زندگینامه فرزدق(متوفی۱۱۰ ه ق)

لقب همام بن غالب بن صعصعه، شاعر مشهور اصل این لغت و فارسی آن بَرازدَه است و گفته اند این کلمه عربی و برساخته از فرز و دق است، زیرا آن آردی است که قطعه ای از آن مفروز شده است.

به هرحال همام بن غالب بن صعصعه بن ناحیه بن عقال بن محمد بن سفیان بن مجاشع بن دارم تمیمی، مکنی به ابوفراس و مشهور به فرزدق، مادر او لیلی بنت حابس است و پدر او را مناقبی مشهور و اوصافی پسندیده و مذکور است.

از جمله داستان هم چشمی او با لحیم بن وثیل ریاحی است که در سال مجاعه بر سر کشتن ناقه اتفاق افتاد او صد شتر کشت و لحیم نتوانست. با او برابری کند و بنوریاح بر لحیم خرده گرفتند که با این کار عاری بر ایشان بسته است.

فرزدق گور پدر خود را بسیار بزرگ میداشت چندانکه هر کس بدان پناه میبرد وی به یاری او برمیخاست فرزدق را در زبان عرب تأثیری بسزاست معروف است که اگر شعر فرزدق نبود، ثلث لغت عرب از دست میرفت. و نیمی از روایات و اخبار نابود می شد.

او را به زهیربن ابی سلمی تشبیه کنند. و این دو از شعرای طبقهء اول زبان عرب اند، زهیر در جاهلیت و فرزدق در دورهء اسلام او را با جریر و اخطل داستانهاست. و شرح مباحثات و مهاجات آنها مشهورتر از آن است که گفته شود.

او را در میان قومش شرفی بود و خاطرش را عزیز میداشتند جد و پدرش از نیکان اشراف بودند. در شرح نهج البلاغه او و نیز در کتب ادب به « دیوان » آمده است. که فرزدق در نزد خلفا و امرا جز به حالت نشسته شعر نمیخواند.

بعضی اشعارش در گرد آمده است وفات او در سال (۱۱۰ ه ق / ۷۲۸ م )در بصره اتفاق افتاد و تاریخ تولدش معلوم « مناقضات فرزدق با جریر »  :

بلبل هم طبع فرزدق شده ست سوسن چون دیبه ازرق شده ست

منوچهری

 نیست گرچه خصمت فرزدق است به هجو تو به پاداش او جریر مباش

سنایی

بی او سخن نرانم کی پرورد سخن حسان پس از رسول و فرزدق پس از هشام؟

خاقانی

رجوع به البیان و التبیین جاحظ و وفیات الاعیان شود.(از اعلام زرکلی ج ۳ صص ۱۱۲۷)

لغت نامه دهخدا

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *