خازن، على بن محمدبن ابراهیم شیحى، مفسر، فقیه، محدّث و صوفى قرن هفتم و هشتم. وى در ۶۷۸ در بغداد متولد شد (داوودى، ج ۱، ص ۴۲۷). کنیه او را ابوالحسن و لقبش را علاءالدین ذکر کردهاند (رجوع کنید به سلامى، ص ۱۵۱ـ۱۵۲؛ ابنعماد، ج ۶، ص ۱۳۱). سلامى (همانجا) او را به سبب انتساب به شهر شیحه، در نزدیکى حلب، شیحى خوانده است.
شهرت او به خازن به سبب آن است که کتابدار خانقاه سُمیساط (منسوب به ابوالقاسم علىبن محمد سُمیساطى) بود (ابن قاضى شهبه، ج ۳، ص ۵۴؛ ابنعماد، همانجا). شرححالنگاران جزئیات زندگى وى را ذکر نکردهاند، جز آنکه او را از زمره اهل علم و نویسندگان و صوفیان دانستهاند (رجوع کنید به سلامى، ص ۱۵۱ـ۱۵۲؛ ابنقاضى شهبه، ج ۳، ص ۵۳ـ۵۴؛ داوودى، ج ۱، ص ۴۲۶ـ۴۲۷).
خازن از محیى الدین عبدالمحسنبن محمد معروف به ابندَوالیبى، واعظ و محدّث مستنصریه بغداد، حدیث فراگرفت (ابنحجر عسقلانى، ج ۳، ص ۹۷). سپس به دمشق رفت و در آنجا از عالمانى مانند تقى الدین سلیمانبن حمزه حنبلى مقدسى (متوفى ۷۱۵)، قاسم بن مظفربن محمدبن عساکر (متوفى ۷۲۳)، عیسى بن مطعم (متوفى ۷۱۹) و احمدبن ابى طالب معروف به ابن شحنه (متوفى ۷۳۰) حدیث شنید (سلامى؛ ابنحجر عسقلانى، همانجاها؛ براى مشایخ دیگر حدیثى او رجوع کنید به ابنحجر عسقلانى، همانجا؛ داوودى، ج ۱، ص ۴۲۷).
رحلت
او در ۷۴۱ در حلب درگذشت (ابنحجر عسقلانى، ج ۳، ص ۹۷ـ۹۸؛ نیز رجوع کنید به ابنقاضى شهبه، ج ۳، ص ۵۴).
آثار
خازن در زمینه هاى فقه، حدیث، تاریخ و تفسیر آثارى داشته است که ظاهراً جز تفسیر، باقى آثار وى موجود نیستند. او در فقه بر مذهب شافعى بود (رجوع کنید به ذهبى، ج ۱، ص ۲۹۲) و شرحى بر کتاب عمده الاحکامِ عبدالغنى مقدسى با عنوان عُدّها لاَفهام فى شرح عمده الاحکام نگاشت (داوودى، همانجا؛ زرکلى، ج ۵، ص ۵).
خازن در حوزه حدیث،
کتاب مقبول المنقول مِنْ عِلمى الجَدل والاصول را در ده جلد تألیف کرد (بغدادى، ج ۱، ستون ۷۱۸). او در این کتاب احادیث کتب ستّه، مُسند احمدبن حنبل، مُوطّأ مالک و سننِ دارْقُطنى را جمع آورى کرده است (ابن قاضى شهبه، ج ۳، ص ۵۴؛ ابنعماد، همانجا). به نوشته داوودى (همانجا)،
خازن کتاب مفصّلى در سیره نبوى تألیف کرده که ظاهرآ همان الروض و الحدائق فى تهذیب سیره خیرالخلائق است (رجوع کنید به بغدادى، همانجا) و احتمالا در دست محمدبن یوسف شامى صالحى (متوفى ۹۴۲) بوده است (رجوع کنید به شمس شامى، ج ۲، ص ۲۲۹).
مهمترین کتاب خازن در تفسیر قرآن،
لباب التأویل فى معانى التنزیل است (رجوع کنید به خازن، ج ۱، ص ۴). برخى نام این تفسیر را التأویل لمعالمالتنزیل ذکر کردهاند (رجوع کنید به ابنحجر عسقلانى؛ داوودى، همانجاها). تدوین این تفسیر که به نظر ذهبى (ج ۱، ص۲۷۵) در شمار تفاسیر به رأىِ جایز است، در سال ۷۲۵ خاتمه یافته است (سرکیس، ج ۱، ستون ۸۰۹). به گفته خازن (ج ۱، ص۳)، لباب التأویل گزیده تفسیر معالم التنزیل بغوى فرّاء* است.
لباب التأویل در بردارنده تفسیر تمامى قرآن است. خازن در آغاز هر سوره به مکى و مدنى بودن، وجه تسمیه و فضل آن، تعداد آیات، کلمات و حتى حروف آن اشاره کرده است (براى نمونه رجوع کنید به خازن، ج ۱،ص ۱۵، ۲۲). پس از آن، به معناى لغوى واژگان و سپس نقل احادیث پیامبر، صحابه و تابعین در تبیین مفاهیم آیات پرداخته است.
خازن (ج ۱، ص ۳ـ۴) چنانکه خود گفته، در گزینش مطالب تفسیر معالم التنزیل بغوى براى پرهیز از درازگویى، اَسناد روایات را حذف کرده و با ذکر علایمى براى جوامع حدیثى از آنها نقل حدیث کرده است. او (ج ۱، ص ۴) افزون بر حذف اسناد احادیث به شرح واژههاى غریب آنها پرداخته است.
همانند دیگر تفاسیر روایى، در تفسیر خازن اسرائیلیات* به چشم مى خورد که خازن اغلب بدون نقد، آنها را نقل کرده است (براى نمونه رجوع کنید به ذیل کهف: ۹ـ۱۰؛ نیز رجوع کنید به ابوشهبه، ص ۱۳۹). در مواردى نیز به ضعیف یا جعلى بودن این روایات اشاره کرده است (براى نمونه رجوع کنید به ذیل ص۲۴:ـ۲۵؛ نیز رجوع کنید به ذهبى، ج ۱، ص ۲۹۶).
از دیگر مشخصه هاى تفسیر خازن، توجه وى به آیات ناظر به اخبار تاریخى و غزوات پیامبر صلى اللّه علیه وآله وسلم است (براى نمونه رجوع کنید به ذیل احزاب: ۹، ۲۹؛ نیز رجوع کنید به ذهبى، ج ۱، ص ۲۸۹). خازن به مباحث فقهى نیز توجه کرده و گاه به تفصیل از برخى مسائل فقهى سخن گفته است (براى نمونه رجوع کنید به ذیل بقره: ۲۳۴، ۲۷۵؛ نیز رجوع کنید به ذهبى، ج ۱، ص ۲۹۸).
در اینگونه موارد به هنگام انتخاب رأى برگزیده، کوشش کرده است تا با استناد به روایتى، انتخاب خود را مستدل سازد (رجوع کنید به ذیل بقره: ۲۲۹). این تفسیر بارها همراه با تفاسیر دیگر چاپ شده و به طور مستقل نیز در بیروت (۱۴۱۵/ ۱۹۹۵) و نیز با تصحیح عبدالسلام محمدعلى شاهین (بیروت ۱۴۲۵/ ۲۰۰۴) منتشر شده است. محمدعلى قطب خلاصهاى از این تفسیر را با عنوان مختصر تفسیر القرآن الکریم للخازن المسمّى لبابَ التأویل فى معانى التنزیل (بیروت ۱۳۶۶ش/۱۹۸۷) به چاپ رسانده است.
منابع:
(۱) ابنحجر عسقلانى، الدرر الکامنه فى اعیان المائه الثامنه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
(۲) ابنعماد؛
(۳) ابنقاضى شهبه، طبقاتالشافعیه، چاپ حافظ عبدالعلیمخان، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۸ـ۱۴۰۰/ ۱۹۷۸ـ۱۹۸۰؛
(۴) محمد ابوشهبه، الاسرائیلیات و الموضوعات فى کتبالتفسیر، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛
(۵) اسماعیل بغدادى، هدیهالعارفین، ج ۱، در حاجى خلیفه، کشفالظنون، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰؛
(۶) علىبن محمد خازن، تفسیرالخازن، المسمى لباب التأویل فى معانى التنزیل، چاپ عبدالسلام محمدعلى شاهین، بیروت ۱۴۲۵/۲۰۰۴؛
(۷) محمدبن على داوودى، طبقاتالمفسرین، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛
(۸) محمدحسین ذهبى، التفسیر و المفسرون، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹؛
(۹) خیرالدین زرکلى، الاعلام، بیروت ۱۹۸۹؛
(۱۰) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه و المعربه، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰؛
(۱۱) محمدبن رافع سلامى، تاریخ علماء بغداد، المسمى منتخب المختار، چاپ عباس عزاوى، بغداد ۱۳۵۷/۱۹۳۸؛
(۱۲) محمدبن یوسف شمس شامى، سبل الهدى و الرشاد فى سیره خیرالعباد، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علىمحمد معوض، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴