محدّث و فقیه حنفى قرن پنجم. لقب مشهور او شمسالائمه و کنیهاش ابومحمد (ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱۸، ص ۱۷۷) یا ابواحمد (ابنماکولا، ج ۳، ص ۱۱۱) است. سبب شهرت وى به حلوانى (زبیدى، ج ۳۷، ص ۴۶۶ـ۴۶۷) یا حَلوائى (ذهبى، ۱۴۱۴، حوادث و وفیات ۴۴۱ـ۴۶۰ه ، ص ۳۹۸) یا حَلاوى (ابنماکولا، ج ۳، ص ۳۰۳)، اشتغال او به تهیه و فروش شیرینى بوده است (لکنوى، ص ۹۶).
از سال تولد و دوران کودکى وى اطلاعى در دست نیست. گفتهاند اهل بخارا بود و در آنجا نزد ابوعلى حسینبن خَضِر نَسَفى* (متوفى ۴۲۴) به فراگیرى فقه و علوم دیگر پرداخت و پیشواى حنفیان بخارا شد (رجوع کنید به سمعانى، ج ۲، ص ۲۴۸؛ ابنابىالوفا، ج ۲، ص ۴۲۹؛ ابنقطلوبغا، ص ۱۲۸ـ ۱۲۹). وى مطابق با روش فقهىِ حنفیان کوفه فتوا مىداد (سمعانى، همانجا) و در سمرقند نیز مجلس افتا برپا مىساخت (نسفى، ص ۴۲۸).
استادان
دیگر استادان مهم و مشایخ حدیثى حلوانى عبارت بودند از:
عبدالرحمانبن حسین کاتب،
محمدبن احمدبن غُنجار بخارى،
صالحبن محمد جِجارى،
ابوسهل احمدبن محمد اَنماطى و محمدبن عمروبن شعبى (سمعانى، همانجا؛ نسفى، ص ۳۸۸، ۴۱۷؛ ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹؛ همو، ۱۴۱۴، همانجاها).
شاگردان
حلوانى شاگردان بسیارى تربیت کرد، از جمله محمدبن احمد سرخسى* (صاحب المبسوط)، علىبن محمد ابوالعُسْر و برادرش محمد ابوالیُسربَزْدَوى*، قاضى جمالالدین احمدبن عبدالرحمان، عبدالکریم اندقى، محمدبن على زَرَنْجرى و فرزندش بکربن محمد (نسفى، ص ۲۲۵؛ ابنابىالوفا، همانجا؛ تمیمى، ج ۴، ص ۳۴۶؛ لکنوى، همانجا). به تصریح منابع، این اشخاص و افرادى دیگر از او حدیث نقل کردهاند. بکربن محمد زرنجرى را آخرین راوى حدیث از حلوانى دانستهاند (رجوع کنید به سمعانى؛ابنابىالوفا، همانجاها).
بنابر برخى منابع، حلوانى در اواخر عمر به شهر کَش (در ماوراءالنهر) منتقل یا تبعید شد (رجوع کنید به ابنماکولا؛تمیمى، همانجاها). به نوشته نسفى (ص ۳۸۷)، عبدالخالقبن محمد شِکانى (متوفى بعد از ۴۸۰) مستملى او در این شهر بود. مقام علمى و معنوى حلوانى را ستوده و آن را ناشى از دعاى خیر پدرش دانستهاند (لکنوى، ص ۹۷).
حلوانى کتاب حدیثى شرح معانى الآثار طحاوى را، با دو واسطه، ازمؤلف روایت کرده است (رجوع کنید به همان، ص ۹۵). نخشبى (به نقلِ لکنوى، ص ۹۶) او را در نقل احادیث اهل تسامح دانسته است.
حلوانى در کَش (ابنماکولا؛تمیمى، همانجاها) یا بخارا (ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱۸، ص ۱۷۸) درگذشت و به گفته نخشبى (به نقلِ سمعانى، همانجا) در کَلاباذ (محلى در بخارا رجوع کنید به یاقوت حموى، ذیل «کلاباذ») بهخاک سپرده شد. سال فوت او عمدتآ ۴۴۸ یا ۴۴۹ ذکر شده است (رجوع کنید به ابناثیر، ج ۱، ص ۳۸۱؛ابنقطلوبغا، ص ۱۲۸؛حاجىخلیفه، ج ۱، ستون ۵۶۸، ج ۲، ستون ۱۵۸۰).
آثار
مهمترین آثار حلوانى عبارتاند از:
المبسوط، کتاب النوادر، الفتاوى، التبصره (زرنوجى؛ابنابىالوفا؛لکنوى، همانجاها)،
شرح کتابهاى فقهى الجامعالکبیرِ* شیبانى و ادب القاضى على مذهب ابىحنیفه،
اثر قاضى ابویوسف* یعقوببن ابراهیم انصارى (متوفى ۱۸۲؛حاجىخلیفه، ج ۱، ستون ۴۶، ۵۶۸؛کحّاله، ج ۵، ص ۲۴۳).
منابع:
(۱) ابنابىالوفا، الجواهر المضیّه فى طبقات الحنفیّه، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۳/۱۹۹۳؛
(۲) ابناثیر، اللباب فى تهذیب الانساب، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۳) ابنقطلوبغا، تاج التراجم فى من صنّف من الحنفیه، چاپ ابراهیم صالح، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
(۴) ابنماکولا، الاکمال فى رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف فى الاسماء و الکنى و الانساب، چاپ عبدالرحمانبن یحیى معلمى یمانى، بیروت (بىتا.)؛
(۵) تقىالدینبن عبدالقادر تمیمى، الطبقات السنیه فى تراجم الحنفیه، ج ۴، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۱۰/۱۹۸۹؛
(۶) حاجىخلیفه؛
(۷) محمدبن احمد ذهبى، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمرى، حوادث و وفیات ۴۴۱ـ۴۶۰ه ، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴؛
(۸) همو، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸؛
(۹) محمدبن محمد زبیدى، تاجالعروس من جواهرالقاموس، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴؛
(۱۰) برهانالدین زرنوجى، تعلیم المتعلّم طریق التعلّم، چاپ مصطفى عاشور، قاهره ?( ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶)؛
(۱۱) سمعانى؛
(۱۲) عمررضا کحّاله، معجمالمؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بىتا.)؛
(۱۳) عبدالحىبن عبدالحلیم لکنوى، الفوائد البهیه فى تراجم الحنفیه، کراچى ۱۳۹۳؛
(۱۴) عمربن محمد نسفى، القند فى ذکر علماء سمرقند، چاپ یوسف الهادى، تهران ۱۳۷۸ش؛
(۱۵) یاقوت حموى.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴