آیت الله محمد جواد انصاری

نمونه‏ هائى از اشعار مرحوم انصارى‏

مرحوم آیه الله انصارى از ذوق لطیف ادبى برخوردار بوده و اشعار آبدارى هم مى ‏سروده ‏اند که دو نمونه آن را از یادداشت‏هاى حضرت علّامه نقل مى ‏کنیم
از حضرت آیه الله آقاى حاج شیخ محمّد جواد انصارى همدانى رضوان الله علیه است‏.
منزلگه آن یار اگر خانه من بود//فردوس برین گوشه کاشانه من بود
شاهان جهان را نشدى هیچ میسّر//آن گنج مرادى که به ویرانه من بود
هر گوشه چشمى که نمود آن شه خوبان//‏ تیرى به دل خسته دیوانه من بود
گر سوخت مرا جلوه دلدار عجب نیست//‏ کان شمع مراد دل دیوانه من بود
روئى که روان داده ز دیدار به یاران‏//محروم از او دیده بیگانه من بود
هر ناحیه شد جلوه‏گر از حسن، نگارى‏//از پرتو آن دلبرِ جانانه من بود
گر هوش مرا بُرد لبش، روحِ روان داد//کان آب حیات و مى و میخانه میخانه من بود
بُرد آن خم ابرو ز کِنِشتم سوى محراب//‏ در بى خبرى دید که بتخانه من بود
لطف ازلى گفت که اى «فانى» محروم‏//آزادیت از پند حکیمانه من بود
آن کوى که جز عشق، دگر راه نبودش‏//هر بادیه پیمودم و افسانه من بود

«از مرحوم رضوان جایگاه حضرت آیه الله انصارى روحى فداه است‏
: اى شه ملک ملاحت دلبر زیباى من//‏ قومى از غم کرده ‏اى دل خون بت رعناى من‏
از هلال ابرویت خم کرده‏ اى بالاى من‏ //روزگارم ساخت چشمت ترک بى ‏پرواى من‏

آخر از رحمت نگر بر زردى سیماى من‏

در شب هجران ندارم قصّه جز با موى تو //هر زمان با چشم نمناکم به یاد روى تو
اى خوش آن ساعت گذارم افتد اندر کوى تو //گه شوم مدهوش و گه مست اى صنم از بوى تو

یا سپارم جان ز شوقت یار بى‏ همتاى من‏

هر دلى کز عشق رویت دلبرا دیوانه شد //در بر شمع جمالت جان او پروانه شد
عارى از دنیا و دین و خویش و از بیگانه شد// جغدآسا در فراقت ساکن ویرانه شد

حال زارش شد گواه محنت و غمهاى من‏

آن سرِ انگشت کز زلفت حمایت مى ‏کند// از عبیر نافه چینى حکایت مى ‏کند
با نسیم صبحدم از گل سِعایت مى ‏کند// وز پریشانىّ دلها بس شکایت مى ‏کند

کز اسیران جهان خون شد دل زیباى من‏

علامه سید محمد حسین تهرانى، آیت نور، ۱جلد

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=