حورانى، جرج فَضلو، شرقشناس لبنانى الاصل امریکایى. وى در ۳ ژوئن ۱۹۱۳/ ۲۷ جمادىالآخره ۱۳۳۱، در دیدزبرى در حومه مَنچستر به دنیا آمد. چهارمین فرزند خانوادهاى لبنانى با مذهب ارتدوکس یونانى بود که از لبنان به انگلستان مهاجرت کرده و به کلیساى مشایخى پیوسته بودند.
آلبرت حورانى*، شرقشناس مشهور، برادر کوچکتر او بود. جرج پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى در دیدزبرى، به دبیرستان میل هیل واقع در حومه لندن رفت و در آنجا یک دوره فشرده زبان یونانى و لاتین را گذراند. از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۶/ ۱۳۱۱ـ۱۳۱۵ش، در بلیولکالج آکسفورد به تحصیل ادبیات و تاریخ یونان و روم و فلسفه جدید پرداخت.
در تابستان ۱۹۳۴/ ۱۳۱۳ش، به لبنان رفت و ضمن آن، سفرهاى کوتاهى به فلسطین و مصر کرد. سپس به تشویق پروفسور فیلیپ خورى حِتّى، تصمیم گرفت تحصیلاتش را در گروه مطالعات شرقى دانشگاه پرینستون ادامه دهد. وى زبان عربى و تاریخ خاور نزدیک را به صورت فشرده آموخت و هفت ماه در دانشگاه امریکایى بیروت مطالعه کرد.
حورانى در ۱۹۳۹/ ۱۳۱۸ش از پرینستون درجه دکترى گرفت. عنوان رساله او >دریانوردى عرب در اقیانوس هند در سدههاى نهم و دهم میلادى< بود. وى در همان سال، تدریس در کالج عربى دولت انگلیس در بیتالمقدّس را آغاز کرد و در آنجا یونانى، لاتین، منطق و تاریخ فلسفه درس داد.
با پایان قیمومت بریتانیا بر فلسطین و شکلگیرى رژیم اشغالگر اسرائیل در ۱۹۴۸/ ۱۳۲۷ش، حورانى به انگلستان بازگشت و در آکسفورد مشغول به کار شد. در ۱۹۵۰/ ۱۳۲۹ش، به دعوت پروفسور جورج گلنکمرون بهتدریس عربى در دانشگاه میشیگان در اناربر پرداخت. در آنجا، استادیار و بعد استاد تمام شد. او و همکارانش گروه مطالعات خاور نزدیک را در دانشگاه میشیگان بنیاد نهادند. در ۱۹۵۲/ ۱۳۳۱ش دوره درسى در فلسفه اسلامى برگزار کرد و تا ۱۹۶۷/ ۱۳۴۶ش در آنجا فعال بود.
حورانى در این دوره چند بار به مصر و شامات سفر کرد. مهمترین سفرش در ۱۹۵۶/ ۱۳۳۵ش به مصر بود که از نزدیک شاهد بحران کانال سوئز بود. او که به تازگى شهروند امریکا شده بود، در مقابل انگلیس جانب مصریها را گرفت. در این زمان، در دانشگاه امریکایى قاهره سخنرانیهایى درباره ابنرشد کرد.
در بازگشت به دانشگاه میشیگان، از ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۰/ ۱۳۴۳ـ ۱۳۴۹ش دبیر بخش خاور نزدیک اسلامى >مجله انجمن شرقشناسى امریکا< بود. در ۱۹۶۷/ ۱۳۴۶ش، در گروه فلسفه دانشگاه دولتى نیویورک سخنرانى کرد و در پى آن، به خواهش رئیس این دانشگاه تا ۱۹۸۳/ ۱۳۶۲ش، در همان گروه تدریس نمود.
حورانى در ۱۹۷۰/ ۱۳۴۹ش، با همکارى محسن مهدى و پرویز مروج، انجمن مطالعه فلسفه و علوم اسلامى و مجموعه «مطالعات در فلسفه و علوم اسلامى» را تأسیس کرد. در این مجموعه، او در ۱۹۷۵/ ۱۳۵۴ش، >مقالاتى در فلسفه و کلام اسلامى< را منتشر ساخت.
حورانى در ۱۹۶۹/ ۱۳۴۸ش به ریاست انجمن مطالعات خاورمیانه برگزیده شد و از ۱۹۷۸ تا ۱۹۷۹/ ۱۳۵۷ـ۱۳۵۸ش، رئیس انجمن شرقشناسى امریکا بود. در ۱۹۸۰/ ۱۳۵۹ش، رتبه استادى ممتاز در تفکر و تمدن اسلامى به او اعطا شد. در ۱۹۸۴/ ۱۳۶۳ش، به افتخار حورانى جشن نامه اى به نام >کلام و فلسفه اسلامى< منتشر کردند.
رحلت
وى در ۱۹ سپتامبر ۱۹۸۴/ ۲۸ شهریور ۱۳۶۳ بر اثر بیمارى قلبى درگذشت. او را بهسبب رعایت انصاف و بى طرفى علمى در تحقیقاتش ستوده اند.
آثار
آثار علمى حورانى مشتمل است بر:
۱) دریانوردى عرب در دریاى هند، در روزگار باستان و در نخستین سدههاى میانه، که در ۱۹۵۱/ ۱۳۳۰ش در انتشارات دانشگاه پرینستون منتشر و در ۱۹۶۳/ ۱۳۴۲ش تجدید چاپ شد و در ۱۹۹۵/ ۱۳۷۴ش چاپ ویراسته و بسطیافته آن، به کوشش جان کارزول، در پرینستون منتشر گردید. حورانى در این کتاب ابتدا راههاى تجارى پیش از اسلام، یعنى دریانوردى یونانیان و رومیان و ساسانیان و بیزانسیان و سپس راههاى تجارى دوره خلفا را شرح داده و به ویژه به تجارت ایرانیان و عربها با خاور دور و افریقاى شرقى و سایر سواحل افریقا پرداخته و تأکید کرده است که بیشتر ناخداها نام ایرانى داشتند. وى در نهایت، کشتیهاى عربى و پارسى و تجهیزاتشان را وصف کرده است. محمد مقدّم این کتاب را در ۱۳۳۸ش با عنوان دریانوردى عرب در دریاى هند، در روزگار باستان و در نخستین سدههاى میانه، به فارسى ترجمه کرد. ترجمه عربى آن با عنوان العرب و الملاحه فى المحیط الهندى فى العصور القدیمه و اوائل القرون الوسطى، بهقلم یعقوب بکر در ۱۹۵۸/ ۱۳۳۷ش در مصر انتشار یافت.
۲) اولین و مهمترین کتاب حورانى درباره اخلاق، >ارزش اخلاقى< است که در ۱۹۵۶/ ۱۳۳۵ش منتشر شد. او در این اثر به شرح و بسط نوعى اخلاق نزدیک به فایدهگرایى پرداخته و در نهایت مسئله اختلافنظر اخلاقى ناشى از تکثر ادیان را مطرح کرده و راهحل آن را تنها یک نظریه اخلاقى فایدهگرایانه برشمرده است.
۳) حورانى در ۱۹۵۹/ ۱۳۳۸ش، فصل المقال ابن رشد را به ضمیمه فصلى از کتاب الکشف عن مناهج الادله، در لیدن چاپ کرد. دو سال بعد، ترجمه انگلیسى آن را در لندن منتشر ساخت.
۴) در ۱۹۷۱/ ۱۳۵۰ش، حورانى کتاب >عقلگرایى اسلامى: فلسفه اخلاق عبدالجبار< را در آکسفورد منتشر کرد که در آن، المغنى اثر قاضى عبدالجبار معتزلى، چاپ جرج قَنَواتى و فؤاد سید، را مبنا قرار داد. حورانى در این کتاب، به تفصیل و ژرفکاوانه، برداشت فلسفى ـ عقلى قاضى عبدالجبار از اخلاق اسلامى را وصف کرده و در پایان، به مقایسهاى کوتاه بین آن و نظریههاى اخلاقى غربى پرداخته است.
۵) در ۱۹۷۵/ ۱۳۵۴ش، حورانى >مقالاتى درباره فلسفه و علوم اسلامى< را منتشر کرد. این اثر مشتمل است بر سخنرانیهاى دو همایش درباره این موضوع که در ۱۹۷۰/ ۱۳۴۹ و ۱۹۷۱/ ۱۳۵۰ش در دو دانشگاه امریکا برگزار شده بود. مقالاتى از خود حورانى، لوئى گارده، سیدحسین نصر، پرویز مروج و فضلالرحمان در آن آمده است.
حورانى درباره جنبه هاى اخلاقى کلام و فلسفه اسلامى مقاله هاى بسیارى منتشر کرده، که مهمترین آنها در ۱۹۸۵/ ۱۳۶۴ش در کتاب >عقل و سنّت در اخلاق اسلامى< (تجدید چاپ در ۲۰۰۷) به چاپ رسیده است (براى مشخصات مهمترین مقاله ها و نوشته هاى دایرهالمعارفى حورانى رجوع کنید به مارمورا، ۱۹۸۴، ص ۷ـ۱۰).
منابع:
(۱) Michael E. Marmura, “A biographical sketch of George F. Hourani and a bibliography”, in Islamic theology and philosophy: studies in honor of George F. Hourani, ed. Michael E. Marmura, Albany, NewYork: State University of NewYork Press, c1984;
(۲) idem, “George Fadlo Hourani: June 3, 1913- September 19, 1984”, Journal of the American oriental society, vol. 105, no.1 (January-March 1985).
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۴