بافی ، ابومحمد عبداللّه بن محمد بخاری خوارزمی ، منسوب به بافِ خوارزم ، از فقهای بزرگ شافعی قرن چهارم که علاوه بر فقه به جامعیت در ادبیات عرب ، علم نحو، فصاحت و بلاغت ، شعر، خطابه ، بدیهه گویی و شیرین سخنی شهرت داشته و از او به فقیه ترین فقهای شافعی عصر خود یاد شده است .
در هیچیک از گزارشهای زندگی بافی به تاریخ تولد و دوران کودکی و آغاز تحصیل او اشاره نشده است ، ولی مورخان درباره درگذشت او در محرم ۳۹۸ در بغداد اتفاق نظر دارند.
سرگذشت بافی پیش از سکونتش در بغداد روشن نیست ، اما پس از آنکه در بغداد اقامت گزید، به حلقه درس فقه ابوالقاسم عبدالعزیزبن عبداللّه دارکی شافعی (متوفی ۳۷۵) در آمد (ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۳۰۴) و پس از درگذشت او به جای وی به تدریس پرداخت (ابن جوزی ، ج ۱۵، ص ۶۳؛ ابن عماد، ج ۳، ص ۱۵۲).
او تنها به درس دارکی بسنده نکرد و از درس فقه دو استاد معروف دیگر روزگار خود، ابواسحاق ابراهیم بن احمد مروزی شافعی (متوفی ۳۴۰) و ابوعلی ابن ابی هریره (متوفی ۳۴۵)، نیز بهره برد (ذهبی ، ج ۳، ص ۷۰؛ صفدی ، ج ۱۷، ص ۵۰۰).
از شاگردان بافی می توان از ابوالطیب طبری (متوفی ۴۵۰) و تنی چند از مشایخ مشهور شافعی یاد کرد که از آن میان ، ابوعبداللّه محمدبن ابراهیم صانعی خوارزمی (متوفی ۳۹۰) و ابوبکرمحمدبن بکربن محمد نوقانی طوسی (متوفی ۴۲۰) و علی بن محمد ماوردی (متوفی ۴۵۰) شناخته ترند (سبکی ، ج ۴، ص ۱۱۸، ۱۲۱؛ ج ۵، ص ۱۴؛ ابن عماد، ج ۳، ص ۱۵۲).
از بافی کتاب یا رساله ای در دست نیست و تنها اثر منقول از او بیست و اندی بیت شعر است که هر قطعه سه چهاربیتی آن در وزن و مضمونی جداگانه سروده شده است و می توان آنها را در منابع معتبر یافت (خطیب بغدادی ، ج ۱۰، ص ۱۳۹ـ۱۴۰؛یاقوت حموی ، ج ۱، ص ۴۷۵؛ابن کثیر، ج ۱۱، ص ۳۴۰؛ثعالبی ، ج ۲، ص ۷۸؛صفدی ، ج ۱۷، ص ۵۰۰؛ابن تَغری بردی ، ج ۴، ص ۲۱۹؛سبکی ، ج ۳، ص ۳۱۷ـ۳۲۰).
بافی هر قطعه را به تناسب حال و مقام بر تنی چند از شاگردان یا معاصران خود انشا می کرده است . قاضی ابوالقاسم علی بن المُحَسِّن تنوخی * (متوفی ۴۴۷) و ابوزُرعه روح بن محمد رازی شافعی (متوفی ۴۲۳) و ابوالطیب طبری از مستمعان و راویان اشعار او بوده اند. این سروده ها علاوه بر پختگی و روانی ، از صناعات ادبی نیز برخوردار است و در آنها به احکام فقهی و اخلاقی و نکوهش اهل نجوم اشاره شده است .
از بررسی سرگذشت برخی از دانشمندان شافعی به این نتیجه می رسیم که معاصران بافی مقام علمی و شخصیت دینی او را ارج بسیار می نهاده اند. سبکی در شرح حال قاضی ابوعلی محمدبن اسماعیل طوسی (متوفی ۴۵۹) و ابوبکر نوقانی (ج ۴، ص ۱۱۹ـ۱۲۱)،و ابن کثیردر شرح حال ابوسعیدابراهیم بن اسماعیل اسماعیلی (ج ۱۱، ص ۳۳۶) از این ارج گذاری یاد کرده اند.
«بافی » در یتیمه الدهر و البدایه و النهایه به «باجی » تصحیف شده است .
منابع :
(۱) ابن تغری بردی ، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره ، ج ۴، مصر ( بی تا. ) ؛
(۲) ابن جوزی ، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۳) ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب ، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹؛
(۴) ابن کثیر، البدایه و النهایه فی التاریخ ، ( قاهره ) ۱۳۵۱/۱۹۳۲؛
(۵) عبدالملک بن محمد ثعالبی ، یتیمه الدهر فی محاسن اهل العصر ، چاپ مفیدمحمد قمیحه ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛
(۶) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، مدینه ( بی تا. ) ؛
(۷) محمدبن احمد ذهبی ، العبرفی خبرمن غبر ، چاپ فواد سید، کویت ۱۹۸۴؛
(۸) عبدالوهاب بن علی سبکی ، طبقات الشافعیه الکبری ، چاپ عبدالفتاح محمد حلو و محمودمحمد طناحی ، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۸۸/۱۹۶۴ـ۱۹۶۸؛
(۹) عبدالکریم بن محمد سمعانی ، کتاب الانساب ، چاپ د. س . مرجلیوث ، لیدن ۱۹۱۲، چاپ افست بغداد ( بی تا. ) ؛
(۱۰) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ج ۱۷، چاپ دوروتیا کرافولسکی ، ویسبادن ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛
(۱۱) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ فردیناد ووستنفلد، لایپزیگ ۱۸۶۶ـ۱۸۷۰، چاپ افست تهران ۱۹۶۵٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱