س ۵۶۴- معناى این جمله از دعاى عرفه سیدالشهداء علیه السّلام که مى فرماید: الهى ، ترددى فى الاثار یوجب بعد المزار؛ (معبودا، توجهم به آثار (و موجودات ) موجب دورى دیدار و لقاى تو مى گردد.)
ج – همه ما در بعد مزار گرفتاریم . و علت آن همان لم تجعل له من حبک نصیبا (از محبت خود بهره اى براى او قرار ندادى ) است ، و راه وصول را هم خود بیان فرموده که :
فاجمعنى علیک بخدمه توصلنى الیک (پس با بندگى و خدمتى که مرا به تو برساند، تصمیم را بر خود متمرکز گردان )، که همان بجا آوردن واجبات و نوافل و ترک محرمات ، و عبودیت و بندگى خالص است که مى فرماید:اقمنى بصدق العبودیه بین یدیک . مرا با بندگى راستین در پیشگاه خود بر پا دار.
س ۵۶۵- مقصود از این حدیث قدسى چیست که خداوند سبحان مى فرماید:
(من اطاعنى ، اطعته .)هر کس از من اطاعت کند، من از او اطاعت مى کنم .
ج – جمله (اطعته ) کنایه از (اطعت له کل شى ء) یعنى همه موجودات رامنقاد و مطیع او قرار مى دهم . چنانکه در حدیث قدسى دیگر مى فرماید: یابن آدم ، انا غنى لاافتقر، اطعنى فیما امرتک ، اجعلک غنیا لاتفتقر؛ یا ابن آدم انا حى لا اموت ، اطعنى فیماامرتک اجعلک حیا لاتموت ؛ یابن آدم انا اقول للشى ء، کن فیکون اطعنى فیما امرتک اجعلک تقول للشى ء کن فیکون . اى پسر آدم من بى نیازى هستم که هرگز نادار نمى گردم ، از دستوراتم اطاعت کن تا تو را نیز چنان بى نیاز گردانم که هرگز نادار نشوى . اى پسر آدم . من زنده فناناپذیر هستم . از دستوراتم اطاعت کن تا تو را نیز زنده فناناپذیر گردانم . اى فرزند آدم ، من به هر چیز بگویم : موجود شو، بى درنگ به وجود مى آید، از دستوراتم اطاعت کن تا تو را نیز چنان گردانم که به هر چیز بگویى موجود شو، بلافاصله ایجاد شود.
یعنى : انا حى لااموت بالذات و تکون انت حیا لاتموت بالله . (من زنده فناناپذیر بالذات هستم ، و تو نیز زنده فناناپذیر به خدا مى گردى .)
س ۵۶۶- در حدیث قدسى آمده است : یا ابن آدم ، انا حى لااموت ، اطعنى فیما امرتک ، اجعلک حیا لاتموت . اى فرزند آدم ، من زنده اى هستم که مرگ به من راه ندارد، از دستوراتم اطاعت کن تا تو را نیز زنده اى بگردانم که مرگ به تو راه نداشته باشد.مقصود از جمله اجعلک حیا لاتموت چیست ؟
ج – یعنى تو را از اهل عذاب قرار نمى دهم ، زیرا کسى که اهل طاعت باشد، در سعادت و حیات است ، و کسى که در معصیت باشد در شقاوت و هلاکت ، و مرده است ، خداوند متعال مى فرماید: من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤ من ، فلنحیینه حیوه طیبه (نحل : ۹۷)
هر کس از مرد و زن به شرط اینکه مؤ من باشد، عمل صالح انجام دهد، او رابه زندگانى خوشگوار زنده مى گردانیم .
همچنین مى فرماید: یا ایها الذین آمنوا استجیبوا الله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم (انفاق : ۲۴)
اى کسانى که ایمان آورده اید، هرگاه خدا و رسول ، شما را به آنچه که مایه حیات شماست فرا مى خوانند، اجابت کنید.و نیز مى فرماید: کل شى ء هالک الاوجهه (قصص : ۸۸)
هر چیز جز وجه اونابود و فانى است .
کسانى که اهل طاعت و کمالند، مظهر اسماى حسناى حق و باقى هستند.
س ۵۶۷- چرا ما با اینکه حرف زیاد شنیده ایم ، عمل نمى کنیم ؟
ج – بله بل الانسان على نفسه بصیره و لو القى معاذیره (قیامت : ۱۴ و ۱۵): (بلکه انسان خود بر نفس خویشتن بیناست ، هر چند دست به عذر تراشى بزند.) ما خود عملى نداریم ، ولى امید ما اوست ، وقتى که به نفس خود نظر مى کنیم ، جز ظلمت و ظلمتکده چیزى نیست ، ولى طرف ما خداست که همه عطوفت و رحمت است .
س ۵۶۸- معناى این آیه شریفه چیست که خداوند متعال مى فرماید: ان صلوتى و نسکى و محیاى و مماتى ، لله رب العالمین لاشریک له ، و بذلک امرت . و انا اول المسلمین . (انعام : ۱۶۲)
براستى که نماز و عبادات و زندگانى و مردنم همگى از آن خداوند، پروردگار عالمیان است ، شریکى براى او نیست ، و مرا به این دستور داده اند، و اول مسلمان (عالم ) هستم .
ج – یعنى نماز و سایر عبادات و مردن و حیاتم را خداوند متعال مالک است . و همه از آن اوست هر چند اعمال را بنده انجام مى دهد ولى مالک همه آنها خداست ، زیرا: و الله خلقکم و ما تعلمون (صافات : ۹۶)
و خدا شما و اعمالتان را آفریده است .
و جمله (لا شریک له ) نیز همان معنى را مى رساند که مالکى جز او وجود ندارد و جمله (و بذلک امرت ) یعنى به توحید و اعتقاد به عدم شریک براى او امر شده ام . و معناى و انا اول المسلمین آن است که یعنى در برابر همین معناى توحیدى تسلیم هستم و اول مسلمین عالم یا این امت مى باشم .
س ۵۶۹- معناى سخن ذیل که از مواعظ خداوند سبحان به حضرت عیسى علیه السّلام است چیست که مى فرماید: انزلنى من نفسک کهمک ، واجعل ذکرى لمعادک مرا چون هم و غم خود قرین خود قرار ده ، و یادم را (وسیله اى ) براى معادت قرار ده .
ج – گویا حق تعالى مى فرماید: مرا همچون هم و غم خود قرین و همراه خود قرار ده ، و با توجه و یاد من ، به من رجوع کلى نما و از خود بیرون شو، و به اصطلاح در من فانى شو، زیرا مراد از معاد همان کشف غطاء و رجوع به حق است .
س ۵۷۰- معناى این حدیث قدسى که باز از مواعظ خداوند سبحان به حضرت عیسى علیه السّلام است چیست که مى فرماید: ابک على نفسک و انقلها الى مواقیت الصلوه بر نفس خود گریه کن ، و آن را به اوقات نماز منتقل ساز.
ج – یعنى در خلوتها بر خود گریه کن و گریه ات را به حال نماز نیز منتقل گردان .
معناى من قال لا اله الا الله ، فلن یلج ملکوت السماء…
س ۵۷۱- معناى این روایت چیست که مى فرماید: من قال لا اله الله ، فلن یلج ملکوت السماء حتى یتم بعمل صالح . (۲۱۶) هر کس لااله الا الله بگوید، به ملکوت آسمان راه نمى یابد تا اینکه گفتارش را با عمل صالح کامل کند.
ج – یعنى اقرار به شهادتین و شهادت به وحدانیت تنها بالا نمیرود مگر با عمل صالح ، خداوند مى فرماید: الیه یصعد الکلم الطیب ، و العمل الصالح یرفعه (فاطر: ۱۰)
فقط کلمه (و اعتقاد) پاکیزه (توحید) به سوى او بالا میرود، و عمل صالح آن را بالا مى برد. یعنى عمل صالح است که کلمه طیب و مراتب و درجات توحید بنده را بالا مى برد.
معناى احق من اطعته ، من لایعصیک
س ۵۷۲- معناى این کلام که از امیر مومنان علیه السّلام نقل شده است چیست که مى فرماید: احق من اطعته ، من لایعصیک
سزاوارترین شخص براى اطاعت کسى است که تو را به نافرمانى وادار نکند.
ج – یعنى آن کس سزاوار راهنمایى است و از مربى و مرشدى باید پیروى کرد که بر خلاف فرمان حق تعالى دستور ندهد.
درمحضر علامه طباطبایی//محمدحسین رخشاد