دانشمندان و بزرگان ایرانی معاصرزندگینامه دانشمندان و بزرگان ایرانیشعرا-هشعرای برجسته معاصر*شعرای قرن چهاردهم(معاصرشمسی)شعرای قرن سیزدهم

زندگینامه استاد جلال الدین همائى‏

Homai-2-0 زندگینامه استاد جلال الدین همائى‏

جلال الدین همایى روز سیزدهم دیماه ۱۲۷۸ هجرى شمسى، در یکى از محلات جنوبى اصفهان دیده به جهان گشود. خانواده وى، اهل علم و دانش و تقوى و معنویت بودند، از پدر بزرگش ((هما)) تا عموهایش ((عنقا)) و ((سما)) و پدرش ((طرب)) همه و همه اهل علم و فضیلت بودند.

جلال الدین از چهارسالگى درس خواندن را شروع کرد.پدر و مادرش همواره او را تشویق مى ‏کردند. پدرش او را درس مى ‏داد و مادرش با او، درس را تمرین و تکرار مى ‏نمود. علاوه بر این مادرش با او، درس را تمرین و تکرار مى‏ نمود. علاوه بر این ما درس قرآن کریم، دعاهاى گوناگون، گلستان سعدى و غزلیات عرفانى حافظ شیرازى را به جلال الدین مى‏آموخت مى‏ آموخت.

پس از مدتى وى را به مکتب خانه فرستادند، استاد مکتب خانه، بانویى پرهیزکار و معلمى دلسوز و ماهر با عنوان ((ملا باجى)) بود و با علاقمندى زیاد، اصول فروع دین و جزع آخر قرآن را به جلال الدین و سایر شاگردانش یاد مى ‏داد.

جلال الدین بعد از پایان مکتب خانه، نزد استاد میرزا عبد الغفار و از محضر وى بهره‏ ها جست. یک از مسائل مهمى که زندگى را بر جلال الدین تنگ مى‏ نمود، فقر و تنگدستى شدید وى بود. هنگامى که به سن سیزده سالگى رسید، پدر مهربانش را از دست داد و جز تعدادى کتاب، چیز دیگرى براى او باقى نگذاشت، لذا دوران تحصیلات او با تهیدستى و ریاضت توام بود..

جلال الدین با این همه، هرگز حاضر به قبول وجوهات شرعى نبود. عبادات استیجارى را که معمولا طلاب مى‏ پذیرفتند، مورد پذیرش وى قرار نمى‏ گرفت و از قبول اینگونه در آمدها دورى مى ‏نمود و مخارج زندگى خود را از راه کتابت و خطاطى تامین مى ‏کرد. صحافان به او مراجعه مى ‏نمودند و در مقابل هر هزار سطر نوشتن، یک تومان به جلال الدین اجرت مى دادند و او با همین مزد ناچیز، زندگى را در کمال سادگى و فقر مى‏ گذرانید.

استاد جلال الدین همائى در سال ۱۳۲۵ هجرى شمس، در کنگره نویسندگان شرکت نمود و عضویت فرهنگستان را نیز به عهده داشت. در سال ۱۳۲۶ همراه با برادر بزرگترش در مدرسه ((حقایق)) اصفهان و سپس در مدرسه ((قدسیه)) رفت و از محضر اساتید مشهورى مانند ((شیخ ابو القاسم عراقى)) استفاده کرد. در سال ۱۳۲۸ به مدرسه علمى ((نیماورد)) رفت و با حدود بیست سال اقامت در این مدرسه علوم اسلامى اعم از عقلى و نقل را فرا گرفت و در علوم متداول روز، به مقام و مرتبه بزرگى دست یافت. او بر اثر پیشرفت در تحصیلات عالیه در زمینه فقه و اصول و قدرت استنباط احکام شرعى، موفق به اخذ چندین فقره اجازه روایت و اجتهاد از علماء و مراجع تقلید گردید.

استاد جلال الدین همائى از سال ۱۳۰۰ هجرى شمسى که جوانى بیست دو ساله بود، در مدارس جدید، حوزه ‏هاى علمیه و دانشگاه تدریس رشته‏ هاى علوم را آغاز کرد. مدتى در دوره دوم دبیرستان ((صارمیه)) تدریس مى ‏نمود و از جمله شاگردان او، ((پرفسور تقى فاطمى)) استاد ریاضیات و ((دکتر محمد نصیرى)) رئیس سابق دانشکده حقوق و ((دکتر کمال الدین جناب)) بود.

در سال ۱۳۰۷ استاد همائى به تهران آمد و با حقوق هشتاد تومان در ماه، در وزارت معارف استخدام گردید. وزارت معارف او را به تبریز اعزام نمود و در همین سفر بود که استاد کتاب ((تاریخ ادبیات ایران)) را تالیف کرد.

او سه سال بعد به تهران انتقال یافت و در دبیرستان شرف و مدرسه دارالفنون به تدریس اکتفاء نمى ‏کرد، در انجمن ادبى فعالیت مى ‏نمود، مسئولیت دانشسراى عالى را به عهده داشت، در کلاس روزنامه نگارى دانشکده حقوق کار مى‏کرد.استاد جلال الدین همائى به اندازه‏اى در تبلیغ و گسترش اسلام اهتمام مى‏ورزید که در مقابل تدریس فقه، حاضر به قبول و دریافت حق التدریس نبود، بلکه هدفش، احیاء فقه اسلامى بود و دیگر هیچ.

کار استاد و لیاقت و شایستگى او به قدرى بالا گرفت که دانشکده‏ها و دانشگاههاى مختلف او را براى تدریس در دوره‏هاى لیسانس، فوق لیسانس و دکترا دعوت مى‏نمودند، زیرا درسهائى مانند ((صناعات ادبى))، ((مطول تفتازانى)) را به بهترین و موثرترین شیوه تدریس مى‏ کرد.

در سال ۱۳۱۳ هجرى شمسى، استاد با خانم ((صدرى ثقفى)) دختر ((حاج حسین ثقفى)) که از محترمین اصفهان بود، ازدواج کرد. همسر استاد اهل علم و دانش بود و در حکمت و طب نیز دست داشت و ثمره این ازدواج سه فرزند دختر بود.
استاد جلال الدین همائى در اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۳ در کنگره عظیم ((ابن سینا)) حضور و شرکت فعال داشت. سال بعد سفرى به بیروت کرد و کرسى استادى زبان و ادبیات فارسى را در دانشگاه بیروت افتتاح نمود.

وى در بیشتر مجامع علمى و ادبى حاضر مى‏شد و نسبت به شخصیت‏هاى علمى و محافل ادبى، بى تفاوت نبود. در مجلس یاد بود ((احمد بهمنیار)) در دوازدهم آبان ماه سال ۱۳۳۴ و هم چنین در کنگره بزرگداشت ((مولوى)) حضورى آشکار داشت و مسئولیت برنامه و سخنرانى برنامه ((مرزهاى دانش)) در رادیو ایران به عهده گرفت. استاد عضو ((انجمن تحقیق در ادبیات و زبان‏هاى خارجى)) بود.

او آثار و تالیفات گرانبها و فراوانى از خود به یادگار گذاشت که از جمله مى‏توان این عناوین را نام برد:
۱- تاریخ ادبیات ایران.
۲- غزالى نامه.
۳- فنون بلاغت و صناعات ادبى.
۴- مولوى نامه.
۵- دیوان سنا.
۶- تصوف در اسلام.
۷- تصحیح ((نصیحه الملوک غزالى)).
۸- تصحیح ((مصباح الهدایه و مفتاح الکنایه)) تالیف ((عزاالدین محمود کاشانى)).
۹- رساله دستور زبان فارسى.
۱۰- تاریخ علوم اسلامى.
در سال ۱۳۴۵ هجرى شمسى، پس از طرح قانون تمام وقت دانشگاهها، استاد ضمن نامه‏اى که متن آن با بیت زیر آغاز گردیده بود، تقاضاى بازنشستگى نمود:

رسم است که مالکان تحریر
آزاد کننده بنده پیر
 و بدین وسیله کار رسمى استاد در دانشگاهها پایان یافت، در حالى که او همواره حسرت مى‏ خورد که چرا از علم و دانش، آنچنان که باید و شاید، بهره نگرفته است!

استاد جلال الدین همائى، دانشمند بزرگ و شاعر توانا، در ششم ماه رمضان سال ۱۴۰۰ هجرى قمرى، مطابق با هشتم تیرماه سال ۱۳۵۹ شمسى، چشم از جهان فروبست و در حسینیه ((لسان الارض)) اصفهان دفن گردید.
در اینجا بى تناسب نیست چند شعر از سروده‏هاى ((استاد همائى)) را در مرثیه شهیدان عاشورا، مورد مطالعه قرار دهیم:

الا اى فروزند دل آفتاب
به جسم شهیدان سبکتر بتابشهیدان قربانگه راستین
فشانده به حق، بر دو کون آستین

جگر گوشگان پیمبر همه
گل باغ زهراى اطهر همه

عزیزان درگاه عزت نشان
فتاده به چنگال مردم کشان

جگر گوشه‏هاى رسول خداى
زده تشنه در موج خون دست و پاى

ز خون شهیدان، زمین سرخپوش
ز آه یتیمان، زمین پرخروش

 از این سر زمین، تا به روز شمار
نروید مگر، لاله داغدار.

 
 
از بهار تا شهریار، ج ۱، ص ۳۲۵٫ 
نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=