علما-ج

زندگینامه شمس‌الدین‌ جَزَری‌(متوفی۷۳۹ه ق)

جَزَری‌ ، شمس‌الدین‌ ، از مورخان‌ نامدار شام‌ در سده هفتم‌ و هشتم‌. شمس‌الدین‌ ابوعبداللّه‌ محمدبن‌ ابراهیم‌بن‌ ابی‌بکربن‌ نفیس‌ الدین‌ ابراهیم‌ قرشی‌ جَزَری‌ دمشقی‌ رَسْعَینی‌ در ۱۰ ربیع‌الاول‌ ۶۵۸ در دمشق‌ به‌دنیا آمد (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، ص‌ ۱۰۶۹؛ سلامی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۱ـ۲۵۲) و چون‌ نیاکانش‌ از جزیره ابن‌عمر * بودند (رجوع کنید به یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «جزیره ابن‌عمر»)، به‌ ابن‌جزری‌ و جزری‌ مشهور شد ( رجوع کنید به عزاوی‌، ۱۳۷۶، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۶).

نیای‌ پدرش‌، نفیس‌الدین‌ ابراهیم‌بن‌ عبدالعزیز (متوفی‌ ۵۹۸)، پس‌ از آنکه‌ پیشنهاد شاه‌بن‌ اتابک‌، فرمانروای‌ جزیره ابن‌عمر، را مبنی‌ بر تصدی‌ شغل‌ نظارت‌ بر دیوان‌، رد کرد، از جزیره ابن‌عمر به‌ صَعید مصر رفت‌ و در آنجا اقامت‌ گزید (ذهبی‌، حوادث‌ و وفیات‌ ۵۹۱ـ۶۰۰ ه .، ص‌ ۳۳۴ـ ۳۳۵).

ابوبکر، پسر نفیس‌الدین‌ ابراهیم‌، در مصر به‌ دنیا آمد. وی‌ در جوانی‌ به‌ مسگری‌ پرداخت‌ و فرزندانش‌ بعدها تاجر و ثروتمند شدند (جزری‌، ۱۴۰۸، ص‌ ۷۹).

ابراهیم‌بن‌ ابی‌بکر (متوفی‌ ۶۹۳)، پدر شمس‌الدین‌، از مصر به‌ موصل‌ و سپس‌ به‌ دمشق‌ رفت‌ و در آنجا اقامت‌ گزید و از اعیان‌ و مشاهیر متمولان‌ این‌ شهر گردید (همو، ۱۴۱۹، ج‌ ۱، ص‌ ۲۱۴، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۳۵).

شمس‌الدین‌ محمد جزری‌، که‌ مورد توجه‌ خاص‌ پدرش‌ بود، در کودکی‌ در مکتبخانه‌ نزد شیخ‌رکن‌الدین‌ الیاس‌بن‌ ابی‌الدُر اِربِلی‌، قرآن‌ فرا گرفت‌ (همان‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۷۶، مقدمه تدمری‌، همانجا) و بعدها نزد استادان‌ و مشایخ‌ برجسته دمشق‌ و قاهره‌ و اسکندریه‌ تلمذ کرد (همان‌، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، ص‌ ۱۰۶۹؛ مصطفی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۶). استادان‌ وی‌ به‌ حدی‌ بودند که‌ بِرْزالی‌، دوست‌ و مورخ‌ معاصر جزری‌، برایش‌ مشیخه‌ای‌ تدوین‌ کرد (ابن‌حجر عسقلانی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۰۱).

برخی‌ از استادان‌ وی‌ در دمشق‌ عبارت‌ بودند از:

فخرالدین‌ ابوالحسن‌ علی‌بن‌ احمدبن‌ عبدالواحد بخاری‌ (متوفی‌ ۶۹۰)،

ناصرالدین‌ ابوحفص‌ عمربن‌ عبدالمنعم‌بن‌ عمر قَوّاس‌ دمشقی‌ (متوفی‌ ۶۹۸)،

تقی‌الدین‌ ابواسحاق‌ ابراهیم‌بن‌ علی‌بن‌ احمدبن‌ فضل‌ واسطی‌ دمشقی‌ (متوفی‌ ۶۹۲)،

الشیخ‌ عزالدین‌ احمدبن‌ ابراهیم‌بن‌ عمر فاروثی‌ (متوفی‌ ۶۹۴) و

ابوعلی‌ یوسف‌بن‌ احمدبن‌ ابی‌بکر صالحی‌ حجار غَسولی‌ (متوفی‌ ۷۰۰).

از استادان‌ وی‌ در قاهره‌ نیز

ابوالمعالی‌ احمدبن‌ اسحاق‌بن‌ محمد ابرقوهی‌ همدانی‌ مصری‌ (متوفی‌ ۷۰۱) و

شرف‌الدین‌ عبدالمؤمن‌بن‌ خلف‌بن‌ ابی‌الحسن‌ دِمیاطی‌ (متوفی‌ ۷۰۵) و

در اسکندریه‌،

تاج‌الدین‌ علی‌بن‌ احمدبن‌ عبدالمحسن‌ حسینی‌ غَرّافی‌ (متوفی‌ ۷۰۴) بودند (جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه مَنْشِداوی‌، ص‌ ۱۸ـ۱۹؛ همو، ۱۴۱۹، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، همانجا؛ صفدی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲؛ سلامی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۲؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، همانجا).

جزری‌ اطلاعات‌ بسیاری‌ در علم‌ پزشکی‌ و داروهای‌ گیاهی‌ داشت‌ و گاه‌ نیز به‌ مداوای‌ بیماران‌ اقدام‌ می‌کرد (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، ص‌۱۰۷۰).

او در علم‌ حدیث‌ مطالبی‌ نوشت‌ و اشعاری‌ در حد متوسط‌ سرود که‌ نمونه‌هایی‌ از آنها، که‌ بیشتر شبیه‌ به‌ نثر است‌، در دسترس‌ می‌باشد، ولی‌ شهرتش‌ به‌سبب‌ تألیف‌ کتاب‌ تاریخ‌ حوادث‌ الزمان‌ و انبائه‌ و وفیات‌ الاکابر و الاعیان‌ من‌ ابنائه است‌ (صفدی‌؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، همانجاها؛ عزاوی‌، ۱۳۶۳، ص‌ ۵۲۵، ۵۲۷) که‌ او را به‌عنوان‌ مورخی‌ نقاد مطرح‌ کرد (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۳۲؛ عطیه ‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۰۶؛ عزاوی‌، ۱۳۷۶، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۶).

بِرزالی‌ و دیگر مورخان‌، اخلاق‌ نیکوی‌ جزری‌ را بسیار ستوده‌اند و او را مردی‌ فاضل‌، نیکوکار، خیرخواه‌، جوانمرد، دیندار، پرهیزگار، باوقار، دارای‌ سیره نیک‌ و خوبیهای‌ بسیار، سلیم‌النفس‌، راستگو، صوفی‌مآب‌، متواضع‌، امانت‌دار، مورخ‌، شاعر، ادیب‌ و همواره‌ در حال‌ ذکر خداوند، وصف‌ کرده‌اند ( رجوع کنید به جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، ص‌ ۱۰۶۹ـ۱۰۷۰؛ ابن‌حجر عسقلانی‌؛ صفدی‌؛ سلامی‌؛ مصطفی‌، همانجاها). جزری‌ هرگز مناصب‌ و مقامهای‌ دولتی‌ را نپذیرفت‌، ولی‌ حدود شصت‌ سال‌ نزد قضات‌ شهادت‌ می‌داد و چنان‌ ثقه‌ و مورد اطمینان‌ بود که‌ شهادت‌ وی‌ به‌ تنهایی‌ هم‌ پذیرفته‌ می‌شد (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، ص‌ ۱۰۶۹).

در ۶۸۸ که‌ علم‌الدین‌ شحاعی‌ (کارگزار دمشق‌) اموال‌ بازرگانان‌ دمشق‌ را مصادره‌ کرد، جزری‌ و پدر و برادرانش‌ از این‌ شهر گریختند و بیش‌ از یک‌ ماه‌ از انظار ناپدید شدند. وی‌ در ۶۹۵، هنگامی‌ که‌ مصر دچار قحطی‌ و وبای‌ شدیدی‌ شده‌ بود، به‌ آنجا رفت‌ (جزری‌، ۱۴۰۸، ص‌۳۳۰، ۳۷۳). مدت‌ اقامتش‌ در مصر دقیقاً مشخص‌ نیست‌؛ اجمالاً از ۶۹۵ تا ۷۱۳ چند بار از مصر دیدن‌ کرد، از جمله‌ در سال‌ ۷۰۰ از دبیران‌ سپاه‌ مصر حدیث‌ شنید، در ۷۰۱ به‌همراه‌ پسرش‌ ابراهیم‌ و برادرش‌ اسماعیل‌ در محضر مشایخ‌ مصری‌ حضور یافت‌ و در ۷۱۳ نیز با قونوی‌ دیدار کرد و مورد تفقد خاص‌ او قرار گرفت‌ (همو، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، ص‌۴۲۰، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۳۶).

جزری‌ سخن‌ چندانی‌ راجع‌ به‌ خانواده‌اش‌ نگفته‌ و تنها به‌ سفر آنان‌ به‌ بیت‌المقدّس‌ اشاره‌ کرده‌ است‌ ( رجوع کنید به همان‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۲۲)، اما خود وی‌ و برخی‌ از تراجم‌نویسان‌ در باره دو فرزند وی‌، نصر (نصیر)الدین‌ محمد و ابراهیم‌، که‌ احتمالاً همان‌ مجدالدین‌ است‌، سخن‌ گفته‌اند ( رجوع کنید به همان‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۲۲، ج‌ ۳، ص‌ ۱۰۱۲؛ ذهبی‌ و حسینی‌، ص‌ ۲۰۸؛ ابن‌کثیر، همانجا).

برخی‌ از مشاهیر و مورخان‌ معاصر جزری‌ عبارت‌اند از:

علم‌الدین‌ قاسم‌بن‌ محمدبن‌ یوسف‌ بِرْزالی‌ * (متوفی‌ ۷۳۹) که‌ زندگینامه جزری‌ را در پایان‌ تاریخ‌ جزری‌ ( رجوع کنید به ادامه مقاله‌) ثبت‌ کرده‌ است‌ ( رجوع کنید به ج‌ ۳، مؤخره‌، ص‌ ۱۰۶۹ـ۱۰۷۰)؛

شمس‌الدین‌ محمدبن‌ احمدبن‌ عثمان‌ ذهبی‌ (متوفی‌ ۷۴۸)، که‌ از تاریخ‌ جزری‌ بسیار استفاده‌ کرده‌ است‌ (ذهبی‌، حوادث‌ و وفیات‌ ۵۸۱- ۵۹۰ ه .، ص‌ ۱۰۵)؛

ابن‌شاکر کُتْبی‌ دمشقی‌ (متوفی‌ ۷۶۴؛ جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۱۳)؛

صلاح‌الدین‌ خلیل‌بن‌ ایبک‌ صَفَدی‌ (متوفی‌ ۷۶۴)، مؤلف‌ کتاب‌ الوافی‌ بالوفیات‌ که‌ از شاگردان‌ جزری‌ بود و در ۷۳۰ در دمشق‌ از او اجازه روایت‌ گرفت‌ (صفدی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲)؛

شمس‌الدین‌ محمدبن‌ علی‌بن‌ حسن‌ حسینی‌ (متوفی‌ ۷۶۵)؛

عفیف‌الدین‌ عبداللّه‌ یافعی‌ (متوفی‌ ۷۶۸)؛

تقی‌الدین‌ محمدبن‌ رافع‌ سلامی‌ (متوفی‌ ۷۷۴) و

ابن‌کثیر دمشقی‌ (متوفی‌ ۷۷۴؛ جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، همانجا؛ سلامی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۲).

رحلت

جزری‌ در ۸۱ سالگی‌، و بنا بر مشهورترین‌ روایات‌، در شب‌ دوشنبه‌ ۱۲ ربیع‌الاول‌ ۷۳۹ یا در اواسط‌ آن‌ سال‌ در دمشق‌ درگذشت‌ و در باب‌الصغیر دفن‌ گردید (سلامی‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۱؛ جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، ص‌ ۱۰۶۹؛ ذهبی‌ و حسینی‌، همانجا).

آثار

مهم‌ترین‌ اثر شمس‌الدین‌ جزری‌، کتاب‌ تاریخ‌ حوادث‌ الزمان‌ و انبائه‌ و وفیات‌ الاکابر و الاعیان‌ من‌ أبنائهاست‌ (عزاوی‌، ۱۳۷۶، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۹؛ جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه‌ منشداوی‌، ص‌ ۲۸، ۳۱) که‌ آن‌ را به‌ عنوان‌ تکمله‌ یا ذیلی‌ بر المنتظم‌ فی‌ تاریخ‌ الملوک‌ و الامم‌ اثر ابوالفرج‌ عبدالرحمان‌بن‌ جوزی‌ (متوفی‌ ۵۹۷) نوشت‌ (جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۳۱؛ قس‌ سرکیس‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۹۶، که‌ به‌ اشتباه‌ آن‌ را تکمله‌ای‌ بر مرآه ‌الزمان‌ سِبط‌ ابن‌جوزی‌ ( متوفی‌ ۶۵۴ ) دانسته‌ است‌). بعضی‌ از مورخان‌ کتاب‌ جزری‌ را التاریخ‌ الکبیر ( رجوع کنید به ذهبی‌ و حسینی‌، همانجا؛ سخاوی‌، ص‌ ۳۰۷؛ ابن‌عماد، ج‌ ۶، ص‌ ۱۲۴)، تاریخ‌ ابن‌الجزری (بغدادی‌، ایضاح‌، ج‌ ۱، ستون‌ ۲۱۲) یا تاریخ‌ دمشق (همو، هدیه ‌العارفین‌ ، ج‌ ۲، ستون‌۱۵۰) نامیده‌اند.

جزری‌ در نگارش‌ این‌ اثر، که‌ شامل‌ حوادث‌ تاریخی‌ سالهای‌ ۵۹۳ تا ۷۳۸ است‌، از شیوه کار ابن‌جوزی‌ * در المنتظم‌ پیروی‌ کرده‌ و حوادث‌ و وفیات‌ را به‌صورت‌ سالشمار نوشته‌ است‌ (جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۳۱ـ۳۲؛ همو، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۳۲؛ مصطفی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۶). او علاوه‌ بر رعایت‌ سالشمار، حوادث‌ را به‌ترتیب‌ ماههای‌ هر سال‌ نیز در نظر گرفته‌ است‌، به‌نحوی‌که‌ در آغاز هر سال‌ هجری‌ معادلهای‌ قبطی‌، ایرانی‌ و میلادی‌ آن‌ را نیز ذکر کرده‌ است‌، سپس‌ اسامی‌ فرمانروایان‌، وزیران‌، قاضیان‌ نواحی‌ و سرزمینهای‌ اسلامی‌، به‌ویژه‌ حاکمان‌ شام‌ و دمشق‌ را ثبت‌ کرده‌ و آنگاه‌ به‌ شرح‌ حوادث‌ مهم‌ هر سال‌ پرداخته‌ و در پایان‌، تراجم‌ و زندگینامه مشاهیری‌ را که‌ در آن‌ سال‌ وفات‌ یافته‌اند، آورده‌ است‌ (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌۲۰؛ مصطفی‌، همانجا).

مورخان‌ در ستایش‌ این‌ کتاب‌ گفته‌اند که‌ جزری‌ برای‌ تدوین‌ این‌ تاریخ‌ بزرگ‌ بسیار زحمت‌ کشیده‌ و اخبار و مطالب‌ سودمند و بعضاً نادری‌ را، به‌همراه‌ برخی‌ مطالب‌ ظریف‌ و حکایتهای‌ عجیب‌ و شگفت‌انگیز، که‌ در آثار دیگر مورخان‌ یافت‌ نمی‌شود، در آن‌ ذکر کرده‌ است‌ (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۳، مؤخره برزالی‌، ص‌ ۱۰۶۹؛ ابن‌حجر عسقلانی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۳۰۱؛ مصطفی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۷).

از ویژگیهای‌ این‌ اثر دقت‌، وضوح‌، توجه‌ به‌ جزئیات‌، ضبط‌ تواریخ‌ و حوادث‌ و به‌ویژه‌ تاریخ‌ وفیات‌ اشخاص‌، تنوع‌ موضوعها و فراگیری‌ آن‌ است‌ (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۱۸ـ۲۱). جزری‌ در نگارش‌ آن‌ بر منقولات‌ کتب‌ کهن‌، نوشته‌ها و نامه‌های‌ دوستان‌، سماع‌ از مشایخ‌ و محدّثان‌ و مورخان‌ و مشاهدات‌ شخصی‌ خویش‌ استناد جسته‌ است‌ (همان‌، مقدمه‌، ص‌ ۲۴ـ ۲۸؛ همو، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۲۷ـ۳۳).

وی‌ برخی‌ از حوادث‌ مهم‌ را به‌ تفصیل‌ ذکر کرده‌ است‌، از جمله‌ حمله مغولان‌ به‌ سرزمینهای‌ اسلامی‌ از ۶۱۶ به‌ بعد، اخبار دولت‌ ایوبیان‌ در مصر، و برخی‌ حوادث‌ طبیعی‌ و بلاهای‌ آسمانی‌ (همو، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۳۸ـ۴۲). در کتاب‌ او، حوادث‌ شام‌ در دوران‌ حکومت‌ سلطان‌ مملوکی‌ الناصر محمدبن‌ قلاوون‌ (حک : ۷۲۵ـ ۷۳۸)، اهمیت‌ بسزایی‌ دارد، زیرا وی‌ شاهد حوادث‌ این‌ دوره‌ بوده‌ است‌ (همان‌ مقدمه‌، ص‌ ۴۹؛ همو، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۱۸؛ مصطفی‌، همانجا).

جزری‌ برای‌ تدوین‌ تاریخش‌ از منابع‌ بسیاری‌ استفاده‌ و نام‌ برخی‌ از آنها را ثبت‌ کرده‌ که‌ مهم‌ترین‌ آنها کتاب‌ التاریخ‌ برزالی‌ است‌. جزری‌ ۵۷۸ سرگذشت‌ از مجموع‌ ۳۹۵ ، ۱ تراجم‌ رجال‌ و بسیاری‌ از حوادث‌ و رویدادهای‌ تاریخی‌ را، که‌ حدود نیمی‌ از کتابش‌ را تشکیل‌ می‌دهد، از اثر برزالی‌ نقل‌ کرده‌ است‌ (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۲۹ـ۳۱؛مصطفی‌، همانجا؛عزاوی‌، ۱۳۶۳، ص‌ ۵۲۷ـ ۵۲۸؛
همو، ۱۳۷۶، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۸).

از دیگر منابع‌ مهمی‌ که‌ او به‌ آنها استناد جسته‌، اینهاست‌:

مرآه ‌الزمان‌ ، اثر یوسف‌بن‌ قزاوغلی‌، معروف‌ به‌ سبط‌ ابن‌جوزی‌ (متوفی‌ ۶۵۴)؛
الکامل‌ فی‌التاریخ‌ ، اثر ابن‌اثیر (متوفی‌ ۶۳۰)؛
تاریخ بغداد، اثر ابوطالب‌ علی‌بن‌ اَنْجَب‌، معروف‌ به‌ ابن‌ساعی‌ (متوفی‌ ۶۷۴)؛
اخبار الملک‌ الظاهر، اثر محیی‌الدین‌ عبداللّه‌بن‌ عبدالظاهر (متوفی‌ ۶۹۲)؛
و ذیلٌ علی‌ مرآه الزمان، اثر قطب‌الدین‌ موسی‌بن‌ محمدبن‌ عبداللّه‌ یونینی‌ (متوفی‌ ۷۲۶؛
جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۳۴ـ۳۶؛
همو، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۲۴).

همچنین‌ جزری‌ به‌طور گذرا و موردی‌ از مآخذ بسیاری‌ استفاده‌ کرده‌ که‌ از آن‌ جمله‌ است‌:

ذیل‌ الروضتین‌ ، اثر ابوشامه‌؛
وفیات‌الاعیانِ ابن‌خلّکان‌؛
بُغْیه‌الطلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب‌ ابن‌عدیم‌؛
تاریخ‌ اربل، اثر ابن‌مستوفی‌؛
المطرب‌ من‌ اشعار اهل‌المغرب، اثر ابن‌دمیه‌؛
عقود الجمان‌ فی‌شعراء هذا الزمان، اثر ابن‌شعار؛
و خریده القصر و جریده العصر ، اثر عماد کاتب‌ اصفهانی‌ (همانجاها).

نظر به‌ اهمیت‌، دقت‌ و جامعیت‌ تاریخ‌ جزری‌، تعدادی‌ از مورخان‌ معاصر او و مورخان‌ ادوار بعدی‌، از سبک‌ و سیاق‌ وی‌ پیروی‌ و مطالب‌ فراوانی‌ را از کتاب‌ او نقل‌ کرده‌اند، از جمله‌ قطب‌الدین‌ یونینی‌ در ذیل‌ علی‌ مرآه ‌الزمان‌ ، ابن‌دَواداری‌ (متوفی‌ پس‌ از ۷۳۶) در کَنْزالدُرَر و جامع‌الغرر، شمس‌الدین‌ ذهبی‌ در تاریخ‌الاسلام، ابن‌شاکر کتبی‌ در فوات‌الوفیات‌ و عیون‌التواریخ‌، صفدی‌ در الوافی‌بالوفیات‌ و نَکْت‌الهَمیان‌ فی‌ نُکَت‌ العمیان‌، ابن‌کثیر در البدایه‌ و النهایه، ابن‌فرات‌ (متوفی‌ ۸۰۷) در تاریخ‌ ابن‌الفرات، ابن‌تغری‌ بردی‌ (متوفی‌ ۸۷۴) در النجوم‌ الزاهره‌ فی‌ ملوک‌ مصر و القاهره، سیوطی‌ (متوفی‌ ۹۱۱) در تاریخ‌ الخلفاء و دیگران‌ (جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۴۹ـ۵۰؛همو، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۳۲).

شمس‌الدین‌ ذهبی‌، مورخ‌ معاصر جزری‌، تاریخ‌ وی‌ را ستوده‌ (حوادث‌ و وفیات‌ ۵۸۱ ۵۹۰ ه .، ص‌ ۱۰۵) و بخش‌ اعظم‌ آن‌ را، شامل‌ حوادث‌ سالهای‌ ۵۹۳ تا ۶۹۸، با نثری‌ شیوا و انتقادی‌ خلاصه‌ و به‌ نام‌ المختار من‌ تاریخ‌ ابن‌الجزری‌ در یک‌ مجلد تدوین‌ کرده‌ است‌ که‌ در ۱۳۶۷ ش‌/۱۹۸۸ به‌ همت‌ پژوهشگر عراقی‌، خضَیر عباس‌ مَنْشِداوی‌، در بغداد چاپ‌ و منتشر گردید.

برخی‌ از مورخان‌ معاصر دو کتاب‌ به‌ نامهای‌ مختصر تاریخ‌الاسلام‌ ذهبی‌ و ذات‌ الشفا فی‌ سیره‌ المصطفی‌ و مَنْ بعدَه‌ مِنَالخلفاء را به‌ جزری‌ نسبت‌ داده‌اند که‌ ظاهراً اولی‌ خلاصه‌ای‌ از تاریخ‌ الاسلام‌ ذهبی‌ بوده‌ و به‌ اتمام‌ نرسیده‌ است‌ و از آن‌، نسخه‌ای‌ در استانبول‌ و نسخه دیگری‌ در اسکندریه‌ وجود دارد ( رجوع کنید به مصطفی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۸).

تاریخ‌ جزری‌ شامل‌ چندین‌ مجلد بوده‌ که‌ تنها دو بخش‌ از آن‌ به‌جا مانده‌ است‌، یکی‌ شامل‌ حوادث‌ سالهای‌ ۶۸۹ تا ۶۹۹ و دومی‌ شامل‌ حوادث‌ سالهای‌ ۷۲۵ تا ۷۳۸ (جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۳۷، ۵۱؛مصطفی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۷؛غزی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۹۸؛قس‌ عطیه ‌اللّه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۶۰۶؛زرکلی‌، ج‌ ۵، ص‌ ۲۹۸).

از این‌ کتاب‌ چند نسخه خطی‌ باقی‌ مانده‌ است‌ که‌ مشهورترین‌ آنها نسخه کتابخانه کوپریلی‌ در استانبول‌ (ترکیه‌) است‌ و عبداللّه‌بن‌ احمدبن‌ یوسف‌البیری‌ دمشقی‌ در ۸ رمضان‌ ۷۳۹ آن‌ را از نسخه‌ای‌ به‌ خط‌ مؤلف‌ رونویسی‌ کرده‌ و برزالی‌ در پایان‌ آن‌ توضیحاتی‌ همراه‌ با زندگینامه مؤلف‌ آورده‌ است‌. این‌ نسخه تا حدودی‌ نامرتب‌ و نامنظم‌، شامل‌ حوادث‌ سالهای‌ ۷۲۵ تا ۷۳۸ است‌ (جزری‌، ۱۴۱۹، ج‌ ۲، مقدمه تدمری‌، ص‌ ۵، ۱۶ـ ۱۷؛همو، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۵۱ ۵۲؛منجد، ص‌ ۱۴۶؛عزاوی‌، ۱۳۶۳، ص‌ ۵۲۷ـ ۵۲۸).

نسخه خطی‌ دیگری‌ نیز حوادث‌ سالهای‌ ۶۸۹ تا ۶۹۹ را در بر می‌گیرد و در کتابخانه پاریس‌ نگهداری‌ می‌شود. از این‌ دو نسخه‌ چند نسخه عکسی‌ در کتابخانه‌های‌ مصر و مراکش‌ و عراق‌ وجود دارد (مصطفی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۷ـ ۴۸؛جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، ص‌ ۵۱ـ۵۲؛زرکلی‌؛منجد، همانجاها).

سواژه‌ نسخه پاریس‌ را در ۱۳۲۸ ش‌/۱۹۴۹ به‌چاپ‌ رساند (جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌،ص‌ ۵۲؛منجد، همانجا) و بخش‌ بسیار کوچکی‌ از آن‌ را حبیب‌ زَّیات‌ در زحله‌ (از شهرهای‌ لبنان‌) در ۱۳۰۷ ش‌/ ۱۹۲۸ منتشر کرد (جزری‌، ۱۴۰۸، مقدمه منشداوی‌، همانجا؛
عزاوی‌، ۱۳۷۶، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۹). اسماعیل‌ حقی‌ ازمیری‌ نیز نسخه خطی‌ کوپریلی‌ را به‌ زبان‌ ترکی‌ ترجمه‌ و اشتباهاً به‌ نام‌ برزالی‌ در ۱۳۲۰ ش‌/۱۹۴۱ چاپ‌ و منتشر کرد (عزاوی‌، ۱۳۷۶، ج‌ ۱، ص‌ ۱۷۷ـ ۱۷۸).



منابع‌:

(۱) ابن‌حجر عسقلانی‌، الدررالکامنه‌ فی‌ اعیان‌ المائه‌ الثامنه، بیروت‌ ۱۴۱۴/۱۹۹۳؛
(۲) ابن‌عماد؛
(۳) ابن‌کثیر، البدایه و النهایه فی‌التاریخ‌ ، ج‌ ۱۴، بیروت‌: دارالفکر العربی‌،[ بی‌تا. (؛
(۴) اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌ ، ج‌ ۱، در حاجی‌خلیفه‌، ج‌ ۳؛
(۵) همو، هدیه ‌العارفین‌ ، ج‌ ۲، در حاجی‌خلیفه‌، ج‌ ۶؛
(۶) محمدبن‌ ابراهیم‌ جزری‌، تاریخ‌ حوادث‌ الزمان‌ و أنبائه‌ و وفیات‌ الاکابر و الاعیان‌ من‌ أبنائه‌، المعروف‌ بتاریخ‌ ابن‌الجزری‌ ، چاپ‌ عمر عبدالسلام‌ تدمری‌، صیدا ۱۴۱۹/۱۹۹۸؛
(۷) همو، المختار من‌ تاریخ‌ ابن‌الجزری‌، المسمی‌ حوادث‌ الزمان‌ و أنبائه‌ و وفیات‌ الاکابر و الاعیان‌ من‌ أبنائه‌ ، اختیار محمدبن‌ احمد ذهبی‌، چاپ‌ خضیر عباس‌ منشداوی‌، بیروت‌ ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸؛
(۸) محمدبن‌ احمد ذهبی‌، تاریخ‌ الاسلام‌ و وفیات‌ المشاهیر و الاعلام‌ ، چاپ‌ عمر عبدالسلام‌ تدمری‌، حوادث‌ و وفیات‌ ۵۸۱ ۵۹۰ ه .، ۵۹۱ـ۶۰۰ ه .، بیروت‌ ۱۴۱۷/۱۹۹۶؛
(۹) محمدبن‌ احمد ذهبی‌ و محمدبن‌ علی‌ حسینی‌، من‌ ذیول‌ العبر ، چاپ‌ محمد رشاد عبدالمطلب‌، کویت‌: التراث‌ العربی‌، ) بی‌تا. (؛
(۱۰) خیرالدین‌ زرکلی‌، الاعلام‌ ، بیروت‌ ۱۹۸۴؛
(۱۱) محمدبن‌ عبدالرحمان‌ سخاوی‌، الاعلان‌ بالتوبیخ‌ لمن‌ ذمّ التاریخ‌، چاپ‌ فرانتس‌ روزنتال‌، بیروت‌ ) بی‌تا. ]؛
(۱۲) یوسف‌ الیان‌ سرکیس‌، معجم‌المطبوعات‌ العربیه‌ و المعرّبه، قاهره‌ ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۴۱۰؛
(۱۳) محمدبن‌ رافع‌ سلامی‌، الوفیات، چاپ‌ صالح‌ مهدی‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲؛
(۱۴) صفدی‌؛
(۱۵) عباس‌ عزاوی‌، التعریف‌ بالمورخین‌ ، ج‌ ۱، بغداد ۱۳۷۶/ ۱۹۵۷؛
(۱۶) همو، «شمس‌الدین‌ ابن‌الجزری‌ و تاریخه‌»، مجله ‌المجمع‌ العلمی‌ العربی‌، ج‌ ۱۹ (ذیقعده‌ ـ ذیحجه‌ ۱۳۶۳)؛
(۱۷) احمد عطیه ‌اللّه‌، القاموس‌ الاسلامی‌ ، قاهره‌ ۱۳۸۳/۱۹۶۳ـ ؛
(۱۸) محمدبن‌ عبدالرحمان‌ غزی‌، دیوان‌ الاسلام‌ ، چاپ‌ کسروی‌ حسن‌، بیروت‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛
(۱۹) شاکر مصطفی‌، التاریخ‌ العربی‌ و المورخون‌ ، ج‌ ۴، بیروت‌ ۱۹۹۳؛
(۲۰) صلاح‌الدین‌ منجد، معجم‌ المورخین‌ الدمشقیین‌ ، بیروت‌ ۱۳۹۸/۱۹۷۸؛
(۲۱) یاقوت‌ حموی‌.

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۰ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=