هدایت خدا و هدایت پیامبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم
س ۴۴۹– آیا از گفتار خداوند متعال که هدایت را از پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم نفى مى کند، استفاده نمى شود که ایصال الى المطلوب کار پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم نیست ، آنجا که مى فرماید: انک لاتهدى من احببت (قصص : ۵۶)این تو نیستى که هر که را دوست داشته باشى هدایت کنى .
ج – خداوند متعال در این آیه به پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم مى فرماید که تو در هدایت ، مستقل نیستى ، بلکه هدایتت به دست خداوند است ، پس در واقع آیه شریفه استقلال در هدایت را نفى مى کند نه اصل هدایت را؛ زیرا خداوند متعال در آیه دیگر اصل هدایت را براى پیغمبر اکرم صلى اللّه علیه و آله و سلم ثابت نموده و مى فرماید: و انک لتهدى الى صراط مستقیم (قصص : ۷)و به راستى که تو (مردم را) به خوبى به راه راست هدایت مى کنى .
معناى قریه در قرآن کریم
س ۴۵۰– چرا در آیه و جعلنا فى کل قریه اکابر مجرمیها، لیمکروا فیها… (انعام : ۱۲۳): (و بدین گونه ، در هر آبادى گناهکاران بزرگش را مى گماریم تا در آن به نیرنگ پردازند…) (قریه ) به معناى روستا استعمال شده و لفظ (مدینه ) یعنى شهر نیامده است ؟
ج – (قریه ) به معناى مجمع و محل گرد آمدن مردم است که شهر و روستا را شامل مى شود و اختصاصى به روستا ندارد.
حسن ابدى و براى همیشه
س ۴۵۱– مقصود از حسن در آیه شریفه لقد خلقنا الانسان فى احسن تقویم (تین : ۴): (قطعا انسان را در بهترین اعتدال آفریدیم .) و نیز آیه شریفه الذى احسن کل شى ء خلقه (سجده : ۷): (همان کسى که هر چیزى راکه آفریده ، نیکو آفریده است ) چیست ؟
ج – حسن ابدى و براى همیشه است .
س ۴۵۲– آیا از آیه و الکافرون هم الظالمون (بقره : ۲۵۴): (و قطعا کافران ستمگرانند) حصر ظالمان در کافران استفاده مى شود؟
ج – خیر، فقط براى تاءکید است .
عزت ذاتى و عزت بالعرض
س ۴۵۳– این دو آیه چگونه قابل جمع است . قرآن کریم در جایى مى فرماید: فان العزه لله جمیعا (نساء: ۱۳۹)عزت و سرافرازى همگى از آن خداوند است .و در جاى دیگر مى فرماید: و لله العزه و لرسوله و للمؤ منین . (منافقون : ۸)و عزت و سرافرازى از آن خدا و رسولش و مؤ منان است .
ج – عزت ذاتى از آن خداست و به دیگران هم عطا مى نماید، نظیر (علم غیب )، (توفى ) و (شفاعت ).
معناى زوجین در قرآن کریم
س ۳۵۴– مراد از (زوجین ) در گفتار خداوند متعال چیست ، آنجا که مى فرماید: و من کل شى ء خلقنا زوجین (ذاریات : ۴۹)و از هر چیز، یک جفت آفریدیم .
ج – احتمال دارد مقصود از آن در تکوینیات ، همان فاعل و منفعل ، یا عمل و عکس العمل باشد.
س ۴۵۵– فاعل و منفعل در کوه و خاک چیست ؟
ج – علت و معلول ، زیرا آنها را نیز خداوند متعال از علتى خلق نموده و هیچگاه از آن جدا نمى شوند، مثلا خود سنگ معلول بوده ، و علت آن هم سببى است که سنگ از آن به وجود مى آید.
س ۴۵۶– اگر قرآن براى مردم نازل شده و باید معانى الفاظ آن براى نان مفهوم و واضح باشد، چگونه همگان این معنى (علت و معلول ) رااز (زوجین ) برداشت نمى کنند؟
ج – خداوند متعال مى فرماید: کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته (ص : ۲۹)قرآن ، کتاب مبارک و خجسته است که ما به تو نازل نمودیم ، تا در آیات آن تدبر و ژرف اندیشى کنند.و این معنى از قرآن کریم فهمیده نمى شود اما با تدبر، چنانکه فهم بیانات اهل بیت علیهم السلام نیز مبتنى بر تدبر است ، و تدبر از (دبر) به معناى سنجش آمده ، و با سنجیدن آیات متشابه با محکمات نکات فراوان به دست مى آید، پس مردم قرآن را مى فهمند اما با تدبر و تاءمل .
بنابراین ، باید در آیاتى که کلمه (زوج ) در آنها استعمال شده تاءمل کرد و با هم سنجید، مانند آیه شریفه زیر که مى فرماید: سبحان الذى خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من انفسهم و مما لایعلمون (یس : ۳۶)پاک و منزه است خداوندى که تمام جفت ها راآفرید، اعم از آنچه که زمین آن را مى رویاند، و یا از خودشان ، و یا از آنچه که از آن آگاهى ندارند.
معناى و على الله قصد السبیل و منها جائر
س ۴۵۷– مقصود از گفتار خداوند که مى فرماید: و على الله قصد السبیل و منها جائر. (نحل : ۹): (و نمودن راه راست بر عهده خداوند است . و برخى از آن راه ها کژ است ) چیست ؟
ج – (سبیل ) یعنى دین ، و (قصد) به معناى میانه ، و (قصد السبیل ) از قبیل اضافه صفت به موصوف است ، یعنى دین میانه و معتدل . و (على الله ) یعنى بر خداوند است که براى مردم بفرستد، و مقصود از (و منها جائر) دین هاى شرک آمیز است .
عدم منافات بین تضرع و حزن در هنگام بلا
س ۴۵۸– از برخى آیات قرآن استفاده مى شود که حزن و اندوه مطلوب است ، مانند گفتار خداوند متعال که مى فرماید:و لقد ارسلنا الى امم من قبلک ، فاخذنا هم بالباساء و الضراء لعلهم یتضرعون . (انعام : ۴۲)و به یقین ما به سوى امتهایى که پیش از تو بودند (پیامبرانى ) فرستاده ایم ، و آنان رابه تنگى معیشت و بیمارى دچار ساختیم ، تا به زارى و خاکسارى در آیند.آیا این آیه با آیه الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم و لاهم یحزنون (یونس : ۶۲): (آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمى است ، و نه آنان اندوهگین مى شوند.) منافات ندارد؟
ج – آیه اول مربوط به اهل عذاب است و خداوند متعال مى فرماید: که ما براى آنها بلا مى فرستیم تا (لعلهم یتضرعون ) و آیه دوم درباره اولیاى خداست که خوف و حزنى براى آن ها نیست ؛ و (تضرع ) هم غیر از (حزن ) است ، بنابراین دو آیه با هم تنافى ندارند.
س ۴۵۹– خداوند متعال در جایى مردم را در مواقع گرفتارى و بلا، به صبر و شکیبایى امر نموده ، و مى فرماید: و لنبلونکم بشى ء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات ، و بشر الصابرین ، الذین اذا اصابتهم مصیبه ، قالوا: انا لله و انا الیه راجعون . (بقره : ۱۵۵ و ۱۵۶)
و قطعا شما را به چیزى از قبیل ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماییم ، و مژده ده شکیبایان را، همان کسانى را که چون مصیبتى به آنان برسد، مى گویند: ما از آن خدا هستیم ، و به سوى او باز مى گردیم .آیا این آیه با آیه گذشته که به تضرع و بى صبرى امر مى نماید: (لعلکم یتضرعون ) منافات ندارد؟
ج – جایگاه دو آیه فرق مى کند، همان گونه که بیان شد آیه (لعلهم یتضرعون ) مربوط به اهل عذاب است ، زیرا در هنگام نزول عذاب معنى ندارد که گفته شود: (اما بر شما عذاب نازل مى کنیم ، شما صبر کنید و تماشا نمایید) بلکه در این هنگام باید از آنها خواسته شود که براى رفع آن ، تضرع و زارى نمایند؛ ولى آیه (و بشر الصابرین ) مربوط به اهل ایمان است که در وقت گرفتارى و مصیبت و هنگامى که پروردگار با گرفتن بعضى از نعمت ها آنان را امتحان مى کند، صابر و شکیبا هستند.
معناى ماذا ینفقون ؟
س ۴۶۰– کسى در جلسه پرسید: خداوند متعال مى فرماید: و یساءلونک ماذا ینفقون ؟ قل : ما انفقتم من خیر فللوالدین و الاقربین .. (بقره : ۲۱۵)
از تو مى پرسند: چه چیزى انفاق کنند؟ بگو هر خیرى انفاق کنید، به پدر و مادر و نزدیکان …. تعلق دارد.چرا در این آیه شریفه جواب با سوال مطابقت ندارد؟ چرا که سوال از بیان چیزهایى است که انفاق میشود: (ماذا ینفقون )، و جواب موارد مصرف آن را بیان مى کند: فللوالدین و الاقربین …
ج – ابتدا یکى از حضار پاسخ داد: سوال از مصداق انفاق است که آیا تنها انفاق بر ضدر و مادر را شامل مى شود یا موارد دیگر رانیز در بر مى گیرد؟ بنابراین ، جواب مطابق سوال است که موارد مصرف را ذکر نموده است . سوال از جنس انفاق و چیزهایى که انفاق مى شود نیست ، که آیا مثلا خرما بدهیم یا گندم ، تا اشکال شود که جواب با سوال تطابق ندارد.حضرت استاد قدس سره فرمودند: تقریبى است ، بد نیست .
معناى سلام در قرآن کریم
س ۴۶۱– خداوند سبحان درباره قرآن مى فرماید: یهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام ، و یخرجهم من الظلمات الى النور باذنه ، و یهدیهم الى صراط مستقیم (مائده : ۱۶)خدا، هر که را از خشنودى او پیروى کند، به وسیله آن قرآن به راه هاى سلامت رهنمون سازد، و به توفیق خویش آنان رااز تاریکیها به سوى روشنایى بیرون میبرد. و به راهى راست هدایتشان مى کند.مقصود از (سلام ) در (سبل السلام ) در آیه این شریفه چیست ؟
ج – ممکن است خود خداوند متعال مراد باشد، چنانکه در جاى دیگر مى فرماید: هو الله الذى لااله الا هو الملک القدوس السلام … (حشر: ۲۳)
اوست خدایى که معبودى جز او نیست و فرمانرواى بى آلایش و سالم از هر گزند است .و مجموع آیه مورد سوال نظیر این آیه است که مى فرماید: و الذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا (عنکبوت : ۴۹)و قطعا کسانى راکه در (راه معرفت ) ما بکوشند، به راه هاى خویش رهنمون مى گردانیم .
و یا اینکه سلام به معناى عافیت و امن بوده و معناى یهدى به الله من اتبع رضوانه سبل السلام آن است که انسان به گونه اى هدیا شود که در عالم وجود در عافیت و ایمن باشد و از هر گونه شقاوت و ناملایمات رها گردد؛ زیرا خداى متعال خیر محض است و لایاءتى منه الا الخیر و لایعطى الا الخیر (و جز خیر از او صادر نمى شود، و عطاى او همه خیر است .)
معناى سلام هى حتى مطلع الفجر
س ۴۶۲– مرجع ضمیر (هى ) در آیه شریفه (سلام هى حتى مطلع الفجر.) (قدر: ۵): (آن تا دم صبح ، صلح و سلام است .) چیست ؟
ج – ظاهرا مرجع آن کلمه (لیله ) است ، چنانکه ممکن است به کلمه (تنزل ) بر گردد. و در تذکیر و تانیت ضمیر ایرادى نیست ؛ زیرا در این صورت مرجع ضمیر مصدر (تنزل ) است ، که ضمیر راجع به آن جایز التذکیر و التاءنیث مى باشد.
منت گذاردن مخصوص خداست .
س ۴۶۳– چگونه خداوند از منت گذاردن بر دیگران نهى فرموده ، چنانکه مى فرماید: لاتبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى (بقره : ۲۶۴)
صدقه هاى خود را با منت و آزار، باطل مکنید.ولى آن رابراى خود ثابت مى کند، آنجا که مى فرماید: لقد من الله على المؤ منین … (آل عمران : ۱۶۴)
به یقین ، خداوند بر مؤ منان منت نهاد…
ج – منت یعنى به رخ کشیدن نعمت بر دیگران ، که مانند تکبر و استعلاى بر دیگران مخصوص خداوند است و کسى حق اظهار این معنى را ندارد.
معناى طاغوت در قرآن کریم
س ۴۶۴– خداوند متعال مى فرماید: و الذین کفروا اولیاوهم الطاغوت (بقره : ۲۵۷)و کسانى که کفر ورزیده اند، سر پرستشان طاغوت است .
(طاغوت ) در این آیه شریفه به چه معنى است ؟
ج – (طاغوت ) از طغیان کردن و از حد خود تجاوز نمودن و دعوى الوهیت نمودن است . مانند شداد، نمرود و فرعون .
س ۴۶۵– بنابراین به بتها نباید طاغوت گفت ، زیرا از خود اراده ندارند تا امر و نهى کنند؛ از این رو یخرجونهم من النور الى الظلمات (بقره : ۲۵۷): (آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى برند.) در حق آنها صادق نیست ؟
ج – خداوند متعال مى فرماید: افرایت من اتخذ الهه هواه اضله الله على علم ؟ (جاثیه : ۲۳)پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خود او را دانسته گمراه گردانیده ؟…از این آیه استفاده مى شود که اعتقاد و معتقد بت پرستان در باره بتها که کاره اى هستند، خود یک نوع تصرف از ناحیه بتها در آنان مى باشد.
صراط مستقیم چیست ؟
س ۴۶۶– مقصود از (صراط مستقیم ) در این آیه شریفه چیست که مى فرماید: و ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه ، و لاتتبعوا السبل ، فتفرق بکم عن سبیله . (انعام : ۱۵۳)و بدانید که این راه من راست است پس از آن پیروى کنید، و از راههاى دیگر که شما را از راه وى پراکنده مى سازد، پیروى مکنید.
ج – صراط مستقیم راهى است که رونده آن به مقصود نایل خواهد شد، که خداوند متعال آن را در این آیه شریفه به خود نسبت داده و مى فرماید: (صراطى ) و در سوره حمد مى فرماید: صراط الذین انعمت علیهمراه کسانى که نعمت ولایت را بر آنان ارزانى داشتى .و در جاى دیگر (انعمت علیهم ) را بیان نموده و مى فرماید: …و لهدیناهم صراطا مستقیما، و من یطع الله و الرسول ، فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین ، و حسن اولئک رفیقا (نساء: ۶۸، ۶۹)
…و قطعا آنان را به راهى راست هدایت مى کردیم ، و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته (یعنى ) با پیامبران و صدیقان و شهیدان و شایستگانند، و آنان چه نیکو همدمانند!
این آیه بیانگر آن است که این چهار طایفه (پیامبران ، صدیقان و شهیدان و صالحان ) در صراط مستقیم هستند. و منظور از صراط مستقیم عبودیت خالص حضرت حق است .خداوند سبحان مى فرماید: و ان اعبدونى ، هذا صراط مستقیم . (یس : ۶۱)و اینکه مرا بپرستید، این است راه راست .
مقصود از مطهرون در قرآن
س ۴۶۷– مقصود از مطهرون در قرآن چه کسانى هستند: آیا مخصوص خمسه طیبه علیهم السلام است ، یا همه چهارده معصوم علیهم السلام را شامل مى شود؟
ج – آیه شریفه که خداوند مى فرماید: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (احزاب : ۳۳): (خداوند مى خواهد آلودگى و پلیدى رااز شما خاندان (پیامبر) بزداید، و شما را پاک و پاکیزه گرداند.) به حسب نزول درباره خمسه طیبه علیهم السلام است .(۱۶۱) ولى به نص حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم ، در حق چهارده معصوم علیهم السلام است ، و از کلمه (انما) در آیه شریفه نمى توان استفاده کرد که (اهل البیت ) منحصرا خمسه طیبه علیهم السلام هستند.
(ابرار) چه کسانى هستند؟
س ۴۶۸– این گفتار خداوند متعال درباره چه کسانى است که مى فرماید: و سقاهم ربهم شرابا طهورا (انسان : ۲۱)پروردگارشان به آنان باده اى پاک مى نوشاند.
ج – این آیه شریفه درباره (ابرار) است .
س ۴۶۹– (ابرار) چه کسانى هستند؟
ج – آیه گذشته و آیات پیش از آن ، ابرار را معرفى مى کنند. خداوند متعال مى فرماید: ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا، عینا یشرب بها عباد الله ، یفجرونها تفجیرا، یوفون بالنذر، و یخافون یوما کان شره مستطیرا، و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا، انما نطعمکم لوجه الله … جزاهم بما صبروا جنه و حریرا، و سقاهم ربهم شرابا طهوا. (انسان : ۵ ۱۲)همانا نیکان از جامى مى نوشند که آمیزه اى از کافور دارد، چشمه اى که بندگان خدا از آن مى نوشند (به دلخواهشان ) جارى مى کنند، همان بندگانى که به نذر خود وفا مى کنند، و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مى ترسند. و بر اساس دوستى خدا به بیچاره و یتیم و اسیر خوراک مى دهند… (و مى گویند:) ما تنها براى خشنودى خدا به شما خوراک مى دهیم … خداوند به پاس صبر و شکیبایى که آنان کردند، بهشت و پرنیان پاداششان مى دهد… و پروردگارشان باده اى پاک به آنان مى نوشاند.
آیه دیگر نیز ابرار را به کسانى که از لحاظ اعتقاد و اخلاق و عمل پاک هستند، معرفى مى کند و درباره پاکى آنان از لحاظ اعتقاد و داشتن ایمان کامل مى فرماید: ولکن البر من آمن بالله و الیوم الآخر و الملائکه و الکتاب و والنبیین (بقره : ۱۷۷)بلکه نیکى آن کسى که انسان به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورد.
و درباره پاکى آنان از لحاظ عمل مى فرماید: و آتى المال على حبه ذوى القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل و السائلین و فى الرقاب ، و اقام الصلوه و آتى الزکاه (بقره : ۱۷۷)و مال خود را بر اساس دوستى خدا به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در راه آزاد کردن بردگان بهد، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد.و درباره اخلاق پسندیده آنان مى فرماید: و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا، و الصابرین فى الباساء و الضراء و حین الباس ، اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون (بقره : ۱۷۷)و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفا مى کنند، و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شکیبایند، آنانند کسانى که راست گفته اند. آنان همان پرهیزگارانند. جمله (الذین صدقوا) صدق در ایمان و عمل را شامل مى شود.
فایده اندک جلوه دادن در دید کافران
س ۴۷۰– اندک جلوه دادن مسلمانان در دید کافران چه فایده داشت که خداوند سبحان مى فرماید: و اذا یریکموهم اذا التقیتم فى اعینکم قلیلا، و یقللکم فى اعینهم ، لیقضى الله امرا کان مفعولا، والى الله ترجع الامور. (انفال : ۴۴)و آنگاه که چون با هم برخورد کردید، آنان را در دیدگان شما اندک جلوه داد، و شما را نیز در دیدگان آنان کم نمودار ساخت ، تا خداوند کارى را که انجام شدنى بود تحقق بخشد، و کارها به تنها سوى خدا بازگردانده مى شود.
ج – خداوند متعال دو مقصود داشت : یکى تحقق جنگ ، و دوم شکست کفار، که با کم نمودار ساختن مسلمانان در دید کافران زمینه آن دو فراهم گردید: لیقضى الله امرا کان مفعولا
معناى برترى داشتن بنى اسرائیل بر تمام جهانیان
س ۴۷۱– آیا از آیه شریفه زیر مى توان استفاده کرد که بنى اسرائیل از تمام جهانیان افضل هستند؟خداوند مى فرماید: و یا بنى اسرائیل اذکروا نعمتى التى انعمت علیکم و انى فضلتکم على العالمین . (بقره : ۴۷ و ۱۲۲)اى فرزندان اسرائیل ( حضرت یعقوب علیه السلام ) آن نعمتم را که بر شما ارزانىداشتم ، و اینکه شما را بر جهانیان برترى دادم ، یاد کنید.
ج – از سیاق آیه شریفه تنها بر مى آید که خداوند متعال گروهى از آنها را تفضیل و برترى داده است ؛ زیرا حدود هشت هزار شخصیت از میان بنى اسرائیل به پیامبرى رسیده اند، که حضرت موسى و عیسى علیهماالسلام نیز از آنان هستند. و لازم نیست تفضیل فرد فرد بنى اسرائیل باشد، یا اینکه شاید مراد تفضیل آنان بر اهل عالم عصر خودشان باشد، نه بر اهل تمام عالم هاى بعد از خودشان .
معناى ولایت در قرآن
س ۴۷۲– معناى (ولایت ) در گفتار خداوند متعال چیست آنجا که مى فرماید: الله ولى الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النور (بقره : ۲۵۷)
خداوند سرپرست کسانى است که ایمان آورده اند، آنان را از تاریکى ها به سوى نور بیرون مى آورد.
ج – معناى ولایت خدا بر بنده این است که بنده طورى شده اراده او اراده خدا، و رضاى او رضاى خدا، و خشم او خشم خدا گردد، و از خود هیچ اراده و اختیارى نداشته باشد. چنانکه خود در جاى دیگر مى فرماید: الا، ان اولیاء الله ، لاخوف علیهم ، و لاهم یحزنون . (یونس :۶۲)آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمى است ، و نه آنان اندوهگین مى شوند.این آیه شریفه (ولى ) را در بنده استعمال مى کند، زیرا ولایت مانند دوستى ، طرفینى است ، و در اینجا ولایت به معناى آن است که اراده خدا اراده بنده ، و خشنودى خدا خشنودى بنده گردد.
ولى الله در قرآن
س ۴۷۳– آیا ولى الله داریم ؟
ج – بله ، خداوند متعال مى فرماید: الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم ، و لا هم یحزنون . (یونس : ۶۲)آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مى شوند.و از زبان حضرت یوسف علیه السّلام نیز مى فرماید: انت ولیى فى الدنیا و الآخره ، توفنى مسلما (یوسف : ۱۰۱)
(اى خدا) تنها تو در دنیا و آخرت مولاى منى ، مرا مسلمان بمیران .یعنى در حالى که مسلمان باشم روحم را قبض نما، و این درخواست مرگ از خدا نیست ، بلکه طلب اسلام در هنگام توفى و قبض روح است .
تفاوت (لاخوف علیهم ) و (لاهم یحزنون )
س ۴۷۴– معناى (لاخوف علیهم ) و (لاهم یحزنون ) و تفاوت آن دو چیست ؟
ج – (لاخوف علیهم ) یعنى (لایخافون ) و از مخاوف و مهاول قیامت ایمن هستند، و (لاهم یحزنون ) یعنى حزن و اندوه ندارند.
معناى و وجدک ضالا فهدى
س ۴۷۵– معناى جمله (و وجدک ضالا فهدى ) (ضحى : ۷) در سوره (الضحى ) چیست ؟
ج – یعنى (ووجدک غیر معروف ) خداوند متعال تو را گمنام یافت ، بعد معروفیت کرد، و آوازه ریاست او چنانکه مشاهده مى کنیم عالم گیر شد.
معناى لها ماکسبت و علها مااکتسبت
س ۴۷۶– مقصود از (کسبت ) و (اکتسبت ) در آیه شریفه لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت (بقره : ۲۸۶): (آنچه به دست آورده به سود اوست ، و آنچه با اصرار و پافشارى کسب نموده به زیان اوست .) چیست ؟
ج – (کسبت ) مطلق صدور فعل را شامل مى شود، و (اکتسبت ) صدور فعل به نحو تکلف و با اصرار و زور است که با مخالفت و تمرد و معصیت سازش دارد.
معناى علم در قرآن کریم
س ۴۷۷– منظور از (علم ) در قرآن چیست ؟
ج – مقصود خداشناسى و معرفت است .
س ۴۷۸– آیا علم ، خود عمل است ؟
ج – خیر، علم ، فهم و درک است .
س ۴۷۹– آیا علوم ریاضى و طبیعى در عرف قرآن علم نیستند؟
ج – در عرف قرآن کریم خیر، عرف قرآن آنها را علم نمى نامند، مثلا آیا مى توانیم گفتار خداوند متعال را که مى فرماید: و الذین اوتوا العلم (نحل : ۲۷، اسراء: ۱۰۷، حج : ۵۴، قصص : ۸۰، عنکبوت : ۴۹ و…)؛ (و کسانى به آنان علم عطا شده است ) را به (کسانى که به آنان ریاضى و فیزیک عطا شده ) معنا کنیم ؟!
س ۴۸۰– علمى که در آیه شریفه و روایت ذیل مطرح است ، چه نوع علمى است ؟ خداوند سبحان مى فرماید: یرفع الله الذین آمنوا منکم ، و الذین اوتوا العلم درجات . (مجادله : ۱۱)تا خدا رتبه کسانى از شما را که ایمان آورده اند و کسانى را که (بر حسب ) درجات بلند گرداند. و نیز در روایت آمده است : العلم نور یقذفه الله فى قلب من یشاء. دانش ، نورى است که خداوند در قلب هر کس که بخواهد مى افکند.
ج – علم نافع ، علمى است که در انسان ، نور معرفت و ایمان به خدا و شناسایى اسماء و صفات الهى را ایجاد کند.
معناى ونفخت فیه من روحى
س ۴۸۱– منظور از (روحى ) که خداوند متعال در قرآن به خود نسبت مى دهد چیست ؟ آنجا که میفرماید: و نفخت فیه من روحى (ص : ۷۲)
و از روح خود در بشر دمیدم .
ج – نسبت روح به خدا نسبت تشریفى است مانند (بیتى ).
س ۴۸۲– هل الارواح متساویه فى الافراد؟
ج – روح به نحو کلى متواطى نیست ، بلکه داراى افراد مختلف است مانند روح کامل و اکمل و ناقص . و دلیل اختلاف مراتب الروح هو اختلاف الافراد فى الکفر و الایمان ، و الطاعه و العصیان ، لانها اوصاف للروح ، لاللبدن .و کتاب و سنت نیز در موارد فراوان ، تفاوت انسانها را به روح مى داند. از جمله خداوند متعال در قرآن مردم را به دو دسته تقسیم نموده و مى فرماید: و العصر، ان الانسان لفى خسر، الا الذین امنوا، و عملوا الصالحات ، و تواصوا بالحق ، و تواصوا بالصبر (عصر ۱ ۳)
سوگند به عصر، که واقعا انسان دستخوش زیان است ، مگر کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده و همدیگر را به حق و شکیبایى سفارش کنند. و کنتم ازواجا ثلاثه ، فاصحاب المیمینه ما اصحاب المیمنه ؟ و اصحاب المشئمه ما اصحاب المشئمه ؟ و السابقون السابقون ، اولئک المقربون (واقعه : ۷ ۱۱)و شما سه دسته مى شوید: یاران دست راست ، چه یاران دست راست ؟! و یاران دست چپ ، چه کسانى یاران چپ ؟! و سبقت گیرندگان مقدمند. آنانند که مقربان (درگاه الهى ) هستند.نیز در جاى دیگر باز مردم را به دو دسته تقسیم کرده و مى فرماید: فاما الذین شقوا ففى النار… و اما الذین سعدوا ففى الجنه (هود: ۱۰۶ ۱۰۸)پس کسانى که تیره بخت شده اند، در آتش اند… و کسانى که نیکبخت شده اند در بهشت هستند…
راز اضافه روح و… به خدا
س ۴۸۳– آیا اضافه (بیت ) و (روح ) به خداوند متعال چنانکه مى فرماید: (ان طهرا بیتى ) (بقره : ۱۲۵): (که خانه ام (کعبه ) را پاکیزه نمایید.) و نیز مى فرماید: نفخت فیه من روحى . (حجر: ۲۹): (از روح خود در آن دمیدم .) اضافه تشریفى است یا واقعیت دارد، یعنى آیا واقعا خداوند بیت و یا روح دارد؟
ج – خداوند متعال مالک همه اشیاء است ، چنانکه مى فرماید: له ما فى السموات و الارض (بقره : ۱۱۶)تمام آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست .و همه اشیاى خارجیه هیچ استقلال و امتیازى از خود ندارند قائم به او هستند، بنابراین اگر (بیت )، (ارض )، (عبد) را به خود نسبت مى دهد و مى فرماید: (بیتى ) (بیت الله ) و (ارضى )، (روحى ) و (عبدى ) در عین حال که همگى واقعیت دارد، یک نوع تشریف و اکرام مضاف نیز هست .
شجره ملعونه در قرآن کریم
س ۴۸۴– مقصود از الشجره الملعونه فى القرآن (اسراء: ۶۰): (درخت لعنت شده در قرآن ) در آیه ۶۰ سوره اسراء چیست ؟
ج – از سیاق آیات و نیز از روایات استفاده مى شود که مراد (بنى امیه ) است .
درمحضر علامه طباطباییمحمد حسین رخشاد