علما-الفعلما-طعلمای قرن پنجمعلمای قرن ششم

زندگینامه فضل بن حسن طبرسى(متوفی۵۴۸ه.ق)

زندگى و خصوصیات طبرسى:

فضل بن حسن امین اسلام طبرسى یکى از مفاخر شیعه است و در باره او هر چه گفته شود کم است، طبرسى یکى از محققین بى‏نظیر است که با گذشت چند قرن هنوز زنده و جاودان است، او در کلیه علوم و فنون عقلى و نقلى و معارف اسلامى دست داشته و در هر رشته از فرهنگ و فضیلت متبحر بوده است.

طبرسى فقیهى ارجمند. ادیبى چیره دست، مفسرى بى ‏نظیر، مورخى بیمانند محدثى عالیقدر، متکلمى توانا و نویسنده بزرگ میباشد، تألیفات این مرد بزرگ و شخصیت عظیم الشأن و جلیل القدر در هر موضوعى از مباحث دینى مورد توجه علماء و محققین گرفته و در تمام اعصار و امصار و در همه شهرها و ولایات محل استفاده و استناد قرار دارد.

با همه شهرتى که طبرسى دارد و در همه کتب رجال و تذکره‏ها از نام وى ذکرى هست، با کمال تأسف از خصوصیات زندگى و حتى محل تولد او نیز اطلاعى در دست‏ نیست، و هنوز روشن نشده که وى در طبرستان و یا تفرش متولد شده و یا در مشهد مقدس چشم به جهان گشوده است، آنچه مسلم است طبرسى در مشهد مقدس طوس زندگى میکرده و از آنجا به سبزوار مهاجرت کرده است، طبرسى در سبزوار به تدریس و تألیف مشغول بوده تا سرانجام در همین شهر دیده از جهان بسته و جنازه‏اش را به مشهد مقدس انتقال داده و در آن جا در مقبره قتلگاه به خاک سپرده ‏اند.

نخستین کسى که در باره طبرسى سخن گفته است ابن فندق بیهقى در تاریخ بیهق است، وى گوید: طبرس منزلى است میان قاشان و اصفهان و اصل ایشان از آن بقعت است و ایشان در مشهد سناباد طوس متوطن بوده‏اند، و مرقد او آنجا است بقرب مسجد قتلگاه و از اقارب نقباى آل زباره بودند رحمهم الله. و این امام در نحو فرید عصر بود و بتاج القراء کرمانى اختلاف داشته بود و در علوم دیگر بدرجه افادت رسیده و با قصبه انتقال کرد در سنه ثلاث و عشرین و خمسمائه و این جا (سبزوار) متوطن گشت و مدرسه دروازه عراق برسم او بود و او را اشعار بسیار است که در عهد صبى انشاء کرده است، در کتاب وشاح بعضى از آن بیاورده‏ام، و از آن جمله این ابیات است:

الهى بحق المصطفى و وصیه‏ و سبطیه و السجاد ذى الثفنات‏
و باقر علم الأنبیاء و جعفر و موسى نجى الله فی الخلوات‏
و بالطهر مولانا الرضا و محمد تلاه على خیره الخیرات‏
و بالحسن الهادى و بالقائم الذی‏ یقوم على اسم الله بالبرکات‏
أنلنى الهى ما رجوت بحبهم‏ و بدل خطیئاتى بهم حسنات‏

و تصانیف بسیار است او را، و غالب بر تصانیف او اختیارات است، و اختیار از کتب رتبه بلند دارد، فان اختیار الرجل یدل على عقله، مثلا از کتاب مقتصد در نحو اختیارى نیکو کرده است بغایت کمال و از شرح حماسه مرزوقى اختیارى کرده است فی غایه الجوده، و او را تفسیرى است مصنف ده مجلد و کتب دیگر بسیار، و در علوم حساب و جبر و مقابله مشار الیه بود، توفى بقصبه سبزوار لیله الاضحى العاشر من ذى الحجه سنه ثمان و اربعین و خمسمائه، و تابوت او را به مشهد رضوى على ساکنها التحیه و السلام نقل کردند.

در «نامه دانشوران» گوید: اسمش فضل است پسر على بن فضل و لقبش امین الدین وى در علم تفسیر از أئمه و در فقه از مجتهدین و در حدیث از ثقات معدود میگردد و از مشاهیر مائه ششم هجرى محسوب مى‏شود، تصانیف او در فن شریف تفسیر اشتهار کامل و اعتبار تمام دارد، ترجمه حال این بزرگوار را صاحب ریاض العلماء که از تلامذه مجلسى دوم رضوان الله علیهما بوده است از همه علماء رجال و تواریخ بهتر نوشته است.

افندى پس از عنوان کردن نام وى گفته: الشیخ الشهیر السعید و الحبر الفقیه الفرید امین الدین، ابو على، الفضل بن الحسن بن الفضل الطبرسى المشهدى الفاضل العالم المفسر الفقیه المحدث الجلیل الثقه الکامل النبیل، صاحب کتاب تفسیر مجمع البیان لعلوم- القرآن و جوامع الجامع و غیرهما، این بزرگوار و پسرش رضى الدین ابو نصر حسن بن فضل صاحب مکارم الاخلاق و پسر پسرش ابو الفضل على بن حسن صاحب مشکاه الانوار و سایر سلسله و خویشاوندانش همه از اکابر علماء بوده‏اند، از وى جمعى از افاضل روایت حدیث نموده و کسب علم فرموده‏اند، از جمله است رضى الدین ابو نصر حسن ابن فضل علماء رجال در احوال طبرسى رضوان الله علیه مینویسند که از جمله روایات شیخ طبرسی صحیفه الرضا علیه السلام است، و این صحیفه مبارکه قرب هفتصد بیت کتابت دارد فعلا در نزد نگارنده موجود است، احادیث منطویه و اخبار مرویه آن اختصاص دارد به حضرت امام ابو الحسن على بن موسى علیهما السلام، شیخ طبرسى آن را به سند خود که متصل مى‏شود به حضرت مقدس رضوى روایت فرموده، و اخذ روایت آن را در زمانى که مجاور تربت شریف حضرت رضا علیه السلام بوده نموده، سیاقت روایت و اسامى روات آن بر وجهى که در بدایت این نسخه لطیفه ضبط شده چنین است:

أخبرنا الشیخ الامام العالم الراشد، امین الدین، ثقه الاسلام، امین الرؤساء، ابو على الفضل بن حسن طبرسى اطال الله بقاه فی یوم الخمیس غره شهر الله الأصم رجب سنه تسع‏ و عشرین و خمسمائه، حدیث را به شش واسطه از معصوم روایت میکند، و هکذا سایر احادیثى را که در صحیفه مقدسه رضویه درج شده نیز به همین سند نقل فرموده است و براى صحیفه الرضا سند دیگرى نیز غیر از سند طبرسى وجود دارد که تفصیل آن را باید در ریاض العلماء مشاهده کرد.

در «مجالس المؤمنین» گوید: امین الدین، ثقه الاسلام، ابو على فضل بن حسن طبرسى از بزرگان مفسرین و ارکان علماى تفسیر است، و تفسیر بزرگ وى مجمع- البیان خود دلیل بارزى است که این بزرگوار در علوم و معارف قرآن در چه پایه بلندى بوده و او را در میان علماى امت مقامى بسیار ارجمند است.

سید محسن امین صاحب اعیان الشیعه گوید: فضیلت و مقام طبرسى و بزرگوارى و عظمت وى در میان علماى امامیه روشن‏تر از این است که بیان گردد، وفور علم و دانش و کمالات عالیه وى بر همگان واضح و مبرهن است و کسى را در این مورد سخنى نیست، وثاقت و عدالت او نیز نزد علماى رجال محرز و مسلم میباشد، کتاب مجمع البیان بزرگترین شاهد بر وسعت اطلاعات و کمال او است.

در «نقد الرجال» گوید: طبرسى از ثقات و اجلاء مذهب امامیه بشمار است عدالت و فضیلت و شایستگى وى بر هیچ کس پوشیده نیست، تصانیف و تألیفات او هر کدام در موضوع خود کم نظیر و قابل استناد میباشد، آثار طبرسى در میان آثار علماى شیعه مانند ستارگان فروزان میدرخشند.

در «روضات الجنات» گفته: شیخ شهید سعید، و محقق فقیه فرید، امین الدین ابو علی فضل بن حسن طبرسى از فضلاى عالیقدر و محققین ارجمند است، طبرسى در فقه، حدیث، تفسیر، ادبیات، سر آمد علماى زمان خود بود و در هر دانشى تبحر داشت جلالت قدر و عظمت مقام وى در نزد همگان روشن و واضح است، تفسیر مجمع البیان و جوامع الجامع وى از مهمترین آثار علمى هستند که وفور دانش و کثرت اطلاعات او را بیان میکنند محدث نورى در خاتمه مستدرک چنین گوید: افتخار علماى اعلام و امین ملت اسلام، مفسر بزرگوار، فقیه ارجمند، ابو على فضل بن حسن طبرسى از بزرگان علماء و رجال کامل و با جلالت بشمار است، تفسیر مجمع البیان که از هنگام تألیف تا کنون مورد استفاده مفسرین بوده و تمام جویندگان علوم قرآن از وى استفاده میبرند از آثار این عالم جلیل القدر است، این عالم بزرگوار تألیفات دیگرى نیز دارد که هر کدام در موضوع خود جالب و قابل استفاده میباشند.

محدث قمى در «الکنى و الالقاب» میفرماید: فضل بن حسن طبرسى که دوست و دشمن به وفور علم و دانش و فضل و کمال وى گواهى میدهند یکى از ثقات فقهاء و محدثین عالیقدر است، مجمع البیان یکى از تألیفات این محقق عظیم الشأن است که شیخ شهید در باره آن گوید: مانند این تفسیر نوشته نشده و مؤلف آن از بزرگوارترین افراد علماى امامیه است.

چاپلقى در «الروضه البهیه» گوید: طبرسى از فضلاى امامیه و ثقات جلیل القدر است، وى در میان علماى شیعه به عدالت و وثاقت و جلالت شأن مشهور است، طبرسى داراى تألیفات متعددى است که از همه مشهورتر مجمع البیان است این تفسیر از بهترین تفاسیر محسوب است و در آن تمام علوم و معارف قرآن تشریح شده است، بطور کلى تمام علماى رجال و تذکره نویسان از طبرسى بعظمت و بزرگوارى یاد کرده‏اند و او را بسیار تجلیل و تکریم میکنند، و این مقدمه جاى ذکر همه آنها نیست.

فرزندان و احفاد طبرسى:

از فضل بن حسن طبرسى- رضوان الله علیه- فرزندانى به جاى ماندند که هر کدام در زمان خود مشعل فروزانى بودند، و محیط زندگى خود را روشن ساختند، شیخ طبرسى با سادات آل زباره بستگى و قرابت پیدا کرد و با آنان وصلت نمود، رضى الدین ابو نصر مؤلف مکارم الأخلاق یکى از فرزندان اوست که بعلم و کمال و دانش و فضیلت و بزرگوارى و شرافت معروف بود، کتاب مکارم الأخلاق که در موضوع خود بسیار جالب و بى‏نظیر است از تألیفات این عالم جلیل القدر میباشد، مکارم الأخلاق مکرر در مصر و ایران چاپ شده و در چاپ مصر تحریفاتى نیز بعمل آمده است.

علی بن حسن بن فضل حفید مرحوم طبرسى نیز از اجله علماء امامیه است،

کتاب مشکاه الانوار که در میان محدثین امامیه معروف میباشد از تألیفات منیفه این عالم جلیل و فاضل نبیل است، کتاب مشکاه الانوار نیز در آداب و اخلاق تألیف گردیده و در واقع ذیلى است که بر مکارم الأخلاق نوشته شده است، غیر از این دو نفر گروهى دیگر نیز از خویشاوندانش از اکابر علماء بوده ‏اند که هر کدام در موقعیت خود منشأ اثر گشته ‏اند.

تألیفات طبرسى:

۱- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، این کتاب یکى از مهمترین آثار اسلامى و مذهب تشیع است، جویندگان علوم و معارف قرآن از قدیم و جدید بر این تفسیر روى آورده و از این دریاى معرفت استفاده میکنند، این تفسیر مکرر در مصر، لبنان و ایران چاپ شده و اخیرا هم با تصحیح و تنقیح کامل از طرف کتابفروشى اسلامیه چاپ و منتشر شده است.

۲- جوامع الجامع، این تفسیر مختصریست از تفسیر مجمع البیان، طبرسی پس از اینکه مجمع البیان را تألیف کرد متوجه شد که زمخشرى تفسیر کشاف را تألیف کرده است، هنگامى که کشاف را مطالعه کرد تصمیم گرفت تفسیرى بنویسد که جامع هر دو باشد، از این رو بنوشتن جوامع الجامع پرداخت، علامه بزرگوار شیخ آقا بزرگ طهرانى دامت برکاته گوید: طبرسى جوامع الجامع را به درخواست فرزندش حسن بن فضل نوشت و آن را در دوازده ماه به پایان رسانید، تفسیر مزبور با مقدمه محققانه حضرت حجه الاسلام و المسلمین قاضى طباطبائى سید محمد علی در تبریز چاپ شده است.

۳- تفسیر دیگرى که شاید «الکاف الشاف» باشد، این کتاب کوچکتر از مجمع البیان و جوامع الجامع بوده است، خصوصیات این تفسیر روشن نیست و در حال طبرسى از این کتاب نام برده شده است.

۴- إعلام الورى بأعلام الهدى- طبرسى این کتاب را در سیره نبى اکرم و اهل بیت اطهار علیهم السلام تألیف کرده و در آن از تاریخ موالید و وفیات، دلائل نبوت و امامت‏ خوارق عادات، فضائل، مناقب مکارم اخلاق و محامد آداب آن بزرگواران ذکر نموده است.

۵- الوجیز، این کتاب نیز در تفسیر قرآن است و خصوصیات آن چندان روشن نیست.

۶- النور المبین.

۷- رساله فی حقائق الامور.

۸- العمده فی اصول الدین، این کتاب بزبان فارسى نوشته شده و در آن اصول و فروع مذهب و فرائض مورد بحث قرار گرفته و شاید رساله عملیه مؤلف باشد.

۹- شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، طبرسى در مجمع البیان در ذیل آیه «یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک‏»، از این کتاب نام برده و بطورى که از نام کتاب معلوم است باید در موضوع امامت باشد.

۱۰- عده السفر و عده الحضر، گروهى این کتاب را بفرزندش حسن بن فضل نسبت داده‏اند.

۱۱- نثر اللئالى، طبرسی در این کتاب کلمات امیر المؤمنین علیه السلام را به ترتیب حروف معجم مرتب ساخته و بروش «غرر و درر» آمدى آن را مبوب نموده است.

۱۲- کنوز النجاح ۱۳- معارج السؤول‏

مشایخ طبرسى:

فضل بن حسن طبرسى از جماعتى حدیث روایت میکند که اینک نام چند نفر از مشاهیر رجال حدیث و روایت که در طرق وى آمده ‏اند ذکر میشوند:

۱- حسن ابن شیخ الطائفه ابو على ملقب به مفید ثانى.

۲- عبد الجبار بن على مقرى ابو الوفاء لؤلؤى.

۳- حسین بن ابى الفتح موفق الدین واعظ بکرابادى.

۴- حسن بن حسین بن حسن بابویه قمى.

۵- عبید الله بن محمد ابو الحسن بیهقى.

۶- محمد بن حسین حسینى جرجانى.

۷- عبد الله بن عبد الکریم بن هوازن قشیرى نیشابورى.

تلامیذ و راویان او:

گروهى از بزرگان و علماى شیعه از طبرسى اخذ حدیث کرده و از او روایت میکنند و اینک نام آنها:

۱- حسن بن فضل ابو نصر طبرسى فرزندش.

۲- محمد بن على بن شهر آشوب مازندرانى مؤلف مناقب.

۳- على بن عبید الله منتجب الدین بن بابویه رازى از احفاد شیخ صدوق.

۴- سعید بن هبه الله ابو الحسین قطب راوندى.

۵- عبد الله بن جعفر طرشتى از مشاهیر محدثین که اینک مزار آن در طرشت تهران موجود است.

۶- شاذان بن جبرئیل قمى.

۷- مهدى بن نزار ابو الحمد حسینى قائنى.

۸- شرفشاه بن محمد بن زیاد افطسى.

۹- فضل الله بن على بن عبید الله ضیاء الدین رازى.

طبرس کجاست؟

در اینکه فضل بن حسن طبرسى از طبرستان و یا تفرش بوده و یا بقول بعضى از طبس اختلاف است، ابن فندق بیهقى در تاریخ بیهق او را از تفرش میداند، البته قول وى که معاصر طبرسى و از شاگردان او بوده قابل توجه است، و لیکن از طرف دیگر تمام علماء اجماع دارند که وى از طبرستان بوده است، نگارنده نیز پس از تفحص در حالات طبرسى عقیده دارد که وى از طبرستان میباشد و یا لا اقل با آن جا ارتباط و نسبتى داشته است.

طبرسى در آغاز کتاب اعلام الورى پس از حمد و ثناى پروردگار و درود به‏ حضرت رسول و اهل بیت علیهم السلام از پادشاه مازندران تجلیل و تعظیم میکند و او را یکى از دوستان اهل بیت معرفى میکند، این تعریف از پادشاه مازندران و تقدیم کتاب اعلام الورى به آن سلطان، خود بزرگترین دلیل است که وى از طبرستان بوده و با آن ناحیه ارتباط داشته است. و الا چه مناسبت دارد کسى در تفرش متولد شده و در مشهد یا سبزوار زندگى کند و بعد از پادشاه مازندران تجلیل کرده و کتاب خود را به آن اهداء کند.

طبرسى پس از چند سطر در تعریف پادشاه مازندران گوید: الاصفهبد الاجل الملک العادل، المؤید المنصور، شرف الدنیا و الدین، رکن الاسلام و المسلمین، ملک مازندران، علاء الدوله شاه فرشواذکر، ابی الحسن على بن شهریار بن قارن اعلى الله شانه و نصر سلطانه، واحد الدهر، و ثمال اهل العصر، غره الافلاک الدائره، و عمده العتره الطاهره، شد به ازر الاسلام، و مهد له اسباب المعدله فی الانام، و جعل ایامه للزمان اعیادا و مواسم، و للاقبال مباهج و مباسم.

مزار شیخ طبرسى (ره)

وفات طبرسى:

امین الاسلام طبرسى- رضوان الله علیه- در شب عید اضحى سال ۵۴۸ در شهر سبزوار دیده از جهان بست و جنازه ‏اش را به مشهد مقدس انتقال دادند و در مقبره قتلگاه به خاک سپردند، مزار طبرسى اکنون در مشهد مقدس در حاشیه غربى خیابان طبرسى (خیابانى که بنام وى نام‏گذارى شده) موجود است و در این اواخر یکى از مردان نیکوکار ساختمان مجللى بر روى آن ساخته، و در حال حاضر مزار او یکى از مزارات مشهور مشهد مقدس میباشد که روزى هزاران نفر از زوار و مجاورین آن را زیارت میکنند.

موضوع نبش قبر طبرسى:

در نامه دانشوران به نقل از عبد الله افندى مؤلف ریاض العلماء گوید: از عجیب امر این شیخ جلیل بلکه از غریب کرامات وى تفصیلى است که در میان خواص و عوام از نبش قبر وى اشتهار دارد که میگوید: طبرسى را سکته‏ اى عارض شد، پس چنان دانستند که درگذشته است، به تغسیل و تکفین و تجهیز وى پرداختند و به خاک سپرده و بازگشتند.

طبرسى در قبر بهوش آمد و با خود عهد کرد که اگر از این ورطه خلاصى یابد تفسیرى بر قرآن کریم بنویسد، در این هنگام نباشى رسید و طبق معمول خود گور جدید را شکافت و طبرسى را زنده یافت، طبرسى جریان را بوى گفت و او نیز طبرسى را به منزل وى رسانید، و نباش در اثر موعظه طبرسى از این کار دست کشید.

موضوع نبش قبر او را فقط ملا عبد الله افندى نوشته و او نیز این قضیه را از السنه و افواه گرفته است و به هیچ یک از کتب رجال نسبت نداده است، و لذا صحت آن مورد تردید بلکه واضحتر بگوئیم اصلى براى آن نیست، در روضات الجنات این موضوع را به ملا فتح الله کاشانى نسبت داده و گوید این قضیه براى وى اتفاق افتاده است مرحوم سید محسن امین گوید: موضوع نبش قبر طبرسى داستانى است بى ‏اساس و اگراین موضوع به این بزرگى اصل داشت مرحوم طبرسى در مقدمه مجمع البیان اظهار میداشت و یا لا اقل در یکى از تألیفات خود به آن اشاره میکرد.

سید محسن امین رضوان الله علیه فرموده: این داستان از نظر عقل نیز روا نیست زیرا محال است شخصى بدون تنفس بتواند مدتى در زیر خاک زندگى کند، و این داستان را جز عبد الله افندى کسى قبل از وى ذکر نکرده است.

اهمیت اعلام الورى:

اعلام الورى یکى از مشهورترین کتب شرح حال و سیره مرضیه رسول اکرم و اهل بیت اطهار علیهم السلام است، در این کتاب مطالبى ذکر شده که در کتب مشابه آن دیده نمیشود، مرحوم طبرسى که در هر موضوعى از مباحث دین محقق و صاحب نظر است در این باب نیز بسیار باذوق و سلیقه عمل کرده است، در شرح مطالب نه طریق افراط را پیموده که خوانندگان را خسته کند، و نه طریق تفریط را در پیش گرفته که موضوعات را ناقص بگذارد و خواننده چیزى درک نکند.

طبرسى قدس سره اعلام الورى را در چهار رکن تألیف کرده، رکن اول را اختصاص داده به حضرت رسول، دوم را به امیر المؤمنین و حضرت زهرا، سوم را به امام حسن تا امام حسن عسکرى و چهارم را به حضرت مهدى علیهم السلام، طبرسى در تنظیم مطالب بسیار دقت کرده و هر موضوعى را در فصل جداگانه‏اى ترتیب داده است، وى نخست تاریخ تولد، خصوصیات زندگى هر یک از چهارده معصوم را با اولاد و احفاد آن بزرگواران بیان میکند، و در شرح حالات حضرت صاحب الزمان بسیار تحقیق کرده و شبهات مخالفین را پاسخ گفته است.



مقدمه کتاب زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام ، فضل بن حسن، طبرسى / ترجمه إعلام الورى – تهران، چاپ: اول، ۱۳۹۰ ق.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=