دوستى داشتم به نام مرحوم سرهنگ محمود مجتهدى که درک محضر ایشان را کرده بود ونیز از انفاس او بهره اى داشت ، او مى گفت : روزى پس از پایان درس ، عازم حجره یکى از طلبه ها که وارد شد و مراسم احترام معمول گردید و پس از اندکى جلوس ، برخاسته و حجره را ترک گفتند وچون منظور از این دیدار را پرسیدم ، فرمود: شب گذشته به هنگام سحر، فیوضاتى بر من اضافه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست و چون توجه کردم دیدم که این آقاى طلبه به تهجد برخاسته و در نماز شب اش به من دعا مى کند و این فیوضیات اثر دعاى اوست ، این بود که به عنوان سپاسگذارى از عنایاتش ، به دیدار او رفتم !
طبیب دلها//صادق حسن زاده