زندگینامه شیخ بدرالدین غزنوی دهلوی(متوفی۶۵۷ه ق)

 از مشایخ طریقه چشتیه در قرن هفتم . ضیاءالدین بَرَنیِ مورخ او را در شمار چهره های درخشان دوران بَلْبَن * ذکر کرده است . بدرالدین در اصل از غزنین بود، اما اوضاع نامطلوب وادارش کرد که به لاهور رود. در آن شهر در انتخاب میان بازگشت به غزنین یا رفتن به دهلی دودل بود. پس به استخاره متوسّل شد و تصمیم گرفت راه دهلی را در پیش گیرد.

در همین هنگام از غزنین خبر قتل عام والدین و خویشانش را به دست مغول دریافت کرد. پدرش مرید شیخ محمد اجل شیرازی بود. بدرالدین در سلک مریدان خواجه قطب الدین بختیار کاکی * درآمد و تا آخرین لحظه زندگی او را ترک نگفت . نظام الدین ، خریطه دار دهلی ، خانقاهی برای بدرالدین ساخت و تمام هزینه آن را عهده دار شد. خریطه دار بعدها به اتهام اختلاس زندانی شد و این امر خانقاه شیخ را با بحران مالی مواجه ساخت .

بدرالدین تحت فشار شدید به شیخ فرید گنج شکر، خلیفه دیگر خواجه قطب الدین ، نامه نوشت و از او یاری خواست . شیخ فرید پاسخ داد که او در پذیرش کمک مالی از خریطه دار از سنّت مشایخ متقدم عدول کرده است . ظاهراً شیخ بدرالدین اواخر دوران زندگی خود را در تنگدستی گذرانده است . هنگامی که غذایی نداشت تا به میهمانانش بدهد، خدمتکارش کاسه آبی میان آنان می گرداند.

شیخ بدرالدین حافظ قرآن بود و گاهی امامت جماعت را نیز به عهده می گرفت . وی به سماع اشتیاقی مفرط داشت و علمایی نظیر منهاج ، نویسنده طبقات ناصری ، در مجالس سماع او حاضر می شدند. او خطیبی توانا نیز بود و در روزهای جمعه جمعیت کثیری برای شنیدن خطبه های او گرد می آمدند. شیخ بدرالدین غزنوی دیوان شعری به فارسی داشته که اکنون در دست نیست .

شیخ نظام الدین اولیا، زمانی ابیاتی از اشعار او را برای حضار مجلس خویش خوانده و حسن ، مؤلف فوائدالفؤاد ، تنها این بیت را به یاد داشته است :

نوحه می کرد برمن نوحه گر در مجمعی

 آه ازین سوزم برآمد، نوحه گر آتش گرفت

 شیخ بدرالدین در کنار مزار مرشد خود به خاک سپرده شده است . سرور لاهوری (ج ۱، ص ۲۸۵) تاریخ مرگ او را ۶۵۷ ذکر کرده است .



منابع :

(۱) محمدبن مبارک امیرخورد، سیرالاولیاء ، دهلی ۱۳۰۲، ص ۵۶، ۶۲، ۱۶۴-۱۶۶؛
(۲) ضیاءالدین برنی ، تاریخ فیروزشاهی ، چاپ سرسید، کلکته ۱۸۶۰، ص ۵۸۴؛
(۳) حامدبن فضل الله جمالی ، سیرالعارفین ، دهلی ۱۳۱۱، ص ۵۰-۵۲؛
(۴) عبدالحی حسنی ، نزهه الخواطر و بهجه المسامع والنواظر ، حیدرآباد دکن ۱۳۸۲-۱۴۱۰/۱۹۶۲-۱۹۸۹، ج ۱، ص ۹۶؛
(۵) غلام معین الدین عبیدالله خویشگی ، معارج الولایه ، نسخه خطی ذاتی ذخیره ، ج ۱، ص ۲۰۹-۲۱۲؛
(۶) غلام سرور لاهوری ، خزینه الاصفیاء ، ج ۱، لکهنو ۱۸۷۳؛
(۷) عبدالحق بن سیف الدین عبدالحق دهلوی ، اخبارالاخیار ، دهلی ( بی تا. ) ، ص ۵۰؛
(۸) محمد غوثی شطاری ، گلزار ابرار ، نسخه خطی انجمن آسیایی بنگال ، ش ۲۶۲ D ؛
(۹) بهابن محمود ناگوری ، رساله احوال پیران چشت ، نسخه خطی ذاتی ذخیره ؛
(۱۰) نصیرالدین محمود، خیر المجالس ، مرتبه حمید قلندر، چاپ خلیق احمد نظامی ، علی گره ۱۹۵۹، ص ۸۸؛
(۱۱) نظام الدین اولیاء، فوائدالفواد ، مرتبه حسن دهلوی ، چاپ محمد لطیف ملک ، لاهور ۱۳۸۶، ص ۲۴، ۳۸، ۱۰۵؛

Nizami, Religion and politics in India during the thirteenth century, Asia publishers, 1961, 190-191.

 دانشنامه جهان اسلام  جلد۲ 

 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *