وى در ۱۲۹۸ش در تهران به دنیا آمد (رجوع کنید به حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۱۳). از دوران مدرسه سرودن شعر را آغاز کرد و رفتهرفته آثارش در روزنامهها منتشر شد و در انجمنهاى ادبى توجهها را جلب کرد. او در همکارى با نشریه فکاهى توفیق* به طنزپردازى روى آورد و تا آخرین شماره این نشریه از نویسندگان آن، و نزدیک به پنج سال هم سردبیر آن بود. او با نشریات امید، تهران مصور، قیام ایران، خبردار و هفتهنامه غیر طنز آیین اسلام نیز همکارى میکرد (همان، ص ۱۳ـ ۱۶).
وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى و بعد از مدتى کنارهگیرى از طنزپردازى حرفهاى، از ۱۳۶۷ش با خورجین و سپس از نخستین شماره گلآقا در ۱۳۶۹ش با آن همکارى جدّى کرد. همکارى او با گلآقا تا آخر عمرش ادامه یافت (صدر، ص ۱۷۲، پانویس). عمده آثار حالت، کارهاى طنز او و حاصل همکارى دراز مدتش با نشریات، از توفیق تا گلآقا است (رجوع کنید به ادامه مقاله). هدهد میرزا، خروس لارى، شوخ، و ابوالعینک از معروفترین اسامى مستعار اوست (رجوع کنید به حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۱۶؛ طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب، ج ۱، ص ۲۱۲).
حالت سرودن اشعار غیر طنز را نیز با جدّیت دنبال میکرد و در این زمینه هم توجه اهل ادب را جلب کرده بود، چنانکه در ۱۳۲۵ش به نخستین کنگره نویسندگان ایران دعوت شد و رئیس کنگره، محمدتقى بهار*، او را تشویق کرد (حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۱۸؛ برقعى، ج ۲، ص ۱۰۵۵؛ نیز رجوع کنید به نخستین کنگره نویسندگان ایران، ص ۷۳ـ۷۶). چاپ دیوان حالت در ۱۳۴۱ش نیز نقد و نظر مساعد برخى از اهل قلم را به همراه داشت (براى نمونه رجوع کنید به سخن، دوره ۱۳، ش۱۱ و ۱۲، ص۱۲۳۱ـ ۱۲۳۲؛ ابوسعیدى، ص ۴۴ـ۴۷؛ نیز رجوع کنید به حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۲۹ـ۳۱).
حالت، ترانه و تصنیف نیز میسرود (رجوع کنید به بخش دوم مقاله) و به ترجمه هم میپرداخت. او بیست ماه در هند به گفتارگردانىِ (دوبله) فیلم به فارسى مشغول بود و در همانجا آشناییاش با زبان انگلیسى را بیشتر کرد و بر این زبان تسلط یافت. همچنین او که کارمند شرکت نفت بود و در آبادان مسئولیت تهیه مطالب ادبى و طنز نشریات این شرکت را برعهده داشت، در تقریبآ سه سال رکودى که پس از ملى شدن صنعت نفت در کار ادارههاى وابسته به این شرکت ایجاد شد، عربى هم آموخت و از این زبان هم ترجمه کرد (رجوع کنید به ادامه مقاله). وى پس از سفر به اروپا به زبان فرانسه هم علاقهمند شد و این زبان را نیز آموخت و از آن هم مطلبى براى نشریه تهران مصور ترجمه کرد (رجوع کنید به حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۱۸ـ۱۹، ۲۱ـ۲۲).
مهمترین آثار حالت طنزهاى اوست، چنانکه کمتر گزیدهاى از طنز معاصر ایران میتوان یافت که نامى از حالت در آن نباشد (براى نمونه رجوع کنید به طنزآوران امروز ایران، ص ۱۸۹ـ۱۹۲؛ طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب، ج ۱، ص ۲۱۲ـ۲۲۵؛ کاوشى در طنز ایران، ج ۱، ص ۱۱۵ـ۱۲۶).
وى بر آن بود که در روزگار کنونى، مسئله عمده بازگو کردن و برطرف ساختن مفاسد جامعه است و بیان طنزآمیز امکانى است براى بازگو کردن مسائل و مشکلات اجتماعى بدون برانگیختن واکنشهاى تند (رجوع کنید به حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۸۵ـ۸۶، پانویس). او براساس همین نگرش، در حوزه طنز آثار فراوانى به نظم و نثر پدید آورد که در میان آنها آثار منظوم او موفقتر بوده و با استقبال بیشترى مواجه شده است.
او به سرودن بحر طویل هم میپرداخت و در این زمینه آثار درخور توجهى به وجود آورد. برخى آثار طنز حالت در این مجموعهها گردآمده است: فکاهیات حالت (تهران، بیتا.)، دیوان خروس لارى (تهران ۱۳۶۲ش)، دیوان ابوالعینک (تهران ۱۳۶۳ش)، دیوان شوخ (تهران ۱۳۶۵ش)، بحر طویلهاى هدهد میرزا (تهران ۱۳۶۳ش)، رقص کوسه (مشتمل بر بیست داستان، تهران ۱۳۳۳ش)، مجموعه آثار طنز ابوالقاسم حالت (تهران ۱۳۷۶ش) که دربردارنده مقالات طنزآمیز او و مشتمل بر هشت کتاب است: «از عصر شتر تا عصر موتور»، «از بیمارستان تا تیمارستان»، «زبالهها و نخالهها»، «پابوسى و چاپلوسى»، «صداى پاى عزرائیل»، «یامفت یامفت»، «دوره خرسوارى» و «آش کشک خالته» (براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به همان، ص ۲۶ـ۲۷).
وى تعدادى از اشعار فکاهیاش پس از رفتن رضاشاه، را در جزوه کوچکى با کمک کتابفروشى مروج به چاپ رساند که، به گفته خود وى، احتمالا گلزار خنده نام داشتهاست (همان، ص۹۲).
اشعار غیر طنز حالت در کتابهاى پروانه و شبنم و پنجاه قصیده دیگر (شامل قصاید اخلاقى و عرفانى، تهران ۱۳۳۶ش) و دیوان حالت (تاریخ مقدمه ۱۳۴۱ش تهران) و کلیات دیوان حالت (تهران ۱۳۷۱ش) گردآمده است. حالت در بیشتر قالبهاى سنتّى شعر فارسى طبع خود را آزموده است و در اکثر آنها زبان و بیان محکمى دارد و میتوان گفت سخنور و نظمپردازى تواناست، ولى جوهره شعرى و صور خیال آثار او چشمگیر نیست. ویژگى غزلیات او، چنانکه خودش هم تصریح کرده، وحدت مضمون و موضوع آنها از آغاز تا پایان شعر است (رجوع کنید به ۱۳۴۱ش، ص ج).
حالت در حوزه ادبیات فارسى تحقیقاتى هم کرد، که حاصل آنها این سه کار است: چاپ کلیات سعدى (با ترجمه اشعار عربى آن به فارسى، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۴۵ش)، شاهان شاعر (در شرح احوال و گزیده آثار فرمانروایان سخنور، تهران، تاریخ مقدمه ۱۳۴۶ش)، و مشارکت در تصحیح و نوشتن مقدمهاى مفصّل بر دیوان سلمان ساوجى (تهران ۱۳۷۱ش).
همچنین او کتابى به نام پیروزمندان تاریخ (تهران ۱۳۷۰ش) درباره زندگى چهل تن از مشاهیر ایرانى و خارجى تألیف کرده است.
از حالت مقالههایى نیز درباره زبان و ادبیات فارسى، تاریخ و جراید ایرانى در برخى از نشریات تهران از جمله تلاش، آینده و نشر دانش بهچاپ رسیده است.
حالت از زبان انگلیسى آثار گوناگونى به فارسى ترجمه کرده که از آن جمله است: زندگى بر روى میسیسیپى (تهران ۱۳۴۷ش)، زندگى من (تهران ۱۳۴۷ش)، هر دو از مارک تواین؛ جادوگر شهر زمرد (تهران ۱۳۳۸ش) و بازگشت به شهر زمرد (تهران ۱۳۴۹ش)، هر دو از لایمن فرانک باوم؛ و تاریخ فتوحات مغول (تهران ۱۳۶۳ش) از ج. ج. ساندرز (براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۲۸؛ نیز مشار، ج ۲، ستون ۱۸۸۹، ۱۹۳۱).
حالت بخش زیادى از الکامل ابناثیر را از عربى به فارسى برگردانده است. همچنین گزیدهاى از سخنان پیامبر اسلام صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، على علیهالسلام، و حسینبن على علیهالسلام را به فارسى و انگلیسى ترجمه کرده و آنها را در قالب رباعى به نظم درآورده است. برخى آثار او در این زمینه عبارتاند از: فروغ بینش یا سخنان محمد (تهران، بیتا.)؛ شکوفههاى خرد یا سخنان حضرت على (تهران ۱۳۴۲ش)؛ کلمات قصار علیبن ابیطالب (تهران، بیتا.)؛ کلمات قصار حسینبن على علیهالسلام (تهران ۱۳۵۰ش؛ رجوع کنید به حالت، ۱۳۷۹ش، ص ۲۷).
حالت در سوم آبان ۱۳۷۱ در تهران درگذشت و در گورستان بهشت زهرا، در مقبرهاى که مخصوص ادبا و مشاهیر است، در کنار قبر مجتبى مینوى* و مهرداد اوستا* به خاک سپرده شد (فرجیان، ص ۴۳).
منابع :
(۱) محمدصالح ابوسعیدى، «(درباره) دیوان حالت: نقد ادبى»، یغما، سال ۱۶، ش ۱ (فروردین ۱۳۴۲)؛
(۲) محمدباقر برقعى، سخنوران نامى معاصر ایران، قم ۱۳۷۳ش؛
(۳) ابوالقاسم حالت، ۵۷ سال با ابوالقاسم حالت: زندگینامه خودنوشت و خاطرات، تهران ۱۳۷۹ش؛
(۴) همو، دیوان، تهران [?۳۴۱ش[؛
(۵) سخن، دوره ۱۳، ش ۱۱ و ۱۲ (اسفند ۱۳۴۱ و فروردین ۱۳۴۲)؛
(۶) رویا صدر، بیست سال با طنز، تهران ۱۳۸۱ش؛
(۷) طنزآوران امروز ایران، (تدوین) بیژن اسدیپور و عمران صلاحى، تهران: مروارید، ۱۳۶۵ش؛
(۸) طنزسرایان ایران از مشروطه تا انقلاب، ج ۱، به کوشش مرتضى فرجیان و محمدباقر نجفزاده بارفروش، تهران : چاپ و نشر بنیاد، ۱۳۷۰ش؛
(۹) احمد عزیزى، باران پروانه، تهران ۱۳۷۱ش؛
(۱۰) مرتضى فرجیان، «یادآر زشمع مرده یادآر: یادى از شادروان استاد ابوالقاسم حالت»، سالنامه گلآقا ۱۳۷۱، سال ۲ (۱۳۷۱ش)؛
(۱۱) کاوشى در طنز ایران: التحقیق فى حقایقالدقیق من بابالهزل و الهجو و الطنز و…، (گردآورى) ابراهیم نبوى، ج ۱، تهران: جامعه ایرانیان، ۱۳۷۹ش؛
(۱۲) خانبابا مشار، فهرست کتابهاى چاپى فارسى، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۲ش؛
(۱۳) نخستین کنگره نویسندگان ایران، تیرماه ۱۳۲۵، تهران ۱۳۲۶ش.
ترانهسرایى حالت. با فرارسیدن یک دوره آزادى موقت در مطبوعات دهه ۱۳۲۰ش، حالت ترانههایى فکاهى با مایههاى انتقادى و اجتماعى سرود. وى در این ترانهها از زبان عوام و طبقه فرودست استفاده کرده و گاه آن را با زبان ادبى رسمى آمیخته، که از آن جمله ترانه معروف «چاقوکشها» است (رجوع کنید به حالت، ص ۱۶ـ۱۷).
در اواخر دهه ۱۳۲۰ش، او شاعر و ترانهسراى شناخته شدهاى در حوزه موسیقى تهران بود و بیشتر با مهدى خالدى (متوفى ۱۳۶۹ش)، آهنگساز معروف آن زمان، همکارى میکرد. از مشهورترین ترانههایى که حالت بر روى آهنگهاى خالدى سروده، «گل و خار» در آواز ابوعطا و «شیرین» در دستگاه شور است (خالدى، ص (۷۲، ۲۴۰)).
حالت سراینده نخستین سرود جمهورى اسلامى ایران است که آهنگ آن را محمد بیگلریپور ساخته است و تا ۱۳۷۰ش نیز از رسانهها پخش میشد (رجوع کنید به حالت، ص ۲۵). این سرود در گام ماژور است و کلام آن مفصّل و متشکل از دو بند است که با یکدیگر متفاوتاند، ولى با نغمه واحدى خوانده میشوند. مجموعه ترانهها و سرودهاى حالت تاکنون به صورت مستقل چاپ نشده است.
منابع :
(۱۴) علاوه بر اطلاعات شخصى مؤلف؛
(۱۵) ابوالقاسم حالت، ۵۷ سال با ابوالقاسم حالت: زندگینامه خودنوشت و خاطرات، تهران ۱۳۷۹ش؛
(۱۶) مهدى خالدى، مهدى خالدى (مجموعه آهنگها)، گردآورى و تألیف حبیباللّه نصیریفر، (تهران: نگاه)، ۱۳۷۰ش.
دانشنامه جهان اسلام جلد : ۱۲