مرتضی زبیدی، محمد بن عبدالرزاق، مشهور به مرتضی و مکنی به ابوالفیض حسینی یمانی حنفی صاحب تاج العروس وی در وطن خود نشأت یافت.
سپس برای تحصیل علم، آغاز سفر کرد چندین بار به حج رفت و در مکه با سیدعبدالرحمن عیدروس ملاقات کرد و پیوسته ملازمت او داشت، مختصر سعد را از او فراگرفت و خرقه به دست او پوشید. و روایت مرویات او را اجازت حاصل کرد، و بر اثر توصیفاتی که دربارهء علما و ادباء مصر از او شنید به مصر عزیمت کرد.
زبیدی در ۱۱۶۷ ه ق وارد مصر شد و اسماعیل کتخدا عذبان او را مورد عنایت خاص خود قرار داد و با او دوستی فراوان کرد سرانجام بین عام و خاص شهرت فراوان یافت، به صعید و دیگر نقاط مصر سفر کرد و مورد احترام و تجلیل بزرگان آن دیار قرار گرفت بسیاری از ارباب علم و سلوک را دید و سفرنامه ها پرداخت و تألیف شرح قاموس را آغاز کرد. و سالها( ۱) برای اتمام آن رنج برد و پس از آنکه شرح قاموس را در ۱۴ جلد بپایان رسانید آنرا تاج العروس نامید. و بدین مناسبت ولیمه ای داد که همه طلاب و اساتید وقت در آن ولیمه دعوت شده بودند. (از معجم المطبوعات ج ۲ ستون ۱۷۲۶ تا ۱۷۲۸ )
زرکلی آرد: محمد بن عبدالرزاق حسینی مکنی به ابوالفیض و مشهور به مرتضی زبیدی( ۱۱۴۵-۱۲۰۵ ه ق) ، علامهء لغت و حدیث و رجال و انساب و از بزرگان اهل تصنیف است در اصل از واسط عراق و زادگاهش بلگرام هند است و در زبید (یمن) تربیت یافته و بزرگ شده است وی از زبید به حجاز سفر کرد و در مصر اقامت گزید و در آنجا فضیلت او به اوج شهرت رسید و سیل هدایا و تحف بسوی او سرازیر گردید.
پادشاهان حجاز و هند و یمن و شام و عراق و مغرب اقصی و ترک و سودان و الجزایر با او مکاتبه کردند، اعتقاد مردم در حق او چندان فزونی گرفت که بسیاری از مردم مغرب چنین می پنداشتند که هرکه حج کند و بزیارت زبیدی نرود و هدیه ای تقدیم او نکند حج او کامل نخواهد بود .
رحلت
سیدمرتضی زبیدی در طاعون مصر درگذشت.
آثار
او مؤلفات بسیار دارد، از تألیفات اوست:
- تاج العروس (شرح قاموس) در ۱۰ جلد مطبوع،
- اتحاف الساده المتقین در شرح احیاء العلوم غزالی در ۱۰ جلد که در مصر چاپ شده،
- اسانید الکتب السته،
- عقود الجواهر المنیفه فی ادله مذهب الامام ابی حنیفه که در دو جلد چاپ شده،
- کشاف اللثام عن آداب الایمان و الاسلام،
- رفع الشکوی و ترویح القلوب فی ذکر ملوک بنی ایوب،
- معجم شیوخ،
- الفیه السند شامل ۱۵۰۰ بیت در حدیث،
- شرح الفیهء مذکور،
- مختصر العین که خلاصهء کتاب العین خلیل بن احمد است در لغت،
- تکمله و صله و ذیل برای قاموس در دو جلد بزرگ،
- رسالهء ایضاح المدارک بالافصاح عن العواتک،
- رسالهء عقد الجمان فی بیان شعب الایمان،
- تحفه القماعیل فی مدح شیخ العرب اسماعیل،
- تحقق الرسائل لمعرفه المکاتبات و الرسائل،
- جذوه الاقتباس فی نسب بنی العباس،
- حکمه الاشراق الی کتاب الَافاق،
- الروض المعطار فی نسب الساده آل جعفر الطیار،
- مزیل نقاب الخفاء عن کنی سادتنا بنی الوفاء،
- بلغه الغریب فی مصطلح آثار الحبیب،
- تنبیه العارف البصیر علی اسرار الحزب الکبیر،
- سفینه النجاه المحتویه علی بضاعه مزجاه من الفوائد المنتقاه،
- غایه الابتهاج لمقتفی اسانید مسلم بن الحجاج،
- عقد اللئالی المتناثره فی حفظ الاحادیث المتواتره،
- و نشوه الارتیاح فی بیان حقیقه المیسر و القداح
زبیدی زبان ترکی و فارسی را بخوبی میدانست و با زبان کرج نیز آشنائی داشت (از اعلام زرکلی چ ۲ ج ۷ صص ۲۹۷ ۴۱۳ و جبرتی ج ۲ ص ۱۹۶ و ۲۹۰ ، خطط مبارک ج ۲ ص ۹۴ ، آداب اللغه ج ۳ ص ۲۸۸ ، مجلهء مجمع العلمی العربی دمشق – ۳۹۸ ج ۲ ص ۵۶ و ۱۰۶ ، فهرست دارالکتب ج ۳ ص ۴۷ ، فهرست کتابخانهء تیموری ج ۳ ص ۱۱۸ در کتابهای فهرس الفهارس ج ۱ صص ۲۹۸ از زبیدی یاد شده است.)
از اعلام ۱۴ سال در این کار بسر کرد و ازجمله کتبی که برای شرح قاموس از آن بهره برد نسخه ای از – (۱) ( حاشیهء ص ۲۹۸ از ج ۷ صحاح است که اکنون در کتابخانهء تیموری نگهداری میشود و پر از حواشی و تعلیقات اوست (از حاشیهء معجم المطبوعات).
لغت نامه دهخدا