استاد سید محمد حسن قاضى طباطبایى مى نویسند
آن بـزرگوار در روز عید غدیر خم سر از پا نمى شناخت ؛ لباسهاى فاخرى مى پوشید و در خانه خود جشنى برپا مى کرد و دوستان و آشنایان را دعوت مى کرد و از مهمانان با مـیـوه و شیرینى پذیرایى مى نمود. در این جشن از فضلا درخواست مى کرد که با صداى بلند، خطبه غدیر خم رسول اکرم صلى الله علیه و آله را بخواند. در حین قرائت خطبه ، شـور و هـیـجـان خاصى در سیماى مبارکشان ظاهر مى شد.
در این روز مبارک ، به میمنت روز غدیر، شادى وصف نشدنى اى همراه با روخوانى شعر و مطالب ادبى بر مجلس حاکم مى شد و خود مرحوم آقا سید على آقا قاضى قصیده هاى فارسى غدیر خم را از حفظ بیان مى کرد و بالبداهه اشعارى را در مقام و منزلت آقا امیرالمؤ منین علیه السلام بر زبان جارى مى نمود.از ایـشـان نـقـل شـده است که امام هشتم ، حضرت على بن موسى الرضا علیه السلام ، سه حـاجـت کسى را که براى نخستین بار ایشان را زیارت مى کند برآورده مى سازند و مرحوم قاضى این نکته را به کسانى که سفر آنان ، نخستین زیارت ایشان محسوب مى شد تذکر مى دادند.
فرزند ایشان ضمن نقل این مطالب مى افزایند: مـن یـک بـار از خـدمـت ایـشان سؤ ال نمودم : آیا خود حضرت عالى در اولین بار مشرف شـدن بـه زیارت امام رضا علیه السلام تفضلى از آن بزرگوار مشاهده نموده اید یا نه ؟ مـرحـوم والد بـا حـالت خـاص ، انـگـشتش را به نوک بینى من زد و مطالب پر معنى عـرفـانـى اى را بـیـان نـمـود و بـعد از سکوت و تفکر فرمود: من زمانى که به قصد زیارت حضرت ثامن الائمه ، امام رضا علیه السلام مشرف شدم ، مبتلا به بیمارى نقرس بـودم ، بـه طـورى کـه راه رفـتـن بـراى مـن خـیـلى مـشـکـل شـده بـود و بـا تـکـیـه بـه عـصـا مى توانستم راه بروم و این بیمارى به مدت ده سال امان راه رفتن را از من گرفته بود و نزدیک این بود که زمین گیر شوم . هنگام ورود به این شهر مقدس ، جهت استحمام و تعویض ضماد پا به حمام رفتم . هنگام ضماد کشیدن بـه پـاهـا دور جـراحـت مـتـوجـه چـیـز سـیـاهـى مـانـنـد زغال شدم و این ، همان چیزى بود که عـامـل اصـلى درد پـاهـا بـود و جـدایى آن باعث بهبودى مى شد؛ پس پاهایم را تکان دادم و ملاحظه کردم که درد در پاهاى من به هیچ وجه نیست و پاهایم سالم هستند و احتیاج نیست که با عصا راه بروم . خیلى خوشحال شدم و این را از توجه و کرامات امام رضا علیه السلام دانستم
دریای عرفان//هادی هاشمیان