در شهریور ۱۳۳۳ در خرمشهر به دنیا آمد و در دوران تحصیل در دبیرستان، به جلسات قرآن و تفسیر رفتوآمد داشت. وی در همان اوان به هستههای مبارزه با حکومت پهلوی پیوست و به همراه برادر کوچکش، در اواخر ۱۳۴۹ ش، عضو گروهی بهنام حزباللّه شد. اعضای این گروه برای برقراری حکومت اسلامی به رهبری امامخمینی، به مبارزه مسلحانه پرداختند اما مأموران ساواک با شناسایی این گروه، در ۱۳۵۱ ش چهل تن از آنان، از جمله جهانآرا، را دستگیر کردند.
جهانآرا به یک سال زندان محکوم شد (صمدی، ص ۵۱؛ نیکجو، ص۳۷۸) و پس از آزادی، تحصیلات دبیرستان را بهپایان رساند و از ۱۳۵۴ ش، در مدرسه عالی بازرگانی تبریز بهتحصیل ادامه داد. همزمان، فعالیتهای سیاسی خود را با تأسیس انجمن اسلامی از سر گرفت (نیکجو، ص ۳۷۳؛ صمدی، همانجا). در پی آگاهی ساواک از فعالیتهایش تحصیل را رها کرد و به گروه «منصورون» پیوست (این گروه مبارزاتی در ۱۳۴۹ ش در خرمشهر تأسیس شد و پس از انقلاب اسلامی یکی از هفت گروه تشکیلدهنده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بود؛ راهوارمنفرد، ص ۱۲۶؛ اکبرنژاد، ص ۱۲؛ نیکجو، ص ۳۷۸).
دامنه مبارزات جهانآرا به تهران، قم، یزد، اصفهان و کاشان گسترش یافت. مأموران ساواک برادرش، علی، را در ۱۳۵۷ ش دستگیر و در زیر شکنجه به شهادت رساندند. محمدعلی در صدد بود از طریق سیدعلی اندرزگو برای گذراندن دوره آموزش جنگ چریکی به سوریه سفر کند اما درپی واقعه هفده شهریور * ۱۳۵۷ از سفر منصرف شد («زندگینامه محمدعلی جهانآرا»، ص ۱۷؛ صمدی، ص ۵۲؛ اکبرنژاد، ص ۳۲ـ۳۳).
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، جهانآرا به زندگی مخفی خود پایان داد و به خرمشهر بازگشت. در همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، «کانون فرهنگی ـ نظامی جوانان مسلمان خرمشهر» با هدایت و راهنمایی او تشکیل شد. این کانون بازوی اجرایی دادگاه انقلاب بود و در دستگیری عوامل فراری حکومت پهلوی نقش داشت. در اوایل ۱۳۵۸ ش، جهانآرا مسئولیت شاخه نظامی کانون را بهعهده گرفت و به آموزش نظامی جوانان خرمشهر پرداخت (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ص ۲۲ـ۲۳؛ انصاری و همکاران، ص ۵۱ ـ۵۴؛ صمدی، ص ۵۲ ـ۵۴).
در ۱۳۵۸ ش، سازمان سیاسی خلق عرب، که سازمانی قومیتگرا بود، به ستاد کانون حمله مسلحانه کرد و هجده تن از اعضای کانون، از جمله جهانآرا، گروگان گرفته شدند که با وساطت مقامات محلی آزاد شدند اما گروه قومیتگرا با تسلط یافتن بر خرمشهر، شهر را به آشوب کشاند (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ص ۲۵؛ انصاری و همکاران، ص ۵۷) و جنگ مسلحانه را آغاز کرد که تا دو ماه ادامه یافت (رجوع کنید به اطلاعات، ش ۱۵۸۶۷، ۹ خرداد ۱۳۵۸، ص ۱ـ۲؛ طالع، ص ۶۲ـ۶۴؛ انصاری و همکاران، ص ۶۱ـ ۶۸، ۷۷).
با پایان یافتن غائله، جهانآرا به همراه چند تن از اعضای کانون در ۱۳۵۸ ش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خرمشهر را تشکیل داد (نیکجو، ص ۳۸۲). به فاصله اندکی به فرماندهی اینسپاه منصوب شد (صمدی،ص ۵۳؛ اکبرنژاد، ص ۳۴). در ۱۳۵۸ ش، مهمترین اقدام جهانآرا مقابله با اقدامات خرابکارانه به نام جنگ انفجارها، در منطقه خرمشهر بود (هدایت جهانآرا، مصاحبه مورخ ۷ تیر ۱۳۸۳). موج دوم انفجارها از مهر ۱۳۵۸ آغاز شد که کنسولگری عراق و مدرسه عراقیها و دفتر مشترک اداره اروندرود در خرمشهر، سه کانون اصلی طراحی و پشتیبانی آن بود. با اقدامات مستمر جهانآرا از تعداد انفجارها کاسته شد، اما، انفجارها تا آغاز حمله عراق به ایران ادامه داشت (رجوع کنید به همان مصاحبه؛ انصاری و همکاران، ص ۱۰۱ـ۱۱۷).
در نیمه نخست ۱۳۵۹ ش، در پی فعالیتهای نیروهای عراقی در مناطق مرزی، جهانآرا وقایع را از طرق مختلف به مقامات رسمی کشور گزارش کرد که ثمری نداشت و او ناگزیر در صدد آمادهسازی نیروهای بومی برای دفاع بر آمد (اکبرنژاد، ص ۱۷). پس از حمله عراق به ایران، جهانآرا نیروهای سپاه را در خرمشهر سازماندهی کرد. آنها با وجود پشتیبانی ناچیز مرکز، ۳۵ روز در برابر نیروهای عراقی مقاومت کردند و پس از ناامیدی از ارسال نیروهای کمکی و مهمات، ناگزیر از تخلیه شهر شدند. پیگیری او در گزارش کارشکنیهای مسئولان به امام خمینی، واکنشهایی را به دنبال داشت (رجوع کنید به «سید محمدعلی جهانآرا در یک نگاه»، ص ۴؛ نیکجو، ص ۳۸۷).
جهانآرا در آبان ۱۳۵۹ به فرماندهی سپاه اهواز منصوب شد و در این سمت، به طراحی و هدایت اقدامات نظامی برای جلوگیری از پیشروی نیروهای عراقی پرداخت. عملیات ثامنالائمه در ۵ مهر ۱۳۶۰ که به شکست حصر آبادان انجامید، از مهمترین کارهای او بود. پس از موفقیت در این نبرد هواپیمای حامل جهانآرا و جمعی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و ارتش بهدلیلی نامعلوم دچار سانحه هوایی شد و آنان به شهادت رسیدند (صمدی، ص ۵۴؛ روزها و رویدادها ، ج ۳، ص ۲۹ـ۳۰؛ ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس ، ج ۳، ص ۲۸۲ـ۲۸۳).
منابع:
(۱) ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس ، تألیف محمد جوادیپور و دیگران، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۳ـ۱۳۷۶ ش؛
(۲) صغرا اکبرنژاد، خرمشهر؛
(۳) کو جهانآرا: گفت و گو با صغرا اکبرنژاد همسر سردار شهید سید محمد جهانآرا ، تهران ۱۳۸۲ ش؛
(۴) مهدی انصاری، محمد درودیان، و هادی نخعی، خرمشهر در جنگ طولانی ، تهران ۱۳۷۷ ش؛
(۵) کریم راهوار منفرد، احزاب، تشکلها و جناحهای سیاسی ایران امروز: از سال ۱۳۸۰ـ۱۳۵۷ ، تهران ۱۳۸۲ ش؛
(۶) روزها و رویدادها ، تهیه و تنظیم دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کلقوا، ج ۳، تهران: زهد، ۱۳۷۷ ش؛
(۷) «زندگینامه محمدعلی جهانآرا فرمانده سپاه پاسداران منطقه ۸ کشور»، اطلاعات ، ش ۱۷۴۱۱، ۷ مهر ۱۳۶۳؛
(۸) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، خرمشهر در جنگ ، تهران ۱۳۸۰ ش؛
(۹) «سیدمحمدعلی جهانآرا در یک نگاه»، رسالت، ش ۲۲۲۵، ۳۱ شهریور ۱۳۷۲؛
(۱۰) محمدعلی صمدی، یادگار سرداران ، تهران ۱۳۷۶ ش؛
(۱۱) هوشنگ طالع، تجاوز عراق، خیانت خودی، حمایت بیگانه، لنگرود ۱۳۸۰ ش؛
(۱۲) احسان نیکجو، سیری در اندیشههای سرداران شهید، تهران: بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، [بیتا.].
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۱