کُمیل بن زیاد النَّخَعى الیَمانى ، از خواص اصحاب امیرالمؤ منین علیه السّلام و از اعاظم ایشان است . عُرفا او را صاحب سرّ امیرالمؤ منین علیه السّلام دانسته اند و سلسله جماعتى از عرفا را به او منتهى مى دارند. دعاى مشهور که در شب نیمه شعبان و شبهاى جمعه مى خوانند منسوب به آن جناب است .
و حدیث مشهور که امیرالمؤ منین علیه السّلام دست او را گرفت و به صحرا برد و فرمود: یا کُمَیْلُ! اِنَّه ذه القُلُوبُ اَوْعِیَهٌ فَخَیْرُها اَوْع اه ا فَاحْفَظْ عَنّی م ا اَقوُلُ لَکَ: اَلنّاسُ ثَلاثَهٌ الخ ،(۲۳۱) در بسیارى از کتب حدیث مى باشد و شیخ بهائى آن را یکى از احادیث (اربعین ) خود قرار داده (۲۳۲) و هم از کلمات امیرالمؤ منین علیه السّلام است که با کمیل وصیّت کرده ، فرموده : ی ا کُمَیْلُ مُرْ اَهْلَکَ اَن یَروُحُوا فی کسبِ الْمَک ارِم وَیُدْلِجُوا فی حاجَهِ مَنْ هُوَ ن ائِمٌ فَوَالذَّی وَسِعَ سَمْعُهُ الاَْ صْو اتَ ما مِنْ اَحَدٍ اَوْدَعَ قَلْبا سُروُرا إ لاّ وَخَلَقَ اللّهُ تَع الى لَهُ مِنْ ذالِکَ السُّرُورِ لُطْفا فَاِذا نَزَلَتْ ن ازِلَهٌ جَرى اِلَیْه ا کَالمآءِ فی انحِد ارِهِ حَتَّى یَطْرُدَه ا عَنْهُ کَما تُطْرَدُ غَریبَهُ اْلاِبِل .(۲۳۳)
چندى کمیل از جانب آن حضرت عامل بیت بوده و عاقبت حجّاج ثقفى او را شهید کرد، چنانکه روایت شده که چون حجّاج والى عراق شد خواست کمیل را به دست آورد و به قتل رساند کمیل از وى بگریخت ، چون حجّاج بدو دست نیافت عطائى که از بیت المال به اقوام کمیل برقرار بود قطع نمود، چون این خبر به کمیل رسید گفت : از عمر من چندان به جاى نمانده که سبب قطع روزى جماعتى شوم ؛ برخاست وبه نزد حجّاج آمد؛ حجّاج گفت : اى کمیل ! ترا همى جستم تا کیفر کنم .
شهادت
گفت : هر چه مى خواهى بکن که از عمر من جز چیز اندکى نمانده و عن قریب بازگشت من و تو به سوى خداوند است و مولاى من به من خبر داده که قاتل من تو خواهى بود. حجّاج گفت : تو در شماره قاتلان عثمانى و فرمان کرد تا سرش برگرفتند(۲۳۴). و در سنه هشتاد و سه هجرى و این وقت نود سال داشت و فعلا قبرش در ثویّه ما بین نجف و کوفه معروف است .
۲۳۱- (نهج البلاغه ) ترجمه شهیدى ص ۳۷۸، کلمه قصار ۱۴۷٫ ۲۳۲- (اربعین شیخ بهائى ) حدیث ۳۶٫ ۲۳۳- (نهج البلاغه ) ترجمه شهیدى ص ۴۰۳، کلمات قصار ۲۵۷٫