محمدبن معروف ، دانشمند برجسته و جامع الاطراف قرن دهم ، صاحب آثار متعددی در زمینه ستاره شناسی ، ریاضیات ، مکانیک و مهندسی ، نورشناسی ، پزشکی و بازداری . او را راصد شامی (حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۹۸۲)، دمشقی و مصری نیز خوانده اند ( تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی ، ج ۱، ص ۱۹۹؛د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «تقی الدین بن محمدبن معروف »).
تقی الدین در ۹۳۲ به دنیا آمد. وی در ابتدای کتابش ، الطرق السنیـّه فی الا´لات الروحانیه (ص ۱)، زادگاه خود را دمشق ذکر کرده و در آخرین برگ کتاب دیگرش ، ریحانه الروح فی رسم الساعات علی مستوی السطوح ، نسب خانوادگی خود را تا هشتمین سلف بر شمرده است .
بر اساس این شجره نامه ، نسب او به دو تن از امیران تحت فرمان صلاح الدین ایوبی (قرن ششم )، مؤسس سلسله ایوبیان ، می رسد (برای آگاهی بیشتر در باره این شجره نامه و برخی منابع در باره اجداد تقی الدین رجوع کنید به > تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی < ، همانجا). پدر تقی الدین ، معروف بن احمد، قاضی و از مدرسان برجسته مدرسه های دمشق بود (همانجا؛حسن ، ص ۱۷ـ ۱۸).
نام چند تن از استادان تقی الدین که او نزد آنان حدیث و تفسیر و فقه و ریاضی و طب آموخت ، در دست است ( تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی ، ج ۱، ص ۲۰۰، به نقل از حاجی خلیفه ) و تقی الدین در اشعار خود به نام دو تن از استادانش ، ابی الفتح مالکی و سعدالدین شاعر، اشاره کرده است (خَفاجی ، ص ۸۰). محمدبن ابوالفتح صوفی نیز احتمالاً استاد او در ستاره شناسی بوده است ( تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی ، همانجا).
تقی الدین تا پیش از مهاجرت دومش به قسطنطنیه (استانبول فعلی ) و همکاری با سلطان سلیم دوم ( رجوع کنید به ادامه مقاله )، در سرزمینهای گوناگون اسلامی زندگی کرد، اما نمی توان خط سیر دقیق مراحل زندگی او را در این سرزمینها تعیین کرد. به نوشته خودش در الطرق السنیـّه (ص ۷۷) در ۹۵۳ در قسطنطنیه بوده است . او ظاهراً در دو مرحله از زندگی خویش در مصر می زیسته است . در بعضی منابع به منصب قضای او در مصر اشاره شده است (حسن ، همانجا).
درصورتی که خبر سفر او به قسطنطنیه در حدود ۹۵۷ (به نقل از > تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی < ، همانجا) صحیح باشد، نمی توان تشخیص داد که وی بین سالهای ۹۵۳ تا ۹۵۷ در کجا اقامت داشته است . نخستین قراین در باره زمان زندگی او در مصر، از لابلای چند اثرش ، از جمله الطرق السنیـّه (تألیف ۹۵۹)، به دست می آید. در این کتاب (ص ۳) او علی پاشا (والی مصر و سپس صدراعظم عثمانی ) را ستوده و نوشته که در خدمت او بوده است .
تقی الدین در ۹۶۳ نیز در مدارس شیخونیه و صَرْغَتْمشی قاهره تدریس می کرده است (ابن ساعاتی ، مقدمه دُهْمان ، ص ۶۹). آگاهی بعدی ما از زندگی او، داشتن منصب قضادر نابلس (شهری در فلسطین ) است . او در پایان یکی دیگراز آثارش ، الکواکب الدرّیه فی وضع البِنکامات الدوریه ،آورده که آن را در ۹۶۶ در نابلس نوشته است (حسن ، ص ۱۹). همچنین به نوشته حاجی خلیفه (ج ۲، ستون ۹۴۰)، تقی الدین کتاب ریحانه الروح فی رسم الساعات علی مستوی السطوح را در ۹۷۵ در یکی از قرای نابلس تألیف کرده است .
تقی الدین در مصر و فلسطین علاوه بر امر قضا به رصدهای نجومی نیز می پرداخت . دومین سفر او به قسطنطنیه در ۹۷۸، مقارن با سالهای پایانی حکومت سلطان سلیم دوم ، سلطان عثمانی (۹۷۴ـ ۹۸۲)، صورت گرفت ( تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی ، همانجا). تقی الدین در آنجا به خواجه سعدالدین ملقب به معلم السلطان ، از نزدیکان سلطان سلیم ، پیوست و با یاری او، در ۹۷۹ جانشین مصطفی چلبی (منجم باشی سلطان سلیم ) شد.
با به حکومت رسیدن سلطان مراد سوم ، سلطان عثمانی (۹۸۲ـ ۱۰۰۳)، تقی الدین موردتوجه قرار گرفت و به توصیه خواجه سعدالدین و محمدپاشا (صدراعظم )، سلطان مراد به او دستور داد رصدخانه بسازد. این رصدخانه که ساخت آن در ۹۸۳ شروع شد و در ۹۸۵ پایان یافت ، در تپه های مشرف به قسطنطنیه به نام ارتفاعات توپخانه (همانجا) بنا گردید.
در ابتدای کار، رصدخانه موردتوجه سلطان بود و تقی الدین به سبب تأسیس آن پاداش خوبی دریافت کرد (حسن ، ص ۲۰ـ۲۱). در شب اول رمضان ۹۸۵ دنباله دار درخشانی در آسمان پدیدار شد و تقی الدین ظهور آن را نشانه پیروزی لشکریان سلطان در نبرد با شاه اسماعیل دوم صفوی دانست (علاءالدین منصور شیرازی ، ص ۱۴۱؛هامر ـ پورگشتال ، ج ۲، ص ۱۴۸۶ـ۱۴۸۷؛حسن ، ص ۲۰).
این پیشگویی به حقیقت پیوست ، اما شیوع هم زمان بیماری طاعون و مرگ بسیاری از مردم ، از جمله چند شخصیت مهم (حسن ، همانجا)، و نیز سعایت برخی افراد، باعث شد تا سلطان از ادامه کار رصدخانه بیمناک شود و دستور به انهدام آن دهد. در نامه مفتیِ وقت قسطنطنیه (شمس الدین احمد) به سلطان ، تقاضای انهدام رصدخانه شده است (عطائی ، ص ۲۸۶)، ازینرو در ذیحجّه ۹۸۷ به دستور سلطان رصدخانه را ویران کردند ( تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی ، ج ۱، ص ۲۰۱). این اقدام موجب آزردگی تقی الدین شد و او عزلت گزید و سرانجام در ۹۹۳ در استانبول (و به نوشته گروهی ، در دمشق ) درگذشت (همانجا).
چگونگی ساخت رصدخانه ، و ابزارهای آن و عاقبت کار آن را شاعری ایرانی به نام علاءالدین منصور شیرازی در بخشی از منظومه شهنشاهنامه خود آورده است . این منظومه یکی از مهمترین منابع ، در باره زندگی تقی الدین ، از سالهای پیوستن او به سلطان مرادسوم تا عاقبت کار رصدخانه ، به شمار می آید (برای آگاهی از این بخش از متن منظومه رجوع کنید به علاءالدین منصور شیرازی ، ص ۱۲۹ـ۱۴۴).
شاگردان
از شاگردان تقی الدین تنها شخصی به نام عبدالقادربن محمد مَنوفی را می شناسیم که در کتابی که در باره ستاره شناسی تألیف کرده ، تقی الدین را «سیدنا» و «مولانا» خوانده است (کینگ ، ج ۲، بخش ۱، ص ۳۴۱؛برای آگاهی از سایر جزئیات زندگی تقی الدین رجوع کنید به د. ترک ، ذیل «تقی الدین ، محمد»؛> تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی < ، ج ۱، ص ۱۹۷ـ۲۰۲).
آثار
بررسی تعداد آثار تقی الدین در رشته های گوناگون علمی (بیش از بیست رساله در زمینه ستاره شناسی و گاه شماری و قبله یابی ، هفت رساله در ریاضیات ، دو رساله در مکانیک ، یک رساله در نورشناسی ، یک رساله در پزشکی و رساله ای در بازداری ) بیانگر توجه و علاقه خاص او به ستاره شناسی است . او به رغم آثار اندکش در زمینه مکانیک ، به سبب مهارتش در این علم ، بویژه در حکومت عثمانی ، مهندسی نامدار و مشهور بوده است .
تقی الدین پیش از عزیمت به قسطنطنیه و ساخت رصدخانه ، در قاهره چاهی به عمق ۲۵ متر حفر کرد که برای بهبود کیفیت رصد ستارگان از آن استفاده می کرد (علاءالدین منصور شیرازی ، ص ۱۳۳؛نیز رجوع کنید به صاییلی ، ص ۲۹۴). او بعداً در رصدخانه قسطنطنیه نیز چاهی به همین منظور حفر نمود. علاءالدین منصور شیرازی (ص ۱۳۸ـ۱۳۹) ده نمونه از آلات نجومی این رصدخانه را نام برده است (نیز رجوع کنید به صاییلی ،ص ۳۰۰).
از همکاران تقی الدین در این رصدخانه اطلاع دقیقی در دست نیست . تنها علاءالدین منصور شیرازی (ص ۱۳۸)اشاره کرده است که پانزده تن در کار رصد با تقی الدین همکاری داشته اند. خود تقی الدین نیز از منجمی یهودی به نام داوود ریاضیدان نام برده که در ۹۸۵ در سالونیک (شهری در یونان امروزی که در آن زمان جزو قلمرو عثمانی بود) زندگی می کرده و با او مکاتبه داشته است .
اگرچه پاره ای از دستاوردهای تقی الدین در زمینه ستاره شناسی در کتابهای مهم نجومی او مانند جریده الدرر و خریده الفِکر و سدره منتهی الافکار فی ملکوت الفلک الدّوار آمده ، اما باید در نظر داشت که در مدت کوتاه (کمتر از سه سال ) فعالیت رصدخانه کوچک قسطنطنیه (به تعبیر علاءالدین منصور شیرازی ، ص ۱۳۸: «رصدخانه مختصر»)، تقی الدین نمی توانست با رصدهای منظم و مداوم به نتایج شایان توجهی دست یابد. با این حال ، وی بر اساس رصدهایش ، روش جدیدی برای محاسبه مشخصه های نجومی خورشید ابداع کرد که بعدها حتی کپرنیک و تیکوبراهه به آن دقت دست نیافتند (تکلی ، ص ۲۲۶).
در مینیاتوری در نسخه خطی منظومه شهنشاهنامه (صاییلی ، ص ۴۷۸، تصویر ۶؛ابن ساعاتی ، تصویر مقابل ص ۷۲)، تقی الدین و پانزده همکارش در کنار کره ای جغرافیایی دیده می شوند که بر روی آن موقعیتقاره ها بر اساس آخرین دانسته های آن روز ترسیم شدهاست . همچنین یک ساعت مکانیکی ، یک ساعت شنی و چند ابزار نجومی دیگر در این تصویر وجود دارد (صاییلی ،ص ۲۹۴ـ ۲۹۵؛د. اسلام ، همانجا). این رصدخانه ، آخرینرصدخانه مهم دوره اسلامی به شمار می آید ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل «علم الهیئه »).
مهمترین دستاورد تقی الدین در زمینه ریاضیات ، تنظیم جدولهای مثلثاتی با استفاده از کسرهای دهدهی است . وی در جریده الدرر و خریده الفکر (گ ۴ پ و ر) از آنها با عنوان «جدول الجیوب الاعشاریّه و جدول الظل الاعشاری » یاد کرده و گفته است که نخستین بار غیاث الدین جمشید کاشانی کسرهای دهدهی را ابداع و از آنها بویژه در نجوم استفاده کرده است (برای آگاهی از پژوهشهای کاشانی در باره کسرهای دهدهی رجوع کنید به قربانی ، ص ۱۷۷ـ۱۹۴؛برای آگاهی بیشتر در باره پژوهش تقی الدین در این زمینه رجوع کنید به ذکی ، ج ۱، ص ۲۰۲؛> تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی ، ج ۱، ص ۲۰۳).
پژوهشهای تقی الدین در باره مهندسی و مکانیک متنوعتر از تحقیقات او در دیگر زمینه هاست . آثار تقی الدین در این زمینه ( رجوع کنید به ادامه مقاله ) شامل طراحی انواع وسایل خودکار با کاربردهای گوناگون ، مانند زمان سنجی (طراحی ساعتها)، انتقال و بالا فرستادن آب (تلمبه ها) و بلند کردن اشیای سنگین (جرّ اثقال )، است و می توان او را ادامه دهنده سنّت علمی بنوموسی * در کتاب الحیل و اسماعیل جَزَری * ملقب به بدیع الزمان در معرفه الحیل الهندسیه دانست (حسن ، ص ۳۳).
تقی الدین بعضی وسایل مهم مکانیکی را نیز معرفی کرده که پیش از او به آنها اشاره ای نشده است (همانجا). شرحی که او در کتاب الطرق السنیّـه (ص ۷۶ـ۷۹) در باره استفاده از فشار بخار آب برای چرخاندن سیخی بر روی آتش (نوعی فِر دوار) و چگونگی ساخت آن با همکاری برادر بزرگترش نوشته (همانجا)، تقریباً یک قرن پیش از استفاده از نیروی محرک بخار آب در غرب است (حسن ، ص ۳۴ـ ۳۵؛محقق ، ص ۱۳۴، پانویس۲).
او در این کتاب (ص ۴ـ۹) به شرح ساخت نوعی ساعت مکانیکی نیز پرداخته که موقعیت خورشیدوماه و روزهای ماههای قمری را نشان می دهد. طرح کلی این ساعت شبیه نمونه ای است که ابوریحان بیرونی در کتاب استیعاب خود (ص ۲۱۹ـ ۲۲۸) شرح داده ، ولی طرح تقی الدین نسبتاً کاملتر از طرح بیرونی است . وی برای رصدخانه استانبول نیز ساعت خاصی ساخته بود که در رصدهای نجومی به کار می رفت .
در بخشهای دیگر کتاب الطرق السنیّـه ، تقی الدین دو تلمبه بر اساس کار جزری اما پیشرفته تر از آن ، طراحی کرده است ؛یکی با دو استوانه متقابل (مِضَخّه ذات الاسطوانتین المتقابلتین ) و دیگری با شش استوانه یکپارچه (مضخّه ذات الاسطوانات الستّه ؛حسن ، ص ۳۹ـ۴۲، ۴۷ـ۵۰؛حسن وهیل ، ص ۴۹ـ۵۲، ۵۹؛نیز رجوع کنید به تصویر
۲). علاوه بر اینها، او دو تلمبه دیگر نیز طراحی کرد که پیش از وی ساخته نشده بود (حسن ، ص ۴۳ـ۴۶).
برخی آثار مهم تقی الدین در زمینه نجوم عبارت اند از:
۱) جریده الدّرر و خریده الفکر ، که زیج مختصر لاسطمبول (کینگ ، ج ۲، بخش ۱، ص ۱۳۸) نیز نامیده شده است ( > تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی < ، ج ۱، ص ۲۰۳ـ۲۰۴؛آلوارت ، ج ۵، ص ۱۷۴ـ ۱۷۵).
۲) الدّرّ ( العقد ) النّظیم فی تسهیل التقویم ، که تلخیص زیج الغ بیگ است (استوری ، ج ۲، بخش ۱، ص ۷۲؛حاجی خلیفه ، ج ۲، ستون ۷۳۶) و تألیف آن را به عبدالرحمان صالحی ، مُوقّ تِ مسجد اموی دمشق ، نیز نسبت داده اند (استوری ، همانجا؛سوتر، ج ۱، ص ۱۹۹).
۳) سدره منتهی الافکار فی ملکوت الفلک الدّوار یا زیج شهنشاهی ( تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی ، ج ۱، ص ۲۱۲)، که در آن تقی الدین نتایج رصدهای خود در رصدخانه قسطنطنیه را برای تصحیح و تکمیل زیج الغ بیگ آورده است .نسخه های موجود از این کتاب (احتمالاً به علت ناتمام ماندن کار رصد) ناقص اند (همانجا). تکلی بخشی از این کتاب را به چاپ رسانده است (حسن ، ص ۲۸).
۴) ریحانه الروح فی رسم الساعات علی مستوی السطوح ، در باره ساعتهای آفتابی سنگی (رُخامه ) و چگونگی ساخت آنها ( تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی < ، ص ۲۰۷ـ ۲۰۸). در ۹۸۰، عمربن محمد فارِسْکوری (همکار ریاضیدان و منجمِ تقی الدین ) بر این کتاب شرحی به نام نفح الفیوح بشرح ریحانه الروح نوشت (کینگ ، ج ۲، بخش ۱، ص ۵۹۷ ـ ۵۹۸).
۵) الثمار الیانعه من قطوف الا´له الجامعه ، شرح تقی الدین بر رساله الاشعه اللامعه فی العمل بالا´له الجامعه ابن شاطر (کینگ ، ج ۲، بخش ۱، ص ۵۳۳). «آلت جامعه » وسیله ای بود که ابن شاطر آن را اختراع کرد و انجام دادن تمامی اعمال مربوط به زمان سنجی ، در هر محلی با آن مقدور بود (سوتر، ج ۱، ص ۱۹۸). حاجی خلیفه (ج ۱، ستون ۱۰۵) این شرح را از مؤلفی ناشناس دانسته است .
۶) شرح استخراج انصاف اقطار المدارات المتوازیه ، رساله کوچکی در باره محاسبه شعاع تصویر دایره های ارتفاع بر صفحه اسطرلاب . نسخه ای از آن به خط تقی الدین و به تاریخ ۹۸۲ در کتابخانه مجلس شورایاسلامی وجود دارد (حائری ، ج ۲۳، ص ۱۴؛برای آگاهی از دیگر رساله های نجومی تقی الدین رجوع کنید به > تاریخ منابع نجوم در دوره عثمانی < ، ج ۱، ص ۲۰۲ـ۲۱۶).
تقی الدین در زمینه ریاضیات نیز آثاری دارد، از جمله :
۱) رساله بغیه الطلاب من علم الحساب ، در باره حساب ، شامل سه مقاله در زمینه حساب هندی ، حساب نجوم و حساب کردن مجهولات و متفرقات ( تاریخ منابع ریاضی در دوره عثمانی ، ج ۱، ص ۸۴ ـ ۸۵).
۲) کتاب النسب المتشاکله فی الجبر و المقابله در جبر (همان ، ج ۱، ص ۸۵؛سوتر، ج ۱، ص ۱۹۸).
۳) تحریر الاُکَر ثاوذوسیوس (تئودوسیوس ؛حاجی خلیفه ، ج ۱، ستون ۱۴۲). این کتاب باقی نمانده است . کینگ (ج ۲، بخش ۲، ص ۹۷۴) جدولهایی در چند برگ به نام جداول للضرب العشری به تقی الدین نسبت داده است (برای آگاهی از دیگر آثار تقی الدین در زمینه ریاضیات رجوع کنید به تاریخ منابع ریاضی در دوره عثمانی < ، ج ۱، ص ۸۵ ـ۸۷؛ماتویفسکایا و روزنفلد، ج ۲، ص ۵۶۳ ـ ۵۶۵).
تألیفات تقی الدین در زمینه مهندسی و مکانیک عبارت اند از:
۱) الطرق السنیّه فی الا´لات الروحانیّـه در باره ابزارهای گوناگون مکانیکی . از این کتاب نسخه ای به خط خود تقی الدین در ایرلند وجود دارد (آربری ، ج ۷، ص ۷۳ـ۷۴). احمد یوسف حسن آن را در ۱۳۴۶ ش / ۱۹۶۷ به صورت عکسی منتشر، و باب سوم آن را ــ که در باره ساخت چهار نوع وسیله انتقال آب به بالا (تلمبه کردن آب ) است نقد و بررسی کرده و به همراه متن اصلی به چاپ رسانده است (حسن ، ص ۳۸ـ۵۰؛برای آگاهی از تبویب و نسخه های خطی این کتاب رجوع کنید به صالحیه و فلیح ، ص ۱۶۲ـ ۱۶۵).
۲) الکواکب الدُرّیه فی وضع البِنکامات الدوریه ، در باره ساعتهای مکانیکی . این کتاب را رساله فی علم البنکامات نیز نامیده اند (بروکلمان ، > ذیل < ، ج ۲، ص ۴۸۴). تقی الدین در این کتاب ساختار دو ساعت مکانیکی وزنه ای و فنری با بدنه ای به شکل مخروط ناقص را توضیح داده است . البته چنین ساعتهایی قبلاً در اروپا ساخته شده بود. وی در این اثر ساعتهای ارزان اروپایی را که به قلمرو عثمانی وارد می شد، بررسی کرده است (حسن و هیل ، ص ۵۹). تکلی متن این رساله را در ساعت در امپراتوری عثمانی در سده شانزدهم و ( رساله ) الکواکب الدّرّیه تقی الدین منتشر کرده است .
کتاب تقی الدین در زمینه نورشناسی ، نور حدقه الابصار و نور حدیقه الانظار نام دارد (کینگ ، ج ۲، بخش ۲، ص ۱۰۳۳ـ ۱۰۳۴). او در این کتاب به بررسی آرای کمال الدین ابوالحسن فارسی * در کتاب تنقیح المناظر * ــ که خود نقد و تهذیبی از کتاب المناظر ابن هیثم است پرداخته است .
از دیگر مطالب کتاب اینهاست :
بررسی مباحث کلی نور، انعکاس نور و ساختار کلی چشم انسان برای ادراک نور و شرح ساخت انواع آیینه ها، از جمله آیینه های مسطح و کروی و مخروطی و مقعر (سوتر، ج ۱، ص ۱۹۹؛کینگ ، همانجا).
کتاب تقی الدین در پزشکی ،
ترجمان الاطباء و لسان الالبّاء است . اگرچه این کتاب در گروه کتابهای پزشکی رده بندی شده (شِشَن و دیگران ، ص ۱۵۳)، در واقع اثری در باب گیاهداروشناسی است و در آن نام گیاهان طبی با ترتیب الفبایی ، بعضی نامهای مترادف آنها در زبانهای گوناگون و خواص درمانی آنها آمده است (آلوارت ، ج ۵، ص ۶۳۲).
از تقی الدین رساله ای در زمینه بازداری به نام المصابیح المُزَهَّره فی علم البزْدَره باقی مانده است . این کتاب مشتمل است بر ده مقاله در باره شکار با پرندگان شکاری (و نه الزاماً با «باز») و بخشی در باره شکار با سگ و پلنگ . از این رساله یک نسخه در کتابخانه گوتا در آلمان وجود دارد (پرچ ، ج ۴، ص ۱۱۷).
منابع :
(۱) ابن ساعاتی ، علم الساعات و العمل بها ، چاپ محمداحمد دهمان ، دمشق ?( ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱ ) ؛
(۲) ابوریحان بیرونی ، استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاصطرلاب ، چاپ محمداکبر جوادی حسینی ، مشهد ۱۳۸۰ ش ؛
(۳) تقی الدین راصد، جریده الدرر و خریده الفکر ، نسخه خطی کتابخانه دولتی برلین ، ش ۵۶۹۹؛
(۴) حاجی خلیفه ؛
(۵) عبدالحسین حائری ، فهرست کتابخانه مجلس شورای اسلامی ، ج ۲۳، تهران ۱۳۷۶ ش ؛
(۶) احمدیوسف حسن ، تقی الدین و الهندسه المیکانیکیه العربیه ؛
(۷) مع کتاب الطرق السنیّه فی الا´لات الروحانیه ، حلب ۱۹۷۶؛
(۸) احمدبن محمد خفاجی ، ریحانه الالبّاء و زهره الحیاه الدنیا ، چاپ سنگی بولاق ۱۲۷۳؛
(۹) صالح ذکی ، آثار باقیه ، استانبول ۱۳۲۹؛
رمضان ششن ، جمیل آقپنار، و جواد ایزگی ، فهرس مخطوطات الطب الاسلامی باللغات
(۱۰) العربیه و الترکیه و الفارسیه فی مکتوبات ترکیا ، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴؛
(۱۱) محمدعیسی صالحیه و عبداللّه فلیح ، فهرس مخطوطات الفلاحه ـ النبات المیاه والری ، کویت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸؛
(۱۲) محمدبن یحیی عطائی ، حدائق الحقائق فی تکمله الشقائق ، چاپ عبدالقادر اوزجان ، استانبول ۱۹۸۹؛
(۱۳) علاءالدین منصور شیرازی ، «رصدخانه استانبول از زبان علاءالدین منصور شیرازی »، در مهدی محقق ، دومین بیست گفتار در مباحث ادبی و تاریخی و فلسفی و کلامی و تاریخ علوم در اسلام ، به انضمام زندگی نامه و کتاب نامه ، تهران ۱۳۶۹ ش ؛
(۱۴) ابوالقاسم قربانی ، کاشانی نامه : احوال و آثار غیاث الدین جمشید کاشانی ، تهران ۱۳۶۸ ش ؛
(۱۵) دیوید ا. کینگ ، فهرس المخطوطات العلمیّه المحفوظه بدارالکتب المصریّه ، قاهره ۱۹۸۱ـ۱۹۸۶؛
(۱۶) یوزف فون هامر ـ پورگشتال ، تاریخ امپراطوری عثمانی ، ترجمه میرزا زکی علی آبادی ، چاپ جمشید کیان فر، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۶۹ ش ؛
(۱۷) W. Ahlwardt, Handschriften-Verzeichnisse Kخniglichen Bibliothek zu Berlin: Verzeichniss der arabischen Handschriften , vol. 5, Berlin 1893;
(۱۸) A. J. Arberry, The Chester Beatty Library: a handlist of the Arabic manuscripts , vol. 7, Dublin 1964;
(۱۹) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942;
(۲۰) EI 2 , s.vv. “Tak ¦ â ¤ al D ¦ â n b. Muh ¤ ammad b. Ma ـ ru ¦ f” (by D. A. King), ” ـ Ilm al- hay ف a” (by D. Pingree);
(۲۱) Ahmad Y. Hassan and Donald R. Hill, Islamic technology: an illustrated history , Paris 1992;
(۲۲) G. P. Matvievskaya and B.A. Rozenfeld, Matematiki i astronomi musulmanskogo srednevekovia i ik ¢ h ¢ trudi ) V III th- XVII th cent. ), Moscow 1983;
Osmanli astronomi literatدrد tarihi=
(۲۳) History of astronomy literature during the Ottoman period , compiled. by Ekmeleddin I hsanog § lu et al., ed. Ekmeleddin I hsanog § lu, Istanbul: I sla ª m Tarih, Sanat ve kدltدr Ara í t â rma Merkezi, 1997;
(۲۴) Osmanl i matematik literatدrد tarihi=History of mathematical literature during the Ottoman period , compiled. by Ekmeleddin I hsanog § lu, Ramazan ì e í en and Cevat Izgi, ed. Ekmeleddin I hsanog § lu, Istanbul 1999;
Wilhelm Pertsch, Die orientalischen
(۲۵) Handschriften Der herzoglichen Bibliothek zu Gotha , vol. 4, Gotha: Friedrich Andreas Perthes, [n.d.];
(۲۶) Ayd â n Say â l â , The observatory in Islam , Ankara 1960;
(۲۷) Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibliographical survey , vol. 2, pt. 1, London 1972;
(۲۸) Heinrich Suter, Beitrجge zur Geschichte der Mathematik und Astronomie im Islam , ed. Fuat Sezgin, vol. 1: Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke , Frankfurt 1986;
(۲۹) TA , s.v. “Takiyدddin, Muhammed b. el Emirد’l Nas â rد’d-din Mengدberti” (by S. Tekeli);
(۳۰) Sevim Tekeli, “Sciences”, in History of humanity, scientific and cultural development , vol. 5: from the sixteenth to the eighteenth century, ed. Peter Burke and Halil Inalcik, Paris: Unesco 1999.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۷