شعرا-بشعرا-لشعرای قرن یازدهم

زندگینامه بَرَهْمَنِ لاهوری (متوفی۱۰۷۳ ه ق)

 چَنْدَربَهان (چَنْدَرابَهان ) شاعر و نویسنده فارسی گوی شبه قاره در قرن یازدهم ، متخلص به برهمن . در لاهور در خانواده ای برهمن به دنیا آمد (عبدالرشید، ص ۷۲ـ۷۴). پدرش ، دَهْرَم داس ، اهل کشمیر (همان ، ص ۷۲) و از دیوانیان و صاحبْمنصبان لاهور بود (همان ، ص ۷۴؛ صفا، ج ۵، بخش ۲، ص ۱۲۳۷). برهمن زبان هندی را می دانست و احتمالاً سانسکریت هم خوانده بود ( ایرانیکا ، ذیل «چندر بهان برهمن »). ابتدا شاگرد و ملازم میر عبدالکریم ، «میرعمارتِ» لاهور، بود و سپس از ملازمان افضل خان * ملاشکرالله شیرازی ، حاکم آن شهر، شد (کنبو، ج ۳، ص ۳۳۷، ۳۴۳؛ صفا، همانجا).

به گفته خودش ، شاگرد ملا عبدالحکیم سیالکوتی نیز بوده است (عبدالرشید، ص ۷۵). افضل خان ، وزیر شاهجهان (حک : ۱۰۳۸ـ۱۰۶۹)، برهمن را به پادشاه معرفی کرد، شاهجهان به سبب تبحّر برهمن در ادب فارسی ، او را هندوی فارسی دان لقب داد (علی ابراهیم خلیل ، ج ۱، ص ۱۳۱؛ ظهورالدین احمد، ص ۹۶). پس از مرگ افضل خان ، گویا با معرفی شاهزاده داراشکوه ، در سلک ملازمان شاهجهان در آمد و منشی خاص و وقایع نگار وی شد (صفا، همانجا). دارا شکوه که همواره گروهی از عالمان هندو را برای ترجمه آثار حکمی و عرفانی هند در خدمت داشت ، برهمن را نزد خود خواند و او تا ۱۰۶۶ ملازم وی بود، اما در این سال دوباره به دربار شاهجهان فرا خوانده شد و پادشاه به او لقب رای (راجه ) داد (همان ، ج ۵، بخش ۲، ص ۱۲۳۸).

برهمن در خدمت امیران و وزیرانی چون آصف خان (متوفی ۱۰۲۱)، اسلام خان (متوفی ۱۰۵۷)، علاّ می سعدالله خان (متوفی ۱۰۶۷؛ عبدالرشید، ص ۷۳) و عنایت خان و معظم خان (آفتاب اصغر، ص ۳۸۴) بود. در خوشنویسی مهارت داشت و نستعلیق و شکسته را نزد استادانی چون آقا عبدالرشید و کفایت خان (هفت قلمی دهلوی ، ص ۵۵) و افضل خان شیرازی آموخته بود (ظهورالدین احمد، ص ۹۵). پس از مرگ داراشکوه (۱۰۶۹)، برهمن باقی عمر را در عزلت گذراند تا اینکه در بنارس در گذشت (صفا، همانجا). سال وفات او را ۱۰۷۳ (لودی ، ص ۱۴۰؛ گوپاموی ، ص ۱۰۷؛ میرحسین دوست سنبهلی ، ص ۷۴) یا ۱۰۷۷ (علی ابراهیم خلیل ، ج ۱، ص ۱۳۲) گفته اند. به نوشته ظهورالدین احمد (ص ۹۹) وی تا ۱۰۷۵ زنده بوده است .

اعتبار برهمن بیشتر به سبب نثر ساده ، فصیح ، و موجز اوست (سید محمد عبدالله ، ص ۷۵) و بر خلاف نظر کنبو (ج ۳، ص ۳۳۷) و اخلاص (ص ۴۲) از پیچیدگیها و تکلفهای انشای ابوالفضل علاّ می پیروی نکرده است (ظهورالدین احمد؛ ص ۱۱۸، سید محمد عبدالله ، ص ۷۴). انشای موزون و مسجّع وی یادآور گلستان سعدی است (سید محمد عبدالله ، ص ۷۵)، تا حدی که منشآت و چهارچمن او را در مدارس شبه قاره تدریس می کردند (عبدالرشید، ص ۷۵). شعرش نیز ساده و با تشبیهات و استعارات زیبا همراه است (ظهورالدین احمد، ص ۱۰۸ـ ۱۰۹) چنانکه ملا منیرلاهوری ، وی را «سَحبان » و «حَسّان » و ملک الشعرای روزگار شاهجهان خوانده است ( ایرانیکا ، همانجا). غزلهای برهمن که غالباً پنج بیت اند (ظهورالدین احمد، ص ۱۰۷)، اندیشه هایی باریک و لحنی عرفانی دارند. گزیده ای از غزلهای او در بیاض عبدالقادر بیدل دهلوی (در کتابخانه موزه بریتانیا، ش Add. 16, 803, Add. 16, 802 ) نقل شده (صفا، ج ۵، بخش ۲، ص ۱۲۳۸) و صائب تبریزی نیز ابیاتی از او در بیاض خود آورده است ( د. اردو ، ذیل «برهمن »).

آثار فارسی برهمن :

۱) دیوان فارسی که در چاپ فاروقی ، ۳۴۲ غزل و ۳۶ رباعی دارد؛

۲)چند مثنوی کوتاه اخلاقی وعرفانی (ظهورالدین احمد، ص ۱۱۱). به گفته ظهورالدین احمد (ص ۱۱۴)، او بر مثنویهایش نامی ننهاده ، اما در پایان نسخه ای خطی ، مورخ ۱۰۹۳، این مثنویها هفت بحر نامیده شده است . در یک مجموعه رسائل (چاپ لکهنو ۱۸۸۵ ؛ نیز رجوع کنید به مشار، ج ۴، ستون ۴۵۶۷)، مثنوی او به نام مثنوی رای چندربهان برهمن چاپ شده است ؛

۳) چهارچمن ، اثری ادبی و تاریخی در چهار بخش است که هر بخش «چمن » نام دارد و پیش از ۱۰۵۷ به نام شاهجهان تألیف شده است . در دو چمن اول ، برهمن از وقایع نگاری خود در خدمت شاهجهان ، کارهای بزرگ وزیران و جشنهای دولتی آن پادشاه ، کارهای روزانه پادشاه و پایتخت تازه او ـ شاهجهان آباد ـ و شهرهای ممتاز و هفده استان از استانهای معروفِ قلمرو فرمانروایی وی سخن گفته است . چمن سوم شامل شرح حال مؤلف و نامه هایی به شاهجهان و وزیران اوست ، و چمن چهارم اندیشه های مؤلف درباره دین و اخلاق و تصوف را دربر دارد (صفا، ج ۵، بخش ۳، ص ۱۷۷۷). این کتاب که به سبب اطلاعات تاریخی بسیار با ارزش است ، از مستندترین منابع تاریخی عهد شاهجهان به شمار می آید (آفتاب اصغر، ص ۳۸۲ـ۳۸۴) و در ۱۲۷۰ در بمبئی چاپ سنگی شده است (مشار، ج ۲، ستون ۱۶۸۲)؛

۴) گلدسته چهارچمن ، گزیده ای از چهارچمن ؛

۵) منشآت ، در پنج بخش ، مشتمل برنامه های برهمن به شاهان ، دولتمردان ، دوستان و شاعران معاصرش (ظهورالدین احمد، ص ۱۱۵)، که به ترتیبِ طبقات و مراتب امرا و رجال ، تنظیم شده است (صفا، ج ۵، بخش ۳، ص ۱۷۷۶؛برای اطلاع از نسخه خطی آن رجوع کنید به ریو، ج ۱، ص ۳۹۷ـ۳۹۸)؛

۶) تُحْفَهُالوزراء یا تحفه الانوار ؛

۷) کارنامه ؛منزوی (ج ۵، ص ۱۳۵) از آثاری به نام نگارنامه و گلدسته عشق نیز نام برده و احتمال داده است که همان کارنامه و گلدسته چهارچمن او باشد؛

۸) مَجْمَعُ الفقراء یا مجموعه الفقراء ؛

۹) رقعات ؛

۱۰) طغرای شاهجهان پادشاه ؛

۱۱) انشای هفت گلشن ؛

۱۲) مکالمات داراشکوه و بابالال داس که به نادر النِّکات یا مخزن نِکات نیز مشهور است ؛

۱۳) رساله ، تذکره ای است درباره شاعران عهد اکبر تا معاصران مؤلف که نسخه ای از آن در کتابخانه استاد آذر لاهوری است (گلچین معانی ، ج ۱، ص ۶۳۱ـ۶۳۲) ظهورالدین احمد (ص ۱۲۱) از کتابی به نام تحفه الفصحا ، و منزوی (ج ۵، ص ۱۳۵) از بهار فصاحت نام برده ، که احتمالاً نامهای دیگر همین رساله اند.



منابع :

(۱) ظهورالدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب کی تاریخ ، لاهور ۱۹۷۴؛
(۲) کشن چند اخلاص ، همیشه بهار ، چاپ وحید قریشی ، کراچی ۱۹۷۳؛
(۳) اردو دائره معارفِ اسلامیّه ، ج ۴، لاهور ۱۳۸۹/۱۹۶۹، ذیل «برهمن »؛
(۴) آفتاب اصغر، تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان ، لاهور ۱۳۶۴ ش ؛
(۵) چندربهان برهمن لاهوری ، احوال و آثار چندربهان برهمن و دیوان پارسی ، چاپ محمد عبدالحمید فاروقی ، احمدآباد ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۶) علی ابراهیم خلیل ، تذکره صحف ابراهیم ، نسخه عکسی از نسخه خطی موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ش ۶۶۳؛
(۷) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات ایران ، تهران ، ج ۵، بخش ۲، ۱۳۶۴ ش ، بخش ۳، ۱۳۷۰ ش ؛
(۸) عبدالرشید، تذکره شعرای پنجاب ، لاهور ۱۹۸۱؛
(۹) سیّدمحمد عبدالله ، ادبیات فارسی مین هندوؤن کا حِصّه ، لاهور ۱۹۶۷؛
(۱۰) محمد صالح کنبو، عمل صالح ، الموسوم به شاه جهان نامه ، ترتیب و تحشیه غلام یزدانی ، چاپ وحید قریشی ، لاهور ۱۹۶۷ـ۱۹۷۲؛
(۱۱) احمد گلچین معانی ، تاریخ تذکره های فارسی ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛
(۱۲) محمد قدرت الله گوپاموی ، کتاب تذکره نتائج الافکار ، بمبئی ۱۳۳۶ ش ؛
(۱۳) شیر علیخان بن علی امجدخان لودی ، تذکره مراه الخیال ، چاپ محمد ملک الکتاب شیرازی ، بمبئی ۱۳۲۴؛
(۱۴) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی ، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش ؛
(۱۵) احمد منزوی ، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان ، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش ؛
(۱۶) میرحسین دوست سنبهلی ، تذکره حسینی ، لکهنو ۱۲۹۲؛
(۱۷) غلام محمد هفت قلمی دهلوی ، تذکره خوشنویسان ، چاپ محمد هدایت حسین ، کلکته ۱۳۲۸/۱۹۱۰؛

(۱۸) Encyclopaedia Iranica , s.v. “C § andra Bha ¦ n Barahman” (by Sharif Husain Qa ¦ sem ¦  );
(۱۹) Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum , Oxford 1966.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۳ 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=