عرفا-بعرفا-حعرفای قرن چهارمعرفای قرن سوم

زندگینامه شیخ بُنان حمّال(متوفی ۳۱۶ ه ق)

عارف و زاهد قرنهای سوّم و چهارم . نام او ابوالحسن بُنان بن محمدبن حَمدان بن سعید و لقبش حمّال است (سلمی ، ص ۲۹۱؛ ابن جوزی ، ۱۴۱۲، ج ۱۳، ص ۲۷۳؛ خطیب بغدادی ، ج ۷، ص ۱۰۳). تاریخ تولد وی در منابع ذکر نشده است . با اینکه مولدش را در واسط * نوشته اند (سلمی ، همانجا؛قشیری ، ص ۴۰۴؛ابن جوزی ، ۱۳۹۹، ج ۲، ص ۴۴۸)، در بغداد نشو و نما یافته است (ابن جوزی ، ۱۳۹۹، همانجا)، و شاید به همین سبب ، ابونعیم او را «بُنان بغدادی » معرفی کرده است (ج ۱۰، ص ۳۲۴).

در وجه تسمیه او به حمّال ، گویند: در سفر حج توشه ای بر پشت داشت ؛پیرزنی به او گفت : «ای بنان تو حمّالی ، زاد بر پشت می گیری و به خدا توکل نمی کنی .» پس بنان توشه را به دور افکند (ابن عماد، ج ۲، ص ۲۷۳؛قشیری ، ص ۱۷۰).

بنان با جنید و دیگر صوفیان بغداد مصاحبت داشت و ابوالحسین نوری (متوفی ۲۹۵) را از شاگردان او دانسته اند (ذهبی ، ج ۱۴، ص ۴۸۸؛شعرانی ، ج ۱، ص ۸۴؛سلمی ، همانجا). همچنین او را از محدثانی می دانند که از حسن بن محمد زعفرانی (متوفی ۲۶۰) و حسن بن عَرَفه (متوفی ۲۵۷) حدیث روایت کرده است (ذهبی ، همانجا؛سیوطی ، ج ۱، ص ۵۱۳؛
ابن جوزی ، ۱۳۹۹، همانجا).

بنان از بغداد به مصر رفت و جزو مشایخ تصوّف آنجا محسوب شد و سرانجام در ۳۱۶ در همانجا وفات یافت (سیوطی ، همانجا؛
جامی ، ص ۱۶۱)؛او را در قُرافه به خاک سپردند (شعرانی ، همانجا) و به جهت شأن و مقام والایش ، بیشتر مردم در تشییع جنازه اش شرکت کردند (ابن عماد، ج ۲، ص ۲۷۱؛سیوطی ، همانجا).

وی در زهد و عبادت مثل بوده (ابن عماد، همانجا؛ابن جوزی ، ۱۴۱۲، همانجا) و از آمران به معروف و ناهیان از منکر به شمار می آمده است (سلمی ، همانجا؛انصاری ، ص ۳۹۷). گویند که او احمد * بن طولون (متوفی ۲۷۰) را به سبب منکری که انجام داده بود، نکوهش کرد. ابن طولون خشمگین شد و دستور داد تا بنان را در قفس شیر بیندازند. اما شیر او را می بویید و می لیسید. وقتی که وی را از قفس شیر بیرون آوردند، از او پرسیدند: در آن هنگام به تو رنجی رسید؟ گفت : رنجی نبود جز اندیشیدن در اختلاف علما در موضوع نجس یا پاک بودن آب دهان جانوران (ابونعیم ، همانجا؛ابن جوزی ، ۱۴۱۲، ج ۱۳، ص ۲۷۴؛ذهبی ، ج ۱۴، ص ۴۸۹).

از بنان سخنان پراکنده ای به جای مانده است که طریقه او را در تصوف نشان می دهد؛از جمله : وقتی از او پرسیدند: برترین حال صوفیه چیست ؟ گفت : اطمینان به آنچه ( از روزی ) ضمانت شده است ؛به فرمانها ( ی الهی ) عمل کردن ؛رازداری و گسستن از دو جهان با پیوستن به حق تعالی (سلمی ، ص ۲۹۳ـ۲۹۴؛ابن عماد، ج ۲، ص ۲۷۲؛انصاری ، همانجا).



منابع :

(۱) ابن جوزی ، صفه الصفوه ، چاپ محمود فاخوری و محمد روّاس قلعه جی ، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹؛
(۲) همو، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم ، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲؛
(۳) ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبار من ذهب ، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹؛
(۴) احمدبن عبدالله ابونعیم ، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء ، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۵) عبدالله بن محمد انصاری ، طبقات الصوفیه ، چاپ محمد سرور مولائی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۶) عبدالرحمان بن احمد جامی ، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران ۱۳۷۰ ش ؛
(۷) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷؛
(۸) محمدبن احمد ذهبی ، سیراعلام النبلاء ، ج ۱۴، چاپ شعیب ارنؤوط و اکرم بوشیی ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۹) محمدبن حسین سلمی ، طبقات الصوفیه ، چاپ نورالدین شریبه ، حلب ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
(۱۰) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، حسن المحاضره فی تاریخ مصر والقاهره ، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم ، ج ۱، ( قاهره ) ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۱۱) عبدالوهاب بن احمد شعرانی ، الطبقات الکبری ، مصر ۱۳۴۳/۱۹۲۵؛
(۱۲) عبدالکریم بن هوازن قشیری ، الرساله القشیریه ، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطه جی ، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸٫

دانشنامه جهان اسلام جلد۴ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=