اصحاب امام جعفر صادق (ع)علما-حعلما-کعلما-ن

زندگینامه حفص‌بن غیاث نخعى کوفى(متوفی۱۹۴ه ق)(شاگردان امام صادق علیه‌السلام)

 محدّث و قاضى اهل سنّت و از شاگردان امام صادق علیه‌السلام. کنیه‌اش ابوعمر بود و در سال ۱۱۷، در دوره خلافت هشام‌بن عبدالملک (حک: ۱۰۵ـ۱۲۵)، زاده شد (خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۸۳ـ۸۴؛ ابن‌خلّکان، ج ۲، ص ۱۹۷). در منابع، به محل تولد او اشاره نشده است.

مشایخ حدیثى او بسیار بوده‌اند که مهم‌ترین آنان عبارت‌اند از:

جد او طلق‌بن معاویه،

عبیداللّه‌بن عمر،

هشام‌بن عُروه،

سفیان ثورى،

ابن‌جُرَیج و

امام جعفرصادق علیه‌السلام (خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۶۸؛مِزّى، ج ۷، ص ۵۶ـ۵۸؛ابن‌حجر عسقلانى، ج ۲، ص ۳۵۸؛براى فهرست آنان رجوع کنید به مزّى، همانجا).

حفص‌بن غیاث در میان شاگردان اَعْمَش* (متوفى ۱۴۸) از همه موثق‌تر معرفى شده است (خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۸۰). شیخ‌طوسى (۱۴۱۵، ص ۱۳۳، ۱۸۸، ۳۳۵) او را در شمار راویان امام باقر، امام صادق و امام کاظم علیهم‌السلام آورده است. اما چون حفص در سال ۱۱۷ به‌دنیا آمده و سال وفات امام باقر علیه‌السلام میان سالهاى ۱۱۴ تا ۱۱۸ گزارش شده است (رجوع کنید به ابن‌سعد، ج ۵، ص ۳۲۴)، نمی‌توان حفص را از اصحاب آن حضرت دانست (نیز رجوع کنید به مدرسی‌طباطبائى، ج ۱، ص ۲۳۱).

راویان حفص نیز بسیار بوده‌اند،

از جمله:

پسرش عمر،

احمدبن حنبل،

اسحاق‌بن راهویه،

علی‌بن مدینى،

ابونُعَیم فضل‌بن دُکَین،

عبداللّه‌بن محمدبن ابی‌شیبه و عثمان‌بن محمدبن ابی‌شیبه (براى فهرست آنها رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۶۸؛مزّى، ج ۷، ص ۵۸ـ۵۹).

گفته‌اند که حفص‌بن غیاث در روایت و نقل احادیث، عموماً بر حافظه خویش تکیه داشته است. راویان حفص سه تا چهار هزار حدیث را، که او از حفظ برایشان روایت کرده بود، به نقل از وى کتابت کرده‌اند (رجوع کنید به خطیب‌بغدادى، ج ۹، ص ۷۶؛مزّى، ج ۷، ص ۶۲؛ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۹، ص ۲۵).

حفص‌بن غیاث مجموعه‌اى از احادیث گردآورده (رجوع کنید به مدرسی‌طباطبائى، ج ۱، ص ۲۳۱ـ۲۳۲) که در منابع از وثاقت آن سخن رفته است (رجوع کنید به طوسى، ۱۴۱۷، ص ۱۱۶؛مزّى، ج ۷، ص ۶۱). همچنین وى در دفترى، حدود ۱۷۰ روایت از امام صادق علیه‌السلام گردآورده است (براى نقل قولهایى از این اثر رجوع کنید به مدرسی‌طباطبائى، ج ۱، ص ۲۳۲ـ۲۳۵).

رجال‌شناسان امامى، با استناد به کلام شیخ‌طوسى (۱۴۰۳، ج ۱، ص۳۸۰) که گفته است اصحاب ما به اخبار حفص‌بن غیاث عمل کرده‌اند، او را موثق شمرده‌اند (رجوع کنید به علامه حلّى، مقدمه قیومی‌اصفهانى، ص ۳۳؛تفرشى، ج ۴، ص ۹؛خویى، ج ۶، ص ۱۴۹).

برخى رجال‌شناسان اهل سنّت او را ثقه و حدیث‌شناس دانسته و برخى در این زمینه او را رد کرده‌اند (رجوع کنید به مزّى، ج ۷، ص۶۰ـ۶۲؛ابن‌حجر عسقلانى، ج ۲، ص ۳۵۸)، ولى به نظر می‌رسد همان‌گونه که ابوزرعه (متوفى ۲۶۴) و یعقوب‌بن شیبه (متوفى ۲۶۲) تصریح کرده‌اند، باید میان منقولات او در کتاب حدیثى موثقش و احادیث بسیارى که از حافظه نقل کرده است، تفاوت قائل شد (رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۸۱؛مزّى، ج ۷، ص۶۰ـ۶۱؛ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۹، ص۲۴)، به‌ویژه آنکه برخى نوشته‌اند وى در اواخر عمر دچار فراموشى شد (رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ج ۲، ص ۳۵۹) یا پس از رسیدن به منصب قضا، حافظه‌اش ضعیف گردید (ابن‌ابی‌حاتم، ج ۳، ص ۱۸۶؛باجى، ج ۱، ص ۵۱۳). ظاهراً همه مواردِ قدح و جرح او، به همین سبب بوده است.

حفص‌بن غیاث از سوى هارون‌الرشید (حک : ۱۷۰ـ۱۹۳)، خلیفه عباسى، در شرق بغداد و پس از آن در کوفه به منصب قضا گماشته شد که بنابر گزارشى، مدت آن در بغداد دو سال و در کوفه سیزده سال بود (مزّى، ج ۷، ص ۵۹، ۶۴؛ابن‌حجر عسقلانى، ج ۲، ص ۳۵۸) .

برخلاف مقام حدیثىِ او، رجال‌شناسان منزلت وى را در فن قضا بسیار ستوده‌اند تا آنجا که به نظر برخى، منصب قضا با حفص‌بن غیاث پایان پذیرفته است (رجوع کنید به مزّى، ج ۷، ص ۶۴؛ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۹، ص ۲۶؛ابن‌حجر عسقلانى، ج ۲، ص ۳۵۹). با این حال، خود وى از اشتغال در این منصب چندان خشنود نبود و در پاسخ به پرسشى، گفته بود که قضا منصبى بسیار مشکل و پرزحمت است (خطیب بغدادى، ج ۹، ص۶۹ـ ۷۰؛مزّى، همانجا).

به نوشته ذهبى (۱۳۷۶ـ۱۳۷۷، ج ۱، ص ۲۹۸)، وى از بخشنده‌ترین مردم بود و شرط کرده بود که‌هرکس می‌خواهد حدیثى از او فراگیرد، باید از غذاى او بخورد (نیز رجوع کنید به خطیب‌بغدادى، ج ۹، ص ۷۵؛مزّى، ج ۷، ص ۶۵). او در عین داشتن منصب قضا، با تنگدستى می‌زیست، چنان‌که پس از مرگش، نهصد درهم بدهکار بود (خطیب بغدادى، ج ۹، ص ۷۳؛مزّى، ج ۷، ص ۶۴؛ذهبى، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۹، ص ۲۴).

رحلت

حفص‌بن غیاث در آخر عمر، زمین‌گیر و خانه‌نشین شد و پس از مدتى درگذشت. فرمانرواى کوفه، فضل‌بن عباس، بر جنازه او نماز گزارد (مزّى، ج ۷، ص ۶۹). سال وفات او را بین ۱۹۴ تا ۱۹۶ دانسته‌اند (رجوع کنید به ابن‌خلّکان، ج ۱، ص۲۹۰؛مزّى؛ابن‌حجر عسقلانى، همانجاها)، ولى مزّى و ابن‌حجر عسقلانى سال ۱۹۴ را صحیح‌تر شمرده‌اند.



منابع :

(۱) ابن ابی‌حاتم، کتاب‌الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت (بی‌تا.)؛
(۲) ابن‌حجر عسقلانى، کتاب تهذیب‌التهذیب، (بیروت) ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛
(۳) ابن ‌خلّکان؛
(۴) ابن‌سعد (بیروت)؛
(۵) سلیمان‌بن خلف باجى، التعدیل و التجریح لمن خرج عنه‌البخارى فی ‌الجامع الصحیح، چاپ احمد بزار، (رباط) ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛
(۶) مصطفی‌بن حسین تفرشى، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸؛
(۷) خطیب بغدادى؛
(۸) خویى؛
(۹) محمدبن احمد ذهبى، سیر اعلام‌النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/۱۹۸۱ـ۱۹۸۸؛
(۱۰) همو، کتاب تذکرهالحفاظ، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۶ـ ۱۳۷۷/ ۱۹۵۶ـ۱۹۵۸، چاپ افست بیروت (بی‌تا.)؛
(۱۱) محمدبن حسن طوسى، رجال‌الطوسى، چاپ جواد قیومی‌اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛
(۱۲) همو، عدهالاصول، و بذیله الحاشیه الخلیلیه لخلیل‌بن غازى قزوینى، چاپ محمدمهدى نجف، (قم) ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛
(۱۳) همو، الفهرست، چاپ جواد قیومی ‌اصفهانى، قم ۱۴۱۷؛
(۱۴) حسن‌بن یوسف علامه حلّى، خلاصهالاقوال فى معرفهالرجال، چاپ جواد قیومى اصفهانى، (قم) ۱۴۱۷؛
(۱۵) یوسف‌بن عبدالرحمان مِزّى، تهذیب الکمال فى اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛

(۱۶) Hossien Modarressi Tabataba’i, Tradition and survival: a bibliographical survey of early Shiite literature, vol. 1 Oxford 2003.

دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۳

Show More

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button
-+=