دانشمندان و بزرگان خارجی متاخر

زندگینامه حَجّاج ‌بن یوسف‌«حاسب و مهندس»(سده دوم و سوم)

حَجّاج ‌بن یوسف‌بن مَطَر ، مترجم و ریاضی‌دان سده دوم و سوم. از زندگى او اطلاع چندانى در دست نیست. به گفته یعقوبى (ص ۲۴۱ـ۲۴۲، ۲۴۹)، ظاهراً در ۱۴۵ طراحى و ساخت بخشهایى از بغداد، پایتخت تازه منصور عباسى، برعهده وى بوده است. بر همین اساس، سزگین (ج ۵، ص ۲۲۶) تاریخ تولد حجاج را ۱۲۰ تعیین کرده است. در برخى منابع، براى وى القاب حاسب (بطلمیوس ، گ ۱ر) و مهندس (یعقوبى، ص ۲۴۲، ۲۴۹) ذکر شده است.

ابن‌ندیم (ص ۳۰۴) از وى در زمره مترجمان یاد کرده است (نیز رجوع کنید به ابن‌ابی‌اصیبعه، ج ۱، ص ۲۰۴). به گفته او (ص ۳۲۵)، نخستین بار حجاج اصول اقلیدس را ترجمه، و به هارون‌الرشید (حک :۱۷۰ـ۱۹۳) تقدیم کرد. این ترجمه بعدها به «نقل هارونى» مشهور شد (ابن‌ندیم، همانجا؛قفطى، ص ۶۴).

با به خلافت رسیدن مأمون (حک: ۱۹۸ـ۲۱۸)، باب تازه‌اى در ترجمه آثار یونانى گشوده شد. در این دوره حجاج، همراه با هیئتى رسمى از سوى مأمون، براى آوردن آثار علمى یونانى به روم شرقى سفر کرد (ابن‌ندیم،ص ۳۰۴؛ابن‌ابی‌اصیبعه، ج ۱، ص ۱۸۷). وى همچنین ویرایش جدیدى از ترجمه قبلی‌اش از اصول را به مأمون تقدیم کرد (نیریزى، بخش ۱، جزء۱، ص ۴، ۶؛بروکلمان، >ذیل<، ج ۱، ص ۳۶۳)؛البته ابن‌ندیم (ص ۳۲۵) از آن به‌مثابه ترجمه جدیدى یاد کرده است که به «نقل مأمونى» شهرت یافت (نیز رجوع کنید به قفطى، همانجا).

ترجمه نخست حجاج به‌جا نمانده است، اما گزیده‌هایى از ویرایش یا ترجمه دوم را در خلال شرحها و ترجمه‌هاى متعدد و نسخه‌هاى خطى به‌جا مانده از اصول می‌توان یافت (دیونگ، ۱۹۹۱، ص ۶۴۸)؛البته براساس این گزیده‌ها نمی‌توان متن اصلى ترجمه یا ویرایش دوم حجاج را کاملا بازشناخت (رجوع کنید به همو، ۱۹۸۴، ص ۱۴۹).

با وجود مقبولیت بیشتر ترجمه اسحاق‌بن حنین* از اصول، با بازنگرى ثابت‌بن قره*، ترجمه اول حجاج دست‌کم تا قرن چهارم (رجوع کنید به نیریزى، بخش ۱، جزء۱، ص ۴، ۶) و ویرایش یا ترجمه دوم او تا قرن هفتم (یعنى زمانى که نصیرالدین طوسى تحریر اصول اقلیدس را نگاشت) در محیطهاى علمىِ قلمرو اسلامى تداول داشته است.

نصیرالدین طوسى، هم به ترجمه حجاج و هم به ترجمه اسحاق‌بن حنین دسترسى داشته، اما ظاهرآ ترجمه اسحاق را ترجیح می‌داده است (رجوع کنید به تحریر اصول اقلیدس*).

معلوم نیست که حجاج اصول را مستقیماً از یونانى به عربى برگردانده یا از یک ترجمه سریانى استفاده کرده است. در این‌باره فرضیه‌هاى گوناگونى وجود دارد (براى فرضیه استفاده از ترجمه سریانى رجوع کنید به سزگین، ج ۵، ص ۸۶ـ۹۰، ۱۰۳ـ۱۰۴؛تحریر اصول اقلیدس*؛براى مخالفت با این فرضیه رجوع کنید به کلمروت، ص ۳۰۴). در سده‌هاى بعد، اصول اقلیدس از عربى و یونانى به لاتینى ترجمه شد (دیونگ، ۲۰۰۴، ص ۳۱۳).

ظاهراً هرمان و ادلارد در ترجمه‌هاى لاتینى خود از اصول، متأثر از ترجمه حجاج بودند، در حالی‌که گراردوس کرمونایى/ ژرار کرمونایى* از ترجمه اسحاق براى ترجمه اصول بهره گرفته بود (همان، ص ۳۲۵).

حجاج در ۲۱۲ مجسطى بطلمیوس* را از رومى (یا سریانى) به عربى ترجمه کرد (بطلمیوس، گ ۱ر؛سارتون، ج ۱، ص ۵۶۲). این ترجمه، برخلاف ترجمه‌هاى وى از اصول، رواج فراوان یافت و بارها استنساخ شد (براى نسخه‌ها رجوع کنید به سوتر، ص ۹). گرچه پیش از این نیز دو ترجمه از مجسطى با حمایت مالى یحیی‌بن خالد برمکى صورت گرفته بود و ترجمه دوم را ابوحسّان و سلم در بیت‌الحکمه* بازبینى کرده بودند (ابن‌ندیم، ص ۳۲۷).

در فلسفه، حجاج کتاب المرآه منسوب به ارسطو را ترجمه کرده است (همان، ص ۳۱۲؛قفطى، ص ۴۲). حاجی‌خلیفه (ج ۱، ستون ۶۶۴) نیز از کتابى درباره جبر و مقابله*، با عنوان الوصایا بالجزور (الجذور ؟)، تألیف حجاج‌بن یوسف یاد کرده است.



منابع :

(۱) ابن‌ابی‌اصیبعه، کتاب عیون الأنباء فى طبقات الأطباء، چاپ امرؤالقیس‌بن طحان (آوگوست مولر)، کونیگسبرگ و قاهره ۱۲۹۹/ ۱۸۸۲، چاپ افست انگلستان ۱۹۷۲؛
(۲) ابن‌ندیم (تهران)؛
(۳) کلاودیوس بطلمیوس، المجسطى، ترجمه حجاج‌بن یوسف‌بن مطر، نسخه خطى کتابخانه لیدن هلند، ش ۶۸۰٫ or، نسخه عکسى کتابخانه بنیاد دایرهالمعارف اسلامى؛
(۴) حاجی‌خلیفه؛
(۵) علی‌بن یوسف قفطى، تاریخ الحکماء، و هو مختصر الزوزنى المسمى بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ یولیوس لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳؛
(۶) یعقوبى، البلدان؛

(۷) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur, Leiden 1943-1949, Supplementband, 1937-1942;
(۸) Gregg De Young, “The Arabic textual traditions of Euclid’s Elements”, Historia mathematica, vol.11 (1984);
(۹) idem, “The Latin translation of Euclid’s Elements attributed to Gerard of Cremona in relation to the Arabic transmission”, Suhayl, vol. 4 (2004);
(۱۰) idem,” New traces of the lost al- Hajjaj Arabic translations of Euclid’s Elements”, Physis, XXVIII (1991);
(۱۱) Martin Klamroth, “Uber den arabischen Euklid”, Zeitschrift der Deutschen MorgenlÌndischen Gesellschaft, 35 (1881), repr. in Islamic mathematics and astronomy, vol. 17/I, collected and reprinted by Fuat Sezgin, Frankfort on the Main, Institute for the History of Arabic-Islamic Science at the Johann Wolfgang Goethe University, 1997;
(۱۲) Fadl b. Hatim Nayrizi, Codex Leidensis 399,1. Euclidis Elementa ex interpretatione al-Hadschdschadschii cum commentariis al-Narizii, pt.1, fasc.1, ed. R. O. Besthorn and J. L. Heiberg, Copenhagen 1893, repr. in Islamic mathematics and astronomy, ed. Fuat Sezgin, Frankfort on the Main, Institute for the History of Arabic-Islamic Science at the Johann Wolfgang Goethe University, 1997;
(۱۳) George Sarton, Introduction to the history of science, Malabar, Fla. 1975;
(۱۴) Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967- ;
(۱۵) Heinrich Suter, Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke, Leipzig 1900, Amsterdam 1981.

دانشنامه جهان اسلام  جلد ۱۲ 

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=