شعرا-خشعرا-ضشعرای قرن هفتمعرفا-خعرفا-ضعرفای قرن هفتم

زندگینامه شیخ على خزرجى«ضیاءالدین»( قرن هفتم)

 على بن محمدبن یوسف‌بن عفیف، ملقب به ضیاءالدین، کنیه‌اش ابوالحسن، ادیب، شاعر و صوفى اندلسى قرن هفتم. او را ساعدى و انصارى نیز نامیده (رجوع کنید به ابن‌زبیر، قسم ۴، ص ۱۵۰؛ ابن‌رُشَید، ج ۳، ص ۴۳؛ ابن‌حبیب، ج ۱، ص ۱۱۴؛ مَقریزى، ج ۱، قسم ۳، ص ۷۳۸) و نسب او را به سَعدبن عُباده* رسانده‌اند (رجوع کنید به صفدى، ج ۲۲، ص ۱۵۷؛ ابن‌تغرى بردى، ج ۸، ص ۱۷۷). وى مالکى مذهب و فردى معتمد بود (ابن‌رشید؛ ابن‌تغرى بردى، همانجاها).

خزرجى در حدود ۵۹۰ در بِیغُو، شهرى در اندلس، از توابع غرناطه، به دنیا آمد (ابن‌رشید، همانجا؛ قس ابن‌زبیر، همانجا، که او را اهل باغه از توابع اِلْبِیره دانسته است). وى سپس در اسکندریه سکنا گزید و در همانجا در ۶۸۶ درگذشت (صفدى؛ ابن‌رشید؛ ابن‌حبیب، همانجاها).

خزرجى در زادگاهش، بنا به رسم آن روز، ابتدا قرآن را نزد ابوالولید هشام‌بن واقف (یا واجب) مُقْرئ و ابوالقاسم عَیشون خواند. همچنین در ۶۰۶ ابوالحجاج منصفى، زاهد مشهور، را در مالقه ملاقات کرد و در ۶۰۷ صحیح مسلم را نزد قاضى ابومحمد ابن‌حوط‌اللّه قرائت و از او استماع حدیث کرد. سپس در اندلس یا مصر، از جعفر همدانى استماع حدیث کرد و کفایه‌المتحفظ (کتابى در باب لغت) اَجْدابى را نزد وى خواند.

همچنین مُلَخِّصِ (کتابى در باب حدیث) قابسى را نزد همدانى و ابوخطّاب ابن‌دِحْیَه و المُوَطَّأ (کتابى در باب حدیث) را نزد ابوعَمرو ابن‌دحیه و المعشَّرات الحُبیه (= عشرینیات/ عشرات؛ کتابى در باب مدایح نیوى) را نزد ابوزید فازازى خواند و این اشخاص، به او اجازه روایت دادند (ابن‌زبیر، همانجا؛ ابن‌رشید، ج ۳، ص ۴۴ـ۴۵). همچنین گفته شده وى به مکه رفت و آنجا از شیخ‌شهاب‌الدین سهروردى استماع حدیث کرد، زمان این سفر دانسته نیست (ابن‌زبیر، همانجا).

به جز دِمیاطى و بِرازلى که از وى روایت کرده‌اند (صفدى؛ ابن‌تغرى بردى، همانجاها)، خزرجى به ابن‌رُشَید و پسرش محمد و دو خواهرش و دو خواهر خود اجازه روایت داد. این شهادت‌نامه را زین‌الدین ابوبکر ابن‌منصور در ۶۸۴ به دستور خزرجى نوشت زیرا او آن زمان دچار ضعف بینایى شده بود (ابن‌رشید، ج ۳، ص ۴۳).

وى در شعر از اسلوبِ محیى‌الدین ابن‌عربى* تقلید مى‌کرد و بیشتر سروده‌هایش در مدح رسول اکرم صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم بود (صفدى؛ ابن‌تغرى بردى، همانجاها، قس ابن‌زبیر، همانجا: اشعارش فقط در مدح رسول اکرم صلى‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم است).

او قصیده‌اى بالغ بر ۲۳۰ بیت دارد که آن را در معارضه با بانَتْ سعاد* کعب‌بن زهیر سروده است (ابن‌رشید، ج ۳، ص ۴۸ـ۴۹). وى در قصیده‌اى ۴۱ بیتى به معارضه با حریرى برخاسته و در آن او را از تصنع و نوآورى به‌دور داشته و به پرهیزگارى فراخونده است (همان، ج ۳، ص ۴۶). بنابه قول ابن‌رشید (ج ۳، ص ۴۴) وى دیوانى با نام المواجد الخزرجیه داشته است.



منابع :
(۱)ابن‌تغرى‌بردى، المنهل‌الصافى، ج ۸، چاپ محمد محمد امین، قاهره ۱۹۹۹؛
(۲) ابن‌حبیب، تذکره‌النبیه فى ایام‌المنصور و بنیه، چاپ محمد محمد امین قاهره ۱۹۷۶ـ۱۹۸۶؛
(۳) ابن‌رُشید، ملء العیبه بما جمع بطول الغیبه فى الوجهه‌الوجیهه، ج ۳، چاپ محمد حبیب‌بن خوجه، تونس ۱۹۸۱؛
(۴) ابن‌زبیر، کتاب صله‌الصله، قسم ۴، چاپ عبدالسلام هراس و سعید اعراب، ]مراکش [۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۵) صفدى؛
(۶) احمدبن على مَقریزى، کتاب السلوک لمعرفه دول‌الملوک، ج ۱، قسم ۳، چاپ محمد مصطفى زیاده، قاهره ۱۹۷۰٫

 دانشنامه جهان اسلام   جلد  ۱۶ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=