى، ج ۳، ص ۱۲۷۴). ابن نقطه (ج ۲، ص ۳۸۱) تاریخ تولد او را شعبان ۴۴۲ دانسته، اما حافظ ابوطاهر احمدبن محمد سِلَفى (ص ۶۹)، به نقل از خود حوزى، سال ۴۴۷ را تاریخ تولد وى ذکر کرده است.

مشایخ

حوزى در واسط از

ابوتمّام محمدبن عبدالکریمبن محمدبن أبى زَنْبَقَه،

ابوالمفضّل هِبه اللّه بن محمدبن محمدبن مَخْلَد،

ابى الحسن على بن محمد جُلاَّبى و

ابوسعد احمدبن محمدبن خَطَّاب و

برخى محدّثان دیگر حدیث شنید (رجوع کنید به ابننقطه، ج ۲، ص۳۸۰). ذهبى (۱۴۲۴، ج ۱۱، ص ۱۳۵)، بدون ذکر تاریخ دقیق، از سفر وى به بغداد سخن گفته است.

به نوشته ابن نقطه (همانجا)، حوزى در بغداد از

ابوالقاسم عبدالعزیزبن على أنماطِى،

ابومنصور محمدبن محمد ندیم عُکْبَرى

و ابوالقاسم على بن احمدبن بُسْرى حدیث شنید. به گفته یاقوت حموى (همانجا)، حوزى حافظ قرآن و حدیث و دانا به رجال حدیث بوده و ریاست علمى این علوم در واسط به او رسیده بود.

وى شعر نیز مى سرود؛ یاقوت حموى (ج ۳، ص ۱۲۷۵)، سمعانى (۱۹۵۲، ص ۱۷۵) و ذهبى (۱۴۲۴، ج۱۱، ص ۱۳۵ـ۱۳۶) نمونهاى از اشعار او را نقل کرده اند.

در شعرى که ذهبى (۱۴۲۴، همانجا) از او نقل کرده، وى بر اشاعره و معتزله خرده گرفته و به ستایش اهل حدیث و احمدبن حنبل پرداخته و خود را از این گروه دانسته است. مطلبى درباره جرح او در منابع نقل نشده است و، باتوجه به استنادِ محدّثانِ پس از وى به کتابش در جرح و تعدیل راویان واسط، به نظر مى رسد که او را ثقه مى دانسته اند (رجوع کنید به ادامه مقاله).

شاگردان

از جمله شاگردان او،

ابوالجوائز سعدبن عبدالکریم،

ابوطاهر سلفى،

و ابوبکر عبداللّه بن عمران باقلانى مقرى (آخرین راوى او) بودند (ذهبى، ۱۴۲۴، ج ۱۱، ص ۱۳۵). سمعانى (۱۴۰۸، ج ۲، ص ۲۸۸) به گروهى از شاگردان او در واسط اشاره کرده که خود آنها را دیده است.

 رحلت

حوزى در شعبان ۵۱۰ در واسط درگذشت و احتمالا در همان شهر به خاک سپرده شد (رجوع کنید به ابننقطه، ج ۲، ص ۳۸۱).

آثار

ذهبى (۱۴۲۴، همانجا) به چندین تألیف وى اشاره کرده، اما فقط یکى از آثار او موجود است. این اثر حاوى پاسخهاى حوزى به سؤالات حافظ ابوطاهر سلفى درباره برخى محدّثان ساکنِ واسط است. به نوشته سلفى (همانجا)، این جزء اثرى حجیم است. این اثر که سؤالات الحافظ السلفى لخمیس الحوزى عن جماعه من اهل واسط نام دارد و مورد استفاده رجالیان پس از او قرار گرفته به کوشش مطاع طرابیشى (دمشق ۱۳۹۶/۱۹۷۶) به چاپ رسیده است. ذهبى در آثارش از آن نقل قول کرده است،از جمله درسِیَراعلام النبلاء (براى نمونه رجوع کنید به ج۱۶، ص ۳۵۲، ج ۱۸، ص ۲۳۶، ۴۰۸، ۶۰۷، ج ۱۹، ص۱۱۱)،

و کتاب تذکره الحفاظ (براى نمونه رجوع کنید به ج ۳، ص ۹۶۶، ج ۴، ص ۱۲۲۶، ۱۲۳۶). ابن حجر عسقلانى نیز در لسان المیزان (براى نمونه رجوع کنید به ج ۱، ص ۳۸۸، ج ۳، ص ۳۱۶) از این کتاب استفاده کرده است. ابن نقطه (همانجا) از این کتاب حوزى به عنوان جزء یاد کرده و نوشته که آن را در اسکندریه سماع کرده است.



منابع:

(۱) ابنحجر عسقلانى، لسانالمیزان، حیدرآباد، دکن ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ افست بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۱؛
(۲) ابننقطه، تکمله الاکمال، چاپ عبدالقیوم عبدرب النبى، مکه ۱۴۰۸ـ۱۴۱۸؛
(۳) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشّار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳؛
(۴) همو، سیراعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸؛
(۵) همو، کتاب تذکره الحفاظ، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۸ـ۱۳۹۰/ ۱۹۶۸ـ۱۹۷۰؛
(۶) احمدبن محمد سِلَفى، معجم السفر، چاپ شیرمحمدزمان، اسلامآباد ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
(۷) عبدالکریمبن محمد سمعانى، الانساب، چاپ عبداللّه عمر بارودى، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
(۸) همو، کتاب الاملاء و الاستملاء، چاپ مکس ویسویلر، لیدن ۱۹۵۲؛
(۹) یاقوت حموى، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳٫

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۴ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=