شمس الدین تاج الشعرا محمد بن علی سمرقندی وی در ابتدای جوانی برای تحصیل علم به بخارا رفت. و مدتی بتعلیم پرداخت. و بقول عوفی بسبب تعلق خاطر بشاگرد سوزنگری به آموختن آن صنعت مشغول شد.
سوزنی معاصر ارسلان خان محمد از آل افراسیاب و سنجر آتسزبن محمد خوارزمشاه بوده است. وی با عمعق، سنایی، انوری، معزی، ادیب صابر و رشیدی معاصر بوده و با بعضی از آنان مهاجات داشته و آنان را به تیغ زبان خود آزرده است سوزنی شاعر هجا و بدزبان بوده و در هجو معانی خاص ابداع کرده است قصاید و قطعات وی سهل، صریح و فصیح است گفته اند که وی در اواخر عمر دست از هجو و هزل کشیده و استغفار کرده است از دیوان او نسخ متعدد در دست است.
ساقیا پیش آر باز آن آب آتش فام را // جام گردان کن ببر غمهای بی انجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است // بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان // لعبتان گلسرخ و حوران سیم اندام را
باده پیش آور که هنگامست اینک باده را // هیچگون روی محابا نیست این هنگام را
خام طبع است آنکه میگوید بچنگ و کف نگیر // زلفکان خم خم و جام نبید خام را
مجلس عیش و طرب برساز و چون برساختی // پیش خوان آن مطرب مه روی طوبی نام را
هر کجا طوبی بود آنجا بود خلد برین // نزد ما پیغمبر آورده است این پیغام را
و در تهران هم بطبع رسیده وی بسال ۵۶۲ یا ۵۶۹ ه ق درگذشت (فرهنگ فارسی معین) رجوع به لباب الالباب عوفی، مقدمهء دیوان سوزنی چ شاه حسینی، تاریخ ادبیات صفا، تاریخ ادبیات ادوارد براون، مجمع الفصحا ج ۱ ص ۲۴۹ و ریاض العارفین ص ۲۱۰ شود.
لغت نامه دهخدا