از پیشگامان معاصرفن نقشه برداری و علم جغرافیا در ایران . پدرانش اهل شمن آباد سبزوار واز خوانین طایفه بَغایری (بُغایری ) خراسان بودند. کرمعلی خان ، جد او، برای تحصیل ، به اصفهان رفت و همانجا اقامت کرد.پدر عبدالرزاق ، ملامحمد حسن ، نواده دختری ملا محراب گیلانی ، از عرفای قرن اخیر و مادرش دختر میرزا مهدی خان منشی (متوفی ح ۱۱۷۵ـ۱۱۸۰)، از خوانین کروَن اصفهان بود که در اصل از بحرین و بصره به ایران آمده بودند و دردربار نادرشاه (حک :۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) و کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) خدمت می کردند و نسبشان به حبیب * بن مظاهر می رسید (احتشامی ، ص ۵۰؛ «آقای عبدالرزاق خان مهندس بغایری »، قسمت ۱، ص ۱۳۵؛ ایران . وزارت امور خارجه ، ص ۱۸ـ۱۹).
عبدالرزاق در ۲۲محرم ۱۲۸۶ در اصفهان زاده شد و پس از آموزشهای ابتدایی در خانه و مکتب ، در شعبان ۱۲۹۶، همراه پدرش به تهران آمد. نخست نزد او کتابهایی چون نصاب و امثله را خواند و سپس در محضر میرزا محمد جواد، پدر میرزا محمد علی شاه آبادی ، امام جماعت مسجد جامع ، مقدمات علوم دینی را آموخت (احتشامی ، همانجا). چندی نیز نزد سید شهاب الدین اصفهانی درس می خواند که در فلسفه و حکمت و عرفان و همچنین علومی چون طب و ریاضی دست داشت (مهدوی ، ص ۶ـ۷).
بغایری در صفر۱۳۰۴ وارد مدرسه دارالفنون شد و بر خلاف تمایلی که پدرش به طبیب شدن او داشت ، نزد استادانی چون میرزا عبدالغفارخان نجم الدوله و میرزا محمودخان نجم الملک ، و همچنین معلمان خارجیِ دارالفنون ، به آموزش ریاضی و مهندسی پرداخت و، با ذوقی که در کارهای علمی و صنعتی داشت ، کره های جغرافیایی در اندازه های مختلف ساخت و یکی از آنها را در ۱۳۱۰ (ایران . وزارت امور خارجه ، ص ۱۹: ۱۳۱۲) به ناصرالدین شاه قاجار (حک : ۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تقدیم کرد؛ به همین مناسبت ، به فرمان شاه ، منصب سرتیپی و حکم تدریس در مدرسه نظام یافت (مسعود انصاری ، ص ۲۱۶). ظاهراً وی دوره دارالفنون را تمام نکرد؛ گویا در سال آخر تحصیل ، بر کناری عبدالغفارخان نجم الدوله از تصدی تعلیمات ریاضی دارالفنون ـ و انتصاب علی خان ناظم العلوم به جای او ـ را برنتافت و «رفتن استاد را تحمل نتوانست و بر خلاف میل استاد دارالفنون را ترک گفت » (رشدیه ، ص ۱۱۳).
از این به بعد، بغایری گذشته از ادامه تحصیل ، از جمله درس حکمت ، که همراه استادش نجم الملک ، نزد حیدرقلی خان قاجار می خواند (مسعود انصاری ، همانجا)، سفارشهایی در زمینه نقشه برداری اراضی و املاک قبول کرد و بخش مهمی از اوقات خود را به تحقیق و ترسیم نقشه ای از ایران گذراند که در پی گردآوری و مطالعه انبوهی از نقشه های انگلیسی ، روسی ، آلمانی ، فرانسوی و ترکی و همچنین تطبیق اعلام آن با متون تاریخی و جغرافیایی فارسی و اطلاعات محلی ، بالاخره در ۱۳۱۶، به مقیاس ۰۰۰ ، ۴۰۰ ، ۱۱ منتشر شد (احتشامی ، ص ۵۱ ـ ۵۲؛ مقدم ، ص ۸).
عبدالرزاق که از بدو تأسیس مدرسه شرف در ۱۳۱۲، در آن به تدریس ریاضی مشغول بود ( تاریخچه دبیرستان شرف ، ص ۴ ـ ۵)، خود در ۱۳۱۶، مدرسه خِرَد را بنیان نهاد. یک سال بعد نیز در مدرسه سیاسیِ مشیرالدوله شروع به تدریس جغرافیا کرد. علاوه بر این ، او برای آموزش عمومی (ریاضیات ) جلسات آموزشی شبانه ای در منزل خود بر پا کرد که تا حدود چهل سال بعد دایر بود (احتشامی ، همانجا؛ رشدیه ، ص ۱۱۲؛ ایران . وزارت امور خارجه ، همانجا).
با آغاز انقلاب مشروطه و تحولات و شور و شوق ناشی از آن ، طرحهای اقتصادی و صنعتی چندی از جمله طرح احداث خط آهن بندر گز ـ تهران به میان آمد. در اوایل محرم ۱۳۲۶ بغایری از سوی صنیع الدوله مأمور شد تا در رأس هیئتی ، درباره احداث این خط ، مطالعات و بررسیهای اولیه را انجام دهد، ولی با پیش آمدن استبداد صغیر، این طرح ناتمام ماند (بغایری ، ص ۹).
بغایری در ۱۳۲۷، کتاب آموزشی اصول علم جغرافی را با مقدمه ای کلی ، و در ۱۳۲۸، نقشه بلوکات اطراف تهران را ترسیم و منتشر کرد. تخصص او در جغرافی و نقشه برداری ، با تحولاتی که در حوزه مرزهای کشور روی داد، کاربرد حیاتی تری پیدا کرد. مسئله مرزهای ایران و عثمانی ، که با گسترش دامنه تجاوزهای عثمانی ، و در واقع اشغال بخشهای وسیعی از حدود غربی ایران ، از ۱۳۲۹ ابعاد گسترده ای یافته بود، به تشکیل کمیسیونی بین المللی انجامید که مرکب از نمایندگان روسیه و بریتانیا، ایران و عثمانی و هدفش حل و فصل این موضوع بود. معاونت و سرپرستی بخش فنی این هیئت را، که در ۱۳۳۱ به ریاست عالیه نصرالله خان اعتلاءالملک (خلعت بری ) تشکیل شد، بغایری بر عهده داشت . کمیسیون مشترک مرزی از صفر ۱۳۳۲، کار تحدید حدود را از خرمشهر آغاز کرد و تا ذیحجه همان سال ، نقشه برداری و تعیین حدود بخشهایی از این مسیر را تا کوه آرارات ـ منتهی الیه مرزهای ایران و عثمانی در امتداد مرزهای روسیه ـ به پایان برد (ایران . وزارت امور خارجه ، همانجا؛ مخبر فروغ فسائی ، ص ۷۳ـ۷۴).
از آن تاریخ به بعد، بغایری تا حدود سی سال ، در اغلب فعالیتهای راجع به تحدید حدود ایران ، در مقام سرپرستی بخش فنی هیئتهای اعزامی ، حاضر بود؛ از جمله در ۱۳۰۱ ش ، در هیئتی به ریاست مستشارالدوله صادق ، برای رفع اختلافات مرزی ایران و شوروی در مرزهای شمال شرقی ایران ؛ در ۱۳۴۳ (۱۳۰۳ ش )، در نقشه برداری از حدود دشت مغان ؛ و بار دیگر، در ۱۳۰۸ ش ، در پی تشکیل کمیسیون مرزی ایران و ترکیه ، در مرزهای غربی کشور (ایران . وزارت امور خارجه ، ص ۱۹ـ۲۰؛ احتشامی ، ص ۵۲). در تمامی مراحل این کار دشوار ـ مأموریت هیئت اعزامی اول به سرپرستی اعتلاءالملک در ۱۳۰۸ ش (مسعود انصاری ، ص ۲۲۰)، هیئت اعزامی دوم به سرپرستی مظفراعلم (سردار انتصار) در ۱۳۰۹ ش (مخبر فروغ فسائی ، ص ۸۹) و در دور دوم و نهایی فعالیتها در ۱۳۱۰ـ۱۳۱۲ ش ـ سرپرستی امور فنی تعیین حدود را بغایری بر عهده داشت . وی همچنین در زمستان و بهار ۱۳۱۲ ش ، در رأس هیئت تحقیقات مرزی ، به قسمتهای جنوبی مرز ایران و افغانستان اعزام شد؛ و در هیئت تحدید حدود ایران و عراق ، در ۱۳۱۷تا۱۳۱۹ ش ، همین مسئولیت را بر عهده داشت .
اگرچه وی در سالهای بعد، احتمالاً به دلیل کهولت ، در این گونه فعالیتهای عملی مشارکت نداشت ، ولی حضور وی در مقام رئیس بخش فنی و نقشه برداری «وزارت امور خارجه ایران »، تا سالها بعد، یا دست کم تا اسفند ۱۳۲۷ ش که ، به پیشنهاد علی اصغر حکمت ، طی مراسمی در کاخ وزارت خارجه از او و خدماتش تقدیر به عمل آمد، ادامه یافت (ایران . وزارت امور خارجه ، ص ۱۷). از بغایری ، گذشته از آثار منتشر شده ، از جمله کتاب معرفه القبله (تهران ۱۳۷۱) ـ و صورتی از برخی آثار منتشر نشده چون فرهنگی درباره جغرافیای ایران ، جدولی از اسامی و مشخصات خلفا و پادشاهان دوره اسلامی ، نقشه تفصیلی شهر تهران ، ویک رشته یادداشتهای مرزی … (که از هیچیک نشانی دردست نیست ) ـ اثر مکتوب دیگری بر جای نمانده است ( رجوع کنید به «شرح مختصری از تاریخ تولد و کارهای مرحوم مهندس عبدالرزاق بغایری »، ص ۱۰۶؛ «بیاد سه دانشمند بزرگ : محمد قزوینی ـ مهندس عبدالرزاق بغایری ـ میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی »، ص ۱۰۷).
بغایری در ۸۴ سالگی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۳۲ درگذشت ، و چون دختر میرزا محمد حسین فروغی (ذکاءالملک ) را به همسری داشت ، جنازه او را در ابن بابویه ، در مقبره خانوادگی فروغی ، به خاک سپردند.
منابع :
(۱) «آقای عبدالرزاق خان مهندس بغایری »، سالنامه پارس ، سال ۶ (۱۳۱۰ ش )؛
(۲) ابوالحسن احتشامی ، شکوفه های ذوق و ادب ، تهران ( ۱۳۲۷ ش ) ؛
(۳) ایران . وزارت امور خارجه ، نشریه وزارت امور خارجه ، دوره ۱، ش ۱ (خرداد ۱۳۲۸)؛
(۴) عبدالرزاق بغایری ، ما مهندس داریم : در جواب مذاکرات ۲۲ آبان ماه ۱۳۰۵ شمسی مجلس شورای ملی ، تهران ( ۱۳۴۵ ) ؛
(۵) «بیاد سه دانشمند بزرگ : محمد قزوینی ـ مهندس عبدالرزاق بغایری ـ میرزا محمدعلی معلم حبیب آبادی »، نشریه انجمن آثار ملّی ، ش ۳ـ۴ (پائیز ـ زمستان ۱۳۵۵)؛
(۶) تاریخچه دبیرستان شرف ، تهران ۱۳۴۱ ش ؛
(۷) شمس الدین رشدیه ، سوانح عمر ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۸) «شرح مختصری از تاریخ تولد و کارهای مرحوم مهندس عبدالرزاق بغایری »، نشریه انجمن آثار ملّی ، ش ۳ـ۴ (پائیز ـ زمستان ۱۳۳۵)؛
(۹) محمدعلی مخبر فروغ فسائی ، مرزهای ایران ، تهران ۱۳۲۴ ش ؛
(۱۰) محسن مسعود انصاری ، «عبدالرزاق بغایری »، تحقیقات اسلامی ، سال ۸ ، ش ۱ و ۲ (۱۳۷۲ ش )؛
(۱۱) بابامقدّم ، «تاریخچه نقشه برداری در ایران »، نشریه فنی سازمان نقشه برداری ، سال ۴، ش ۱۲ (بهمن ۱۳۵۵)؛
معزّالدین مهدوی ، داستانهائی از پنجاه سال اوضاع اجتماعی نیم قرن اخیر ، تهران ۱۳۴۸ ش .
دانشنامه جهان اسلام جلد ۳