حجّت علیشاه ، صوفى، مفسر، و مورخ سلسله نعمتاللهیه. نام او عبدالحجت بلاغى بود. وى در ۱۳۲۲ در نائین بهدنیا آمد (بلاغى، ۱۳۲۷ـ۱۳۳۱ش، ج ۲، ص ۵۹۵؛ مدرسى چهاردهى، ص ۱۴۳ـ۱۴۴). پدرش، سیدحسن (متوفى ۱۳۱۲ش)، از علماى نائین و صاحب آثارى از جمله رئوس الشیاطین، ردیهاى بر بابیه و بهاییه، بود (بلاغى، ۱۳۶۹، ج ۱، ص ۹۸ـ۹۹، ج ۳، ص ۷۷).
نسب بلاغى، از طریق علیبن جعفر عُرَیضى به امام جعفر صادق علیهالسلام میرسد (رجوع کنید به همان، ج ۱، ص۶۰). نامخانوادگى او در اصل حسینى عُرَیضى نائینى بود (رجوع کنید به صدوقیسها، ص ۸۷)، اما به مناسبت ساختن دارالتبلیغ در اصفهان، به بلاغى معروف شد (بلاغى، ۱۳۴۵ش، مقدمه، ج ۱، ص ۸).
بلاغى از هشت تن از علما، از جمله محمدتقى خوانسارى، شیخ محمدحسین کاشفالغطاء، آقابزرگ طهرانى و سید شهابالدین مرعشى نجفى، اجازه روایت داشت و صورت اجازه آنها را نیز به چاپ رسانده بود (رجوع کنید به همان، مقدمه، ج ۱، ص ۱۲ـ ۲۰؛ همو، ۱۳۲۷ـ۱۳۳۱ش، ج ۲، ص ۵).
وى در ۱۳۰۸ش به سلسله نعمتاللهیه* وارد و مرید شمسالعرفا* شد و خود را حجت علیشاه نامید (همو، ۱۳۲۷ـ ۱۳۳۱ش، ج ۲، ص ۵۹۵؛ مدرسیچهاردهى، ص ۱۴۵). او خود را در شش سلسله مجاز و مرجع میدانست (رجوع کنید به بلاغى، ۱۳۲۷ـ ۱۳۳۱ش، ج ۲، ص ۷، ۱۱، ۵۲۴).
پس از درگذشت شمسالعرفا، حجت علیشاه مدعى جانشینى وى شد و بعدها نیز مدعى بود که هم از شمسالعرفا و هم از ذوالریاستین اجازه دستگیرى دارد (صدوقیسها، ص ۸۷ـ ۸۸). با وجود این، پس از درگذشت ذوالریاستین، جواد نوربخش رسمآ جانشینى را از آن خود کرد (رجوع کنید به مدرسى چهاردهى، ص ۲۱۳؛ نیز رجوع کنید به ذوالریاستین*، میرزا عبدالحسین).
به اعتقاد حجت علیشاه، قطب باید شیعه و سید باشد و تعدد اقطاب در یک زمان جایز است. او قطب را به صامت و ناطق تقسیم کرد و خود را قطب صامت در زمانِ ذوالریاستین و قطب ناطق بعد از وى معرفى کرد (۱۳۲۷ـ۱۳۳۱ش، ج ۲، ص۱۰، ۱۳۷؛ نیز رجوع کنید به مدرسی چهاردهى، همانجا).
رحلت
او محمدتقى موحدى قمى را به جانشینى خود برگزید و در ۱۳۵۵ش درگذشت (مدرسیچهاردهى، ص ۱۴۴؛ صدوقیسها، ص ۸۸).
آثار
حجت علیشاه علاوه بر اینکه کتاب مونس السالکین ذوالریاستین را به چاپ رساند (مدرسی چهاردهى، ص ۱۴۵)، آثارى هم از خود بهجاى گذاشت که بیشتر آنها تاریخى است.
برخى از آثار مهم او عبارتاند از :
۱) حجه التفـاسیـر و بلاغ الاکسیـر، یـا، مَن لایحَضُرُه المفسر و التفسیر (قم ۱۳۴۵ش)، که تفسیر قرآن است در ده جلد (شش مجلد) که دو مجلد اول آن مقدمه است.
۲) کتاب مقالات الحنفاء فى مقامات شمسالعرفاء (تهران ۱۳۲۷ـ۱۳۳۱ش) در دو جلد.
۳) شطرنج العرفاء (تهران ۱۳۶۹) در پنج جلد (مشار، ج ۳، ستون ۷۱۷).
۴) تاریخ نجف اشرف و حیره (تهران ۱۳۶۸).
۵) تاریخ نائین (تهران ۱۳۶۹)، در سه جلد، که فرهنگ تاریخ نائین جلد سوم آن را تشکیل میدهد. این سه جلد در یک مجلد چاپ شده است.
۶) تاریخ تهران (قم ۱۳۵۰ش)، در دو جلد که به سبب وسعت و تنوع اطلاعاتى که در آن عرضه شده بود، توجه اهل تحقیق را به خود جلب کرد. گزیدهاى از این تاریخ نیز در ۱۳۸۶ش در تهران منتشر شد.
۷) اعلاط الروضات (قم ۱۳۶۸/۱۳۲۷ش)، که تعلیقات او بر روضاتالجنات خوانسارى است.
۸) یعسوب: از هر چمنگلى (تهران ۱۳۵۰ش). کشکول مانندى است که در آن حجت علیشاه به خط خود برخى رسالههاى مهم را بازنویسى کرده و نیز مجموعهاى از نمونه خط علما و عرفاى اسلامى، تصویر برخى مکانهاى تاریخى و نامههاى بعضى دانشمندان ایرانى و خارجى را، که در مسائل علمى از وى کمک خواسته بودند، از جمله سیدحسین نصر، در پایان کتاب گنجانده است (براى اطلاعات بیشتر درباره آثار بلاغى رجوع کنید به مشار، ج ۳، ستون ۷۱۶ـ۷۱۷). علاوه بر این، چند بیت شعر به لهجه نائینى از وى باقى است (رجوع کنید به بلاغى، ۱۳۶۹، ج ۱، ص ۶۳ـ۶۶).
حجت علیشاه برادرى به نام محمدتقى و مشهور به صدرالدین داشت که در ادب و وعظ و خطابه مبرِّز بود. از او آثارى به جامانده است، از جمله ترجمه صحیفه سجادیه (تهران)، سخنرانیهاى بلاغى در رادیو و قصص قرآن، یا، فرهنگ قصص (مهدوى، ص ۹۱؛ مشار، ج ۳، ستون ۵۳۴).
منابع :
(۱) عبدالحجت بلاغى، حجهالتفاسیر و بلاغ الاکسیر، یا، مَن لایحضُرُه المفسر و التفسیر، قم ۱۳۴۵ش؛
(۲) همو، کتاب تاریخ نائین، و کتاب فرهنگ تاریخ نائین، تهران ۱۳۶۹؛
(۳) همو، کتاب مقالات الحنفاء فى مقامات شمسالعرفاء، تهران ۱۳۲۷ـ [ ? ۱۳۳۱ش[؛
(۴) منوچهر صدوقی سها، تاریخ انشعابات متأخره سلسله نعمتاللهیه، در دو رساله در تاریخ جدید تصوف ایران، تهران: پاژنگ، ۱۳۷۰ش؛
(۵) نورالدین مدرسیچهاردهى، سلسلههاى صوفیه ایران، تهران ۱۳۸۲ ش ؛
(۶) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش؛
(۷) مصلحالدین مهدوى، تذکره شعراى معاصر اصفهان، اصفهان ۱۳۳۴ش.
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۲