در جنوب شرقى نجف اشرف و در مجله براق ، منزل آیه الله شیخ محمد رضا مظفر واقع بود، پنج ماه پس از درگذشت شیخ ، در پنجم شعبان سال ۱۳۲۲ هجرى آخرین یادگار آن مرد حق دیده به جهان گشود و ((محمد رضا)) نامیده شد.
مادر محمد رضا دختر علامه شیخ عبدالحسین طریحى (۱۲۳۵-۱۲۹۳ ق .) است (۴۰۵) و او در دامان آن زن با فضیلت و با سرپرستى برادر بزرگش شیخ عبدالنبى مظفر(۱۲۹۱-۱۳۳۷ ق .) رشد کرد. پس از درگذشت شیخ عبدالنبى برادر دیگرش شیخ محمد حسن (۱۳۰۱ – ۱۳۷۵ ق .) سرپرستى او را به عهده گرفت و راهنمایى زندگى اش گردید.
محمد رضا از خاندان علمى و ادبى بنام و معروف شیعى موسوم به ((آل مظفر)) برخاسته است . این خاندان از نیمه سده دوازده قمرى در حوزه نجف اشرف شناخته شد و چهره هاى نامدار و متکبر آن در عرصه هاى متعدد و رشته هاى متنوع علوم اسلامى درخشید و شعاع پرتو نورشان گسترده مراکز علمى – تحقیقى شیعه و غیر آن را در نور دید.
در حوزه نور
محمد رضا پس از فراگیرى خواندن و نوشتن ، در سیزده سالگى راهى مکتب علوم دینى شد و به آموختن مبانى و اصول ادبیات عرب پرداخت و در این مقطع از استاد شیخ محمد طه حویزى بسیار بهره برد. او سپس با عزمى راسخ دوره سطح فقه و اصول را سپرى کرد و آنگاه در جلسات دروس عالى این دو علم و همچنین حکمت و فلسفه و عرفان که از سوى اساتید بنام ذیل تدریس مى شد، حاضر گشت :
۱٫ شیخ محمد حسن مظفر، شیخ محمد رضا به همراه برادر دیگرش شیخ محمد حسین در درس بردار بزرگشان شرکت مى کردند.
۲٫ میرزا محمد حسین نایینى (متوفاى ۱۳۵۵ ق .)
۳٫ شیخ آقا ضیاء الدین عراقى (۱۲۷۸-۱۳۶۱ ق .)
۴٫ میرزا عبدالهادى شیرازى (۱۳۰۵-۱۳۸۲ ق .)
۵٫ سید على قاضى طباطبایى (۱۳۸۵-۱۳۶۶ ق .)
۶٫ شیخ محمد حسین اصفهانى (۱۲۹۶-۱۳۶۱ ق .)
این شخصیت را مى توان معماران بزرگ علمى شیخ محمد رضا دانست که در شکل دهى شخصیت او تاءثیر بسیارى داشت ، بدان حد که خط مشى اصولى ، فقهى و فلسفى او بیشتر متاءثر از دیدگاههاى این استاد است . احترام و تجلیل فراوان مظفر از مقام شیخ محمد حسین گواه ارتباط تنگاتنگ و علاقه بى حد اوست .
سرانجام پس از تلاش پى گیر، حضور در محفل اساتید فن و امداد پروردگار، شیخ محمد رضا به مقام والاى اجتهاد رسید و حضرات آیات شیخ محمد حسین اصفهانى ، شیخ محمد حسن مظفر و سید عبدالهادى شیرازى اجتهاد او را گواهى کردند.
مظفر در سیر کسب دانش ، علاوه بر علوم دینى به فراگیرى دانشهایى چون حساب ، هندسه ، جبر، هیئت و عروض روى آورد و در ۲۱ سالگى کتابى در علم عروض به رشته تحریر درآورد.شیخ محمد رضا مظفر در کنار تحصیل ، مطالعه و تحقیق ، به تدریس معارف حوزه علمیه اشتغال داشت و نخست به تدریس کتاب مکاسب (در فقه ) و رسائل (در اصول ) پرداخت و آنگاه به تدریس دوره خارج فقه و اصول اهتمام ورزید. او همچنین فلسفه اسلامى را به طالبان این فن آموخت و از آن جمله کتاب اسفار اثر ملاصدرا را در منزل خود تدریس مى کرد.
پیشگام اصلاح و نوآورى
با یک نگاه کوتاه به حیات استاد مظفر، مى توان به وجود دو دوره و مقطع فکرى و علمى در زندگى او پى برد؛
دوره اول شامل یادگیرى ، مطالعه ، تحقیق و تدریس به شکل متداول حوزه ، همچون حضور و بر پایى بحثها و درسهاى مختلف و نیل به مقام اجتهاد و گام نهادن در مسیر مرجعیت بود.
دوره دوم عبارت است از فداکردن موقعیت سنتى حوزوى و روى آوردن به تلاش و کوشش در پى اصلاح حوزه با استفاده از شیوه هاى بهینه آموزش ، تدریس ، تالیف و…
به اعتراف بسیارى از شخصیتهاى علمى و دینى ، اگر آیه الله مظفر سرمایه عمر خود را در پى اصلاح حوزه نمى گذاشت ، بى شک یکى از مراجع تقلید مى بود.
استاد مظفر اوضاع حوزه نجف را از همه جوانب تحت مطالعه در آورد و نواقص آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد ولى با این حال مى دانست که تنها بررسى مشکل ، درد را دوا نمى کند و باید در عمل کوششهاى صادقانه و خالصى را در راه جبران این نواقص و حل این نارساییها صورت داد.
در سال ۱۳۴۹ هجرى ، هنگام هجوم فرهنگى کتابهاى دشمنان ، او به همراه شیخ محمد جواد حجامى ، شیخ محمد حسین مظفر، سید على بحرالعلوم ، شیخ على ثامر و تعدادى دیگر به منظور تاءسیس جمعیتى براى نشر و تاءلیف تلاش کرده و نشستهاى متعددى را برپا نمودند و به ابتکار جمع ، علامه شیخ محمد جواد بلاغى به تاءلیف و تفسیر ((آلاءالرحمن )) پرداخت ، البته این تمام نتیجه حرکت مورد نظر بود.
برنامه ها و فعالیت هاى اصلاحى استاد نام او را در زمره یکى از احیاگران عصر حاضر، در تاریخ کهن حوزه علمیه نجف اشرف جاودان ساخت ، اقدامات اصلاحى آیه الله مظفر به قرار ذیل است :
الف – جمعیت منتدى النشر
این نهاد – که در سال ۱۳۵۳ هجرى مجوز تاءسیس را دریافت کرد – بهترین وسیله براى تحقق اهداف اصلاحى در پى نشر فرهنگ دینى و ایجاد روح اسلامى در مردم و استحکام اخلاق بود.
آیه الله مظفر و همفکران دیگر او، خطر تهاجم فرهنگى غرب را بهنگام شناخته و به سرعت جوانان را دریافتند و براى در امان ساختن آنان از شبیخون دشمن ، ایشان را در زیر چتر اندیشه هاى اسلامى جاى دادند و مراکز عالى آموزشى را تاءسیس کردند.
در ماده ۴ اساسنامه جمعیت چنین آمده است :
((اهداف منتدى النشر عبارت است از عمومیت دادن فرهنگ اسلامى و علمى ، و اصلاح اجتماعى به وسیله نشر، تالیف ، آموزش و… با استفاده از شیوه هاى مشروع ))
استاد محمد رضا مظفر ریاست این جمعیت را به عهده داشت و حمایت آیه الله العظمى سید به ابوالحسن اصفهانى از این نهاد نوپا بسیار راهگشا بود.
ب – دانشکده منتدى
آیه الله مظفر در سال ۱۳۵۵ ق . به دنبال تحقق اهداف جمعیت منتدى النشر، یک مدرسه عالى علوم دینى و به عبارتى ((دانشکده اجتهاد)) را تاءسیس کرد و در دوره اول چهار ماده درسى همچون فقه استدلالى ، تفسیر، علم اصول و فلسفه به دانش پژوهان ارائه مى شد. علامه شیخ محمد جواد بلاغیت شیخ عبدالحسین دشتى و شیخ عبدالحسین حلى از اساتید این دانشکده بودند.
ج – مدارس منتدى
تاسیس مدارس منتدى النشر گام بعدى استاد مظفر بود که با استقبال بزرگان حوزه نجف و خاندانهاى مشهور این شهر مواجه شد و این اقبال عمومى در توسعه اش کارگشا بود.در این مدارس ، در طول چند دهه ، مقاطع تحضیلى ابتدایى ، متوسطه (ثانویه ) و پیش دانشگاهى (اعدادیه ) دایر بود و در مجموع دروس جدید با گرایش ترویج فرهنگ دینى آموزش داده مى شد.
د- دانشکده فقه
آیه الله مظفر در سال ۱۳۷۶ ق . دانشکده فقه را در نجف اشرف تاسیس کرد و وزارت فرهنگ عراق در سال ۱۳۷۷ آن را به رسمیت شناخت . مواد درسى این دانشکده عبارت بودند از: فقه امامیه ، فقه تطبیقى ، اصول فقه ، تفسیر و اصول و مبانى تفسیر، حدیث و اصول حدیث (درایه )، علوم بیتى و روان شناسى ، ادبیات و تاریخ ادبیات ، جامعه شناسى ، تاریخ اسلام ، فلفسه اسلامى ، فلسفه جدید، منطق ، تاریخ جدید، اصول تدریس ، نحو، صرف و یک زبان بیگانه .
شیخ محمد رضا خود در دانشکده به تدریس فلسفه اسلامى مى پرداخت و مجلات کتاب ((اصول الفقه )) را آماده میکرد تا در دانشکده فقه تدریس شود او همچنین به سرپرستى دانشکده و نظارت بر کارهاى تاءلیفى آن مى پرداخت . وى زندگى خود را بطور کامل در اختیار این مرکز علمى گذارد و به شجره جان و روان آن را مستحکم و پایدار کرد و همه تواناییها و امکاناتش را در این دانشکده بذل نمود.
ه تدوین کتابهاى درسى
در قرن اخیر جمعى از اندیشوران حوزه ، تغییر برخى متون درسى و کوتاه کردن طور مدت آموزش را به منظور دستیابى سریع به اهداف متعالى پیشنهاد کرده اند و برخى از مصلحان نیز تحدید بناى علمى و تدوین کتابهاى روز آمد را – با توجه به حفظ عمق و اصالت مطالب آنها – وجهه نظر خود قرار داده اند که این تغییر و جایگزینى همواره با مقاومت برخى دیگر مواجه بوده است .
آیه الله مظفر در میان دو دوره سطح و خارج ، دوره نخست را به دلیل نقص در موارد درسى و سبک تحصیل و تدریس – نیازمند اصلاح مى دانست و از این رو در پى تاءسیس منتدى النشر و دانشکده فقه ، تنظیم وضعیت آموزشى و افزودن متون آموزشى جدید را هدف کار خویش قرار داد. تدوین کتابهاى ((المنطق ))، ((اصول الفقه )) و ((عقاید الامامیه )) یک نوسازى در نگارش کتابهاى درسى به شمار مى آید که هم اکنون دو کتاب نخست از متون درسى حوزه هاى علمیه بخصوص حوزه مقدس قم مى باشد.
و – ترمیم امر تبلیغ
استاد مظفر، خطابه و تبلیغ متداول در نجف را در شاءن آن حوزه کهن نمى دانست ، زیرا امروزه هیچ خطیبى بدون آگاهى از افکار زمان و مسائل و موضوعات علوم جدید از یک طرف و احاطه کامل به تعالیم و معارف اسلامى از فقه تفسیر و حدیث و تاریخ از سوى دیگر نمى تواند رسالت اسلامى خود را در سطح عالى و وسیع انجام دهد. او خطابه حسینى را یکى از مهم ترین وسائل تبلیغ مى شناخت و وضع موجود حوزه را رسا نمى دانست و افتتاح مؤ سسه و مدرسه اى براى تربیت خطیب را یگانه راه نجات از آن نارسایى تلقى مى کرد.
گشودن دانشکده وعظ و ارشاد از آرزوهاى شیخ بود. در سال ۱۳۶۳ ق . مجموعه اى به ریاست خطیب برجسته عراق ((شیخ محمد على قسام )) و با نظارت آیه الله مظفر تشکیل شد و کار آزمایشى خویشى را – قبل از افتتاح رسمى دانشکده – با برپایى یک کلاس آغاز کرد و درسهایى چون فقه ، علوم عربى ، اصول دین و اصول حدیث (علم درایه ) در آن تدریس مى شد. مدت کوتاه از عمر آن نگذشته بود که حملات پیاپى بر آن وارد آمد و اتهامات ناروایى بر آن زده شد، در حالى که این مؤ سسه با اهدافى عالى و انگیزه اى مخلصانه تاءسیس شده بود هدفى جز زدودن پیرایه ها نداشت . اما افسوس که مصلحان همیشه در معرض اتهام اند و ناآگاهان سدى در مقابل اندیشه هاى والاى ایشان !
ز – تربیت یافتگان
استاد مظفر در دوره حیات علمى خود، دانش پژوهان بسیارى را در سایه تربیت و تدریس قرار داد و آنان را با معارف دین آشنا ساخت . اسامى برخى از شاگردان آن عزیز را – چه در داخل منتدى النشر و دانشکده فقه و چه بیرون از آن – مرور مى کنیم :
شیخ احمد قبیسى ، شیخ احمد وائلى ، سید جواد شبر، شیخ جواد قسام ،سید حسین خرسان ، شیخ صالح آل شیخ راضى ، سید عبدالکریم قزوینى ، شیخ عبدالهادى فضلى ، سید عبدالهادى محسن حکیم ، شیخ غلامرضا عرفانیان ، دکتر سید محمد بحرالعلوم ، سید محمد تقى طباطبایى تبریزى ، سید محمد جمال هاشمى ، شیخ محمد حسن طریحى ، سید محمد حسن قاضى ، سید محمد صدر، شیخ محمد على ایروانى ، شیخ محمد على تسخیرى ، شیخ محمد مهدى آصفى ، دکتر محمود بستانى ، دکتر محمود مظفر، سید مرتضى حکمى ، سید هادى فیاض ، شیخ یونس مظفر و…
ح – بر بال قلم
آیه الله محمد رضا مظفر یکى از نویسندگان چیره دست و نامدار معاصر است که زیبایى تعبیر، رسایى متن ، حسن انسجام و بیان جذاب همراه با استحکام مطالب و دقت نظر در نوشته هایش هویداست . این امتیاز مرهون تلاشهاى دوران جوانى او در آشنا شدن با متون ادبى و ادبیات معاصر و ممارست بر روز آمد کردن تالیفاتش مى باشد بدان حد که آثار هم آمیخته دانش و ادبیات وى ، عقل را اشباع مى سازد و عاطفه را آرامش مى بخشد.
ساده نویسى در مطالب علمى از هنرهاى ادبى اوست و آن بر بال قلم نشسته ، شیفتگان علم را به آسمانهاى فلسفه و منطق و اصول و کلام پرواز مى داد و دانشهاى دقیق را به شیوه اى روان به ایشان عرضه مى کرد و بر خلاف دیگران که به شیوه سنتى انس داشتند، او مرحله جدید تدوین آثار اسلامى ، با بهره گیرى از اسلوب نثر فنى جدید را به حوزه ارائه داد.
نوشته هاى ارزنده او عبارتند از:
۱٫ اصول الفقه : این اثر زیبا به حقیقت نوعى نوسازى در نگارش کتابهاى درسى دوره سطح محسوب مى شود و مؤ لف فرزانه ، آن را به منظور تدریس در دانشکده فقه نجف نوشته است . نوآورى علمى ، اتقان و عمق مطالب ، اصول فقه را اثرى جاودان و ماندنى ساخته و استاد به منظور رفع خلاء موجود بین دو کتاب ((معالم )) و ((کفایه )) و با تاسى از ابتکار استاد خویش شیخ محمد حسین اصفهانى – در دسته بندى مباحث – آن را تنظیم کرده است .
۲٫ عقاید الامامیه : این کتاب ، مجموعه اى از عقاید اسلامى بر اساس روش اهل بیت علیه السلام مى باشد که به صورتى فشرده و رسا تنظیم شده است ، اثرى که از هرگونه پیچیدگى هاى رایج کتب کلامى عارى بده و براى همگان در خور فهم است . استاد پیشتر این مطالب را در سال ۱۳۶۳ ق . در دانشکده دینى منتدى ارائه کرده بود و سپس آن را بدنى نام و همچنین به نام ((عقاید الشیعه )) به چاپ رساند و هدف عالى او از نگارش آن تقریب بین مذاهب اسلامى بود.
۳٫ المنطق : این اثر مجموعه درسهاى ارائه شده ایشان از سال ۱۳۵۷ ق . در دانشکده منتدى النشر مى باشد و به عنوان متن مهم درسى جایگاهى ویژه را به خود اختصاص داده است .
دیگر آثار چاپى و خطب استاد از این قرار است :
۴٫ احلام الیقظه ،
۵٫ تاریخ الاسلام ،
۶٫ تتمه احکام الیقظه ،
۷٫ حاشیه المکاسب ،
۸٫ حریه الانسان و ارتباطها بقضاءالله ،
۹٫ دیوان شعر،
۱۰٫ رساله عملیه فى ضوء المنهج الحدیث ،
۱۱٫ الزعیم الموهوب السید ابوالحسن اصفهانى ،
۱۲٫ السقیفه ،
۱۳٫ شرح حال صدرالدین شیرازى (ملاصدرا)،
۱۴٫ شرح حال شیخ محمد حسن نجفى (صاحب جواهر)،
۱۵٫ شرح حال شیخ حسین اصفهانى ،
۱۶٫ شرح حال مولا محمد مهدى نراقى ،
۱۷٫ شیخ الطوسى مؤ سس جامعه النجف ،
۱۸٫ على هامش السقیفه ،
۱۹٫ فلسفه ابن سینا،
۲۰٫ الفلسفه الاسلامیه ،
۲۱٫ فلسفه الامام على علیه السلام ،
۲۲٫ فلسفه الکندى ،
۲۳٫ المثل الافلاطونیه عند ابن سینا،
۲۴٫ مجموعه اى اشعار (در کتاب شعراء الغرى )،
۲۵٫ مجموعه اى از رسائل در علم کلام ،
۲۶٫ مذاکرات الشیخ ،
۲۷٫ النجف بعد نصف قرن ،
استاد همچنین مقدمه هایى بر آثار مکتوب دیگران نوشته اند:
از آیه الله مظفر مقالات متعددى – با نام صریح یا مستعار – در مجله هایى چون ((العرفان )) در صیدا، ((الدلیل ))، ((الهاتف )) و ((النجف )) در نجف ، ((الکحلاء)) در عماره ، ((المرشدالعربى )) در لاذقیه ، ((الفکر)) در بغداد و ((الرساله )) در مصر به چاپ رسید.
شبنم شعر
استاد مظفر از جوانى به شعر روى آورد و جرقه هاى آغازین آن نزد شیخ محمد طه حویزى افروخته شد و در پرتو راهنماییهاى استاد به سرودن شعر پرداخت و بخوبى از عهده ظرافتها و نکات دقیق آن برآمد. هرکس به سروده هاى او نظر بنماید در آن فنون شعر لطیف و ظریفى مى یابد و به افقهاى ادبى نوى برخورد مى کند.
در ((دیوان شعر)) ایشان ، حدود پنج هزار بیت وجود دارد.
برخى از سروردهاى استاد در بعضى از کتابهاى فاخر موجود است .
چشمه بیدارى
آیه الله مظفر زندگى اش را تنها به فعالیتهاى فرهنگى و علمى حوزه محدود نساخت ، بلکه اندیشه نافذش ، مسائل و موضوعات اجتماعى و سیاسى جامعه و امت اسلامى را درنوردید و هر پدیده مهم را به دقت دنبال مى کرد. بحرانها و مشکلات تحمیل شده بر مسلمانان ، او را بیشتر تحت تاءثیر قرار مى داد و استاد را به تلاش وامى داشت .
فشارهاى روزافزون فرانسویان بر مردم الجزیر و نامردمیهاى صهیونیستها نسبت به مردم فلسطین ، حوادث ناگوارى است که از دید نافذ او پنهان نبود و آن فقیه فرزانه را در رنج فرو مى برد و گاهى در برخى از نشریات مقالات مفیدى مى نگاشت . وى همچنین در جنگ بین مصر اسرائیل در سال ۱۹۵۶ م . تلگرافى خطاب به شیخ الازهر فرستاد و همدردى خود را با ملت مصر اعلام داشت .
آن استاد صهیونیسم را خطر بزرگ براى جامعه اسلامى مى دانست و اصولا انحراف سردمداران کشورهاى اسلامى از حق و مسامحه ایشان با دیوسیرتان غرب را عامل بدبختى مسلمانان و ریشه رشد صهیونیستها مى دانست .
آیه الله مظفر با همکارى گروهى از اندیشمندان مسؤ ولیت شناس ، براى مقابله با افکار الحادى ،((جماعه العلماء)) را در نجف اشرف پى نهاد تا این نهاد برخاسته از حوزه مبارزه با بى دینى و تهاجم فرهنگى دشمنان را پى گیرد و جلوگیرى از گسترش افکار کمونیسم را رهبرى کند. بیانیه هاى منتشره این گروه ، گواه بینش و بلند نظرى مؤ سسان آن است .
در پى مخالفت امام خمینى (ره ) و دیگر مراجع بزرگ ایران با فعالیت هاى ضد اسلامى شاه ایران ، علماى نجف همچون آیه الله مظفر با ایشان همصدا شده ، از حرکت انقلابى روحانیون حوزه علمیه قم حمایت و پشتیبانى کردند و ضمن صدور چندین اطلاعیه ، مخالفت خود را با تصویب لایحه انجمنهاى ایالتى و ولایتى اظهار داشته و انزجار خود را از اقدام ظالمانه رژیم پهلوى در فاجعه خونبار مدرسه فیضیه اعلام کردند.
در گذشت
آیه الله شیخ محمد رضامظفر در شانزدهم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۸۳، در سن ۶۲ سالگى مرگ را در آغوش کشید و پرستوى آسمان گردید و به سوى حق پرواز کرد و پیکر مطهر او با حضور مراجع بزرگ ، علما و مردم تشیع شد و در مقبره خانوادگى واقع در جاده کوفه ، در کنار مرقد برادرش شیخ محمد حسن مظفر به خاک سپرده شد.امید است حرکت اسلامى استاد به وسیله اندیشمندان مصلح و پرتوان حوزه ها ادامه یابد.
گلشن ابرار جلد ۲//جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم