علما-ب

زندگینامه ابونصر احمد باهلی(متوفی۲۳۱ه ق)

باهلی ،ابونصر احمدبن حاتم ، ادیب و لغوی عرب . در حدود ۱۴۰ در بغداد متولد شد. شاگرد خاص اَصْمَعی * (متوفی ۲۱۳) و راوی همه آثار او بود. نزد ابوعبیده * (متوفی ۲۰۹) و ابوزیدانصاری * (متوفی ۲۱۵) نیز تلمّذ کرد (ابن ندیم ، ص ۶۱؛ خطیب بغدادی ، ج ۴، ص ۱۱۴؛طبری ، ج ۹، ص ۱۴۵). به لغت نویسی و روایت شعر دلبستگی خاص داشت .

به مکتب ادبی و لغوی بصره وابسته بود و به وثوق در روایت و ضبط شهرت داشت (خطیب بغدادی ، همانجا). ابوالعباس ثَعْلَب (متوفی ۲۹۰) از او و با واسطه او، از اصمعی روایت کرده است (همانجا).

رحلت

باهلی سفری به اصفهان کرد و پس از چند ماه ، عازم حج شد؛ از آنجا به بصره رفت (یاقوت حموی ، ج ۲، ص ۲۸۵) و در ۲۳۱ درگذشت (طبری ، ج ۹، ص ۱۴۵).

آثار

از آثار او، که بیشتر در لغت بوده و همه از میان رفته است ، منقولات و روایاتی در کتب دوره بعد یافت می شود (مانند آنچه ازهری در تهذیب اللغه به روایت ثعلب از او نقل کرده است ). کتاب الالفاظ او از منابع احمدبن یوسف الفِهْری (متوفی ۶۹۱) در تحفه المجد الصریح فی شرح کتاب الفصیح بوده است (مقدمه آن را عبدالعزیز میمنی در مجله المجمع العلمی العربی ، ش ۳، ج ۳۵، ص ۵۴۳ ـ ۵۴۵ چاپ کرده است ).

اثر دیگرش

ما یَلْحَنُ فیه العّامه است که ، مانند کتابهای مشابه قرن سوم ، برای صیانت زبانِ فصیح تألیف شده و شامل الفاظ و تعبیرات غلط عامیانه بوده است . محمدبن حسن زُبیدی (متوفی ۳۷۹) ـ که کتاب لَحْن العوام او در دست است ـ در چهارده موضع از رساله باهلی نقل قول کرده است .

اثر دیگر باهلی

کتاب الاجناس است که در حدود دو جزء بوده و برمبنای کتابی به همین نام از اصمعی ، با اضافاتی از روایات ابوزید انصاری ، تألیف شده است (سزگین ، ج ۸، ص ۸۸). ذکر این کتاب در فهرسه ابن خَیْر (ص ۳۸۱، ۳۹۸) نشانه معروفیت و تداول آن در اندلس بوده است .

علاوه بر اینها،

یک دسته از آثار او رساله هایی است درباره گیاهان و درختان و شتران و اسبان و پرندگان و جنگ افزارها و جز آن (مانند کتاب الشجر و النبات ، کتاب الاءبِل ، کتاب الطَیْر، کتاب الجَراد ) که برخی تا قرن هفتم نیز موجود بوده است (سزگین ، ج ۸، ص ۸۸ ـ۸۹).



منابع :

(۱) ابن ندیم ، کتاب الفهرست ، چاپ رضا تجدد، تهران ۱۳۵۰ ش ؛
(۲) محمدبن خیراشبیلی ، فهرسه ما رواه عن شیوخه من الدواوین المصنفه فی ضروب العلم وانواع المعارف ؛
(۳) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد، مدینه ( بی تا. ) ؛
(۴) محمدبن حسن زُبیدی ، لحن العوام ، چاپ رمضان عبدالتواب ، قاهره ۱۹۶۴؛
(۵) خیرالدین زرکلی ، الاعلام ، بیروت ۱۹۸۶، ج ۱، ص ۱۰۹؛
(۶) عبدالرحمن بن ابی بکرسیوطی ، المزهر فی علوم اللّغه و انواعها ، چاپ محمداحمد جادمولی ، علی محمد البجاوی ، و محمدابوالفضل ابراهیم ، قاهره ( بی تا. ) ، ج ۲، ص ۴۰۸، ۴۱۱؛
(۷) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ج ۶، چاپ دیدرینغ ، ویسبادن ۱۳۹۲/۱۹۷۲، ص ۲۹۵ـ۲۹۶؛
(۸) محمدبن جریر طبری ، تاریخ الطبری : تاریخ الامم و الملوک ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، بیروت ( ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ۱۹۶۷ ) ؛علی بن یوسف قفطی ، انباه

الرّواه علی انباه النّحاه ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، قاهره ۱۳۶۹ـ۱۳۷۴/۱۹۵۰ـ۱۹۵۵، ج ۱، ص ۳۶ـ۳۷؛
عمررضا کحاله ، معجم المؤلفین ، بیروت ( تاریخ مقدمه ۱۳۷۶ ) ، ج ۱، ص ۱۸۶؛
عبدالعزیز میمنی ، « ( مقدمه ) تحفه المجدالصریح فی شرح الکتاب الفصیح »، مجله المجمع العلمی العربی ، ج ۳۵، ش ۳ (۱۹۶۰)؛
یاقوت حموی ، معجم الادباء ، بیروت ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷/۱۹۳۶ـ ۱۹۳۸، ج ۲، ص ۲۸۳ـ۲۸۵؛

Fuat Sezgin, Geschichte des Arabischen Schrifttums , Leiden 1967-1984.

دانشنامه جهان اسلام   جلد ۲

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=