علما قرن هشتمعلما-حعلمای قرن نهم

زندگینامه ابن فهد حلى متوفاى (۸۴۱-۷۵۸ه.ق)

تولد و کودکى

سال ۷۵۷ ق . بود و سالها از حمله وحشیانه مغول گذشته اما زخم آن همچنان باقى بود. شهرهاى اسلامى به ویرانه تبدیل گشته بود ولى حله به تدبیر عالمان آن دیار از این حملات در امان مانده ، در آرامشى نسبى به سر مى برد.

حله اکنون یکى از شهرهاى استان بابل است و در گذشته هاى دور به آن جامعان مى گفتند. این شهر را (سیف الدوله صدقه ) یکى از پادشاهان آل مزید که از سلسله هاى شیعه به حساب مى آمدند در محل جامعان بنا نهاد و حله نامید. تا سال ۵۴۷ حکومت حله به دست بنى مزید بود و پس از آن مدتى در دست عباسیان ، زمانى در قلمرو ایلخانان و هنگامى در سیطره آل جلایر به حساب مى آمد.

فارغ از هیاهوى دنیاپرستان در شهر حله در منزل یکى از شیعیان بنام شیخ شمس الدین محمد بن فهد کودکى به دنیا آمد که نامش را احمد نهادند. احمد در خانه ساده و زندگى باصفاى شیخ شمس الدین محمد روحانى شیعه پا به جهان نهاد و رشد و نمو را شروع کرد.
بیشترین مدت حیات احمد بن محمد بن فهد حلى در زمان حکومت جلایریان بوده است . جلایریان از سال ۷۴۰ تا سال ۸۱۳ ق بر حله حکومت مى کردند. بنیانگزار این سلسله شیخ حسن چایلکانى بود که پس ‍ از او سلطان اویس و سپس سلطان حسین و سلطان احمد بر حله حکومت کردند. ابن فهد حلى ۵۶ سال از مدت ۸۴ سال حیات خود را در زمان آل جلایر بسر برده و در حله بوده است .

احمد کم کم رشد کرد و دوران کودکى را در حله پشت سر گذاشت و در خانواده شیعى خود و در پرتو مهر و محبت پدر و مادر هر روز تعلیمى تازه مى یافت و جانش از زلال احکام اسلام در خانواده اى این چنین نورى تازه مى گرفت پس از آن به سن تحصیل رسید و چون دیگر فرزندان حله به مکتب خانه رفت و خواندن و نوشتن را آموخت .

چنانکه گفتیم به تدبیر عالمان حله حوزه علمیه حله و شهر از گزند مغول در امان مانده بود و اکنون که ابن فهد در سنین جوانى است یکى از حوزه هاى پر قدرت شیعى به حساب مى آید. احمد بن فهد پس از فراگیرى خواندن و نوشتن به حوزه علمیه حله رفته و تحصیل علوم اسلامى را شروع کرد. او جدى و مصمم به درس خواندن پرداخت و با تقوا و پرهیزگارى توفیق بیشترى براى ادامه تحصیل یافت . سالها مى گذشتند و ابن فهد سخت مشغول تحصیل شده و دوره هاى علوم اسلامى را پشت سر مى گذاشت تلاش پى گیر و زحمت شبانه روزى از او عالمى بزرگ و فقیهى سترگ ساخت که در آسمان حله درخشید.

استادان

احمد بن فهد سالها در مکتب استادان خود علم و معرفت اندوخت و خود را به زیور صلاح و ادب آراست . استادان او در این مدت عبارت بودند از:
۱٫ على بن محمد بن خازن حایرى
۲٫ شیخ احمد بن متوج بحرانى : او عالمى بزرگ و عارفى کامل ، مفسر و شاعر بوده است .
۳٫ ضیاء الدین ابوالحسن على بن محمد بن مکى ، فرزند شهید اول
۴٫ على بن یوسف بن عبدالجلیل نیلى
۵٫ بهاء الدین على بن عبدالکریم بن عبدالحمید نسابه ، او از بزرگترین استادان ابن فهد شمرده اند. وى شاعر و عالمى عامل و صاحب مقامات معنوى و کرامات بوده است .
۶٫ سید جمال الدین بن اعرج حسینى
۷٫ فاضل مقداد: از متکلمان بزرگ شیعه .
۸٫ جلال الدین عبدالله بن شرفشاه .
۹٫ حسن بن ابى الحسن دیلمى : او عارفى بلند مرتبه و از محدثان والا مقام امامیه بوده است . مشهورترین اثر او (ارشاد القلوب ) است . گفته اند او در فقه و حدیث و عرفان و سیره نگارى نیز از مردان سرشناس شیعه بوده است .
۱۰٫ نظام الدین على بن عبدالحمید نیلى .

معرفت قدسى

ابن فهد در محضر استادانش همگام با علوم ظاهرى و ابعاد علمى به پالایش روح و تهذیب نفس پرداخت و از معرفت الهى (در مکتب حقایق ) و (پیش ادیب عشق ) بهره ها برد و راهبرى توانا شد. او در پرتو (مراقبت ) و (محاسبت ) فروغى تابناک یافت و زندگى اش نمونه یک موحد والاتبار شد. اوقاتش غرق در مشاهدات توحیدى و جذبات الهى مى گذشت و به مقامى رسید که در وصف نگنجد. عارف کامل علامه میرزا على آقا قاضى طباطبایى – استاد عرفان علامه طباطبائى و بسیارى دیگر از بزرگان – درباره اش چنین فرموده است :
سه نفر در طول تاریخ عارفان به مقام (تمکن در توحید) (۴۶۳) رسیده اند: سید بن طاووس ، احمد بن فهد حلى و سید مهدى بحرالعلوم – رضوان الله علیهم -.

شاگردان

در آن زمان حوزه علمیه حله جوششى خاص داشت و ابن فهد از نام آوران حوزه حله به شمار مى آمد. او در مدرسه (زعیه ) حلقه تدریس داشته و شاگردانى تربیت کرده است . در این جا به یاد کردى از آنان مى پردازیم .
۱٫ ابن طى مولف کتاب (مسائل ابن طى ): از شرح حال او چنین به دست مى آید که وى بیشتر به موجب فزونى معرفت آن بزرگ شیفته و در خدمت ابن فهد بوده است .
۲٫ ابن عشره : فقیهى وارسته بوده که از حالات روحى او بسیار نوشته اند او در پایان همر براى خود قبرى فراهم آورد و پس از فوت در همان قبر دفن شد.
۳٫ احمد بن محمد بحرانى
۴٫ ابن راشد قطیفى
۵٫ شیخ شمس الدین محمد حولانى عاملى
۶٫ ظهیر الدین بن على عینائى عاملى
۷٫ شیخ عبدالسمیع بن فیاض اسدى
۸٫ على بن هلال جزائرى او از بزرگترین استادان محقق ثانى بوده است .
۹٫ على بن فضل بن هیکل
۱۰٫ سید محمد بن فلاح موسوى حویزى
۱۱٫ سید محمد نوربخش
۱۲٫ شیخ مفلح بن حسن صیمرى
۱۳٫ عزالدین حسن بن احمد بن فضل مارونى عاملى
۱۴٫ شمس الدین بن عزالدین بن ابى القاسم الحسینى .

تالیفات

کتابهاى ابن فهد نگارستانى است که از قلم رنگ گرفته و مجموعه اى از کتب و رسایل را پدید آورده است . گنجینه اى که دانشمندان بزرگوار شیعه در طول حیاتشان جمع آورى کرده اند میراثى پر ارج است که باید آن را پاس ‍ داشت و تلاششان را ستود. در این میان حتى دشمنان نیز نتوانسته اند از مدح و ستایش اینان دم فرو بندند. و بلکه خود از آنها بهره فراوانى برده اند در اینجا به ذکر شمارى از تالیفات ابن فهد مى پردازیم .
۱٫ الاوعیه و الفنوم
۲٫ استخراج الحوادث (رساله فوق برداشتهایى است از حدیث حضرت امیر علیه السلام که در آن خبر حمله مغول به و ظهور سلسله صفویه داده شده است .)
۳٫ اسرار الصلاه
۴٫ بغیه الراغبین
۵٫ تاریخ الائمه
۶٫ التحصین فى صفات العارفین (این اثر یکى از متون ارزنده عرفانى است که در آن ضمن بررسى موضوع عزلت و گمنامى از دیدگاه معصومین آن را یکى از صفات نیک و از شرایط کمال دانسته است .)
۷٫ الدر الفرید فى التوحید
۸٫ الدر النضید
۹٫ رساله اى به اهل جزایر
۱۰٫ رساله اى در فضیلت نماز جماعت
۱۱٫ رساله اى مختصر در واجبات حج
۱۲٫ شرح ارشاد علامه حلى
۱۳٫ شرح الفیه شهید اول
۱۴٫ شرح نفلیه شهید اول
۱۵٫ عده الداعى و نجاح الساعى (این کتاب از مشهورترین آثار ابن فهد حلى و یکى از مهمترین کتابها در ادعیه و اخلاق است . ابن فهد ابواب شش ‍ گانه کتاب را چنین تنظیم کرده است : ترغیب بر دعا، عوامل استجابت دعا، آداب و شرایط دعا کننده ، شیوه هاى دعا، ذکر، تلاوت قرآن .)
۱۶٫ مصباح المبتدى و هدایه المقتدى
۱۷٫ المقتصر من شرح المختصر
۱۸٫ المهذب البارع (این کتاب شرح مختصر النافع محقق حلى است و از مهمترین کتابهاى فقهى ابن فهد به شمار مى آید. فقها و دانشمندان عرصه فتوا در کتابهاى فقهى خود از نظرات او و کتاب دقیق ، عمیق پربار وى یاد کرده اند.)
۱۹٫ النجوم
زیبا نکته اى که در پایان تالیفات ذکر آن بجاست تلاش مداوم و پویاى این دانشمند و عارف شیعى قرن نهم است که تا دمادم مرگ به مجاهدت و تحقیق و تالیف پرداخته است . بخشى از کتابهایش نیمه تمام مانده و حتى برخى در میانه مطلب رها شده است . گویا مرگ را با آخرین مرکب قلم او قرابتى تمام بوده است . بعلاوه در میان اندیشه هاى مکتوب او به دو عنصر نماز و دعا توجه خاصى شده است و چیزى در حدود یک سوم تالیفات ایشان در این باره است . این ریشه دریافته ها و نهفته هاى روح پاک او دارد و نشان از درکى همراه با یافتن و مشاهده دارد.

سفر به جبل عامل

در سال ۸۲۶ ق احمد به فهد سفرى به مناطق جبل عامل کرده او در این سفر ۶۷ سال از عمرش گذشته و پس از تلاشها و زحمتها راهى این سفر گشته بود. در آنجا به روستاى جزین رفته ، از فرزند شهید اول اجازه روایت دریافت کرد اینکه او چرا و چگونه به این سفر رفته ، مشخص نیست ولى شاید زیارت قبور پیامبران و حضور در نخستین قبله گاه مسلمین – بیت المقدس – و نیز دیدارى از عالمان آن دیار بخشى از اهداف سفر عارف حلى بوده است . (۴۶۶)

کرامتى در باغ نقیب

ابن فهد در سالهاى آخر عمر به کربلا هجرت کرد و در آن دیار خونرنگ مرجعى پرنفوذ و والامقام یاد شده است . بررسى استفتاءات مختلفى از او شده نشانگر والایى موقعیت و منزلت وى در آن زمان است . او از زیارت سید الشهدا علیه السلام و فیوضات آن پاک بهره مند بوده ادب محضر را هرگز از دست نداد. عشق ، ادب و معرفت او نسبت به مقام نورانى ولایت او را به خضوعى غیر قابل توصیف واداشته بود. در این باره گفته اند: ابن فهد هرگز زمین کربلا را به قضاى حاجتش آلوده نکرد تا حرمت حرم را حفظ کرده باشد و حریم آن پاک و معطر بماند.(۴۶۷) آن معرفت کیش در کربلا براى اینکه اوقاتش در رابطه با مردم کمتر ضایع شود باغى داشت که به باغ نقیب علویان معروف بود و در آن ، با تولید محصول پاکیزه اى که خود کشت مى کرد زندگى مى گذرانید. روزى در باغ بود که شخصى یهودى وارد شد و گفت : شما مى گویید پیغمبرتان گفته عالمان امت من از انبیاى بنى اسرائیل برترند؟ احمد بن فهد جواب داد. آرى ! یهودى گفت : نشانه این ادعا چیست ؟

موساى کلیم عصا را اژدها مى کرد. در این حال ابن فهد نیز بیلى که در دست داشت به زمین انداخت و بى درنگ مارى مهیب شد! سپس آن را گرفته دوباره به شکل بیل درآمد. یهودى گفت : شما از این نظر در رتبه آنان هستید (نه برتر از آنان )، ابن فهد گفت : براى موسى چنین خطاب آمد (لاتخف ) (نترس ) ولى ما نترسیده ، آن را مى گیریم .

صدقه آبرو

نقل کرده اند که یکى از انسانهاى الهى در خواب چنان دید که مجلسى با شکوه بر پاشده و همه عالمان شیعه در آن جمع اند ولى ابن فهد حضور ندارد. در عالم خواب مى پرسد پس ابن فهد کجاست ؟ مى گویند او در مجلس انبیا مقام گزیده است ! آن عالم بزرگ مدتى بعد پس از دیدار با ابن فهد خوابش را براى وى تعریف مى کند. آنگاه مى پرسد: شما چه کرده اید که خلوت نشین محفل انس گشته و در مجلس پیامبران جاى گرفته اید؟ ابن فهد مى گوید: آنچه مرا بدان مقام رهنمون شد این بود که فقیر بودم و پولى نداشتم تا به آن صدقه داده ، نیازمندى را دست گیرم . از همین رو مقام و آبرویم را صدقه دادم و از موقعیت خویش نیازمند را دستگیرى کردم .

جدال پیروز

در سال ۸۴۰ ق در حالى که شیخ کامل حله ۸۴ بهار را پشت سر گذاشته بود از طرف حکمران بغداد میرزا اسپند براى مناظره با علماى اهل سنت به بغداد دعوت شد. اسپند میرزا پسر قرایوسف از امراى سلطان محمد جلایر بود. او و پدرش دوازده سال بر بغداد و اطراف آن حکومت کردند. اسپند میرزا در سال ۸۳۶ به حکومت بغداد رسید و از زمان انجام این مناظره چهار سال از ایام زمامدارى اش گذشته بود. مجلس مناظره بر پاشد و ابن فهد و عالمان شیعى در یک طرف و بزرگان اهل سنت در طرف دیگر به بحث نشستند. ابن مناظره ها پس از جدالى حساس در حضور سلطان به پایان رفت و ابن فهد حلى توانست حقانیت تشیع را به اثبات برساند. بدین ترتیب اسپند میرزا حاکم بغداد مذهب شیعه ار اختیار کرده ، سکه به نام دوازه امام زد و مذهب شیعه را مذهب رسمى حوزه حکمرانى اش قرار داد.

در حدیث دیگران

مرغان رهیده از بند و پرستوهاى عاشقى که تابى کرا نها پر کشیده در سرزمین دوست فرود آمده اند در وصف نگنجند، اما بى لطف نیست اگر نظر دیگران را درباره آنان بنگریم . میرزا حسین نورى درباره ابن فهد مى نویسد:

(صاحب مقامات عالى در میدان علم و عمل و دارنده خصال روحى و باطنى اى که در کمتر انسانى یافت مى شود، جمال الدین احمد بن فهد حلى …) (۴۷۲) و نیز عارف الهى مولى محمد تقى مجلسى در اجازه اى از او به عنوان (شیخ ربانى و عالمى صمدانى ) (۴۷۳) یاد مى کند. آرى ، او پاکباخته اى از دیار خوبیها بود که در وصف او گفته اند: شهرت وى در فضل و استوارى نظر، ذوق ، عرفان ، زهد، اخلاق ، خوف و اشفاق به اندازه اى است که ما را از هر گونه تعریفى درباره اش بى نیاز مى کند. او بین علوم معقول و منقول و نیز فروع و اصول دین جمع کرد و هر دو را به دست آورد… لفظ و معنى ظاهر و باطن را درک … و علم و عمل را به بهترین شیوه در خود جمع کرده بود. محقق تسترى درباره اش فرموده است : (شیخ با افتخار جلیل ، یگانه کامل ، نیک بختى که روشنایى مسلمین و راهنمایى مومنین بود، عالمى که پیشواى به وحدت رسیدگان و دلیر عرصه هاى مناظره با مخالفین و دشمنان بود. الگوى عابدان و نادره عارفان و زاهدان ، پدر فضایل و نیکیها، جمال الدین احمد بن محمد بن فهد حلى قدس الله روحه ).

غروب

سرانجام سال ۸۴۱ ق فرا رسید و از عمر احمد بن فهد ۸۵ سال گذشته بود و آخرین لحظات زندگى شیخ بود. او مشتاق دیدار بى پرده دوست ، آماده پرواز شده ، بال گشود و غبار طبیعت را از روح خود زدوده چشم دوستان در فراق شیخ ترانه جدایى سرداد و گلاب اشک را مویه کرد. دوستداران شیخ جنازه را بر گرفته ، در میان اندوه مومنان تا باغ نقیب علویین کربلا تشییع کرده ، به خاک سپردند.

آرامگاه آن مرد نامى از همان ابتدا مورد توجه مومنان و عالمان بود. نقل کرده اند آقا سید على طباطبایى (مولف کتاب (ریاض المسائل ) ) بر زیارت قبر او مداومت داشته است .  قبر او اکنون در مدرسه اى از مدارس علوم دینى قرار دارد و زیارتگاه عام و خاص است .
(یادش جاودان باد و اندیشه و عملش اسوه زندگى ها)

گلشن ابرار//جمعی از پژوهشگران حوزه علمیه قم

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=