جبل عامل
ناحیه ی جبل عامل، لبنان به داشتن ستارگانی فروزان و بی شمار در آسمان علم و فقاهت مکتب انسان ساز شیعه، معروف خاص و عام است.[۱]
در نقلی آمده است که در زمان شهید ثانی و در تشیع جنازه ی شخصی، در یکی از قریه های جبل عامل، هفتاد مجتهد امامی شرکت کرده بودند.[۲ ]شیخ حرّ عاملینیز در این خصوص این گونه گفته است که تعداد علمای جبل عامل لبنان، یک پنجم علمای شیعه اند، با این که جمعیت آنان از یک دهم شیعیان جهان نیز کم تر است. [۳ ] یکی از این ستارگان که مانند خورشیدی تابناک بر آسمان فقه و فقاهت می درخشد، دانشمندی پرکار و پرتوان به نام سید محمد بن علی بن حسین بن ابی الحسن موسوی عاملی جُبعی[۴] ملقب به شمس الدّین[۵] است. او به «صاحب مدارک» معروف است.
خانواده ای آسمانی
شمس الدین[۶] سید محمد در سال ۹۴۶ قمری در خانواده ای با تقوا و عارف به احکام اسلامی متولّد شد. [۷] این خانواده عالم زاده و عالم پرور بود.پدرش عالم فاضل سید علی موسوی عاملی در زمان خود دانشمندی ممتاز بود و از علمای نابغه ی عصر خویش به شمار می آمد و مورد احترام و اعتماد مردم بود.مادرش نیز دختر (شهید ثانی) شیخ زین الدین عاملیبود که از دانشمندان بزرگ و سرامد شیعه محسوب می شود.[۸]
سید محمد از ناحیه ی پدر، از تبار سادات و دانشمندان و از ناحیه ی مادر نیز سبط آن دانشمند شهید است [۹]. لازم به ذکر است که سید محمد برادر دیگری به نام سید علی داشته که به نورالدین ثانیمعروف بود؛ و ایشان نیز از دانشمندان و فقهای عصر خود در شامو مکهبوده است.[۱۰]
تحصیلات
سیدمحمد تحصیلاتش را در زادگاه خود آغاز کرد. درطول تحصیل با دایی خود شیخ حسن (صاحب معالم) فرزند شهید ثانی هم درس بود. اساتید آنان هم مشترک بوده است.[۱۱]آن دو برای تحصیل در نجف اشرف نیز باهم مهاجرت کردند.[۱۲] حوزه ی علمیه ی نجف، بزرگ ترین و کامل ترین مکانی بود که تمام دانشمندان برای فراگیری علوم کامل اسلامی در آن زمان به آن جا مهاجرت می کردند.این دو (صاحب مدارک و معالم) چونان دو سلحشور بر دشت و دمن دانش می تاختند و برای دانش اندوزی حدّ و مرزی قائل نبودند.[۱۳]
صاحب مدارکو صاحب معالمهر دو مصداق حقیقی نفس سلیم بودند. در نماز به هم اقتدا می کردند و به درس هم حاضر می شدند. وقتی هر کدام کتابی تألیف می کرد به دیگری عرضه می داشت و بعد از مذاکره در اطراف مطلب و تنقیح آن، با توافق هر دو، ثبت اوراق می کردند. [۱۴]بعد از دو سال و اندی آن دو در حالی که به درجه ی اجتهاد رسیده بودند، به وطن شان، جبل عامل، بازگشتند.[۱۵]
اساتید
سید محمد شمس الدین برای رسیدن به درجات بالای علمی، از محضر اساتید برجسته ای استفاده کرد که هر کدام از آن استادان دانشمندانی بزرگ بودند. از جمله آن اساتید عبارت اند از:
۱ ـ پدرش سید نورالدین علی (ره)[۱۶]
۲ ـ سید علی صائغ حسینی جزینی(ره)[۱۷]
سید محمد در نزد این دو استاد که از شاگردان شهید ثانی بودند، درس های ادبیات عرب و منطق و ریاضی و علوم معقول و منقول و فروع را فرا گرفت.[۱۸]
۳ ـ ملا عبدالله یزدی، رحمهالله (صاحب حاشیه درمنطق)
پس از رحلت سید علی صائغ؛ ملا عبدالله یزدیبه منطقه جبلعاملآمد و «صاحب مدارک» و «صاحب معالم» درس های منطق، مطول، حاشیه خطائی، حاشیه ملا عبدالله را به همراه کتاب تهذیب منطق از او فرا گرفتند. البته علاوه بر این دروس وی بر آنها فقه و حدیث را نیز تدریس نمود.[۱۹]
۴ ـ احمدبن حسن نباطی عاملی(ره)[۲۰]
۵ ـ شیخ حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهایی(ره)
سید محمد در محضر عبدالصمد که از شاگردان شهید ثانی بود، بهره ها گرفت و روایاتی را به واسطه ی ایشان از شهید ثانی نقل کرد.[۲۱]
۶ ـ مقدس اردبیلی، رحمه الله
هنگامی که در درس مقدس اردبیلی حاضر شدند، از او درخواست کرد: «چون ما نمی توانیم مدت زیادی را در عراق بمانیم، اگر صلاح می دانی آن طور که ما می خواهیم، برای ما تدریس کن.».
استاد به آنان گفت: چگونه؟
گفتند:ما پیشاپیش درس ها را مطالعه می کنیم. اگر مطلبی را فهمیدیم، نیازی به تقریر شما نیست و اگر چیزی را نفهمیدیم، آن گاه شما تدریس کنید.
استاد کار آنان را پسندید و آنان در محضر او برخی دروس از جمله اصول و منطق و کلام و کتاب هایی مانند شرح مختصر عضدی و شرح شمسیهو شرح المطالعرا فرا گرفتند.[۲۲]
جالب است فراگیری آنان از این استاد فرزانه، در زمانی بود که مقدس اردبیلی بر کتاب ارشاد شرحیرا می نوشت و بخش هایی از نوشته اش را به آنان می داد تا در عبارت آن نگاه کنند و نوشته های غیرفصیح را اصلاح کنند.[۲۳]
شاگردان
صاحب مدارک شاگردان فراوانی داشت که اکثر آنان جزء علما و دانشمندان شدند. از جمله شاگردان او می توان اینان را نام برد:
۱ ـ سید اسماعیل بن علی کفرحوثی
۲ ـ حسن بن علی حانینی
۳ ـ عبدالسلام بن محمد مشغ پدر بزرگ (مادری) مؤلف کتاب امل الآمل
۴ ـ عبداللطیف بن علی بن احمد بن ابی جامع عاملی
۵ ـ علی بن احمدبن موسی نباطی نجفی
۶ ـ برادرش سید علی بن علی بن ابی الحسن
۷ ـ محمد امین استرآبادی
۸ ـ علی بن محمد الحر مشغری پدر بزرگ مؤلف کتاب امل الآمل
۹ ـ نجیب الدین علی بن محمد بن مکی جبیلی جبعی[۲۴]
نوه ی شهید ثانی، به نام شیخ محمد بن حسن بن زین الدین عاملی هم از شاگردان صاحب مدارکبوده است.[۲۵]
شخصیت معنوی و علمی
صاحب مدارک، شخصیتی بزرگوار و دانشمندی فاضل و متبحّر و ماهر و محققی تیزبین بود و زاهد و عابد و صاحب ورع بود.[۲۶]
او، اسوه و جلودار محققان است.[۲۷] او، سیدی از سادات ما و بزرگی از بزرگان ما و فقیهی از فقهای ما (شیعیان) بود.[۲۸]
سید محمد از کثرت ورع و تقوا و علاقه مندی شدید به اشتغالات علمی، زیارت امام رضا، علیه السلام، را ترک کرد؛ زیرا، از آن بیم داشت که در صورت مسافرت به ایران، شاه عباس کبیر از او بخواهد که وارد دربار شود.[۲۹] او، فقیهی محدث و جامع فنون و علوم بود.[۳۰] روایاتی را به واسطه ی اساتیدش از شهید ثانی نقل کرده است[۳۱] و [۳۲]
اگر مسئله ای از یکی از آن دو (صاحب مدارک و معالم) پرسیده می شد، او، سؤال کننده را به دیگری (که این مسئله را با اجتهاد، استنباط و حکم آن را استخراج کرده بود) ارجاع می داد و می گفت: «او مرا از زحمت استنباط این سؤال آسوده ساخته است.[۳۳]».آن دو در اخبار، طریق خاصی ابداع کردند و به صحیح اعلایی قائل شدند. براساس آن، بایستی روات، اثنا عشری و عادل باشند و بر عدالت شان نیز دو نفر شهادت داده شده باشد. به این ترتیب آنان بسیاری از اقوال علمای قبل از خود را رد کردند.[۳۴]
سید محمد، روش فقهی استادش مقدس اردبیلی را دنبال کرد. او، در احادیث، تحقیق و تحفص میکرد و آرا و اقوال و دریافت های علما را حجت نمی دانست.[۳۵]در عین حال، او، الگوی محققان و مقتدای نکته پردازان و زبان علمای متاخر بود[۳۶]. سید محمد موسوی عاملی از جمله علمای شیعه است که به وجوب عینی نماز جمعه در زمان غیبت، قائل شد و بر آن در تالیفاتش تصریح کرد.[۳۷]
تالیفات
«صاحب مدارک» با آن که تالیفات زیادی ندارد، ولی آن را به کثرت تحقیق آراسته است و تالیفاتش جامع و کامل و حاوی فواید و مطالب بسیار است.
از تالیفات او است:
۱ ـ مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام
۲ ـ حاشیه بر الفیّه الشهید
۳ ـ شرح المختصر النافع محقق
۴ ـ حاشیه بر استبصار
۵ ـ حاشبه بر تهذیب الاحکام شیخ طوسی
۶ ـ حاشیه الروضهالبهیه(شرح لمعه)[۳۸]
۷ ـ شرح قصائد ابن ابی الحدید
۸ ـ حاشیه بر شرح الفیّه ابن ناظم[۳۹]
برخی انتساب کتاب های شرح قصائدابن ابی الحدیدو حاشیه بر شرح الفیّه ابن ناظم[۴۰ ]را به ایشان مردود شمرده اند.[۴۱]
شهرت سید محمد شمس الدّین
یکی از تالیفات گران سنگ او، کتاب شریف مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام است.[۴۲] ایشان در این نوشته، کتاب شرائعرا از اول تا آخر باب حجّ، به صورت تعلیقه و حاشیه شرح کرده است.[۴۳]
از امتیازات این کتاب متانت در استدلال و اعتماد بر روایات مسلم است که مبتنی بر دلایل عقلیه است. کتاب مدارکهر چند ناقص مانده و فقط مبحث عبادات آن در سه جزء تالیف شده، لکن اثری است مورد اعتماد فقها است، و از نوشته های استوار و فاخر در فقه استدلالی به شمار می رود[۴۴] و مرجعی علما و فقها است.[۴۵]
انگیزه ی نوشتن کتاب مدارک از آن جا شروع شد که جد بزرگوار سید محمد «شهید ثانی» جلد اول مسالکرا به طور اختصار بر حاشیه بر شرایع نوشت، ولی، تصمیم به تفصیل گرفت و بسیاری از اوقات می فرمود: «می خواهم کتابی دیگر در تکمیل این کتاب اضافه کنم تا جبران کمبودها شود.».
اگرچه روزگار به او فرصت نداد، الحمد لله رب العالمین نوه ی بزرگوار آن شهید، سید محمد، تکمله آن را نوشت. گفته می شود که او در مدت ۹ ماه این کتاب را نوشته است. او این کتاب ارزشمند را در سال ۹۹۸ هجری قمری به پایان رساند.[۴۶]همین کتاب نفیس، باعث شد که این عالم فقیه، به شهرت برسد. لذا که به او، «صاحب مدارک» گویند.
حواشی و تعلیقات بر مدارک الاحکام
حواشی و تعلیقات گسترده ای که بر کتاب مدارک الاحکامنوشته شده، نشانه ی آن است که این تالیف، نقطه عطفی در نوشتار فقهی جهان تشیّع بوده است. برای کوتاه شدن سخن، به برخی از آن ها اشاره می شود.برجسته ترین حاشیه بر مدارک الاحکام، کاری سترگ از استاد بزرگ آیت الله وحید بهبهانی است[۴۷] که بسیار ارزشمند و نفیس است.
نام دیگر بزرگانی که بر این کتاب، تعلیقه زده اند، چنین است:
۱ . صاحب مفتاح الکرامهسید محمد جواد حسینی شقرایی نجفی
۲ . محمد امین بن محمد استرآبادی[۴۸]
۳ . ملا عبدالله تونی(صاحب وافیه)
۴ . سید علی طباطبائی(مولف کتاب ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل)
۵ . فرزند (صاحب معالم) که به شیخ محمد سبط معروف است.
۶ . محدث بزرگوار شیخ یوسف بحرانی(صاحب حدائق) [۴۹]
این حواشی و تعلیقات نشان دهنده ی اهمیت این کتاب است. معلوم می شود که چه قدر سید محمد برای کتاب خویش زحمت کشیده است تا دارای محتویات بالا و قوی شود.
فرزندان
نام فرزندان او چنین است:
۱ ـ سید حسین [۵۰]
شیخ حرّ عاملی در خصوص او گفته: او، فقیهی فاضل، ماهر، جلیل القدر، و عظیم الشان است که از پدرش و بهاء الدین محمد عاملی درس فرا گرفته است. [۵۱]
هنگامی که سید حسین در خراسان ساکن شد، منصب شیخ الاسلامی به او داده شد و قاضی القضات خراسان شد. [۵۲]او، علاوه، بر این، در کنار مضجع شریف امام رضا، علیه السلام، کرسی درسی دایر کرد و عدّه ی زیادی از محضر او بهره بردند.[۵۳]سید حسین در سال ۱۰۶۹ وفات یافت. ابراهیم بازوی، شاعر معروف آن عصر، شعری در مدح او سروده است.[۵۴]
۲ ـ فرزند دیگرش سید نجم الدین بود.
او، دانشمند فرزانه ای بود. به همراه دو فرزندش (نوه های صاحب مدارک) ابی عبدالله محمدو ابی الصلاح علی، از صاحب معالم اجازه داشتند.[۵۵]خانواده سید محمد، اصیل و عالم پرور و عالم زاده بود. هیچ گاه از علم و فقاهت دور نبودند. این، نشان دهنده ی خانواده ای استوار و خوب و با تقوا است.هر که با خدا معامله داشته باشد هم غیر از این نیست.
اوضاع زمانه
دوره ی زندگی ۶۲ ساله[۵۶] این دانشمند خستگی ناپذیر، در دوره ای ممتاز در تاریخ جهان تشیع واقع شده است؛ چون، مصادف با دوره ای است که برای اولین بار مذهب نجات بخش شیعه در بخش وسیعی از جهان اسلام مذهب رسمی حکومتی مقتدر شد.[۵۷] ایشان در زمان شاه عباس کبیر زندگی می کردند.[۵۸]باید اشاره کرد که اگر کمک علمای شیعه [۵۹] مخصوصاً علمای ناحیه ی جبل عامل لبنان نبود، صفویان هرگز به انجام دادن این کار شگرف نائل نمی شدند.
این دوره، دوره ی رونق علم و فرهنگ شیعی است. تلاش های علمای جبل عامل در این خصوص ستودنی است. برخی از آنان همراه صفویان شدند و به تبلیغ و تحکیم مبانی تشیّع مشغول گشتند. [۶۰] برخی نیز که به همکاری با صفویان روی نیاوردند به پیشبرد فرهنگ و علوم تشیع کمک فراوانی کردند. سید محمد موسوی عاملی جُبعی از جمله کسانی است که وارد دربار صفوی نشد، ولی به کوشش هرچه بیش تر در پپیش برد فرهنگ غنی و علوم انسان ساز شیعی روی آورد.[۶۱]
غروب غم انگیز خورشید دین
سرانجام این دانشمند کوشا و توانا در سن ۶۲ سالگی [۶۲] و در شب دهم ربیع الاول سال ۱۰۰۹ در قریه ی جُبع از جبل عامل لبنان رحلت کرد و در همان جا به خاک سپرده شد. [۶۳] برخی رحلت ایشان را شب شنبه ۱۸ ربیع الاول ۱۰۰۹ قمری می دانند.[۶۴]
شعری در «ماده تاریخ» وفات او سروده شد که چنین است:
و ابن علی سبط ذی المسالک
بعد (نجاح) (و جد ذوالمدارک)
کلمه «نجاح» در این شعر به حساب حروف ابجد نشانه ی عدد ۶۲ است که اشاره به سن او و جمله «وجد ذوالمدارک» اشاره به عدد ۱۰۰۹ است که سال وفات او است.[۶۵]
«رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا»[۶۶]
گلشن ابرارج ۹
۱٫ تاریخشیعه،محمدحسینمظفر؛سیدمحمدباقرحجتی،تهران: دفترنشرفرهنگاسلامی،۱۳۷۵،ص۲۳۵٫
۲٫ الکنی و الالقاب، حاج عباس قمی، تهران: صدر، بی تا، ج۲، ص ۱۰۴٫
۳٫ مدارک الاحکام، سید محمد عاملی، قم: مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۰، ج۱، ص ۱۱ مقدمه کتاب و امل الآمل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۵٫
۴٫ اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات ۱۴۰۳، ج۱۰، ص ۶٫
۵٫ ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج۳، ص ۳۸۱٫
۶٫ ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج ۳، ص ۳۸۱٫
۷٫ اعیان الشیعه، سید محسن امین؛ حسن امین، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۶؛ روضات الجنات فی احوال العلماء، السادات میرزا محمدباقر موسوی خوانساری اصفهانی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۲، همان، ج ۷، ص ۵۴٫
۸٫ امل الآمل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد: مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۶۸٫ ۱۶۹٫
۹٫ ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران: خیام، ج۳، ص ۳۹۲٫
۱۰٫ الکنی و الالقاب، حاج عباس قمی، تهران، صدر، بی تا، ج ۳، ص۹۰ و صص۲۶۹٫ ۲۷۰
۱۱٫ أمل الآمل، محمد بن حسن حرعاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الأندلس، ج۱، ص۱۶۸٫ ۱۶۹٫
۱۲٫ همان.
۱۳٫ روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، میرزا محمد باقر موسوی خوانساری اصفهانی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۲، ج۷، ص ۴۸( با کمی دخل و تصرف)
۱۴٫ ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج ۳، ص ۳۹۳٫
۱۵٫ موسوعه طبقات الفقهاء، شیخ جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، ج ۱۱، ص ۲۸۸٫
۱۶٫ امل الآمل، محمد بن حسن عاملی، سید احمد حسینی؛ بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۶۸، صدر، بی تا، ج۱، ص ۳۳۵٫
۱۷٫ لولؤ البحرین، یوسف بحرانی، بمبئی بی نا، بی تا (چاپ سنگی)، ص ۴۳٫
۱۸٫ روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، میرزا محمد باقر موسوی خوانساری اصففهانی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۲، ج۷، ص ۴۸؛ الکنی والالقاب، حاج عباس قمی؛ تهران، صدر، بی تا، ج۱، ص ۳۳۵٫
۱۹ . اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات ۱۴۰۳، ج۱۰، ص ۶٫
۲۰ . الفوائد الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، حاج عباس قمی، ص ۵۶۰٫
۲۱ . امل الآمل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، صص ۱۶۸ – ۱۶۹٫
۲۲ . اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۷؛ ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج ۳، ص ۳۹۲؛ الفوائد الرضویه، حاج عباس قمی، ص ۵۶٫
۲۳ . اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۷٫
۲۴ . آمل الآمل، محمد بن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۶۸٫
۲۵ . موسوعه طبقات الفقهاء، شیخ جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق (ع) ج ۱۱، ص ۲۸۸٫
۲۶ . امل الامل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۶۸٫
۲۷ . روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، میرزا محمدباقر موسوی خوانساری اصفهانی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۲، ج ۷، ص ۴۸؛ الکنی والالقاب ، حاج عباس قمی، تهران، صدر، بی تا، ج ۷، ص ۴۹٫
۲۸ . نقدالرجال، سید مصطفی تفرشی، قم، مؤسسه ال البیت، ۱۴۱۸، ج ۴، ص ۲۷۰٫
۲۹ . ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج۳، ص ۳۹۲٫
۳۰ . امل الآمل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۶۸٫
۳۱ . امل الامل، محمد بن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۶۸ – ۱۶۹٫
۳۲ . فهرس التراث، سید محمدحسین جلالی، قم، انتشارات دلیل ما، ج۱، ص ۸۲۶٫
۳۳ . ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج۳، ص ۳۹۲٫
۳۴ . قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی؛ محمدرضا حاج شریفی خوانساری، قم، حضور، ۱۳۸۰، ص ۲۶۹٫
۳۵ . تاریخ فقه و فقها، حبیب الله عظیمی، تهران، اساطیر، ۱۳۸۵، ص ۲۳۷٫
۳۶ . اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳، ج۱۰، ص ۷٫
۳۷ . تعلیقه امل الامل، میرزا عبدالله افندی اصفهانی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ص ۷۳٫
۳۸ . ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهرانه خیام، ج۳، ص ۳۸۸٫
۳۹٫ الفوائد الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، حاج عباس قمی، ص ۵۵۹٫
۴۰٫ روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، میرزا محمدباقر موسوی خوانساری اصفهانی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۲، ج ۷، ص ۴۵؛ الفوائد الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، حاج عباس قمی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ص ۵۵۹٫
۴۱٫ اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین؛ بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳،، ص ۱۵۸، ج۱۰، ص ۷٫
۴۲٫ الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، تهران، بی نا، ۱۳۲۵، ج ۲۰، ص ۲۳۹؛ امل الامل، محمد بن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، صص ۱۶۸ – ۱۶۹٫
۴۳٫ ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج۳، ص ۳۸۱٫
۴۴٫ تاریخ فقه و فقها، حبیب الله عظیمی، تهران، اساطیر، ۱۳۸۵، ص ۲۳۷٫
۴۵٫ الفوائد الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، حاج عباس قمی،قم، کتابخانۀ آیت الله مرعشی، ص ۵۵۹٫
۴۶٫ الفوائد الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، حاج عباس قمی، قم: کتابخانه آیت الله مرعشی، ص ۵۵۹٫
۴۷٫ الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، تهران، بی نا، ج ۶، ص ۱۹۶٫
۴۸٫ الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ اقا بزرگ تهرانی؛ اتهران، بی نا، ج۶، ص ۱۹۶٫
۴۹٫ الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، تهران، بی نا؛ ج۶، ص ۱۹۷٫
۵۰٫ تعلیقه امل الامل، میرزا عبدالله افندی اصفهانی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ص ۷۳٫
۵۱ . امل الآمل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج ۱، ص ۷۹٫
۵۲٫ لولوالبحرین، یوسف بحرانی، بمبئی، بی نا، بی تا (چاپ سنگی)، ص ۴۲٫
۵۳٫امل الامل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه اندلس، ج۱، ص ۷۹٫
۵۴٫ موسوعه طبقات الفقهاء، شیخ جعفر سبحانی، قم، مؤسسه امام صادق (ع)، ج۱۱، ص ۹۴٫
۵۵٫ اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، ,,,,,, دارالتعارف للمطبوعات ۱۴۰۳، ج۱۰، ص ۷٫
۵۶٫ مدارک الاحکام، سید محمد عاملی، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۰، ج۱، ص ۳۵ مقدمه کتاب.
۵۷٫پیدایش دولت صفوی در ایران، میشل مزاوی، یعقوب آژند، تهران، ,,,,,, گستره، ۱۳۶۸، ص ۲۸٫
۵۸٫ ریحانه الادب، میرزا احمد مدرس تبریزی، تهران، خیام، ج۳، ص ۳۹۲٫
۵۹٫ محمدحسین مظفر؛ تاریخ شیعه، سید محمد باقر حجتی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۵، ص ۳۰۸٫
۶۰٫ مدارک الاحکام، سید محمد عاملی، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۱۰، ج۱۰، ص ۲۲ مقدمه کتاب.
۶۱٫ اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات ۱۴۰۳، ج ۱۰، ص ۷٫
۶۲ روضات الجنات فی احوال العلما و السادات، میرزا محمدباقر موسوی خوانساری اصفهانی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۲، ج ۷، ص ۵۵؛ الفوائد الرضویه فی احوال علماء المذهب الجعفریه، حاج عباس قمی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ص ۵۵۹٫
۵۳ امل الآمل، محمدبن حسن حر عاملی، سید احمد حسینی، بغداد، مکتبه الاندلس، ج۱، ص ۱۶۹؛ میرزا محمدباقر بن موسوی خوانساری اصفهانی، همان، ج ۷، ص ۵۰٫
۶۴٫ اعیان الشیعه، سید محسن امین، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳، ص ۴۲٫
۶۵٫٫ مدارک الاحکام، سید محمدعاملی، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۰، ج۱۰، ص ۳۵ مقدممه کتاب.
۶۶٫ احزاب، ایه ۲۳٫