بلز پاسکال در نوزدهم ژوئن سال ۱۶۳۲ میلادى در کلرمون فران ((فرانسه )) چشم به جهان گشود . پدرش درباره او مى نویسد:
بلز در دوازده سالگى، با شنیدن آهنگ صداى برخورد کارد با بشقاب بدل چینى، در مورد صوت، مشغول مطالعه شد و کتابى را در این مبحث تألیف کرد . پدر بلز دوست داشت، فرزندش به جهان ادب وارد شود و نمى خواست، بلز در علوم تجربى کار کند.
براى این منظور، هرگونه کتاب ریاضیات را از دسترس بلز دور نگه مى داشت، اما اینها مانع راه بلز نشد. یک روز پدر سرزده، وارد اطاق بلز گردید، دید کودک روى زمین نشسته و با یک قطعه زغال، شکلهائى را رسم کرده و به فکر کردن مشغول است . پدر از بلز پرسید: چه کار مى کنى؟
بلز جواب داد: مىخواهم ثابت کنم، که مجموع زاویه هاى هر مثلث، مساوى دو زاویه قائمه است .
پدر سؤالات دیگرى از فرزندش کرد و با تعجب متوجه شد، بلز بسیارى از احکام سى و دو قضیه اولیه اقلیدس را خود به خود کشف کرده است، و این در حالى بود، که بلز هرگز، کتابى در رابطه با هندسه ندیده بود!
ژیلبرت خواهر بلز مى گوید:
پدرم از عظمت اندیشه و قدرت تفکر این نابغه بزرگ، چنان متأثر شده بود، که بدون گفتن کلمه اى، بلز را ترک کرد و به سراغ آقاى ((لوپایور)) رفت و در حالى که اشک شوق مى ریخت، فریاد کشید:
ببینید فرزند من چه کرده است؟ او با وجود مراقبتهاى شدید من، ریاضیات را از نو کشف کرده است!
بلز در شانزده سالگى، کتابى درباره مقاطع مخروطى نوشت، که هنوز هم یکى از قضایاى آن به نام پاسکال است .
او در هجده سالگى، اولین ماشین حساب را اختراع کرد و بعدها همراه با ((فرما)) ریاضیدان بزرگ، حساب احتمالات را به وجود آورد و بعد هم چرخ دستى خاک کشى را اختراع نمود، اما افسوس که این ریاضیدان بزرگ فرانسوى، در سن ۳۹ سالگى جان سپرد.
بارى، بلز پاسکال ریاضیدان بزرگ فرانسوى که پدرش مرد حقوق دانى بود، وى در ریاضى و اختراعات زیادى آن چنان شهرتى یافت که او را در ردیف دکارت، فرماو گالیله دانسته اند، اما این دانشمند که به این مقام بلند علمى دست یافت و عمر او هم به چهل سال نرسید، از دردها و بیماریهاى مختلفى رنج مى برد، گرفتار بى خوابى دردناکى بود، ولى هیچ گاه از تلاش و فعالیت دست نکشید .
آرى، بلز پاسکال از همان دوران کودکى داراى استعداد فوق العاده و نبوغ فکرى درخشانى بود، اما پدر او هم وقتى از این قابلیت و توانائى با خبر شد، براى اینکه این استعداد سرشار بیهوده تلف نشود، کسب و کار خود را رها کرد، و براى مراقبت و همراهى با فرزند خود، راهى پاریس گردید .
نوابغ علوم، ج ۱، ص ۱۱۰