هلالی استر آبادی بسبب انتساب به ترکان جغتای به جغتایی مشهور است وبعد از پرورش در استر آباد به خراسان رفت وبدستگاه سالطان ابوالغازی حسین بایقرا ووزیر او امیر عیشیر نوایی رفت وپس از زوال سلطان حسین بایقرا در اوایل عهد صفویان هنگام حمله عبیدالله خان ازبک بسال ۹۳۶ هجری به جرم تشیع کشته شد.
آثار
لیلی و مجنون
صفات العاشقین
شاه و درویش
از مثنویات اوست (از مجمع الفصحاء رضاقلیخان هدایت چ سنگی تهران ج ۲ ص ۵۵ ) از مردم ترک است و حافظه اش خوب است، طبعش نیز برابر حافظهء اوست از لیلی و مجنون او این دو بیت در تعریف لیلی است:
پاکیزه تنی چو نقره ٔ خام // نازک بدنی چو مغز بادام
چشمش زاغی نشسته در باغ // ابروی سیاه او پر زاغ
(از مجالس النفائس میرعلیشیر ترجمهء فارسی ص ۶۸ و ۶۹ )
*****************
این غزل از اوست:
من و بیداری شبها و شب تا روز یاربها// نبیند هیچ کس در خواب یارب این چنین شبها
سیه روزان هجران را چه حاصل بی تو از خوبان // که روز تیره را خورشید می باید نه کوکبها
معلم گوئیا امروز درس عشق میگوید// که در فریاد می بینیم طفلان را به مکتبها
(از مجمع الفصحا ج ۲ ص ۵۵)
****************
من کیستم تا هر زمان پیش نظر بینم تو را // گاهی گذر کن سوی من، تا در گذر بینم تو را
افتاده بر خاک درت، خوش آنکه آیی بر سرم // تو زیر پا بینی و من بالای سر بینم تو را
یک بار بینم روی تو دل را چه سان تسکین دهم؟ // تسکین نیابد، جان من، صد بار اگر بینم تو را
از دیدنت بیخود شدم، بنشین به بالینم دمی // تا چشم خود بگشایم و بار دگر بینم تو را
گفتی که هر کس یک نظر بیند مرا جان میدهد // من هم به جان در خدمتم، گر یک نظر بینم تو را
صد بار آیم سوی تو، تا آشنا کردی به من // هر بار از بار دگر بیگانهتر بینم تو را
تا کی هلالی را چنین زین ماه میداری جدا؟ // یا رب! که ای چرخ فلک، زیر و زبر بینم تو را(۲)
لغت نامه دهخدا -مقدمه دیوان هلالی جغتایی