حسینبن حکم، محدّث و مفسر قرن سوم. حِبَرى منسوب است به حبره، که نوعى لباس است (ابنماکولا، ج ۳، ص ۴۰ـ ۴۱؛ سمعانى، ج ۲، ص ۱۶۷). وشّاء به معناى فروشنده جامه ابریشمى نیز از جمله القابى است که خاصه عالمان زیدیه براى وى ذکر کردهاند (رجوع کنید به دارقطنى، ج ۲، جزء۴، ص ۱۶۹؛ حبرى، ۱۴۰۸، مقدمه حسینى جلالى، ص ۲۶؛ قس ابنشهر آشوب، ص ۱۷۸؛ امین، ج ۵، ص :۴۸۹ حیرى که منسوب به حَیره کوفه یا حائرحسینى* است).
عالمان تراجم و رجال غالبآ نام وى را حسین ضبط کردهاند (رجوع کنید به خطیب بغدادى، ج ۴، ص ۲۹۸؛ ابنماکولا، ج ۳، ص۴۱؛ سمعانى، همانجا؛ علامه حلّى، ص ۱۴۵)، اما برخى نام وى را حسن ذکر کردهاند (رجوع کنید به حاکمنیشابورى، ج ۳، ص ۵۶۵؛ نجاشى، ص ۶) که صحیح به نظر نمیرسد.
برخى عالمان و محدّثان شیعى، حبرى را از مشایخ اهلسنّت دانسته (رجوع کنید به بحرانى، ج ۴، ص ۷۸، ۳۵۶)، اما امین (همانجا) وى را درشمار مشایخ شیعه آورده است. با این همه، به نظر میرسد وى زیدی مذهب بوده است، زیرا عالمان زیدیه نام وى را در منابع رجالى خود ذکر کرده و بسیارى از مشایخ آنان نیز از وى روایت نقل کردهاند.
در مُسند وى این گرایش مشهود است (رجوع کنید به حبرى، ۱۴۱۳، ص ۲۷۵ـ۳۸۵). بر این پایه، به نظر میرسد که نظر اخیر اعتبار علمى بیشترى دارد، چنان که عالمان زیدیه نیز به زیدى بودن حبرى تصریح کردهاند (رجوع کنید به همو، ۱۴۰۸، همان مقدمه، ص ۱۹ـ۲۰).
در وثاقت حبرى عالمان رجال و محدّثان اهل سنّت تقریبآ اتفاقنظر داشته و روایات وى را معتبر دانستهاند، چنان که دارقطنى (ج ۱، جزء۱، ص ۳۵۵، جزء۲، ص ۴۲، ج ۲، جزء۴، ص ۲۷۳) و حاکم نیشابورى (ج ۳، ص ۱۳۸، ۱۵۱، ۲۱۱) روایات متعددى از وى نقل کردهاند. ذهبى نیز، بهرغم سختگیریاش در توثیق راویان، با اینکه روایات حسنبن حسین عُرنى کوفى، یکى از مشایخ حدیث حبرى، را نامعتبر دانسته، روایات حبرى را تضعیف نکرده است (رجوع کنید به ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، ج ۱، ص ۴۸۳ـ۴۸۴).
عالمان رجال امامیه در کتابهاى رجالى خود کمتر از حبرى یاد کردهاند و حتى شیخطوسى (۱۳۶۴ش، ج ۹، ص ۳۲۵)، با وجود نقل روایت حبرى از امام جواد علیهالسلام در کتاب رجال خود، وى را در شمار شاگردان یا راویان حضرت ذکر نکرده است. شاید به این دلیل که حبرى روایات خود را از طریق مشایخ غیرامامى نقل کرده است. با این همه، عالمان امامیه روایات حبرى را نامعتبر ندانستهاند و حتى محمدتقى مجلسى (ج ۱۱، ص ۳۱۵) روایت حبرى از امام جواد را موثّق شمرده است.
رحلت
ذهبى (۱۴۲۴، ج ۶، ص ۷۳۹) تاریخ وفات حبرى را ۲۸۱ ذکر کرده است (قس مقدمه حسینى جلالى بر تفسیرالحبرى، ص ۲۰، که آن را از ذهبى ۲۸۶ نقل کرده است).
مشایخ حبرى
برخى مشایخ حبرى در حدیث عبارت بودند از:
امام جواد علیهالسلام (کلینى، ج ۷، ص ۱۲۰؛طوسى، ۱۳۶۴ش، همانجا)،
ابواسحاق ابراهیمبن اسحاق صینى کوفى (حسکانى، ج ۱، ص ۲۹۷)،
اسماعیلبن ابان ورّاق أزدى کوفى (مزّى، ج ۳، ص ۷)،
حسنبن حسین عُرَنى انصارى (حبرى، ۱۴۰۸، ص ۲۳۲ـ۲۳۳؛سمعانى، همانجا) که از مشایخ و محدّثان زیدیه بود (حبرى، ۱۴۰۸، مقدمه حسینى جلالى، ص ۴۹)،
مُخَوَّلبن ابراهیم نهدى (همان، ص ۳۵۲)
و حسینبن نصربن مزاحم منقرى (همان، ص ۲۸۸، ۳۱۳).
شمارى از راویان نیز از حبرى روایات متعددى نقل کردهاند،
از جمله
ابواسحاق ابراهیمبن سلیمان خزّاز کوفى (طوسى، ۱۴۲۰، ص ۳۱۸)،
احمدبن محمدبن سعید معروف به ابن عقده (ابوالفرج اصفهانى، ص ۴۳۵)،
فراتبن ابراهیمبن فرات کوفى مؤلف تفسیر فراتِ کوفى* (ص ۵۳، ۵۹، ۶۵)
و ابوالحسن علیبن محمدبن عبید حافظ مشهور به ابنکوفى (حبرى، ۱۴۰۸، ص ۲۳۱ـ۲۳۲).
وى کتاب تفسیر حبرى را روایت کرده است (رجوع کنید به همان، مقدمه حسینى جلالى، ص ۶۴؛براى فهرست کامل استادان و راویان حبرى رجوع کنید به همان مقدمه، ص ۴۷ـ۷۱).
آثار
حبرى دو کتاب با نامهاى مسند و تفسیر داشته که تفسیر وى برجاى مانده است. ابنشهرآشوب (ص۷۳) مسند را به حسنبن حسن حکم نسبت داده که ظاهرآ نادرست است. اخیرآ یکى از پژوهشگران، بر پایه برخى منابع حدیث و تاریخ اهلسنّت و شیعه زیدیه و امامیه، مسند حبرى را استخراج و تدوین کرده است که شمار روایات آن به ۶۱ حدیث میرسد و غالبآ درباره مناقب امیرالمؤمنین است و مضمون تعدادى از آنها هم احکام یا تفسیر پارهاى از آیات قرآن است (رجوع کنید به حبرى، ۱۴۱۳، ص ۲۷۵ـ ۳۸۵). تفسیر حبرى ــکه گاه با نامهایى چون مانزل منالقرآن فى اهلالبیت علیهمالسلام (ابنشهر آشوب، ص ۱۷۸) یا مانزل من القرآن فى علیبن ابیطالب علیهالسلام (حبرى، ۱۴۰۸، همان مقدمه، ص ۷۸) از آن یاد میشود ــ مجموعهاى است از روایتهاى پراکنده که شمار آنها به ۷۱ میرسد و غالبآ به ذکر و شرح آیاتى پرداخته که در منزلت امیر مؤمنان علیبن ابیطالب و اهلالبیت علیهمالسلام نازل شده است.
حبرى در ابتداى تفسیر (ص ۲۳۳) به روایتى مشهور از امام على علیهالسلام استناد کرده که مطابق آن قرآن برحسب نزول آیات آن به چهار بخش تقسیم شده است:
بخش اول در ذکر فضائل و مناقب اهلالبیت علیهمالسلام؛
بخش دوم در ذکر دشمنان اهلبیت؛
بخش سوم در بیان امور حلال و حرام؛
و بخش چهارم در فرایض و احکام.
اگرچه حبرى در تفسیر خود تنها به بیان و شرح آیات مربوط به بخش اول و دوم این حدیث پرداخته است، اما تفسیر وى از همان آغاز موردتوجه و اهتمام بسیارى از محدّثان و مفسران قرار گرفت و کسانى مانند ابوالقاسم حسکانى* در شواهدالتنزیل (ج ۱، ص ۱۱۵، ج ۲، ص ۸۸، ۴۷۲) و فرات کوفى در تفسیر خود(ص ۵۳، ۱۵۸، ۳۳۴)، از تفسیر او سخن به میان آورده و روایاتى از آن نقل کردهاند.
راوى این تفسیر ابوعبیداللّه محمدبن عمران مرزبانى (متوفى ۳۸۴) است که آن را از طریق ابوالحسن علیبن محمدبن عبیدحافظ از حبرى نقل کرده است (حبرى، ۱۴۰۸، ص ۲۳۱ـ۲۳۲). مرزبانى خود کتابى باعنوان مانزل من القرآن فیامیرالمؤمنین علیبن ابیطالب دارد (ابنشهر آشوب، ص ۱۵۳) و گمان رفته که تفسیر حبرى همان تفسیر مرزبانى است. با این همه، براساس برخى شواهد، چنین سخنى صحیح بهنظر نمیرسد، از جمله اینکه تفسیر حبرى از طریق راویان دیگرى غیر از مرزبانى نیز نقل شده است (رجوع کنید به حبرى، ۱۴۰۸، همان مقدمه، ص ۸۲ـ۸۸).
از تفسیر حبرى دو نسخه خطى در دست است که هر دو از روى نسخه منحصر به فرد محفوظ در خزانه مستنصریه بغداد به خط علیبن هلال، مشهور به ابنبَوّاب* استنساخ شده است (رجوع کنید به همان مقدمه، ص ۱۶۵). این کتاب تاکنون دوبار به چاپ رسیده است: نخست با عنوان مانزل من القرآن فى اهلالبیت علیهمالسلام، قم ۱۳۹۵ و بار دیگر با عنوان تفسیرالحبرى با تحقیق مؤسسه آلالبیت لاحیاءالتراث، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷٫ چاپ اخیر انتقادى است و در آن محمدرضا حسینى جلالى مقدمهاى مفصّل درباره حبرى و کتابش نوشته است.
منابع :
(۱) ابنشهرآشوب، معالمالعلماء، نجف ۱۳۸۰/۱۹۶۱؛
(۲) ابنماکولا، الاکمال فى رفع الارتیاب عن المؤتلف و المختلف من الأسماء و الکنى و الأنساب، چاپ عبدالرحمانبن یحیى معلمى یمانى، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۱ـ۱۴۰۶/۱۹۶۲ـ۱۹۸۶؛
(۳) ابوالفرج اصفهانى، مقاتلالطالبیین، چاپ احمد صقر، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷؛
(۴) امین؛
(۵) هاشمبن سلیمان بحرانى، غایهالمرام و حجهالخصام فى تعیین الامام من طریق الخاص و العام، چاپ على عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱؛
(۶) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابورى، المستدرک علیالصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبى، بیروت: دارالمعرفه، (بیتا.)؛
(۷) حسینبن حکم حبرى، تفسیرالحبرى، چاپ محمدرضا حسینى جلالى، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷؛
(۸) همو، مسندالحبرى، استخراج و تقدیم و توثیق محمدرضا حسینى جلالى، در تراثنا، سال ۸، ش ۳ـ۴ (رجب ـ ذیالحجه ۱۴۱۳)؛
(۹) عبیداللّهبن عبداللّه حسکانى، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، چاپ محمدباقر محمودى، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۰؛
(۱۰) خطیب بغدادى؛
(۱۱) علیبن عمر دارقطنى، سننالدارقطنى، چاپ عبداللّه هاشم یمانى مدنى، مدینه ۱۳۸۶/۱۹۶۶؛
(۱۲) محمدبن احمد ذهبى، تاریخالاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳؛
(۱۳) همو، میزان الاعتدال فى نقدالرجال، چاپ علیمحمد بجاوى، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
(۱۴) سمعانى؛
(۱۵) محمدبن حسن طوسى، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوى خرسان، تهران ۱۳۶۴ش؛
(۱۶) همو، فهرست کتبالشیعه و اصولهم و اسماءالمصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائى، قم ۱۴۲۰؛
(۱۷) حسنبن یوسف علامه حلّى، ایضاحالاشتباه، چاپ محمد حسون، قم ۱۴۱۵؛
(۱۸) کلینى؛
(۱۹) فراتبن ابراهیم کوفى، تفسیر فرات الکوفى، چاپ محمدکاظم محمودى، تهران ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰؛
(۲۰) محمدتقیبن مقصود على مجلسى، روضهالمتقین فى شرح من لایحضره الفقیه، چاپ حسین موسوى کرمانى و علیپناه اشتهاردى، قم ۱۴۰۶ـ۱۴۱۳؛
(۲۱) یوسفبن عبدالرحمان مزّى، تهذیب الکمال فى اسماءالرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛
(۲۲) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشیعهالمشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبیرى زنجانى، قم ۱۴۰۷٫
دانشنامه جهان اسلام جلد ۱۲