باسمه تعالى
اَلْحَمْدُ لِلّهِ وَحْدَه ، وَ الصَّلاهُ عَلى سیِّد اَنْبیائِهِ وَ عَلى آلِهِ الطَّیِّبین وَ اللَّعْنُ عَلى أَعْدائِهِمْ أَجْمَعینَ.
جماعتى از مؤ منین و مؤ منات ، طالب نصیحت هستند، بر این مطالبه ، اشکالاتى وارد است ، از آن جمله :
۱ – نصیحت در جزئیّات است ، و موعظه اعمّ است از کلیّات و جزئیّات ، ناشناسها همدیگر را نصیحت نمى کنند.
۲ – ((مَنْ عَمِلَ بما عَلِمَ، وَرَّثَهُ اللّهُ عِلْمَ ما لَمْ یَعْلَمْ)) [و] [مَنْ عَمِلَ بِما عَلِم ] کُفِىَ مالَمْ یَعْلَمْ)) [و] (وَالَّذینَ جاهَدُوا فینا، لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا).
[به ] آنچه مى دانید عمل کنید، و در آنچه نمى دانید احتیاط کنید تا روشن شود. و اگر روشن نشد بدانید که بعضِمعلومات را زیرپا گذاشته اید، طلب موعظه از غیرِ عامل ، محلّ اعتراض است ، و قطعاً مواعظى را شنیده اید و مى دانید، عمل نکردید وگرنه روشن بودید.
۳ – همه مى دانند که ((رساله عملیّه )) را باید بنگرند و بخوانند و بفهمند، و تطبیق عمل بر آن نمایند، و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ پس نمى توانند بگویند: ((ما نمى دانیم چه بکنیم و چه نکنیم .))
۴ – کسانى که به آنها عقیده دارید نظر به اعمال آنها نمایید، آنچه مى کنند از روى اختیار بکنید، و آنچه نمى کنند از روى اختیار نکنید؛ و این از بهترین راه هاى وصول به مقاصد عالیه است ((کُونُوا دُعاهً إِلَى اللّهِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ))(۱۳۹)مواعظ عملیّه بالاتر و مؤ ثّرتر از مواعظ قولیّه است .
۵ – از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه در تعقیبات و غیر آنها، و کثرت تردّد در مساجد و مشاهد مشرّقه ، و زیارت علما و صُلَحا و همنشینى با آنها، از مرضیّات خدا و رسول صلّى اللّه علیه و آله است و باید روز به روز مراقب زیادتى بصیرت و اُنس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.
و بر عکس ، کثرت مجالست با اهل غفلت ، مزید قساوت و تاریکى قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است ؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفاء در ایمان ، به سوء حال و نقصان مبدّل مى شوند؛ پس مجالست با ضعیف الایمان – در غیر اضطرار و براى غیر هدایت آنها – سبب مى شود که ملکاتِ حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد:
((جالِسُوا مَنْ یُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُهُ، وَ یَزیدُ فى عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ، وَ یُرَغِّبُکُمْ فِى الاَّْخِرَهِ عَمَلُهُ.))۶ – از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل بى نیاز مى کند از غیر آن ؛ یعنى غیر محتاج است به آن ، و او محتاجِ غیر نیست ، بلکه مولِّد حسنات و دافع سیّئات است : (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالاِْنْسَ إِلاّ لِیَعْبُدُونِ.) [یعنى ] عبودیّتِ ترکِ معصیت در عقیده و عمل .
بعضى گمان مى کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم !! غافلند از اینکه معصیت ، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم کبیره است ؛ مثلاً نگاه تند به مطیع براى تخویف ، إ یذاءِ مُحرَّم است ؛ [و] تبسّم به عاصى براى تشویق ، اعانت بر معصیت است .
محاسن اخلاقِ شرعیّه و مفاسد اخلاق شرعیّه در کتب و رسائل عملیّه متبیّن شده اند.
دورى از علماء و صلحا سبب مى شود که سارقینِ دین فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را بخرند به ثمنهاى بَخْس و غیرمبارک ، همه اینها مجرّب و دیده شده است .
از خدا مى خواهیم که عیدى ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان ، موفقیّتِ به ((عزم راسخِ ثابتِ دائم بر ترک معصیت )) قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویّه و اُخرویّه است ، تا اینکه ملکه بشود ترک معصیت ؛ و معصیت براى صاحب ملکه ، به منزله زهر خوردن براى تشنه است یا میته خوردن براى گرسنه است .
البتّه اگر این راه تا آخر مشکل بود و به سهولت و رغبت منتهى نمى شد، مورد تکلیف و ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمى شد.
وَ ما تَوْفیقى إِلاّ بِاللَّهِ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ، وَ إِلَیْهِ أُنیبُ)). وَ الْحَمْدُ لِلّهِ أَوّلاً وَ آخِراً، وَ الصَّلاهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ، وَ اللَّعْنُ الدّائِمُ عَلى أَعْدائِهِمْ أَجْمَعینَ.
۱۷ ربیع المولود ۱۴۱۹
مطابق با ۲۱/۴/۱۳۷۷
برگی از دفتر افتاب//رضا باقی زاده