تالیفات
کتابهاى ابن فهد نگارستانى است که از قلم رنگ گرفته و مجموعه اى از کتب و رسایل را پدید آورده است . گنجینه اى که دانشمندان بزرگوار شیعه در طول حیاتشان جمع آورى کرده اند میراثى پر ارج است که باید آن را پاس داشت و تلاششان را ستود. در این میان حتى دشمنان نیز نتوانسته اند از مدح و ستایش اینان دم فرو بندند. و بلکه خود از آنها بهره فراوانى برده اند در اینجا به ذکر شمارى از تالیفات ابن فهد مى پردازیم .
۱٫ الاوعیه و الفنوم
۲٫ استخراج الحوادث (رساله فوق برداشتهایى است از حدیث حضرت امیر علیه السلام که در آن خبر حمله مغول به و ظهور سلسله صفویه داده شده است .)
۳٫ اسرار الصلاه
۴٫ بغیه الراغبین
۵٫ تاریخ الائمه
۶٫ التحصین فى صفات العارفین (این اثر یکى از متون ارزنده عرفانى است که در آن ضمن بررسى موضوع عزلت و گمنامى از دیدگاه معصومین آن را یکى از صفات نیک و از شرایط کمال دانسته است .)
۷٫ الدر الفرید فى التوحید
۸٫ الدر النضید
۹٫ رساله اى به اهل جزایر
۱۰٫ رساله اى در فضیلت نماز جماعت
۱۱٫ رساله اى مختصر در واجبات حج
۱۲٫ شرح ارشاد علامه حلى
۱۳٫ شرح الفیه شهید اول
۱۴٫ شرح نفلیه شهید اول
۱۵٫ عده الداعى و نجاح الساعى (این کتاب از مشهورترین آثار ابن فهد حلى و یکى از مهمترین کتابها در ادعیه و اخلاق است . ابن فهد ابواب شش گانه کتاب را چنین تنظیم کرده است : ترغیب بر دعا، عوامل استجابت دعا، آداب و شرایط دعا کننده ، شیوه هاى دعا، ذکر، تلاوت قرآن .)
۱۶٫ مصباح المبتدى و هدایه المقتدى
۱۷٫ المقتصر من شرح المختصر
۱۸٫ المهذب البارع (این کتاب شرح مختصر النافع محقق حلى است و از مهمترین کتابهاى فقهى ابن فهد به شمار مى آید. فقها و دانشمندان عرصه فتوا در کتابهاى فقهى خود از نظرات او و کتاب دقیق ، عمیق پربار وى یاد کرده اند.)
۱۹٫ النجوم
زیبا نکته اى که در پایان تالیفات ذکر آن بجاست تلاش مداوم و پویاى این دانشمند و عارف شیعى قرن نهم است که تا دمادم مرگ به مجاهدت و تحقیق و تالیف پرداخته است . بخشى از کتابهایش نیمه تمام مانده و حتى برخى در میانه مطلب رها شده است . گویا مرگ را با آخرین مرکب قلم او قرابتى تمام بوده است . بعلاوه در میان اندیشه هاى مکتوب او به دو عنصر نماز و دعا توجه خاصى شده است و چیزى در حدود یک سوم تالیفات ایشان در این باره است . این ریشه دریافته ها و نهفته هاى روح پاک او دارد و نشان از درکى همراه با یافتن و مشاهده دارد.
سفر به جبل عامل
در سال ۸۲۶ ق احمد به فهد سفرى به مناطق جبل عامل کرده او در این سفر ۶۷ سال از عمرش گذشته و پس از تلاشها و زحمتها راهى این سفر گشته بود. در آنجا به روستاى جزین رفته ، از فرزند شهید اول اجازه روایت دریافت کرد اینکه او چرا و چگونه به این سفر رفته ، مشخص نیست ولى شاید زیارت قبور پیامبران و حضور در نخستین قبله گاه مسلمین – بیت المقدس – و نیز دیدارى از عالمان آن دیار بخشى از اهداف سفر عارف حلى بوده است . (۴۶۶)
کرامتى در باغ نقیب
ابن فهد در سالهاى آخر عمر به کربلا هجرت کرد و در آن دیار خونرنگ مرجعى پرنفوذ و والامقام یاد شده است . بررسى استفتاءات مختلفى از او شده نشانگر والایى موقعیت و منزلت وى در آن زمان است . او از زیارت سید الشهدا علیه السلام و فیوضات آن پاک بهره مند بوده ادب محضر را هرگز از دست نداد. عشق ، ادب و معرفت او نسبت به مقام نورانى ولایت او را به خضوعى غیر قابل توصیف واداشته بود. در این باره گفته اند: ابن فهد هرگز زمین کربلا را به قضاى حاجتش آلوده نکرد تا حرمت حرم را حفظ کرده باشد و حریم آن پاک و معطر بماند.(۴۶۷) آن معرفت کیش در کربلا براى اینکه اوقاتش در رابطه با مردم کمتر ضایع شود باغى داشت که به باغ نقیب علویان معروف بود و در آن ، با تولید محصول پاکیزه اى که خود کشت مى کرد زندگى مى گذرانید. روزى در باغ بود که شخصى یهودى وارد شد و گفت : شما مى گویید پیغمبرتان گفته عالمان امت من از انبیاى بنى اسرائیل برترند؟ احمد بن فهد جواب داد. آرى ! یهودى گفت : نشانه این ادعا چیست ؟
موساى کلیم عصا را اژدها مى کرد. در این حال ابن فهد نیز بیلى که در دست داشت به زمین انداخت و بى درنگ مارى مهیب شد! سپس آن را گرفته دوباره به شکل بیل درآمد. یهودى گفت : شما از این نظر در رتبه آنان هستید (نه برتر از آنان )، ابن فهد گفت : براى موسى چنین خطاب آمد (لاتخف ) (نترس ) ولى ما نترسیده ، آن را مى گیریم .
صدقه آبرو
نقل کرده اند که یکى از انسانهاى الهى در خواب چنان دید که مجلسى با شکوه بر پاشده و همه عالمان شیعه در آن جمع اند ولى ابن فهد حضور ندارد. در عالم خواب مى پرسد پس ابن فهد کجاست ؟ مى گویند او در مجلس انبیا مقام گزیده است ! آن عالم بزرگ مدتى بعد پس از دیدار با ابن فهد خوابش را براى وى تعریف مى کند. آنگاه مى پرسد: شما چه کرده اید که خلوت نشین محفل انس گشته و در مجلس پیامبران جاى گرفته اید؟ ابن فهد مى گوید: آنچه مرا بدان مقام رهنمون شد این بود که فقیر بودم و پولى نداشتم تا به آن صدقه داده ، نیازمندى را دست گیرم . از همین رو مقام و آبرویم را صدقه دادم و از موقعیت خویش نیازمند را دستگیرى کردم .
جدال پیروز
در سال ۸۴۰ ق در حالى که شیخ کامل حله ۸۴ بهار را پشت سر گذاشته بود از طرف حکمران بغداد میرزا اسپند براى مناظره با علماى اهل سنت به بغداد دعوت شد. اسپند میرزا پسر قرایوسف از امراى سلطان محمد جلایر بود. او و پدرش دوازده سال بر بغداد و اطراف آن حکومت کردند. اسپند میرزا در سال ۸۳۶ به حکومت بغداد رسید و از زمان انجام این مناظره چهار سال از ایام زمامدارى اش گذشته بود. مجلس مناظره بر پاشد و ابن فهد و عالمان شیعى در یک طرف و بزرگان اهل سنت در طرف دیگر به بحث نشستند. ابن مناظره ها پس از جدالى حساس در حضور سلطان به پایان رفت و ابن فهد حلى توانست حقانیت تشیع را به اثبات برساند. بدین ترتیب اسپند میرزا حاکم بغداد مذهب شیعه ار اختیار کرده ، سکه به نام دوازه امام زد و مذهب شیعه را مذهب رسمى حوزه حکمرانى اش قرار داد.
در حدیث دیگران
مرغان رهیده از بند و پرستوهاى عاشقى که تابى کرا نها پر کشیده در سرزمین دوست فرود آمده اند در وصف نگنجند، اما بى لطف نیست اگر نظر دیگران را درباره آنان بنگریم . میرزا حسین نورى درباره ابن فهد مى نویسد:
(صاحب مقامات عالى در میدان علم و عمل و دارنده خصال روحى و باطنى اى که در کمتر انسانى یافت مى شود، جمال الدین احمد بن فهد حلى …) (۴۷۲) و نیز عارف الهى مولى محمد تقى مجلسى در اجازه اى از او به عنوان (شیخ ربانى و عالمى صمدانى ) (۴۷۳) یاد مى کند. آرى ، او پاکباخته اى از دیار خوبیها بود که در وصف او گفته اند: شهرت وى در فضل و استوارى نظر، ذوق ، عرفان ، زهد، اخلاق ، خوف و اشفاق به اندازه اى است که ما را از هر گونه تعریفى درباره اش بى نیاز مى کند. او بین علوم معقول و منقول و نیز فروع و اصول دین جمع کرد و هر دو را به دست آورد… لفظ و معنى ظاهر و باطن را درک … و علم و عمل را به بهترین شیوه در خود جمع کرده بود. محقق تسترى درباره اش فرموده است : (شیخ با افتخار جلیل ، یگانه کامل ، نیک بختى که روشنایى مسلمین و راهنمایى مومنین بود، عالمى که پیشواى به وحدت رسیدگان و دلیر عرصه هاى مناظره با مخالفین و دشمنان بود. الگوى عابدان و نادره عارفان و زاهدان ، پدر فضایل و نیکیها، جمال الدین احمد بن محمد بن فهد حلى قدس الله روحه ).
غروب
سرانجام سال ۸۴۱ ق فرا رسید و از عمر احمد بن فهد ۸۵ سال گذشته بود و آخرین لحظات زندگى شیخ بود. او مشتاق دیدار بى پرده دوست ، آماده پرواز شده ، بال گشود و غبار طبیعت را از روح خود زدوده چشم دوستان در فراق شیخ ترانه جدایى سرداد و گلاب اشک را مویه کرد. دوستداران شیخ جنازه را بر گرفته ، در میان اندوه مومنان تا باغ نقیب علویین کربلا تشییع کرده ، به خاک سپردند.
آرامگاه آن مرد نامى از همان ابتدا مورد توجه مومنان و عالمان بود. نقل کرده اند آقا سید على طباطبایى (مولف کتاب (ریاض المسائل ) ) بر زیارت قبر او مداومت داشته است . قبر او اکنون در مدرسه اى از مدارس علوم دینى قرار دارد و زیارتگاه عام و خاص است .
(یادش جاودان باد و اندیشه و عملش اسوه زندگى ها)
گلشن ابرار//جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم
|