یکى از همسایگان علامه نقل مى کنند یک روز صبح حضرت علامه طباطبایى شخصى را به دنبال ما فرستادند با اینکه علامه براى کار شخصى به کسى مراجعه نمى کرد رفتیم دیدیم که بسیار ناراحت است و نمى توانست مطالعه کند…
معلوم شد که گربه اى در چاه حیاط خلوت خانه ایشان افتاده است و با آنکه مرتب براى آن غذا مى ریخت ولى بسیار ناراحت بود که چرا باید غفلت شود و سر چاه باز مانده باشد و حیوانک در آن بیفتد.
سپس دستور داد تا مقنى بیاورند. و در چاه را باز کند و گربه را بیرون بیاورند به نقل از فرزند ایشان این کار حدود۱۵۰۰ تومان در آن زمان براى ایشان خرج برداشته بود ولى بسیار خوشحال بود که حیوانى را نجات داده است .
درس زندگی//سید رضا حسینی