اَیدُمِربن علی(بن ایدمر) ، ملقب به عزالدین، کیمیادان کثیرالتألیف سده هشتم. او آخرین کیمیادان برجسته مسلمان در دورهای است که این علم از لحاظ نظری و عملی به غرب منتقل شده بود (رجوع کنید به هولمیارد، ص۱۰۰). نام او و نام پدرانش را، به اختلاف، چنین ضبط کردهاند: ایدمربن علیبن ایدمر (آربِری ، ج۵، ص۹؛ آلوارت ، ج۳، ص۵۳۵؛ بروکلمان ، ج۲، ص۱۷۳)، ایدمربن علی (حاجیخلیفه، ج۱، ستون۲۳۰، ۲۴۱)، علیبن اَیدِمُربن علیبن ایدمر (بغدادی، ج۱، ستون ۷۲۳)، اَیدِمُربن علیبن محمد (فاضل خلیل ابراهیم، ص۶۱۳) و ایدمربن علیبن عبداللّه (لوکلر، ج۲، ص۲۸۰؛ نیز رجوع کنید به زرکلی، ج۵، ص۵).
مؤلفان متأخر، او را در اصل ایرانی و از قریه جَلْدَک خراسان دانستهاند (اعتمادالسلطنه، ج۴، ص۲۲۳۷؛ کوربن، ص۶۶ـ۶۷، مقدمه لوری ، ص۲۷). جز آنچه خود او در برخی آثارش نوشته، اطلاعی از زندگیاش در دست نیست (فاضل خلیل ابراهیم، ص۶۱۴). وی، به گفته خودش، در دمشق و قاهره اقامت داشته و برای درک محضر استادان فن و گردآوری کتابهای راجع به کیمیا هفده سال در عراق، آسیای میانه، یمن، حجاز و مغرب سفر کرده است (رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، تکمله ۵ ـ ۶، ذیل مادّه).
از استادان او اطلاعی نداریم (فاضل خلیل ابراهیم، همانجا). بقیه عمرش را احتمالاً صرف نوشتن کرده، زیرا دستکم ۲۵ کتاب نوشته است که برخی از آنها چند جلدیاند (هولمیارد، همانجا). از نسخههای متعدد آثار باقیمانده او میتوان حدسزد که مورد مراجعه و استفاده بسیار بودهاند (د. اسلام ، چاپ اول، ج۴، ص۱۰۱۱).
مذهب
براساس نوشتههایش میتوان نتیجه گرفت که وی شیعه مذهب بوده است (رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج۳، ص۸۹؛ کوربن، همان مقدمه، ص۲۸). در مورد سال درگذشت او اختلاف نظر وجود دارد؛ آن را در ۷۴۳ (آربری، همانجا)، ۷۵۰ (کوربن، ص۶۷)، ۷۶۱ یا ۷۶۲ (همانجا؛ بروکلمان، ج۲، ص۱۷۳؛ > ذیل <، ج۲، ص۱۷۱) ذکر کردهاند.
جلدکی را آخرین نماینده معروف گرایش رمزی و باطنی در کیمیای اسلامی دانستهاند (لوکلر، همانجا؛ د.اسلام ، چاپ دوم، تکمله ۵ـ۶، همانجا)، که در کنار خواص اصلی اشیا، ویژگیهای سحرآمیز و باطنی برای آنها قائل بوده است (سارتون، ۱۹۴۴، ص۲۲۶، به نقل از هولمیارد).
زبان نوشتههای جلدکی، همچون دیگر کیمیاگرانِ این گرایش، ابهامآمیز و دشوار است ( د. اسلام ، چاپ اول، ج۴، ص۱۰۱۲)، که به منظور پنهانکاری، تعمداً دشوارتر هم شده است (سارتون، ۱۹۲۳، ص۵۳۴، به نقل از ویدمان). اهمیت آثار او از نظر تاریخ شیمی، به سبب نقلقولهای فراوان وی از منابعی است که بخشی از آنها از دست رفته است، و مقایسه آنچه جلدکی نقل کرده با آنچه از آن منابع باقیمانده، نشاندهنده دقت وی در نقل گفتههای دیگران است (هولمیارد، ص۱۰۱).
جلدکی در آثارش از بیش از ۴۲ کتاب جابربن حیان، و تعداد کثیری از کتابهای دیگر نویسندگان یونانی، هندی، ایرانی و عرب، چون ابناُمَیل (کیمیاگر سده چهارم)، ابنسینا، مَسْلَمَهبن احمد مَجْریطی، خالدبن یزید، حسینبن علی طغرایی، بلینوس (آپولونیوس) تیانایی (سارتون، ۱۹۷۵، ج۳، بخش۱، ص۷۵۹؛هولمیارد، همانجا)، ابن ارفع رأس، سیماوی، هِرْمِس و دیگران نام برده ( د. اسلام ، چاپ دوم، تکمله ۵ـ ۶، همانجا) و به آنها ارجاع داده یا آرای آنها را تفسیر کرده است (برای اطلاع از برخی از این منابع رجوع کنید به سزگین، ج۴، فهرست، ص۳۶۱) ولی چگونگی نقل گفتههای گذشتگان نشان میدهد که آنها را به خوبی درک نکرده است (سارتون، ۱۹۴۴، همانجا، به نقل از هولمیارد).
شواهدی در دست است مبنی بر اینکه وی در زمینه شیمی تجربه عملی نیز داشته است (د.اسلام ، چاپ دوم، تکمله ۵ـ ۶، همانجا)؛از جمله، نخستین کسی است که به روش جدا کردن نقره از طلا با استفاده از اسیدنیتریک (سارتون، ۱۹۷۵، ج۳، بخش۱، ص۷۶۰؛حکمت نجیب عبدالرحمان، ص۲۷۸) و قانون نسبتهای ثابت مواد در ترکیبات شیمیایی پیبرده (حکمت نجیب عبدالرحمان، همانجا؛شکیل، ص۹۰)، فرآیند اُکسایشفلزات را وصف کرده و میدانسته است که با اکسیده شدن فلزات، مواد معینی به وجود میآیند که رنگ و خواص ویژه خود را دارند (شکیل، ص۹۱؛برای موارد دیگر رجوع کنید به همانجا).
ارزیابی آثار پرشمار او دشوار است، زیرا مستلزم آگاهی و تسلط بر منابع گسترده کیمیایی مورد استفاده اوست. چنین بررسیای را کسانی چون روسکا، استیپلتون و هولمیارد آغاز کردهاند (سارتون، ۱۹۷۵، همانجا).
آثار
برخی از آثار او عبارتاند از:
البدرُالمنیر فی اسرارالاکسیر،الدُّرّالمنثور، و کشفُ السُتور که هر سه، شرح وی بر شذورالذهب فی فنالسلامات از علیبن موسی ارفع رأس هستند؛
البرهان فی اسرار علمالمیزان ، اثری در چهار باب در زمینههای کیمیا، تاریخ طبیعی، طبیعیات و مابعدالطبیعه، مشتمل بر شروح وی بر رساله منسوب به بلینوس درباره اجساد سبعه (فلزات و سیارات)، و درباره اجساد سبعه و «میزان» (نسبت)های ترکیب از نظر جابربن حیان. هانری کوربن شرح جلدکی بر کتاب السبعه بلینوس و متن ترجمه شده عربی کتاب السبعه را، که اصل آن باقینمانده، از عربی به فرانسه ترجمه کرده است (رجوع کنید به کوربن، ص۸۷ـ۱۳۰). دو باب از کتابالسبعه در سِرّالقدماء فی علم الکیمیا در ۱۴۱۲/۱۹۹۲ در بیروت چاپ شده است؛
المصباح فی اسرار علمالمفتاح که در مقدمه آن تاریخ مختصری از کیمیای دوره اسلامی آورده و پس از آن توضیح داده که جابربن حیان سه هزار جلد کتاب تصنیف کرده بوده که المصباح خلاصه پنج جلدی آن آثار است (لوکلر، ج۲، ص۲۸۱)، این کتاب در ۱۳۰۲/۱۸۸۴ در قاهره چاپ شده است (سرکیس، ج۱، ستون۷۰۳ـ۷۰۴)؛
نهایه الطَلَب فی شرح المکْتَسَب ، شرحی مفصّل بر کتاب العلم المکتسب فی زراعه الذهب اثر ابوالقاسم عراقی، که به همراه متن فارسی آن در ۱۳۰۷/۱۸۹۰ در بمبئی چاپ سنگی شده است (سارتون، ۱۹۷۵، همانجا)؛
کنزالاختصاص و دُرّه الغوّاص فی معرفه اسرار علم الخواص ، درباره اجرام سماوی و زمینی، گیاهان، سنگهای معدنی و علوم غریبه، که در ۱۳۰۹/۱۸۹۲ در بمبئی به چاپ رسیده است (سرکیس، ج۱، ستون۷۰۴)؛
نتائجُ الفِکَر فی الفحص عن احوالِ الحَجَر ، چاپ بدون تاریخ در بولاق (همانجا؛برای فهرست کامل آثار جلدکی رجوع کنید به بغدادی، ج۱، ستون۷۲۳ـ۷۲۴؛بروکلمان، > ذیل <، ج۲، ص۱۷۲؛فاضل خلیل ابراهیم، ص۶۱۹ـ۶۲۵؛طائی، ص۳۵۶ـ۳۵۸).
هانری کوربن، شرح او بر خطبهالبیان منسوب به امام علی علیهالسلام را از روی نسخه خطی به فرانسه ترجمه کرده است (رجوع کنید به کوربن، ص۲۹ـ۵۵) و پیر لوری مواضع جلدکی را در این شرح، دلیل شیعه بودن او دانسته است (همان، مقدمه، ص۲۸). بیشتر آثار او به صورت نسخههای خطی (سارتون، ۱۹۷۵، همانجا) در کتابخانههای دنیا پراکندهاند (از جمله رجوع کنید به پرچ، ج۲، ص۴۶۵، ۴۶۸ـ۴۶۹، ۴۷۳ـ۴۷۵؛همو، ج۴، ص۱۳۴ـ۱۳۵؛آلوارت، همانجا؛آربری، ج۱، ص۴۳، ج۵، ص۹، ج۶، ص۲، ۱۷، ۱۶۶، ج۷، ص۹۳؛حمارنه، ص۳۷۱، ۳۷۳ـ۳۷۴، ۳۷۶).
در کتابخانههای ایران نیز نسخه خطی برخی آثار او به صورت منفرد یا در مجموعهها محفوظاند (صدرایی خوئی، ج۳۶، ص۳۲ـ۳۳، ۵۴، ۷۵ـ ۷۶، ۸۱ـ۸۲، ۸۴ـ ۸۵، ۱۲۵ـ ۱۲۶، ۱۴۵ـ ۱۴۶، ۱۶۰ـ۱۶۲؛افشار و دانشپژوه، ج۱۱، ص۹۲ـ۹۳؛دانشپژوه، ج۱، ص۳۵۶، ۶۴۶؛برای ترجمههای فارسی آثار او رجوع کنید به منزوی، ج۵، ص۳۹۴۱، ۳۹۴۴ـ۳۹۴۵).
منابع:
(۱) آقابزرگ طهرانی؛
(۲) اعتمادالسلطنه؛
(۳) ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه، فهرست الفبایی مؤلفان، مصنفان، گردآورندگان کتابخانه ملی ملک ، تهران ۱۳۷۵ش؛
(۴) اسماعیل بغدادی، هدیه العارفین ، ج۱، در حاجیخلیفه، ج۵؛
(۵) حاجیخلیفه؛
(۶) حکمت نجیب عبدالرحمان، دراسات فی تاریخ العلوم عندالعرب، موصل ۱۳۹۷/۱۹۷۷؛
(۷) سامی خلف حمارنه، فهرس مخطوطات دارالکتب الظاهریه: الطب و الصیدله، چاپ اسماء حمصی، دمشق ۱۳۸۹/۱۹۶۹؛
(۸) محمدتقی دانشپژوه، فهرست میکروفیلمهای کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران ، ج۱، تهران ۱۳۴۸ش؛
(۹) خیرالدین زرکلی، الاعلام ، بیروت ۱۹۹۹؛
(۱۰) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه و المعرّبه، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۱۱) علی جمعان شکیل، الکیمیاء فی الحضاره الاسلامیه، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۹؛
(۱۲) علی صدرایی خوئی، فهرست نسخههایخطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی ، ج۳۶، قم ۱۳۷۷ش؛
(۱۳) فاضل احمد طائی، اعلام العرب فی الکیمیاء، بغداد [ ۱۹۸۱ ]؛
(۱۴) فاضل خلیل ابراهیم، «عزالدین أیدمرالجلدکی: مکانته العلمیه و مؤلفاته فی الکیمیاء»، مجله معهد المخطوطات العـربیه، ج۲۹، ش۲ (شوال ۱۴۰۵ـ ربیعالآخر ۱۴۰۶)؛
(۱۵) احمد منزوی، فهرستواره کتابهای فارسی ، تهران ۱۳۷۴ش ـ ؛
(۱۶) W. Ahlwardt, Die Handschriften-Verzeichnisse der Koniglichen Bibliothek zu Berlin: Verzeichniss der arabischen Handschriften , vol.3, Berlin 1891;
(۱۷) Arthur John Arberry, The Chester Beatty Library: a handlist of the Arabic manuscripts , Dublin, vol. 2, 1956, vol.5, 1962, vol.7, 1964;
(۱۸) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litterature , Leiden 1943-1949, Supplementband , 1937-1942;
(۱۹) Henry Corbin, L’alchimie comme art hieratique , Paris 1986;
(۲۰) EI 1 , s.v. “Al-Kimiya” (by E. Wiedemann);
(۲۱) EI 2 , suppl ., fascs 5-6, Leiden 1982, s.v. ” A l-Djildaki” (by G. Strohmaier);
(۲۲) Eric John Holmyard, Alchemy , Middlesex, Engl. 1957;
(۲۳) Lucien Leclerc, Histoire de la medecine arabe , New York 1971;
(۲۴) Wilhelm Pertsch, Die arabischen Handschriften der Herzoglichen Bibliothek zu Gotha , Gotha, vol.2, 1880, vol.4 [n.d.(;
(۲۵) George Sarton, “Fourteenth critical bibliography )Review of Wiedemann, Zur Alchemie[” , ISIS , vol. 5 (1923);
(۲۶) idem, Inroduction to the history of science , Malabar, Fla. 1975;
(۲۷) idem, “Sixty-sixth critical bibliography [Review of Eric John Holmyard, ، Aidamir A l-Jildaki’, Iraq , 4 (1937), pp. 47-53″[ ,ISIS , vol.35 (1944);
(۲۸) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967- .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۰