صوفی سلسلۀ چشتیه در قرن هفتم. او در دهلی به دنیا آمد. از کودکی به فراگیری علوم نزد استادانی چون شمس الدین حلوایی و محمد جوینی پرداخت (رضوی، ج۱، ص۱۲۷؛ قس بخاری، مقدمۀ غلام سرور، ص۱۲۱، که نوشته است او در ناگور زاده شد). سپس به اجمیر رفت و به معین الدین چشتی* دست ارادت داد (رضوی، همانجا). در آنجا با قطب الدین بختیار اوشی* همدرس بود. پس از مدتی ، حمیدالدین از بزرگترین خلفای معین الدین شد و از او سلطان التارکین لقب گرفت (میرخورد، ص۱۶۶؛ عبدالحق دهلوی، ص۵۶ـ۵۷).
حمیدالدین با اجازۀ معین الدین به ناگور رفت و به تربیت سالکان پرداخت (بخاری، مقدمۀ غلام سرور،همانجا)؛از این رو، به ناگوری مشهور شد.گفته شده است که حمیدالدین به سبب اقامتش در روستای سوال / سیوال ،از توابع اجمیر، یا به سبب توجه خاص وی به سؤال و جواب در موضوعات تصوف، به سؤالی نیز معروف شد (غوثی شطاری، ص۵۴).
ناگوری با بهاءالدین زکریا مولتانی* و جلال الدین تبریزی* مکاتبه داشت (عبدالحق دهلوی، ص۵۷؛ لعلی بدخشی، ص۱۶۸). مضمون غالب این نامه ها در نکوهش دنیا و در پیش گرفتن فقر، وتعریضی است به صوفیان سهروردی که در ثروت اندوزی افراط می¬کردند (رجوع کنید به میرخورد، ص۱۶۸ـ۱۶۹؛ رضوی، ص۱۲۸ـ۱۲۹).
او در اواخر عمر، نوۀ خود، فریدالدین محمد، را به جانشینی برگزید و سلسلۀ اخلافش از طریق او ادامه یافت (شطاری، ص۵۵). وی در زندگی طولانی خود طریقۀ جدیدی تأسیس نکرد، اما بعدها یکی از نوادگانش، به نام نظام الدین نارئولی (متوفی ۹۹۹)، شاخۀ نظام شاهی چشتیه را بنیان نهاد (آریا، ص۱۸۶).
رحلت
حمیدالدین در ۶۷۳ وفات یافت و در ناگور به خاک سپرده شد (عبدالحق دهلوی، ص۵۷). اعقاب وی در ناگور جایگاه مهمی در حکومت و نیز در میان مردم یافتند، به گونه¬ای که بیشترین اعتبار ناگور به عنوان کانونی مهم در تصوف، در زمان خواجه حسین ناگوری، یکی از اخلاف حمیدالدین، بوده است (رضوی، ص۱۳۰ـ۱۳۱).
ناگوری نخستین نویسنده از مشایخ چشتیه به شمار می رود (حسنی، ج۱، ص۱۱۱). آثار او از چنان شهرتی برخوردار بود که نظام الدین اولیاء* برخی از سخنان او را انتخاب کرد و به خط خود نوشت. میرخورد نیز در سیر الاولیاء* از روی همین دست خط از حمیدالدین نقل قول کرده است(عبدالحق دهلوی، ص۵۶).
آثار
مهم ترین آثار او عبارت اند از:
اصول الطریقه، که مشهورترین اثر ناگوری است (منزوی، ج۷، ص۹۶) و منسوب به او نیز دانسته شده است (ذکی، ص۸۸)؛
مراتب شریعت ( ذکی ، همانجا) ؛
و عشقیه یا خیالات العشاق، که گفتاری است به نثر روان آمیخته با نظم و با سربندهای«هیهات هیهات» و«ای جان من»، در موضوع عشق الهی. این اثر به قاضی حمیدالدین ناگوری نیز منسوب است (منزوی، ج۷، ص۶۶۰ـ۶۶۱). رسائل دیگری نیز به وی نسبت داده شده است، ازجمله رساله در سه گروه بندگان برگزیده، رساله در سماع، رساله در سلوک ، و رساله در جواب سؤالات (همانجا).
آثاری نیز دربارۀ حمیدالدین نوشته شده
که از آن جمله است
سرور الصدور و نور البدور. این اثر را فریدالدین چاک پران (متوفی ۷۳۴)،
خلیفۀ ناگوری، نوشته و مهمترین اثر در بازشناخت ملفوظات و سوانح مهم زندگی او و خلفایش است (منزوی، ج۷،ص۴۸۳؛ اختر، ص۱۶۲). بخشی از این اثر شامل اصل و ترجمۀ غزلی از نظامی گنجوی به زبان هندویی است که گفته می شود خود حمیدالدین آن را به هندویی برگردانده و احتمالاً یکی از قدیم ترین ترجمه های اشعار نظامی در خارج از ایران است (سلیم اختر، ص۱۶۱).
منابع:
۱()غلامعلی آریا، طریقه چشتیه در هند و پاکستان، تهران ۱۳۶۵ش؛
(۲) جلال الدین بخاری، خلاصه الالفاظ جامع العلوم، چاپ غلام سرور، اسلام آباد۱۳۷۱ش؛
(۳) عبدالحی حسنی، نزهه الخواطر و بهجه المسامع و النواظر،هند ۱۳۴۱ش/۱۹۶۲؛
(۴) محمد ذکی، تصوف برّ صغیر مین، دهلی،۱۳۷۱ش/۱۹۹۲؛
(۵) محمد سلیم اختر، محمدسلیم،”سرور الصدور”، درعابدی نامه ،دهلی،۱۳۷۱ش/۱۹۹۲؛
(۶) محمدبن مبارک میرخورد، سیرالاولیاءدر احوال و ملفوظات مشایخ چشت، لاهور ۱۳۵۷ش؛
(۷) محمد غوثی شطاری، گلزار ابرار، چاپ محمدذکی،علیگره، بی تا؛
(۸) لعل بیگ لعلی بدخشی، ثمرات القدس من شجرات الانس، چاپ کمال حاج سید جوادی، تهران ۱۳۷۶ش؛
(۹) عبدالحق محدث دهلوی، اخبار الاخیار فی اسرار الابرار، چاپ علیم اشرف خان، تهران ۱۳۸۳ش؛
(۱۰) احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی، تهران ۱۳۸۲ش؛
(۱۱) Saiyid Athar Abbas Rizvi, A History of Sufism in India, New Delhi 1978.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۵