آقاى قدس مى گوید: ((روزى آقا مى فرمود: یکى از علماى بزرگ نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز شب پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت : برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان .
پسر پاسخ داد: چشم . آقا مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند.
ولى آقازاده برنخاست . مجدداً آقا او را صدا زد که : پسرم ، پا شو چند رکعت نماز بخوان . باز پسر گفت : چشم . آقا مشغول نماز شد ولى دید فرزندش از رختخواب برنمى خیزد، براى بار سوّم او را صدا زد. پسر گفت : حاج آقا، من دارم فکر مى کنم ، همان فکرى که درباره آن در روایت آمده است که : امام صادق علیه السّلام ى فرماید: ((تَفَکُّر ساعَهٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَهِ سَنَهٍ)).- یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است .
آیت الله العظمى بهجت فرمودند: آقا پرخاش کرد و فرمود: … و خود آیت الله بهجت کلمه را بر زبان جارى نکرد، ولى ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود: پدر سوخته ، آن فکرى از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این بهانه از خواندن آن شانه خالى کند.
برگی از دفتر افتاب//رضا باقی زاده